صراط: مرتضی حاجی که سابقه وزارت در دولت اصلاحات را دارد در گفت و گویی با روزنامه اعتماد به سوالات پاسخ داده است که بخش هایی از آن را می خوانید؛
*از
سال ٩٢ اصلاحطلبان با نیروهای معتدل جریان اصولگرا و اعتدالگرایان ائتلاف
کردند. تحلیل شما از این تصمیم اصلاحطلبان در مقطع کنونی چیست؟ آیا این
تصمیم به هویت اصلاحطلبانه آنان آسیبی نمیزند؟ مجموعا این ائتلاف در
آینده اصلاحات چه اثراتی دارد؟
کشور ما به انسجام همه دلسوزان
کشور نیاز دارد. همه کسانی که قلبشان برای اسلام و ایران و انقلاب
میتپد، باید همت کنند تا موانع و مشکلات سر راه کشور برای دستیابی به
هدفهای بلند رشد و توسعه از میان برداشته و راه هموار شود. هر گونه نفی
تواناییهای مجموعه کشور و انحصارطلبی در تصدی امور بدون صلاحیتها و
تواناییهای کافی به نفع کشور نخواهد بود. اگر جناحی به کلی از دور خارج
شود، موانع و مشکلاتی ایجاد میشود که در نتیجه آن کشور متضرر خواهد شد.
یکی از مهمترین هدفهای اصلاحطلبان این است که کشور در مسیر رشد دایمی
قرار گیرد. بنابراین در حوزههای اقتصاد، فرهنگ، اجتماعی و سیاسی میطلبد
که فضا را باز کرده؛ شرح صدر داشته باشند؛ با همه کسانی که برای همکاری
امکان دارند و دستشان برای همکاری گشوده است در جهت هدفهای مشترک همگام
شوند. ائتلاف برای تحقق هدفهای مشترک تاثیر منفی در هویت هیچیک از
جریانهای سیاسی نمیگذارد چرا که هر کدام با حفظ اصول اولیه، اساسی و علل
موجده خودشان با دیگر جریانها همکاری میکنند. بنده این روش را درست
میدانم. هیچکدام از کسانی که با هم ائتلاف میکنند توقع ندارند که صددرصد
آنچه در برنامههای خودشان پیشبینی کردهاند تحقق یابد. طبیعتا درست این
است که روی برآیند خواستههای طرفین حرکت شود. اصلاحطلبان با ماهیت
باورهای خودشان مسیرهای معتدلی را برای پیشرفت کشور در نظر میگیرند. در
اعتدال نیز هر دو گروه نقطه مشترک دارند. تقویت این نقطه مشترک کاری مهم
است که میتواند به هدفهای بلند کشور جامه عمل بپوشاند. در برنامههای
رسمی دو جناح و همچنین رهنمودهای رهبری حرکت در جهت توسعه اقتصادی و تبیین
رفاه برای مردم و حرکت مستمر به سمت جلو خواست مشترکی است که هر دو جناح در
کنار هم میتوانند در تحقق آن گامی بردارند. به عقیده من امروز هویتهای
هر یک از گروههای سیاسی حفظ شده است. البته ممکن است در جریان این
همکاریها بیشتر اتفاقنظر پیدا کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد مبارک است.
اینکه اصلاحطلبان بتوانند از بین معتدلین اصولگرا یارگیری داشته باشند خوب
است.
*رفتار کنونی اصلاحطلبان را مبنی بر بلوغ سیاسی و هوشمندی آنان میدانید یا خیر؟
ائتلاف سال ٩٢ و ٩٤ را برای هر دو جناح اقدامی هوشمندانه میدانم.
اصلاحطلبان که با درک درست شرایط و واقعیتهای روز آمادگی پیدا کردند که
با معتدلین همکاری داشته باشند و هم اصولگرایان معتدل با درک درست
واقعیتها برای سود کشور و منافع ملی این تصمیم را گرفتند و هر دوطرف
یکدیگر را به جای دفع جذب کردیم.
* استراتژی ائتلاف با اصولگرایان مقطعی است یا فکر میکنید در آینده باید این ائتلافها را ادامه دهیم؟
هر زمانی که ائتلاف لازم باشد باید انجام شود. زمانی ممکن است شرایطی به
وجود آید که اصلاحطلبان برای تحقق هدفها در مواقع تصمیمگیری حضور
بلامنازع داشته باشند و نیازی به این قبیل ائتلافها نباشد. در مجموع در
همه حالتها فکر میکنم باید جاذبه ما حداکثر و دافعه در حد ضرورت داشته
باشیم. قرآن هم میفرماید اگر کسی آمد و به شما دست دوستی داد، نگویید که
شما مومن نیستید. ایرادها میتواند بجا باشد اما در صورتی که بخواهد محمل
سوءاستفاده قرار گیرد، بد است. در این صورت باید محکم دست رد به سینه آنها
بزنیم اما اگر همکاری با صداقت باشد ولو قدرت غالب هم در مقاطعی به دست
اصلاحطلبان نباشد نادیده گرفتن آن ناشکری از نعمتهای خدا است. هریک از
این افراد تواناییهایی دارند که نعمت الهی است. کفران نعمت نباید کرد. جلب
و جذب همکاری لازم و مفید است. باید این رهنمود را همیشه مدنظر داشت که
جاذبه در حد اعلی و دافعه در حد ضرورت صورت گیرد.
به نظر شما مردمی
که به اصلاحطلبان اعتماد کردند و به لیست کمتر شناختهشده آنها رای دادند
آیا این مطالبه را دارند که اثر رای خود را در هیات رییسه مجلس دهم ببینند؟
وقتی مبنا را این بگیریم که مردم به اصلاحطلبان اعتماد کردند و به لیست
آنها رای دادند در ادامه مسیر هم این اعتماد پابرجا است. به نظرم به جای
اینکه توقع داشته باشند که اثر رای خود را در هیات رییسه مجلس ببینند باید
انتظار داشته باشند تاثیر رای خود را در مصوبات و عملکرد مجلس دهم ببینند.
شاید بنا به شرایطی که وجود دارد، تمرکز کردن بر هیات رییسه و به طور مشخص
رییس مجلس خیلی به صلاح نباشد. البته منطق رایدهندگان درست است. آنها
میگویند اکثریت مجلس اصلاحطلب است. بنابراین در هیات رییسه باید نمود آن
دیده شود اما منحصر بودن به این مساله چندان مطلوب نیست. باید انتظارات را
در رفتار و مصوبات مجلس دهم متمرکز کرد؛ نه مسوولیتها و مدیریتهای مجلس
دهم.
*بهترین مکانیزم برای اینکه علی لاریجانی و محمدرضا عارف بر سر ریاست مجلس با هم رقابت نکنند چیست؟
در این مورد این دو فرد باید با هم صحبت و تعامل کنند. باید منتظر بود تا
مرحله دوم انتخابات مجلس دهم انجام شود و ترکیب قطعی و نهایی منتخبین به
لحاظ تقسیمبندیهای سیاسی مشخص شود. بعدا بر آن اساس میتوان قضاوت کرد که
چه کسی از چه حدی از پشتیبانی و آرای منتخبین برخوردار است. پیشنهاد من
این است که آنقدر مساله رییس مجلس را بزرگ نکنیم و طوری تبلیغ نکنیم که اگر
خلاف آن اتفاق بیفتد به معنی عقبنشینی یا اختلافات تلقی شود. اگر ائتلافی
صورت گرفته تا حصول نتیجههای مورد انتظار ادامه خواهد داشت و الان زود
است. باید صبر کنیم مرحله دوم انتخابات برگزار شود. بعد این آقایان و
نمایندگان منتخبین میتوانند دور هم بنشینند و تصمیم مناسب را در تعامل با
یکدیگر بگیرند. آنها آنچه را به صلاح امور است و در رسیدن به هدفها بهتر
است انتخاب خواهند کرد. تصمیم ما آقای عارف است که کاندیدای اصلی و ارشد
اصلاحطلبان بوده و خوشبختانه مورد استقبال بسیار خوبی هم قرار گرفت اما
اینکه آیا او در جمعبندی نهایی به همین نظر برسد به نظر من باید اجازه
دهیم که ابتدا تکلیف مرحله دوم انتخابات مشخص شود.
*جدیترین گزینه رقابت با روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم چه کسانی هستند؟
فعلا آقای روحانی رقیبی ندارد.
*احمدینژاد، جلیلی و قالیباف میتوانند مایه دردسر برای روحانی شوند؟
فکر نمیکنم. آقایان جلیلی و قالیباف که در سال ٩٢ با آقای روحانی رقابت
کردهاند و نتیجه آن را دیدیم. احمدینژاد هم سابقه روشنی دارد و هشت سال
سابقه ریاستجمهوری داشته است؛ هر هنری داشته به کار برده و سرانجام آن
چیزی است که به دولت فعلی تحویل داده شده و اکنون همه داریم آثار آن را
احساس میکنیم. به نظر من این سه فرد رقیب آقای روحانی نیستند.
*جدیترین برنامه روحانی در دولت، بازگرداندن شرایط مدیریتی کشور به قبل
از احمدینژاد بود. او تا چه میزان در تحقق این هدف موفق بوده است؟
به طور کامل خیر. دولت در این جهت حرکت کرده اما بالاخره همکاری مجلس و
بقیه دستگاهها را تاکنون نداشته است. امیدواریم به کمک مجلس آینده بتواند
بهتر از این باشد.
*با توجه به اینکه ترکیب مجلس دهم تغییر کرده است کابینه روحانی نیاز به ترمیم دارد؟
ترمیم کابینه نیاز است. مجلس نهم به برخی وزرا رای نداد که افراد بسیار
شایستهای بودند و میتوانستند با شتاب بیشتر به روند برنامههای
رییسجمهور کمک کنند. در آینده طبعا انتظار میرود برخی وزارتخانهها که
نتوانستند شرایط مطلوب را فراهم کنند دوباره ارزیابی شوند.