«بسمالله الرحمن الرحیم
تا تشکیل رسمی مجلس دهم فاصله زمانی چندانی باقی نمانده است. در این روزها شاهد گمانهزنیها درخصوص جزئیات شکل بندی ساختار مجلس آینده هستیم که احزاب، گروهها و برخی فعالان سیاسی در این زمینه دیدگاههای خود را بیان میدارند. از این گمانهزنیها تا آنجا که فقط گمانهزنی است و رنگ و بوی تحمیل عقیده و فضاسازی برای مجلس آینده را ندارد، باید استقبال کرد، چراکه نشانگر وجود انگیزه و نشاط سیاسی در جامعه است و حساسیت جناحها و فعالان سیاسی نسبت به نحوه تعامل مجلس آینده را بازگو میکند.
اما در برخی موارد به نظر میرسد که عدهای به خصوص از یک جناح خاص، پا را فراتر گذاشته و با جملات و مواضع تحکم آمیزی برای نمایندگان مجلس دهم تعیین تکلیف میکنند که چه کسی باید بر کرسی ریاست مجلس جلوس کند و حتی اعضای هیئت رئیسه هم باید صرفاً از درون طیف نیروهای خاصی برگزیده و از دیدگاه آنها گمارده شوند! این یک گزافهگویی و رفتار تحکمی با مجلسی است که هنوز رسمیت نیافته و تا تشکیل رسمی حدود دو هفته فاصله دارد.
نباید از نظر دور داشت که فرایند تشکیل مجلس دهم، نشانگر بلوغ سیاسی مردم در طرد عناصر تندرو، افراطی و اهل تحکم بود که دست رد بر سینه بسیاری از آنها زدند و حتی جناحی که چوب حمایت از آنها را خورده، این روزها از عملکرد خود و اعتماد مجدد به آنها و میدان دادن به همان تندروها، احساس پشیمانی میکند و مراتب نارضایتی خود را نیز پنهان نمیسازد. ایکاش فعالان سیاسی از هر قشر و گروه و جناحی که هستند، این مفاهیم کلیدی و پرمعنی را درک نمایند و مطمئن شوند که مردم با هیچ گروه و جناحی عقد اخوت دائمی نبستهاند و در هر فرصت ممکن، مراتب ناخشنودی، نگرانی و اعتراض خود را بیان میکنند.
اینکه این روزها کسانی با تحکم بخواهند برای مجلس آینده و برای تمامی نمایندگانش تعیین تکلیف کند و بایدها و نبایدها را دیکته کنند، اهانت بزرگی به مردم، نمایندگان و خود مجلس است. چه کسی گفته است که گروهها و جناحها، حتی اگر تعداد نفرات قابل ذکری هم در مجلس دارند، از خارج مجلس حق دارند به جای آنها و برای همه نمایندگان خط و نشان بکشند و برای آنها رئیس و اعضای هیأت رئیسه و ... تعیین کنند؟
اصلاً چه کسی گفته که چهرههای شایسته برای تصدی ریاست مجلس فقط دو نفرند؟ پس نقش و جایگاه مستقلین که الحمدلله تعدادشان از بقیه در مجلس دهم اگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست، چه میشود؟ هر دو جناح اگر منصف باشند، میپذیرند که مستقلین در مجلس دهم نقش کلیدی و تعیینکنندهای دارند و چهبسا که بتوانند نقش پیشتاز، جدی و متعالی را در ایجاد یک مجلس قوی، منسجم و کارآمد ایفا کنند. از همین دیدگاه ممکن است نامزد مستقلین بتواند مقبولیت و رأی بیشتری را احراز کند و این فضاسازیهای سیاسی - تبلیغاتی، به زیان یک انتخاب مناسب و بدون پیشداوری و تحمیل از بیرون تمام خواهد شد.
تجربههای گذشته و حال قاعدتاً باید به فعالان سیاسی از هر طیف و جناحی که باشند، نکات مهمی را آموخته باشد. لازم است همگان دریابند که دوره افراطیگری، تحمیل عقیده و فضاسازیهای انحصارطلبانه از سوی هر فرد یا جناحی که باشد، به سر آمده است. تجربههای اخیر نشان داد که مردم نسبت به قرینهسازیهای طمعکارانه و به بازی گرفتن شعور سیاسی جامعه و بمباران تبلیغاتی تا چه اندازه بیاعتنا هستند و در عین حال بلوغ سیاسی خود را البته در چارچوب امکانات و اقتضائات نشان دادهاند.
توصیه به جناحها و فعالان سیاسی این است که لااقل اینبار دستپاچه نشوند، شتابزده عمل نکنند و برای حفظ ظاهر هم که شده، پختگی سیاسی، وقار و احترام به حقوق دیگران را به نمایش بگذارند. بالاخره بلوغ سیاسی هم اقتضائاتی دارد و چندان خوشایند نیست که فعالان سیاسی باز هم در این مقوله از مردم عقبتر باشند و باز هم بخواهند به جای مردم و نمایندگان تصمیم بگیرند، عملکرد مردم را به دلخواه خود تفسیر کنند و حرف در دهان نمایندگان مجلس بگذارند.
چه کسی گفته است که رأی مردم نشانگر آن است که رئیس مجلس چه کسی و از کدام طیف باید باشد؟ تصمیم در این باره جزو حقوق نمایندگان مجلس است که با بررسی فهرست نامزدهای ریاست، انتخاب مناسبی داشته باشند و هر کسی اکثریت آراء نمایندگان را احراز کرد، بر صندلی ریاست جلوس کند. حتی ریاست مجلس هم یک منصب قراردادی است و در جهان معاصر به عنوان «سخنگوی مجلس» تلقی میشود. این بدان معنی نیست که حتی رئیس مجلس میتواند به جای تمامی نمایندگان تصمیم بگیرد بلکه موضع وی بیانگر دیدگاه اکثریت نمایندگان البته در چارچوب ضوابط و الزامات قانونی است.
اما کوتاه سخن در این مقوله آنکه بههرحال، مرجمع تصمیمگیری و مسئول تصمیمسازی در مقوله انتخاب ریاست مجلس من و شما در بیرون مجلس نیستیم بلکه این فقط حق طبیعی و قانونی نمایندگانی است که مردم آنها را به مجلس فرستادهاند.
صرفنظر از این مسأله که البته بسیار مهم و حیاتی است، مشکل اصلی مردم و آحاد جامعه امروز ما انتخاب رئیس و اعضای هیأت رئیسه مجلس نیست. تمرکز بیش از حد بر این مسأله نشان میدهد که فعالان سیاسی از هر جناحی که باشند، هنوز هم با انتظارات مردم و خواستههای جامعه فاصله و زاویه دارند. امروزه باید تمرکز اصلی بر روی مسائل و مشکلات جامعه و نظام باشد. اولویت کشور در جایی دیگر و به مسائلی مربوط میشود که از هم اکنون به نظر میرسد به حاشیه رانده شده است.
مجلس دهم میتواند مظهر بلوغ سیاسی جامعه باشد و تحقق این امر نیز الزامات و اقتضائاتی دارد که رعایت و تمرکز بر آن، به دور از هرگونه برخورد شعاری و احساسی، زمینههای حل و فصل مشکلات امروز و فردای جامعه را فراهم میسازد.»