صراط: پایگاه اطلاع رسانی دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم نوشت: همزمان با روز جهان
کارگر و روز معلم، محمود احمدی نژاد طی سخنانی در اجتماع مردم جیرفت به بحث
در باره آزادی به عنوان فصل مشترک همه ارزشهای الهی یاد کرد و افزود:
مستکبران اصرار دارند که همه ظرفیت های علمی و فناوری، منابع ثروت و قدرت و
ابزار تهاجمی صرفا در انحصار آنان باشد. در حالی که ملت ها در استفاده از
استعدادهای ذاتی و خدادادی خود برای تامین نیازهای طبیعی و پیشرفت و توان
دفاعی شان ، آزاد نیستند و به شدت و با خشونت منع و محدود می شوند.
متن کامل سخنان احمدی نژاد در اجتماع مردم جیرفت به شرح زیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیرانصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که توفیق حضور در استان کرمان و شهرستان جیرفت ، دیار مهربانی ، کرامت ، عزت و تمدن را عنایت فرمود و فرصت زیارت چهره های نورانی شما را عطا فرمود.
اینجا دیار فرهنگ و تلاش و خدمت است .
اینجا در جوار یک تاریخ، تمدن، فرهنگ درخشان و پرفروغ ایستاده ایم.
این خطه از ایران عزیز میراث دار تمدنی عظیم و انسانی و هزاران سال کوشش و ساختن زندگی ارزشمند انسانی است.
علاقمند بودم به همه شهرهای استان ، کرمان ، سیرجان ، بم ، راور ، بافت ، زرند ، شهربابک ، عنبر آباد ، کهنوج ، قلعه گنج ، رابر ، رفسنجان ، رودبار ، بردسیر ، منوجان ، انار ، فهرج ، کوهنبان، ریگان و ارزوییه سفر کنم لیکن به دلیل محدودیت وقت از همه عذرخواهی می کنم و امیدوارم در آینده توفیق سفر پیدا نمایم. مردم این دیار از بهترین و نافع ترین ملت ایران هستند.
از همین جا به همه عرض ارادت و تواضع دارم و از خداوند برای همه شما عزت و کرامت و موفقیت روزافزون مسالت دارم.
– خداوند را سپاسگزارم که در روزهای پر ارزش با چندین مناسبت ، توفیق این سفر را عنایت کرد.
– شهادت استاد مطهری و روز معلم ، روز کارگر ، ایام مبعث رسول گرامی اسلام (ص) ، شهادت امام موسی کاظم (ع) و اینجا مراسم تجلیل از معلمان شهید ، فرصت مناسبی است که در باره آرمانهای بلند الهی سخن بگوییم.
– همه این حوادث و مناسبت ها در یک راستا و برای تحقق آرمانهای مشترک الهی معنا و مفهوم پیدا می کنند.
– آرمان توحید ، عدالت ، آزادی و کرامت انسانی ، عشق ، عزت ، صلح و امنیت ، برخورداری ، کمال انسانی و نهایتا برپایی جامعه سعادتمند، آرمان مشترک همه این مناسبت ها و حلقه اتصال و تفسیر و تحلیل این حوادث است.
عزیزان و بزرگواران !
امروز می خواهم به فضل الهی در باره آزادی سخن بگویم که فصل مشترک همه ارزشهای الهی است و همه پیامبران ، صالحان ، کارگران ، معلمان و شهیدان ، پیشگامان و پرچمداران آن هستند.
– آزادی بالاترین هدیه الهی به انسان است.
– خداوند انسان را متفاوت آفریده است.
– از روح خود در او دمیده و فطرت الهی را در او به امانت گذاشته است.
– فطرت، حاصل نفخه روح الهی و جامع جمیع اسماء است که خداوند به انسان تعلیم فرموده است.
برادران و خواهران عزیز !
– ماموریت انسان در این عالم شکوفا کردن و بروز و ظهور دادن اسماء الهی است . انسان خلق شده است تا تجلی اتم خداوند در این عالم باشد.
– انسان خلق شده است تا تجلی اسم توحید، اسم کرامت، اسم رازقیت ، اسم علم، اسم حکمت، اسم قدرت، اسم خلاقیت، اسم ولایت، اسم عزت، اسم حلم، اسم جمال، اسم جلال، اسم حسن، اسم غفران، اسم سلطان، اسم رضوان و دیگر اسماء الهی باشد.
– این ماموریت انسان بسیار سنگین و یگانه است.
– دیگر مخلوقات نتوانستند بار این مسئولیت و امانت را بر دوش بکشند جز انسان که تعهد کرد و پذیرفت.
– خداوند علیم و مهربان انسان را در انجام این ماموریت بزرگ تنها نگذاشته است.
– از یک سو با ارسال رسولان و وحی و هدایت آسمانی و از سوی دیگر با هدیه کردن عقل و اراده و اختیار و آزادی به انسان ، بستر تحقق این هدف و انجام این مسئولیت را مهیا ساخته است .
– همه این عنایات الهی بسیار مهم و عزیزند لیکن در محضر شما می خواهم از اختیار ، اراده و آزادی صحبت کنم.
– معلوم است که آنچه ظرفیت لازم برای این شرافت انسانی را مهیا می سازد عقل است.
– به یک تعبیر ، همه فطرت و همه تفاوت انسان با دیگر موجودات عقل است.
– عقل است که وحی و هدایت را دریافت می کند.
– عقل است که اسماء الهی را می فهمد و در وجود انسان متجلی می کند.
– اما عقل فقط در سایه اراده و انتخاب، کمال می یابد و ماموریت خود را انجام می دهد.
– بدون اراده و انتخاب عقل کاری نمی تواند بکند و کمال عقل در توسعه اراده و انتخاب انسان است.
– معلوم است که اراده و انتخاب نیز مستلزم اختیار و آزادی است.
– بدون آزادی و اختیار ماموریت انسان امکان تحقق عملی ندارد.
– شکوفایی عقل و اراده و حرکت کمالی انسان نیازمند آزادی است.
عزیزان ارجمند!
– می دانید که انسان در متن و بستر قیدها و اسارت ها خلق شده است.
– انسانها به طور معمول حداقل در پنج اسارت و قید در هم پیچیده شده اند که باید از آنها آزاد شوند.
• اول : اسارت تن و موجودیت مادی و طبیعی است.
– وجه مادی انسان، بستری از تمام غرایز است که منشاء آن حب نفس و خودخواهی و برتری جویی است.
– بستری که بر انواع لذائذ فردی بنا شده است.
– انسانها پیچیده در این موجودیت های مادی، پا به این عالم می گذارند و این غرایز بر اراده آنها تاثیر مستقیم دارد.
• دوم : اسارت وراثت است.
– بسیاری از خصایل ، روحیات و قید و بندها از طریق وراثت منتقل می شود که خود آن ، قیدهایی بر اندیشه ، نظام فکری و تمایلات و گرایش های انسان می شود.
• سوم : اسارت تاریخی است.
– جوامع در طول تاریخ شرایط و حوادثی را تجربه می کنند و از این رهگذر ، مفاهیم ، باورها ، تعصبات و مرزبندی هایی را کسب می کنند که مانند حصاری ، حقیقت انسان را در بر می گیرد و خواست ها و تمایلات او را مدیریت می کند.
– معلوم است که این باورها و تعصبات مانع از آزادی اراده انسان می شود.
• چهارم : شرایط طبیعی ، اجتماعی و موقعیت زمانی است.
– جوامع و انسانها در طول زمان در تغییرند. هر جامعه ای دارای روح و گرایش و باورهای خاص خودش است. تحت این شرایط و موقعیت طبیعی هر منطقه ، در هر دوره اندیشه ها و گرایش ها و گفتمان ها و ضرورت هایی حاکم می شود.
– این ها گرچه در راستای حرکت کمالی جامعه انسانی قرار دارد ،لیکن خود اینها می تواند اراده انسانها را محدود و مدیریت کند.
– حقیقت انسانی واحد است ولی جوامع متفاوتند. این تفاوت ناشی از شرایط طبیعی و اجتماعی و موقعیت زمانی است.
• پنجم : خود انسان است.
– در مراتبی خود انسان مانع بزرگی است. انسان باید تا بی نهایت بزرگ شود و خود شخصی و کوچک ، مانع بزرگ شدن انسان و آزادی او می شود.
– برخی از انسانها به این قیدها و اسارت ها به طور کامل اشراف و آگاهی ندارند.
– معلوم است که برای رسیدن به حقیقت انسان و رشد ارزشهای الهی و انسانی در وجود او باید از قیدها و اسارت ها رها شد.
– همه پیامبران آمده اند انسانها را از این قیدها و حجاب ها و اسارت ها رهایی بخشند. آمده اند تا همه قیدها و حجاب ها و سقف ها را در برابر پرواز انسان به سمت بی نهایت بردارند.
– اراده انسان باید از همه این محدودیت ها رها شود و تا بی نهایت رشد کند.
– معلوم است که اراده ، لازمه شکوفایی و کمال انسان است و آزادی لازمه توسعه و رشد اراده اوست.
– رشد اراده یعنی رشد و شکوفایی انسان و این در سایه آزادی هرچه بیشتر انسان از این قیدها و بندهاست.
– اراده باید تا بی نهایت رشد کند و این نیازمند آزادی کامل و بدون قید است.
– به یک تعبیر درست، همه عالم ، برای آزادی کامل انسان از همه اسارت ها و قیدها خلق شده است.
– انسان بدون آزادی بی معناست.
– در مراتب بالاتر حتی حد شکوفایی و تجلی گری ممکن است خود به اسارت و حجاب تبدیل شود و انسان را در بند کند.
– رشد انسان مرزی ندارد چرا که به سوی بی نهایت هستی یعنی تجلی گری خداوند است. خداوندی که هیچ حد و نهایتی ندارد.
– آیا علم ، عزت ، کرامت و اسماء الهی حدی دارد؟
– اگر ندارد پس مسیر کمال انسان و مسیر آزادی انسان نیز حدی ندارد.
– هیچکس حق ندارد آزادی انسان را محدود کند.
– بدون آزادی ، سخن گفتن از ارزشهای الهی و انسانی بی معناست.
– تاریخ ، روایت حرکت و مجاهدت پیوسته و تکاملی انسانها و صالحان برای آزادی است.
– ارزش هر عمل صالحی نیز در آزادی انتخاب و اختیار آن است و عمل صالح اجباری ، ارزشی ندارد و کمالی نمی آفریند.
– عمل زشت تحت اکراه و اجبار نیز مسئولیتی نمی آورد.
– فلسفه خلقت عالم ، آزادی حقیقی انسانهاست.
– حتی دین آمده است تا انسانها را آزاد کند. انسان هرچه از قیدها آزاد شود، انسان تر و کمال یافته تر است.
عزیزان گرامی !
سئوال این است که پس مشکل کجاست ؟
به نظرم مشکل از سه ناحیه است.
اول : نشناختن حقیقت و قدر و ماموریت انسان و واقف نشدن به حقیقت و منزلت آزادی
ب : انحصار آزادی در دست عده ای خاص و محدود کردن عموم مردم
ج: اغوای انسانها و عرضه کردن اسارت به نام آزادی
– هنوز قدر و حقیقت انسان آنگونه که خداوند خلق و مقرر فرموده ، ناشناخته است . اگر کسی حقیقت انسانی خود را بشناسد خدا را شناخته است. من عرف نفسه فقد عرف ربه
– عدم شناخت حقیقت انسان به عدم شناخت حقیقت آزادی می انجامد و این یک مشکل اصلی است.
– دیگر اینکه متاسفانه عده ای آزادی را در انحصار می گیرند و دیگران را محدود می کنند.
– و یا اینکه اسارت در همین قید و بندها را به نام آزادی عرضه و تبلیغ می کنند.
– نگاه کنید؛ انسانی که مستکبران معرفی می کنند یک موجود بی ارزش و صرفا ابزار پرکردن جیب طبقه مستکبر حاکم بر جهان است.
– مستکبران و سلطه گران آزادند زور بگویند و لی ملت هاآزاد نیستند از حق خود دفاع کنند.
– مستکبران اصرار دارند که همه ظرفیت های علمی و فناوری ، منابع ثروت و قدرت و ابزار تهاجمی صرفا در انحصار آنان باشد. در حالی که ملت ها در استفاده از استعدادهای ذاتی و خدادادی خود برای تامین نیازهای طبیعی و پیشرفت و توان دفاعی شان ، آزاد نیستند و به شدت و با خشونت منع و محدود می شوند.
– سلطه گران بین المللی آزادند اموال ملت ها را به بهانه های گوناگون غارت و مصادره کنند ولی ملت ها آزاد نیستند حق خود را استیفا نمایند.
– اشغالگران بین المللی آزادند حمله و اشغال کنند ولی ملت ها حق ندارند از خود دفاع کنند و به انواع تهمت ها ، متهم می شوند.
– آنان آزادند به همه و به مخالفان خود انواع تهمت ها و افترائات را بزنند و ملت ها را تحقیر کنند اما ملت ها آزاد نیستند از خود دفاع کنند که در این صورت ، افراطی ، تروریست ، ضد حقوق بشر یا مخالف نظم بین المللی معرفی خواهند شد.
– امروز هنوز روی اصل و لزوم آزادی وحد و حدود آن صحبت ها می کنند و مکاتب گوناگون عرضه می کنند.
– در حالیکه انسان ماموریتی جز آزاد کردن حقیقت انسانی خودش از اسارت ها ندارد و حد آزادی بی نهایت است.
– اصولا توحید و عبودیت عین آزادی است و تحدید آزادی مانع عبودیت است.
– حرکت در مسیر بندگی خدای بی نهایت ، حرکت در مسیر آزادی حقیقی از همه بندها و اسارت هاست.
– هدایت و عبودیت و عدالت همه برای آزادی انسان است.
– پیامبران و صالحان آمده اند تا غل و زنجیرهای اسارت را از اندیشه و اراده انسانها بردارند و او را به طور کامل آزاد کنند.
– امیر المومنین حضرت علی (ع) می فرماید: لاتکن عبد غیرک قد جعلک الله حرا ( بنده و در اسارت هیچکس مباش ، به راستی که خداوند تو را آزاد قرار داده است.)
– هیچ کس و هیچ نقطه ای حد آزادی و کمال انسان نیست.
– این مسیر بی نهایت است و به روی همه باز است.
– متاسفانه عده ای آزادی را به اسارت گرفته اند . انحصار آزادی برای عده ای خاص و محدود کردن عامه مردم بزرگترین ظلم به بشریت است.
– تحت هیچ عنوان نمی توان آزادی انسانها را محدود کرد زیرا محدودیت آزادی ، محدودیت اراده و نهایتا ایستادن در برابر فلسفه خلقت انسان و سد راه خدا و کشتن حقیقت انسان و فطرت اوست.
– متاسفانه امروز طاغوت ها ، اسارت را به نام آزادی ترویچ می کنند.
– کسانی که خود را برتر از دیگران می پندارند و به تصور خود می خواهند دیگران را تحت اختیار خود بگیرند، در اسارت تن حیوانی خود در مانده اند ولی اصرار دارند که دیگران را در همان حد محدود کنند.
– البته این جنایت را به نام بسط آزادی و دفاع از آزادی انجام می دهند.
– معلوم است که مشکل جامعه انسانی آزادی او نیست بلکه مشکل در انحصار و محدودیت آزادی است.
– اگر همه به طور کامل آزاد باشند راه بر ظلم و بی عدالتی و فساد بسته می شود.
– اگر حقیقت انسان ها به طور کامل آزاد شود و انسانها با حقیقت انسانی خود با یکدیگر تعامل کنند مشکلی باقی نمی ماند.
– مشکل این است که انسانها با حقیقت انسانی خود با یکدیگر تعامل نمی کنند.
– مشکل اینجاست که گروهی از مردم با موجودیت در اسارت خود با دیگران تعامل می کنند.
– با خودخواهی ، با حسادت ، با خودبرتربینی ، با کینه و جهل با دیگران تعامل می کنند. که همه این ها قید و اسارت انسانند.
– مشکل اینجاست که عده ای معدود با تسلط بر ثروت و قدرت و رسانه ، آزادی را از همگان سلب و به طور انحصاری در اختیار خود گرفته اند.
– جز شیطان و طاغوت کسی به دنبال محدود کردن آزادی انسانها نیست.
عزیزان من !
– پیامبران ، معلمان ، کارگران ، شهیدان و شهید مطهری ، پیش قراولان آزادی انسانند.
– اینان کسانی اند که به طور کامل یا به درجات بالا از همه قیدها آزاد شده اند و راه را برای آزادی انسانها باز کرده اند.
– آنان طعم حقیقی آزادی و انسان بودن را چشیده اند.
– شهید مطهری در حقیقت معلم آزادی است . او خود آزاد شده بود و به همین دلیل مورد بغض و کینه شیاطین و انسانهای در اسارت مانده ، بود.
– همه عمر او برای آزادی و آزاد کردن انسانها صرف شد.
– شهید مطهری معلم انقلاب است و انقلاب نیز برای آزادی انسانها و رهایی آنها در بی نهایت کمال و هدایت و ارزشهای الهی و انسانی برپا شد.
– جامعه فرهنگیان و معلمان، پرچمداران و رهبران آزادی اند.
– تعلیم علم و تربیت انسانها از بهترین راههای آزادی انسان است.
– آزادی و شکوفایی انسان درسایه علم و هدایت است.
– معلمان ما این ماموریت بزرگ را که ماموریت انبیاء الهی است به خوبی به انجام می رسانند.
– به همین دلیل است که جامعه فرهنگی و معلمان مورد احترام جامعه اند.
– معلم هرچه آزاده تر و آزادتر باشد ، آزادی آفرین تر است.
درس معلم ار بود زمزمه محبتی
جمله به مکتب آورد طفل گریز پای را
– کارگران عزیز که برای عزت و کرامت خود و خانواده و اعتلای جامعه تلاش می کنند ، افسران سپاه آزادی اند.
– آنان با فداکاری و تامین نیازهای جامعه ، کرامت و عزت را به دیگران هدیه می کنند و راه را برای آزادی مردم هموار می سازند.
– شهیدان ما که سایه اسارت طاغوت های جهانی را از سر ملتها زدوده اند و در مقابل ظلم و استبداد و فشار مستکبران به ملتها و انحصار آزادی در دست عده ای خودخواه ، ایستاده اند ، معلمان آزادی اند.
– معلوم است : آنان که از اسارت ها و قیدها رهیده اند می توانند راه را برای آزادی انسانها باز کنند.
– سلام و درود خداوند بر انبیاء و اولیاء
– سلام و درود خداوند بر معلمان و معلم انقلاب ، شهید مطهری
– سلام و درود خداوند بر کارگران
– سلام و درود خداوند بر معلمان شهید و همه شهیدان و امام راحل و جانبازان و آزادگان و ایثارگران که همه منادیان آزادی اند.
– و سلام و درود خدا بر شما مردم عزیز این خطه تمدن آفرین
– اجازه دهید یک جمله دیگر اضافه کنم:
– مستکبران و غارتگران جهانی اصرار دارند که آزادی ملت ایران به عنوان پرچمدار آزادی و آزادی سایر ملت ها را در هم بکوبند و محدود کنند. می خواهند مانع از آزادی حقیقی انسانها بشوند.
– با صدای بلند اعلام می کنم پرچمی که ملت ایران با هدایت یک مرد الهی برافراشته است تا تحقق همه اهداف، هرگز بر زمین نخواهد افتاد.
– خواب غارتگران جهانی برای تسلط مجدد بر ملت ایران خوابی آشفته است و تعبیر نخواهد شد.
– به فضل الهی راه آزادی ملتها و رسیدن به حاکمیت کامل توحید و عدالت و آزادی و عشق هموار شده است و مستکبران آرزوی در هم شکستن اراده ملت ها را به گور خواهند برد.
– به فضل الهی ملت ها در یک همگرایی آشکار به سمت آرمانهای الهی در حرکتند و مستکبران اگر به اقیانوس بیکران ملت ها نپیوندند با دست قدرت ملت ها مانند پرکاهی به برهوت نیستی پرتاب خواهند شد.
– آینده از آن آزادی و عدالت و صلح و امنیت در سایه توحید است و خودخواهان ، متجاوزان و آدم کش های قداره بند ، در آن جایی نخواهند داشت.
– آینده از آن ملت های آزاد و آزادیخواه است.
– خدایا همه انسانها را به حقیقت انسان و حقیقت آزادی واقف کن
– خدایا راه انسانها را برای شناخت و رسیدن به انسان کامل ، امام عصر(ع) که مظهر اتم آزادی و کمال انسان است باز کن
– خدایا او را به دست مردم و با مطالبه عمومی ملت ها ظاهر و حاکم کن
– با حاکمیت او همه زیبایی ها را حاکم و همه زشتی ها را زایل کن
– همه آرزو های تاریخی بشر را محقق کن
– همه اسماء حسنای خودت را در اندیشه و عمل انسانها متجلی کن
– خودت را به همه بشناسان
– ملت بزرگ ایران و همه ملت ها را در سایه لطف خودت حفظ کن
– به همه عزت عنایت بفرما
– رهبری عزیز و گرانقدر انقلاب را تحت عنایت امام زمان (عج) موید و منصور بدارد.
عزیز و سربلند باشید.
احمدی نژاد تا رئیس جمهور بود یکبار برای .............. دعا نکرد حالا چه شده نمی دانم . آزادی را خاتمی بنا نهاد چرا در هشت سال دولتت نتوانستی راهش را ادامه بدهی و معلمان را به فلاکت کشاندی .