صراط: احمدشیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب امروز گفت و گویی با روزنامه آرمان انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
موضوع تعیین رئیس مجلس بحث روز گروههای سیاسی و گعدههای منتخبان است و این در حالی است که هنور هیچ کدام از دو گزینه عارف یا لاریجانی تصمیم خود برای انصراف از ریاست را اعلام نکردهاند. از یک سو آقایان مرعشی و حجاریان معتقدند باید بین طرفین توافق صورت گیرد و از سوی دیگر محمدرضا خاتمی بیان داشته که مردم با گزینشهای خود خواهان تغییر هستند. با توجه به این موضوعات، بهترین راهکار درباره تعیین رئیس مجلس دهم چیست؟
بهترین راهکار این است که تقسیم کرسیهای هیات رئیسه با توافق و مذاکره صورت بگیرد. البته تا حدودی رقابت و حتی تضاد در منافع بین طرفین وجود دارد که نمیتوان منکر آن شد. بدون تردید تداوم تضاد و تعارض، خسارات فراوانی به اهداف و منافع ملی وارد میکند بنابراین بنا به اظهارات دولت اتحاد نباید به شکل مقتدرانه باشد که اراده خود را به جامعه تحمیل کند. قطعا مذاکره و گفتوگو میتواند ثمر بخش و اثرگذار باشد. باید اذعان داشت همواره دوستان اصلاحطلب به خوبی نشان دادند که اهل تعامل، گذشت و کنارهگیری به موقع هستند. در کل انتخابات این دوره شاهد بودیم که بسیاری از دوستان که ذاتا شایسته و صالح برای ورود به مجلس بودند به خاطر دامن نزدن به تضادها و اختلافات از همان ابتدا وارد عرصه رقابت نشدند تا دولت یازدهم بتواند به اهداف و برنامه های خود جامعه عمل بپوشاند. از سوی دیگر طیف مقابل با سوءاستفاده از این جریان سعی کرد از تمامی ابزار و امکانات خود برای رسیدن به قدرت و اهداف خوداستفاده کند. باید اذعان داشت دوستان اصلاحطلب اهل تعامل و حاضر هستند برای اهداف بلند با دیگران تعامل داشته باشند. امیدوارم که دوستان اصولگرای راهیافته به مجلس که با اهداف دولت هماهنگ و سازگارند این مشی را در پیش گرفته و سعی کنند با دوستان اصلاحطلب کنار بیایند. باید یادآور شد که در انتخابات موقعیت استثنائی وجود داشت که در این شرایط بخشی از کرسیها به اصولگرایان رسید و بخش دیگر نیز با حمایت اصلاحطلبان به طیف میانه روها تعلق گرفت. در شهرهای مختلف برخی گزینههای منتخب مدنظر اصلاحطلبان نیستند اما با این وجود تمامی منتخبان تمکین کردند تا مجلسی معتدل و کارآمد شکل بگیرد. اکنون نیز این انتظار وجود دارد که اصلاحطلبان شرایط و واقعیتها را بهخوبی درک کرده و به خطیر بودن شرایط توجه کنند، همچنین اصولگرایان این موضوع را مدنظر داشته باشند که با شرایط ویژه امکان حضورشان در مجلس فراهم آمده است و بر رقیبان خود پیروز شدند. در این دوره انتخابات گزینش افراد بهخوبی بیانگر خواسته و مطالبات مردم مبنی بر تغییر، تحولی سازنده و مثبت از سوی نمایندگان منتخب است. رویکرد واقعگرایانه کمک میکند که همه به نتیجه واحد و منطقی دست پیدا کنند تا مجلس آینده، مجلس کار باشد تا نهاد تعارض و درگیری.
برخی خارج از مجلس به دنبال اعمال نظراتشان به منتخبان هستند. چه توصیهای به این افراد دارید؟
به نفع همه است که دخالتی در امور مجلس صورت نگیرد و اجازه دهند نمایندگان تصمیم بگیرند. یعنی بزرگان اصلاحطلب و اصولگرا و همچنین احزاب سیاسی و حتی دولت نباید در این موضوع دخالت کنند چرا که چنین دخالت هایی میتواند اثرات ناگواری داشته باشد. تصمیمگیری درباره این مهم باید به منتخبان ملت سپرده شود هر چند گروهها و احزاب میتوانند نظر خود را اعلام کنند اما نباید فشاری از بیرون به مجلس تحمیل شود. وقتی دو گزینه مطلوب وجود دارد باید اجازه داده شود که تصمیم نهایی از سوی نمایندگان مجلس بدون فشارهای بیرونی اتخاذ شود البته ممکن است این مساله با رایزنی داخلی مجلس به توافق منجر شود، اما لازم به ذکر است که از بیرون نمیتوان برای آقایان تصمیم گرفت بلکه تصمیمگیری در این حوزه حق نمایندگان منتخب است. انتظار این است که نمایندگان منتخب بیاعتنا نباشند و درباره تعیین رئیس و هیات رئیسه مجلس زودتر به تصمیم نهایی برسند چرا که به تصمیم رسیدن آنان سبب میشود که دخالت ها کمرنگ شود و اگر کاندیدای ریاست بداند که مجموعه حامیانش بیشتر یا کمتر از نصف است، تکلیف خودش را زودتر میفهمد و شخصی که بیش از نیمی از آرای منتخبان را دارد بهطور طبیعی کرسی ریاست به او اختصاص پیدا میکند بنابراین تعداد آرا تعیینکننده سرنوشت ریاست نهاد قانونگذاری است.
کشیده شدن رقابت بین کاندیداهایی ریاست قوه مقننه به صحن علنی بهارستان چه تبعاتی به همراه دارد؟
همگان میدانند که تفاوت در دیدگاه و برنامه آقایان وجود دارد و رقابت آنان برای کسب کرسی ریاست طبیعی و مشروع است اما این رقابت نباید تا روز انتخاب رئیس مجلس ادامه پیدا کند. رئیس مجلس باید با اکثریت قاطع آرای نمایندگان برکرسی ریاست تکیه بزند، البته بخشی از راستگرایان تندرو هستند که دو گزینه اصلی ریاست یعنی آقای لاریجانی و دکتر عارف مدنظرشان نیست و به آنها رای نخواهند داد که مساله مهمی نیست و باید اجازه داد تا این تعارض خود را نشان دهد. اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل باید آرای خود را به یک منتخب اختصاص دهند که رئیس منتخب با اکثریت آرا بتواند مجلس دهم را مدیریت و اداره کند، البته لازم است با نظر سنجی در بین 290 نفر نماینده هر چه زودتر تکلیف مشخص شود. بنابراین رقابت باید تا قبل از روز انتخاب رئیس مجلس به نتیجه برسد و با رایزنیهای مناسب در داخل مجلس مشخص شود کدام یک از این دو شخصیت بیشتر در میان نمایندگان طالب دارند.
با توجه به وجود مسائل و معضلاتی در کشور، مجلس دهم باید اولویت برنامههای خود را در چه راستایی تنظیم کند؟
یک یا دو لایحه مهم وجود دارد و بقیه موارد، دارای جنبه کاری است، در جزئیات قوانین باید به آنها رسیدگی شود و مورد توجه قرارگیرد. لایحه برنامه لایحه مهمی است که شنیده میشود به مجلس دهم میرسد هر چند مجلس نهم اصرار دارد این لایحه توسط این مجلس به سرانجام رسد اما نظر دولت یازدهم این است که این لایحه وارد مجلس دهم شود. با توجه به اینکه فرصت اندکی برای مجلس نهم باقی مانده، بعید است که در این مجلس امکان بررسی لایجه فراهم شود، به هرحال این لایحه به مجلس آینده کشیده خواهد شد. البته ممکن است در آغاز کار نمایندگان به دلیل نداشتن تجربه کافی تا حدودی با این مساله مواجه شوند اما پشتوانه آرای مردمی قدرت و قوت بیشتری به نمایندگان منتخب میدهد. باید نظرات کارشناسی و سازندهای از سوی نهاد تقنینی ارائه شود و نمایندگان با تواضع در مقابل این نظرات قوانین موثر و سازندهای تصویب کنند. در شرایط کنونی مساله اقتصاد، مدیریت و مبارزه با فساد مهمترین چالش و مشکل کشوراست و خانه ملت باید توجه به این امور را در اولویت کاری خود قرار دهد. ترجیح این است که مجلس خود را درگیر چالش سیاسی نکند که قادر به مقابله با آن نیست، البته نمایندگان درنطقها و اظهارنظرهایشان میتوانند راجع به مسائل و معضلات نظر خود را ابراز کنند. اگر مجلس دهم بخواهد خود را درگیر چالشهایی کند که مشخص نیست چقدر از آن موفق بیرون آید واقعبینانه آن است که نهاد قانون گذاری خود را درگیر چنین مسائلی نکند و بیشتر به لایحه دولت بسنده کند و از سوی قوه مجریه کارکارشناسی و بررسی بیشتری صورت گیرد، بنابراین تعداد قابل توجهی لایحه از سوی این نهاد به قوه مقننه ارائه میشود که مجلس را در سال نخست به خود مشغول میکند، همچنین سال دوم مجلس در شرایط متفاوتی قرار میگیرد و تکلیف ریاستجمهوری دور بعد معلوم میشود. در میانههای مجلس امکان اینکه طرحها و لوایح مهم دیگر مورد توجه قرارگیرد وجود دارد. بنابراین در آن زمان باید به اولویتهای آن دوره نگریست.
وجود تفاهم و هماهنگی رمز موفقیت مجلس آینده است. با وجود اهمیت قابل توجه این موضوع امکان هماهنگ شدن بیشتر جناح اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد به نحوی که مانع از اختلافاتی شود که در مجلس نهم بارها مشاهده شد؟
به باور بنده ترکیبی از همکاری و تفاهم در عین رقابت و تعارض وجود دارد و نباید از وحدت به وجود آمده میان اصولگرایان میانهرو و اصلاحطلبان توقع بیش از حد داشته باشیم و نباید فکر کرد که آنها در همه مسائل مثل یکدیگر عمل میکنند، البته انتظار این است که درمسائل مهم که به منافع و مصالح ملی مربوط است شاهد ائتلاف و اتحاد آنها باید باشیم. آنها در این مسیر باید با چانهزنی و تعدیل پیشنهادات به نظرات مشترک دست یابند. طبیعی است که در برخی مسائل اختلاف نظر وجود دارد و اختلاف نظر تابع رای مجلس خواهد بود.
باتوجه به سابقه مجلس ششم، جهتگیری مستقلها در آن دوره به چه شکلی بود و اکنون که در حدود صد کرسی مجلس دراختیار مستقلها قرار دارد این امکان وجود دارد که مستقلها به سوی اصلاحطلبان گرایش پیدا کنند؟ در این صورت آنها در چه حوزههایی ممکن است با اصلاحطلبان اشتراک نظر داشته باشند؟
تجربه نمایندگی در مجلس ششم بسیار متفاوت با امروز بود. در آن زمان بسیار ی از نمایندگان از جریان سیاسی مشخصی برگزیده شده بودند و در این میان نماینده بلاتکلیف بسیار اندک وجود داشت. دراین دوره بنا به شرایط سیاسی خاص حاکم بر انتخابات جماعت کثیری ترجیح دادند که خط سیاسی از خود نشان ندهند و آنها نمیخواستند در ذیل اصولگرایی قرار بگیرند و مهر این جریان برآنها بخورد و از سوی دیگر نمیخواستند هزینه اصلاحطلبی را بپردازند بنابراین خصلت عملگرایانه بیشتر بر این گروه حکمفرماست، در چنین شرایطی تصور میکنم جهتگیری آنان بیشتر به سوی اصلاحطلبی است. البته شاید در برخی مسائل سیاسی متفاوت عمل کنند اما در مسائل اقتصادی، کاری و اجرایی کشور به سوی دولت خواهند غلتید و بنابراین آنها در تعارض با قوه مجریه قرار نخواهند گرفت.
اصلاحطلبان چگونه میتوانند آرای مستقلها را بهدست آورند؟
البته کسب آرای مستقلها کار آسانی نیست و بهراحتی نمیتوان نظرات دیگران را تغییر داد. کارفراکسیونی و پارلمانی قوی باید صورت گیرد و دوستان باید منسجم و متحد عمل کنند. در موارد لازم لابیگری صورت گیرد و این کار با دقت بالایی انجام شود. اگر قرار است از نمایندگان بابت انجام اموری امضا گرفته شود باید مطمئن باشند کسانی امضا کنند که بعدا امضای خود را پس نمیگیرند. کار تشکیلاتی و فراکسیون قوی و جدی میتواند سبب شود که آن دسته از نمایندگان منتخب که تکلیف سیاسی خود را روشن نکردند بیشتر در جریان رایگیری به سوی اصلاحطلبان گرایش و تمایل نشان دهند.