نخست آنکه تشکیل این شورا بیش از آنکه بر مبنای قانون و نیازسنجی دقیق باشد، ریشه در ارتباط آقای جواد شمقدری، معاونت وقت سینمایی وزارت ارشاد با آقای دکتر احمدینژاد، رئیسجمهور وقت داشت، چراکه در ابتداییترین حالت برای آن تشکیل چنین نهادهایی نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی دارد.
به گزارش جام جم، اگر این اتفاق رخ ندهد وزنه و ویژگیهای قانونی تشکیل شورا ضعیف مینماید و در عمل هم چندان کارساز نمیشود.
مسیر دیگر برای قانونی کردن این شورا تصویب از سوی هیات دولت بود که در این زمینه نیز هیچگاه چنین اتفاقی رخ نداد، جلساتی هم که در دولت قبلی تشکیل میشد اگرچه با حضور قابلتقدیر رئیسجمهور وقت بود، اما همین مساله باعث میشد اهمیت شورا بهخاطر حضور رئیسجمهور و شخص دکتر احمدینژاد جلوهای بیابد و نه مسائل فینفسه و قانونی خود شورا.
تا آنجا که من شنیده و دیدهام با وجود چند جلسهای که شورا در آن زمان تشکیل داد، خروجی قابل مطالعه و قابل دفاعی از آن بهدست نیامد.
اما تا اینجای کار، ارجاع به مدیریت گذشته داشت، اکنون هم در دولت فعلی متاسفانه شاهد پاک کردن صورت مساله هستیم؛ به عبارتی دولت به جای اینکه برای شورای عالی سینما جایگاه قانونی اخذ و تیمی مناسب و متشکل از چهرههای تاثیرگذار و سرشناس هنر هفتم و استادان دانشگاه را به عنوان اعضای جدید شورای عالی سینما معرفی کند، تصمیم به انحلالش میگیرد.
جالب اینجاست که شورای عالی سینما در دولت یازدهم فقط دو بار تشکیل جلسه داده؛ یکی معارفه اعضای جدید و دومی و آخری هم بدون رئیسجمهور تشکیل شد. در آن جلسه طرح تشکیل مدرسه عالی سینما به این شورا ارائه و اتفاقا رد شد، اما در ادامه مسیر بعدا دیدیم که طرح مدرسه ملی سینما بدون اعتنا به نظر شورای عالی سینما شکل اجرایی به خود گرفت!
در واقع انحلال و ناکارآمدی شورای عالی سینما از همان موقع صورت واقعی به خود گرفت و فقط روز گذشته علنی و رسانهای شد.