به گزارش مجله مهر، شنیدن صدای گریه نوزاد برای هیچکس خوشایند نیست و همه از پدر و مادر گرفته تا بقیه به نوعی دنبال بند آوردن گریه او هستیم؛ اما فقط و فقط یک بار از شنیدن گریه نوزاد ناراحت که نمیشویم هیچ، ذوقزده هم میشویم! ماماها اولین کسانی هستند که این لحظه دوستداشتنی را به چشم میبینند. «منصوره گرجی» نائبرئیس فدراسیون کوهنوردی بانوان است و علاوه بر آن مامای نمونه کشوری است.
کوهنوردی؛ مرا ماما کرد!
«منصوره گرجی» ۴۸ سال دارد و پیش از ماما شدن، ورزشکار و کوهنورد بوده و
اصلا علاقهاش به کوه، او را ماما کرده است!: «از ۱۷ سالگی کوهنوردی
میکردم. در کنار آن درس هم میخواندم؛ اما بیشتر از آنکه دنبال درس باشم،
دنبال کوه بودم. برای همین موقع انتخاب رشته هم، به دنبال تحصیل در شهری
بودم که امکان کوهنوردی داشته باشد! برای همین رشته مامایی را در همدان
انتخاب کردم.» در سال ۶۵ وارد دانشگاه همدان میشود و از همان موقع مامایی و
کوهنوردی را به طور حرفهای پی میگیرد.
تولد و قله کوه اوج هستند
خانم گرجی تصوری از رشته مامایی نداشته؛ اما کمکم به آن علاقهمند میشود؛
چرا که مامایی را مثل فتح قله میداند. « اولین رشتهای که در همدان
انتخاب کردم، رشته مامایی بود؛ اما هدفمند به این رشته نزدیک نشدم؛ اما
وقتی وارد آن شدم فهمیدم خیلی با روحیات من هماهنگ است. لحظهای که فرزندی
به دنیا میآید، شما خلقت و عظمت خدا را به چشم میبینید؛ دقیقا مثل
لحظهای است که روی قله میایستید. روی قله هم که میایستید با تمام وجود
به خلقت خدا پی میبرید. تولد و رسیدن به قله؛ در هر دو یک نقطه اوج
دوستداشتنی و یک حس رهایی دارند که من آن را خیلی دوست دارم.»
هنوز بچههایی که به دنیا آوردم را میبینم
همیشه اولین ها بهیادماندنیترین خاطرات را میسازند. برای خانم گرجی هم
اولین باری که یک تولد را به چشم دیده ماندگارترین خاطره است. «اولین باری
که مامایی کردم، به خوبی در خاطرم هست. سال ۶۸ بود که من یک پسربچه را به
دنیا آوردم. به خاطر اینکه اولین تجربه مامائیم بود، آدرس و شماره گرفتم و
هنوز هم با آنها در ارتباط هستم. هنوز هر موقع به همدان میروم، به او سر
میزنم. معمولا اولین ها در خاطر آدم ماندگار میشود؛ اما کم نیستند کسانی
که الان جوان و رعنا شدهاند و هنوز آنها را میبینم.»
مامایی شیرینترین رشته رشته پزشکی است
خانم گرجی معتقد است مامایی بین تمام شاخه های پزشکی شیرین ترین است؛ چرا
که: «گریه کودک همیشه برای مادر زجرآور است؛ اما تنها گریهای که هم مادر و
هم ماما از شنیدن آن خوشحال میشوند، گریه موقع تولد است. من با اینکه
تحصیلاتم را بعدا در رشته ای دیگر دنبال کردم، همیشه به ماما بودن خودم
افتخار کردم.»
خانم گرجی بعد از مامایی در رشته تربیتبدنی تحصیل میکند و هنوز هم
کوهنوردی میکند؛ گرچه باز هم شغل اصلیاش را مامایی میداند. «الان هم
کماکان کوهنوردی میکنم و حتی اگر خودم هم نخواهم، پسرم مرا مجبور میکند.
(با خنده) پسرم صخرهنوردی حرفهای انجام میدهد. حتی امسال نفر اول استان
تهران هم شد. شغل اصلی من هنوز مامایی است و در کنار آن نائب رئیس
فدراسیون کوهنوردی بانوان هم هستم.»
افتخارم این است که مامای نمونه سال شدم
خانم گرجی سالها به عنوان مامای نمونه کشوری انتخاب شده است. «فاکتورهایی
برای مامای نمونه در نظر میگیرند مثل رضایتمندی، سنوات شغلی، مهارت بالینی
و تحصیلات. از میان این فاکتور هر سال تعدادی را به عنوان نمونه اعلام
میکنند. من هم چند باری به این افتخار نائل شدم. البته مهمتر از همه اینها
عشق به کار است. من عاشقانه کارم را دنبال میکردم.»
از گلایههای مردم از ماماها میپرسیم. گلایههایی که منجر شده خیلی از
مادرها ترجیح بدهند در شرایطی پیشبینی شده ناچار به دنبال سزارین بروند.
«اگر بخواهیم استاندارد تعریف کنیم، استاندارد به این گونه است که در ازای
هر مادر حداقل یک ماما باید در بخشهای مختلف بیمارستان وجود داشته باشد؛
ولی متاسفانه با توجه به نیروی انسانی، معمولا در بیمارستان یک ماما وجود
دارد با شش مادر. من منکر خیلی از مسائل نمیشوم؛ اما وقتی تعداد برای بر
بالین مریض بودن مکفی نباشد، این اتفاق میافتد. برای خود من هم این اتفاق
میافتد و گاهی مجبورم مادر را ترک کنم چون فرد دیگری منتظر من است!»
زایمان طبیعی باید فرهنگسازی شود
خانم گرجی به شدت با عمل سزارین مخالف است و رواج آن در کشور را زنگ خطر میداند. «آنچه که به عنوان درد زایمان خانم ها را میترساند، درد القایی است. وگرنه اگر فقط درد طبیعی زایمان باشد و یک مامای ماهر هم در کنار مادر باشد، مشکلی به وجود نخواهد آمد. من همیشه به مادران میگویم که اگر شما فقط یک بار وارد اتاق عمل شوید و ببینید سزارین چه بلایی سر شما میآورد، هیچ وقت زیر بار آن نمیروید. این باید فرهنگ سازی شود و روز ماما بهانه خوبی است برای این کار. باید فرهنگ سازی بشود که مادران در طول دوران بارداری، تحرک مناسب داشته باشند تا در زایمان هم مشکلی نداشته باشند. در گذشته که فعالیت خانمها بیشتر بود، مشکلات زایمان طبیعی کمتر بود. همین الان هم زنان روستایی زایمان راحت تری دارند.»
وقتی در کوه مامایی کردم
مامای مهربان ما خاطرهای هم دارد از تلفیق دو اوج دوستداشتنی زندگیاش
:«یک بار برای کوهنوردی به منطقه زردکوه بختیاری رفتم. در پناهگاه کوه
خوابیده بودم، متوجه صدای وحشتزده آقایی شدم. خب من با لهجه و گویش آشنا
نبودم. از پناهگاه بیرون آمدم و ماجرا را پرسیدم. به من گفتند که همسر این
آقا زایمانش با مشکل مواجه شده است. از طرفی امکان انتقال این خانم به شهر و
درنتیجه بیمارستان نبود. من به کمک این خانم رفتم و به او در به دنیا
آوردن فرزندش کمک کردم. آن روز نه تنها من که کل تیم ما نتوانست به قله
صعود کند؛ اما شاهد لحظه تولد یک فرزند بودیم. جالب اینکه ما فردا موفق
شدیم قله را فتح کنیم و همین مادر در راه برگشت از قله برای ما نان پخت!»
بعد از مادر شدن، بهتر بیمارهایم را درک میکنم
خانم گرجی خودش یک بار مادر شده و به قول خودش بعد از مادر شدن، بیمارهایش
را بیش از قبل درک میکند. «من به خاطر شغلم توانستم جان فرزند خودم را در
دوران بارداری نجات بدهم. من در ماه آخر بارداری متوجه شدم که بند ناف دور
گردن جنین پیچیده شده و اگر دیر بجنبم، بچه از دست میرود. برای همین ساعت ۴
صبح با پای خودم رفتم بیمارستان و گفتم ببند ناف دور گردن بچه من پیچیده
شده؛ هر چه زودتر باید به دنیا بیاید! کارکنان بیمارستان همه تعجب کرده
بودند که چطور من این قضیه را تشخیص دادهام. که خوشبختانه بعد از عمل
سزارین فرزند من سالم به دنیا آمد. من تا خودم مادر نشده بودم دغدغه های
مادران را درک نمی کردم.»
مادر بودنمان را فراموش نکنیم
خانم گرجی بعد از مادر شدن میشود یک مادرِ کوهنوردِ ماما که همه جا اول از
همه یک مادر است! «بعد از تولد فرزندم، از همان روز اول همه جا کنار من
بود. حتی در اردوها که به عنوان داور شرکت میکردم، همیشه با من بود. اوایل
خیلی به من نگاه مثبتی نبود؛ اما الان کاملا عادی شده است. در تمام جهان
زنان شاغل حتی نمایندگان مجلس فرزندانشان در کنارشان هستند. حواسمان باشد
مادر بودنمان را فراموش نکنیم.»