مواد مخدر
از زمانی که فوتبال ایران در مسیر حرفهای شدن گام برداشت چالشهای غیرحرفهای نیز به شدت افزایش یافت. تا جایی که روزبهروز بر حاشیههای غیرقابل انکار این رشته افزوده میشود. گرایش به استفاده از مواد مخدر را باید یکی از دغدغههای اصلی این روزهای فوتبال ایران دانست. زمانی کشیدن سیگار از سوی فوتبالیستها رفتاری ناپسند محسوب میشد اما حالا وضع فرق کرده و فوتبالیستی که روزی چند نخ سیگار نکشد بازیکن فوتبال به حساب نمیآید. مشکل به همین جا ختم نمیشود، چراکه درآمدهای نجومی و آشفته بازار فوتبال سبب شده تا بسیاری پا را از سیگار کشیدن هم فراتر بگذارند و به سمت مواد مخدر صنعتی بروند. مصرف شیشه بین فوتبالیستها رواج زیادی دارد به طوری که خیلیها به آن معتاد شدهاند و برخیها هم به بهانه لاغری و از دست دادن کیلوهای اضافی به توصیه دوستان فوتبالی خود شیشه میزنند. در حالی که شیشه پای ثابت بسیاری از محافل دورهمی فوتبالیهاست که ترامادول نیز به معضل جدی در این رشته تبدیل شده است؛ مسکنی که شباهت زیادی به تریاک دارد و پزشکان در موارد خاص برای کاهش درد برای بیماران تجویز میکنند. اما استفاده بیش از حد این قرص به شدت برای بدن مضر (اختلال در سیستمهای تنفسی، کلیه و کبد) و اعتیادآور است. موضوعی که فوتبالیستها از آن اطلاع دارند ولی اهمیتی برای آینده و جوانی خود قائل نیستند. بحران ترامادول به یکی دو نفر و یک تیم و دو تیم خلاصه نمیشود بلکه آمارهای پنهانی نشان میدهد که بسیاری از فوتبالیستهای وطنی بیپروا ترامادول مصرف و حتی خیلیها از اعتیاد شدید به این دارو صحبت میکنند. نکته جالب اینکه مصرف ترامادول در تست دوپینگ مشخص میشود اما در فوتبال حرفهای ما هیچ اثری از این دارو در بین فوتبالیستهای کشورمان یافت نشده و نمیشود! البته متادون را هم نباید فراموش کرد؛ مادهای شبه افیونی مصنوعی که در کاربرد اصلی آن در درمان وابستگی به مواد مخدر است اما به گفته آبانگاه، دبیر سابق کمیته اخلاق، 80 درصد فوتبالیستهای شاغل در ایران از آن استفاده میکنند.
بحران قلیان
قبح استفاده از دخانیات بین فوتبالیها کاملاً ریخته و کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که تمایلی به انواع دخانیات نداشته باشد. بالا رفتن آمار قلیان کشیدن جوانان در بین فوتبالیستها هم کاملاً به چشم میخورد. از آنجا که در بسیاری از سفرهخانهها و رستورانها قلیان به وفور یافت میشود بازیکنان سختی زیادی برای رسیدن به پاتوقهایشان نمیکشند. آنها حتی در اردوها و زمانی که باید برای بازی آماده شوند نیز دست از قلیان کشیدن برنمیدارند. با این حال انتشار عکسهایی از بازیکنانی که قلیان میکشند نیز باعث نمیشود مسئولان و مدیران باشگاهها برخوردی جدی با آنها کنند.
شبگردی و پارتیهای شبانه
دور دور کردن در خیابانهای بالای شهر یکی از سرگرمیهای فوتبالیستهایی است که یک شبه ره صد ساله را رفتند و درآمدهای میلیاردی به جیب زدند. سوار ماشینهای لوکس شدن برای خیلی از فوتبالیستها یک سرگرمی محسوب میشود. به ویژه اگر در نیمههای شب باشد و بدون ترافیک بتوانند خیابانهای شمال تهران را زیر پا بگذارند. وضعیت وقتی بحرانیتر میشود که پارتیهای شبانه با حضور فوتبالیستهای شناخته شده برگزار میشود؛ مهمانیهایی خارج از عرف که بعضاً از سوی نیروی انتظامی با آنها برخورد میشود. فوتبالیستهای حاضر در آن مهمانیها یا به کمک دوستانشان فرار میکنند یا به لطف پادر میانی بزرگان از چنگ قانون قسر در میروند.
شبکههای اجتماعی
حضور پررنگ و شبانهروزی در شبکههای مختلف اجتماعی آفت جدیدی است که متأسفانه روزبهروز هم بین فوتبالیها گستردهتر میشود. بسیاری از آنها روز قبل از مسابقه و به جای استراحت کافی تا پاسی از شب در این شبکهها گشت میزنند، پست و کامنت میگذارند و با هواداران رقیب کلکل میکنند. هر چند این آفت، ورزشکاران برخی از رشتههای دیگر را هم تحت تأثیر قرار داده اما انتشار یا حتی لو رفتن عکسهای خصوصی و خارج از عرف فوتبالیستها وخامت اوضاع را بیش از پیش میکند.
ریش سفیدان مسئلهدار
اگرچه مدیرکل حراست وزارت ورزش سعی در بیگناه جلوه دادن مسئولان و کمرنگ جلوه دادن مسئولیت مدیران در به منجلاب کشیده شدن برخی از فوتبالیستهای جوان دارد اما پرواضح است که وظیفه کنترل و نظارت بر رفتارهای داخل و خارج از زمین فوتبالیستها برعهده مدیران فدراسیون، باشگاهها و حتی وزارت ورزش است. با این حال حضور تعدادی از مدیران مسئلهدار که خودشان پروندههای سنگینی دارند بحران را شدت میبخشد. چطور میتوان از جوان فوتبالیست انتظار رفتار منطقی و حرفهای داشت وقتی برخی از مدیران این رشته نامشان در پرونده فساد در فوتبال هم مطرح شده است.