جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۷

جایگاه عشق در فلسفه ابن‌سینا

محقق و پژوهشگر ادبی و فلسفی با اشاره به اینکه آثار ابن سینا بدلیل غنای محتوایی به زبانهای مختلف ترجمه‌ شده‌اند، جایگاه عشق در فلسفه ابن سینا را تشریح کرد.
کد خبر : ۲۹۶۴۰

به گزارش صراط نیوز به نقل از مشرق، دکتر محمد بقایی ماکان در سالروز بزرگداشت ابوعلی سینا درباره نقش و جایگاه معرفتی او در دانش امروز به خبرنگار مهر گفت: پورسینا چنانچه در شرح احوال او نوشته‎اند از آغاز حیاتش نبوغ چشمگیری داشت بطوریکه گفته‎اند در ده سالگی قرآن کریم را به تمامی حفظ بود و همینطور به یادگیری نجوم، هندسه و منطق روی آورد.

وی افزود: پس از آن در فن طب شهرت زیادی یافت چندانکه تا امروز نیز شیوه‎های طبابت او مورد بحث و توجه اهل نظر است. پور سینا در تمامی این زمینه‎‏ها آثاری پدید آورده که شهرت فراوان دارند و برخی از آنها به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده مانند شفا، اشارات ، قانون ، دانشنامه علایی و کتاب نجات.

این محقق و پژوهشگر ادبی و فلسفی تصریح کرد: ابن سینا را می‎توان در میان نخستین فیلسوفان ایرانی به عنوان فیلسوفی که دارای دستگاه فلسفی نام برد. وجه تمایز دیدگاه کلی ابن سینا با فیلسوفانی مانند وی که مشایی به شمار می‎آیند در این است که او همانند نو افلاطونیان عشق را عامل وحدت جهان واقعی می‎داند که در کتاب حکمت مشرقی دیدگاهش را در باب جریان این نیرو در عالم بیان می‎دارد.

نویسنده کتاب "تصحیف غربزدگی" یادآور شد: بنابراین می‎توان دستگاه فلسفی او را مبتنی بر نیروی عشق دانست که بعدها فیلسوفانی مانند ویلیام جیمز همین نظر او را به گونه‎ای دیگر بیان داشتند و انسجام عالم را نتیجه حضور این نیرو دانستند.

نویسنده کتاب " اقبال و ده فیلسوف غربی" در ادامه گفت: پور سینا علاوه بر فلسفه در تاریخ طب نیز از اشتهار بسیار برخوردار است و به ماهیت نفس(خود) توجه بسیاری نشان داده است.

بقایی ماکان تصریح کرد: این موضوع هم درباره او قابل ذکر است که توانایی ادراک و تخیل را بی مدد بدن داراست. در مورد معالجات پزشکی او اطلاعات بسیار سودمندی در تاریخ طب داده شده و پس از گذشت نزدیک به هزار سال علامت جهانی پزشکی که دو مار را بر گرد پیاله‏ای نشان می‎دهد یادآور کشف او در زمینه تهیه پادزهر برای شفای بعضی از بیماریهاست.

این کارشناس زبان و ادبیات فارسی درپایان یادآورشد: شگفتیهای روش معالجه پورسینا در طبابت چندان جالب توجه است که در شهیرترین آثار ادبی ایران مانند چهار مقاله و مثنوی مولانا نیز ذکر شده است.