صراط: مقام معظم رهبری در بخشی از سخنان خود در سال 83 در دیدار با جوانان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان فرمودند: «بنده زمان ریاستجمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیه طرح لباس ملی را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم؛ بالأخره لباس ملی ما که این کت و شلوار نیست، البته من با کت و شلوار مخالف نیستم؛ خود من هم گاهی اوقات در ارتفاعات یا جاهای دیگر ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ ایرادی هم ندارد، اما بالأخره این لباس ملی ما نیست. عربها، لباس ملی خودشان را دارند، هندیها، لباس ملی خودشان را دارند، اندونزیاییها لباس ملی خودشان را دارند، کشورهای گوناگون شرقی لباسهای ملی خودشان را دارند، آفریقاییها لباسهای ملی خودشان را دارند و در مجامع جهانی هر کس لباس ملی خود را دارد و افتخار هم میکنند. ما در جایی رییسجمهوری را دیدیم که لباس ملیاش عبارت بود از دامن! مرد بزرگ، دامن پوشیده بود! پاهای او هم لخت بود! یک دامن تقریبا تا حدود زانو و هیچ احساس حقارت هم نمیکرد. با افتخارِ تمام در آن جلسه شرکت میکرد، میآمد و میرفت و مینشست. این، لباس ملی اوست؛ ایرادی هم ندارد. ممکن است بهنظر من و شما هیچ منطقی هم نداشته باشد، اما لباسِ آنهاست و آن را دوست دارند. من و شما که ایرانی هستیم، لباسمان چیست؟ شما نمیدانید لباس ما چیست، البته من نمیگویم طرح این لباس حتما باید برگردد به لباس پانصد سال قبل؛ ابدا. من میگویم بنشینید برای خودتان یک لباس طراحی کنید.»
ایشان همچنین در سخنان دیگری همچنین در دیدار با اعضای «گروه اجتماعی» صدای جمهوری اسلامی ایران فرمودند: «ما طراح داریم، خیاط داریم، هنرمند داریم؛ بنشینند برای زنمان، برای مردمان، یک لباس درست کنند و آن را الگو قرار دهند؛ این کارها را میشود کرد»
در این راستا و همزمان با تأکیدات مقام معظم رهبری بر حمایت از تولید داخلی میزگرد «بررسی علل گرایش جوانان به مُدهای غربی» با حضور میترا تمجیدی طراح لباس و داور جشنواره بین المللی مد و لباس فجر، سیده مرضیه ابراهیمیان مدون اولین دوره تدریس طراحی پوشش اسلامی چادر در کشور، مهرداد نیلفروشان تولید کننده پارچه و طیبه میرزا اسکندری جامعه شناس در محل خبرگزاری فارس برگزار شد.
در بخش دوم این نشست موضوعاتی مانند پشت پرده مافیای واردات برندهای خارجی به کشور، عدم حمایت دولت از هنرمندان مد و لباس، نبود نظارت بر کارگاههای تولیدی، عدم وجود اهتمام در میان مسئولان برای اصلاح وضعیت مد و لباس در کشور مطرح شد، بخش دوم این نشست را میتوانید در ادامه بخوانید:
* چرا یک ماه تمام مانتوفروشیها را از محصولات خارجی خالی نمیکنند؟!
بنابراین تولیدکنندگان طرح را به شرط فروش از طراحان دریافت میکنند و درصد فروش به طراح میدهند؟ آیا اگر از فروش آن طرح مطمئن باشند بازهم شرایط اینگونه است؟
تمجیدی: فروش یک لباس فقط به طرح بستگی ندارد، به برند، مارکتینگ، بستهبندی و مکانی که عرضه میشود بستگی دارد. طراح تضمینکننده فروش نیست. بنده قبلا هم گفتهام، تولیدکنندههای ما ریسک نمیکنند.
نیلفروشان: این موضوع در صنعت تولید پارچه هم وجود دارد. بنده به عنوان یک تولیدکننده پارچه ریسک نمیکنم و پارچهای را تولید میکنم که بازار میخواهد، نه پارچهای که طراح میخواهد. چرا؟ چون نگران حفظ خودم در بازار در شرایط فعلی هستم، وقتی یک طراح درآمد به روز داشته باشد، اطمینان حاصل میشود، ولی وقتی بنده 20 کارگر دارم که در آخر وقت حقوق خود را میخواهند، نمیتوانند چند ماه تولید عمده خود را متوقف کنم و ماشینها را برای تولید یک پارچه خاص صرف کنم و معلوم نیست بعدش چه میشود آیا بازهم آن پارچه را سفارش بدهند یا خیر؟
تمجیدی: میدانید ماجرا چیست؟ این است که ما برعکس فکر میکنیم، اروپا نمیآید ببیند مخاطب چه چیزی را میپسندد، میرود یک بلوز و شلوار طراحی و تولید میکند و به بازار میفرستد. مخاطب چارهای جز استفاده از آن را ندارد. ما یک ماه تمام مانتوفروشیها را از مانتوهای خارجی، غیرایرانی که طرحهای ایرانی ندارد خالی کنیم، مطمئن باشید هیچ اتفاق بدی نمیافتد. در این یک ماه یکسری کارهای طراحیشده درست، با پارچه ایرانی که از کارخانه ایرانی است تولید کنیم و به مانتوفروشیها و بازار بدهیم، مخاطب وقتی میخواهد خرید کند، از بین 5 مانتوی ایرانی، بالاخره یک عدد را انتخاب میکند. اشکال جایی است که خودشان نمیخواهند این وضعیت درست شود.
* مافیای واردات برندهای خارجی به کشور
نیلفروشان: مد و لباس یک صنعت پول ساز است که بالاتر از نفت است، پس مسلماً مافیا حتماً هست. وقتی یک نفر بالای یکهزار میلیارد میدهد و نمایندگی یک برند را میخرد و میآورد و تعهد میکند که در 5 سال کل نمایندگیهای این برند در ایران را به 120 نمایندگی برساند این چه معنایی میتواند داشته باشد؟! یک برند غربی که با سیاست پوشش طبقه سوم ایجاد شده است برای ما خیلی برند است برای آنها یک برند معمولی طبقه سوم بپوش است. وقتی یک ایرانی با پول ایرانی میرود نمایندگی این برند را میگیرد و به ایران میآورد، چون مردم خوب از آن خرید میکنند، پس تعهد میدهد عرض 5 سال نمایندگیهای این مجموعه را به 130 شعبه برسانم، پس توجه کنید چه طرح توجیهی و چه حمایتی پشت این موضوع هست که این کار را انجام میدهند.
تمجیدی: لباس بازیکنان فوتبال ملی ایران یک برند ایتالیایی بود که در هفتههای گذشته رونمایی شد.چرا باید اینگونه باشد؟
نیلفروشان: از قدیم این بوده که وقتی لباسی را طراحی میکردند، برای یک طبقه خاص بود، وقتی ترمه ابداع شد، تجار از آن استفاده میکنند و لباس فاخر نشاندهنده وضعیت آن فرد در جامعه است، پس وقتی یک نفر میرود و کت و شلوار 5 میلیون تومانی میپوشد، با بنده که کت و شلوار ایرانی 400 هزار تومانی میفروشم، جایگاهمان در جامعه متفاوت است، پس آن بالاشهری نمیتواند القاکننده این تهاجم باشد.
اسکندری: بنده قبول دارم، به گفته شما آن فرد متمول همان ترمه را میپوشد، اما وقتی به سطح پایین جامعه میرسیم، چون نمیتواند آن را بخرد، چیزی شبیه آن را میخرد، مثلاً گردنبند مرغ آمین که پس از سریال شهرزاد مُد شد، در بالای شهر 500 هزار تومان با جنس نقره به فروش میرفت، در پایین شهر با جنس پلاستیکی 25 هزار تومان، و به این ترتیب هر دو قشر گردنبند مرغ آمین را دارند. مد به لحاظ اجتماعی از نیاز به متمایز بودن شروع میشود و بعد نیاز به تقلید از آنهایی که در کلاس بالای جامعه هستند در طبقه پایین باعث شیوع آن میشود و بعد از اینکه خیلی شایع شد، افراد با طبقه بالا به سراغ محصول بعدی میروند، چون میگویند این محصول «خز» شده است و دیگر چیزی که همه میپوشند باعث تمایز من نیست و من باید بروم به سراغ مورد دیگری که باید من را از جمع بزرگ جامعه جدا کند.
ابراهیمیان: تا زمانی که مسئولان ما با شعار دادن میخواهند کار را پیش ببرند، هیچ اتفاقی نمیافتد.
* مسئولان در راه فرهنگ تنها به پلاکارد زدن بسنده میکنند
اسکندری: مسئولان ما یاد گرفتهاند که وقتی موضوعی به عنوان یک مطالبه مطرح میشود تنها پلاکارد بزنند و شعار دهند، مثلاً مقام معظم رهبری موضوعی را مطرح میکنند و مسئولان با زدن پلاکارد میگویند ما کاری انجام دادیم، اما در عمل چه کاری انجام میدهند، هیچ کاری انجام نمیشود.
ابراهیمیان: ما طراحانی داریم که طرحهای آنها در گوشههای کمدهایشان در حال خاک خوردن است، در حالی که طرحهای خوبی دارند. ما چقدر بیاییم برای مجریها هدیه بدهیم و چقدر برای سریالها لباس رایگان طراحی کنیم که بعد چه اتفاقی بیفتد، این هیچ دردی را دوا نمیکند. اگر واقعاً مسئولان میخواستند حمایت کنند، هماکنون شرایط اینگونه نبود.
اسکندری: هر دولتی که آمده و رفته، در هیچ دولتی عزم و ارادهای برای سامان دادن به موضوع مد و لباس ما وجود نداشته است. برخی مسئولان ما به این خاطر به طراحان توجه نمیکنند چون به فکر سرمایهگذاری میلیاردی برای خارجیها هستند که سود تضمین شده داشته باشند، به شعارهای داده شده توسط مسئولان فرهنگی و ادعاهای مطرح شده نباید توجهی داشته باشیم، اصلاً مسائل فرهنگی جامعه برایشان اهمیت ندارد.
* ایران، بازار ایده آل برای غولهای تولید کننده پوشاک
بسیاری از طراحان و همچنین تولید کنندگان از ورود بالای لباسهای قاچاق به کشور نگران بودند که هم اکنون شاهد ورود برندهای خارجی نیز به کشور هستیم، این برندهای وارداتی تهدیدی برای تولید ملی کشور نیست؟
نیلفروشان: ما یک کشور هفتاد میلیونی مصرفکننده و یک بازار ایدهآل برای غولهای تولیدکننده هستیم. وقتی یک آقایی در یک فروشگاه برند در ایران، 45 دقیقه در یک مغازه میایستد و توجه میکند که این مغازه چند نفر ورودی دارد و چند نفر با ساک خرید و چند نفر دست خالی از آن فروشگاه بیرون آمدند، بر روی این موضوع تحقیق میکند و بعد میرود و به مدیران خود گزارش میدهد که ایران جای گران فروختن است، جای ارزان فروختن نیست، به همین خاطر است که وقتی یک برند وارد کشور میشود، میبینیم که یک فروشگاه 400 متری و 700 متری زده، یکی از این برندها در شب اول فروشش در تهران 400 میلیون تومان فروش داشته است، آیا موقعی که یک فروشگاه تولید داخلی افتتاح میشود، غیر از چند دستهگل و چند جعبه شیرینی، خروجی دیگری برای آن فروشگاه دارد؟ موقعی که یکی از فروشگاههای یک برند ورزشی در یکی از خیابانهای بالای شهر تهران افتتاح میشود، شب اول 130 میلیون تومان فروش میکند، آیا بازاری بکرتر از این وجود دارد؟ یعنی ما آدمهایی هستیم که انگار مدتی درهای کشور را بسته بودند و عده خاصی میرفتند و سوغات از برندهای آنها میآوردند، الان که برندهای خارجی را در شهرش میبیند، با خودش میگوید یک بار هم که شده بروم و از آنها خرید کنم.
ابراهیمیان: ذائقه مردم ما را آنها بهتر تشخیص دادهاند. آدم وقتی وارد این موضوع میشود، باعث تأثر شدید میشود. شما فکر کنید شرکتی که ماشینآلات میسازد، میآید و پارچه چادری برای ما تولید میکند که خیلی هم با استقبال مواجه میشود!! و واقعاً الان بخش بزرگی از هزینههای مالی ژاپن را ما با خرید این پارچه داریم تأمین میکنیم.
* تولیدکنندگان ایرانی توان به دلیل عدم حمایت دولت توان رقابت با تولیدکنندگان خارجی را ندارند
اگر جلوی این واردات گرفته شود آیا تولید کنندگان داخلی توانایی رقابت و تولید محصولات با کیفیت را دارند؟
نیلفروشان: اگر یک مارک، شویی را برگزار میکند، بر روی صفر تا صد آن فکر میکند و پارچهسازی میکند، با آن پارچه لباس تولید میکند و بر تن مانکن میکند، بعد امثال بنده نوعی، همه میروند و آن پارچه را تولید میکنند، بعد این میشود یک صنعت، ما در ایران هیچوقت پارچهسازی نداشتیم، هیچ فردی را نداریم که بیاید و پارچهسازی کند.
تمجیدی: داریم، اما متأسفانه تولیدکنندههای ما گم هستند و شناسایی نشدند.
نیلفروشان: رشته دانشگاهی پارچهسازی هم به جشنواره آمد. از او خواستیم پارچهسازی کند، گفت پارچهها را تیکهتیکه ببریم و به هم بچسبانیم و چهل تکه شود، این پارچهسازی میشود. من خود مدتی مقیم خارج از کشور بودم، دیدی که آنها نسبت به ما دارند این است که پوشش ما را با کشوری مانند افغانستان برابر میدانند، چون در رسانههای آنجا این چنین تصویری از ما ارائه میدهند. البته از طرفی، آنها هنوز لباسهای محلی خود را بر تن میکنند و ما نیز در داخل کشورمان در جاهایی مانند سیستان و بلوچستان، کردستان داریم اقشاری را که هنوز از لباسهای محلی استفاده میکنند. وقتی عکسهایی را نشان میدادم از وضعیت ایران و نوع پوشش، همه تعجب میکردند.
تمجیدی: بنده برای این موضوع یک راهحل ارائه دادم و گفتم یک شوی لباس ایرانی با هویت، در فرانسه باید برگزار کنیم، این بمب باید آنجا بترکد که صدای آن به اینجا برسد و به مسئولان نشان دهیم که وقتی شما به حرفهای ما گوش نمیدهید، ما آنجا موفق میشویم، بنده این پیشنهاد را دادم، از شورای بینالمللی مد و لباس من را بیرون کردند!
نیلفروشان: هماکنون این موضوع در مورد گروههای موسیقی صدق میکند. خیلی از گروهها که فکر میکنند اینجا مسئولان به آنها توجهی ندارند، در کشورهای خارجی کنسرت برگزار میکنند و نکته جالبتر اینجاست که دیگر وقتی به کشور باز میگردند، بهترین سالنها دراختیارشان قرار میگیرد.
اسکندری: متأسفانه باید گفت برخی از مسئولان ما بسیار غربزده هستند، وقتی مهر اینکه این کار خارج از کشور اجرا شده بر روی یک کار میخورد، یعنی مهر تأیید!
ابراهیمیان: مشکل ما این است که متولیان خودشان با این موضوع آشنا نیستند. بسیاری از مدیران چون اطلاعی ندارند، میترسند و فکر میکنند الان چه اتفاقی قرار است بیفتد.
نیلفروشان: یک تولیدکننده ایرانی هیچوقت نمیتواند با یک تولیدکننده خارجی رقابت کند. ما دیروز در جلسهای بودیم، یک آقایی از ترکیه آمده بود که در یک ساختمان هزارمتری در سه طبقه کار تولیدی لباس را انجام میدهد و دو شیفت پیراهنهای مردانه تولید میکند و یک تولیدکننده ایرانی هم در آن جلسه بود. آن تولیدکننده خارجی گفت بنده این پیراهن مردانه را با این طرح و با یک پارچه فوق العاده عالی و دوخت خوب، حاضرم برای فروش عمده به شما 25 هزار تومان بدهم، تولیدکننده ایرانی همان لباس را با همان کیفیت تولید کرده بود و میگفت این لباس برای من 27 هزار تومان تمام میشود و 37 هزار تومان عمده آن را به بازار میدهم، پس ما نمیتوانیم جلوی این صنعت را بگیریم و این صنعت تمام ریز و درشت را له میکند و جلو میرود و این موضوع اجتنابناپذیر است، همانگونه که بقالیها سوپر شده، سوپرها سوپرمارکت شده، سوپرمارکتها هایپر شد، چند صباح دیگر آن بقالیها کلاً از بین میروند.
اسکندری: به نظر بنده، مجموعه حمایتهای ساختاری از تولیدکننده به گونهای است که او میتواند محصول خود را 25 هزار تومان تمام کند، اما تولیدکننده داخلی ما نمیتواند، سؤالم این است، فرض کنید هیچ حمایت ساختاری از تولیدکننده داخلی نمیشود، آیا نباید در جامعه برای ما مصرفکننده جا بیفتد که محصول 50 هزار تومانی ایرانی را بخرم و 30 هزار تومانی ترک را نخرم، تا در میانمدت بالاخره محصول داخلی ما پا بگیرد؟
اگر الان من ناراحت هستم از اینکه فرزندانمان با اینکه تحصیلات عالیه دارند اما بیکار هستند و پول هم بابت تحصیلات آنها دادهایم، اما الان بیکار هستند، اگر به من ثابت شود که فرزند من بیکار است چون قرار است همهاش برندهای خارجی مصرف شود و مصرف خارجی در اینجا پایگاه پیدا کند، شاید بنده و شاید ما زنان و مادران به دلیل دلسوزی که داریم بتوانیم این وضعیت را کنترل کنیم. الان فرهنگ اینکه هر چیز خارجی بهتر است، در جامعه متأسفانه زیاد شده است. گاهی حاضریم چند برابر هم پول بدهیم و با بضاعت نه چندان زیادمان جنس خارجی را خریداری کنیم، چون در ذهنمان این است که جنس خارجی بهتر است.
تمجیدی: این در حالی است که بسیاری از این اجناس در کارگاههای تولیدی زیرپلهای کشورمان تولید میشود و تنها مارک خارجی روی آنها خورده میشود.
نیلفروشان: آن فرد تولیدکننده ترکیهای میگفت، دولت من موقعی که میبیند من محصولی را تولید کردهام که قصد صادر کردن آن را دارم، من را حمایت میکند و یکسری امتیازات و تسهیلات به من میدهد، دوم اینکه بخشی از هزینههای تولید را دولت پرداخت میکند، چرا ترکیه الان رده سوم صادرات پوشاک در جهان میشود، به خاطر همین موضوع است. وقتی مسئولان کشور ترکیه میبینند یک تولیدکننده ترک محصولات خود را به کشور چین میدهد تا برای او تولید کند، رئیس بازرگانی آنجا از این فرد دعوت میکند و سؤال میکند که چرا این کار را میکنید، در ترکیه یک جزیره به او میدهند با 35 میلیون دلار پول که بیا و در خاک کشور خودمان تولید را انجام بده، همه چیز از ریشه خراب است و دیدگاههایی که در این صنعت، صنعتی که در تمام دنیا صنعت شده اما در داخل کشور هنوز صنعت نشده، این است که هیچ نگاهی خاصی به آن نمیشود، بازخوردهای 10 روز نمایشگاه چه بود؟ روز یازدهم من هیچ بازخوردی از نمایشگاه ندیدم.
اسکندری: بنده یک ماه است به دنبال لباسی هستم که متناسب با فصل باشد و برای زیر چادر مناسب باشد، هیچ چیز پیدا نکردم و امروز بالاجبار یک مانتویی را به سختی خرید کردم و همه اینگونه هستند.
تمام این نگرانیها و دغدغهها در حوزه مد و لباس وجود دارد و اینها را قبول داریم، اما در این شرایط جوانی که به دنبال یک لباس زیبای ایرانی و با هویت است باید چه کار کند؟
نیلفروشان: آیا تاکنون کارگروهی در مورد آسیبشناسی لباس مدارس وجود داشته است، آیا کارگروهی تشکیل شده که لباسهای کارگری را آسیبشناسی و طراحی کنند؟ وقتی این خلأ در بازار کشور وجود دارد، تولیدکنندهای که در خارج از کشور نشسته و مشغول رصد کردن بازار داخلی کشور ماست و این فضاهای باز را میبیند، حق دارد که به این سمت سرمایهگذاری کند و من جوانی که میخواهم یک مهمانی و عروسی بروم، حق دارم که به سراغ لباسهای خارجی بروم.
* جوانان باید از هویت فرهنگی خود شناخت درستی داشته باشند
تمجیدی: جوانان کشور ما باید مقداری زحمت بکشند و مطالعه کنند و به جای دور دور کردن در خیابان اندرزگو، مقداری در خانه بمانند و کتاب بخوانند،تمام زندگی یک جوان ایرانی شده دستگاهی که 4 تا عکس و فیلم ببیند. من با این موضوعات مخالف نیستم، اما هر چیزی اندازهای دارد تا 4 صبح موبایل دست جوانان ماست و حتی به چشمها و مغز خود استراحت نمیدهند. باید مقداری فرهنگسازی شود. وقتی جوان مملکت ما اینها را میبیند، مثلاً وقتی میبیند که فقط فضای ظاهری شهر زیبا میشود و زباله در خیابان فراوان است و ظاهر از باطن برای مسئولان مهمتر است با خود میگوید من چرا به دنبال اصلاح باطن خود باشم، من هم فقط به ظاهر خودم میپردازم. تقصیر آن جوان نیست، ما فرهنگسازی برای جوانانمان نداریم. کتاب خوب منتشر نمیشود. در دانشگاهها درسهای پربار تدریس نمیشود. خلاقیت نداریم.
ابراهیمیان: باید سلامت روان جوانان کشور را در نظر بگیریم و جوانان باید شناخت هویت فرهنگی داشته باشند و در درجه سوم، جوانان باید سلیقه شخصی خود را پیدا کنند. وقتی آدم از لحاظ روحی و جسمی به سلامت روان خود توجه میکند و بعد پیشینه فرهنگی خود را که مطالعه میکند، خیلی دید آدم برای انتخابی که میخواهد داشته باشد باز میشود، شخصی که به این توجه داشته باشد، حاضر است کل کشور را بگردد و چیزی بپوشد که متناسب با هویت فرهنگی او باشد. کسی که واقعاً بخواهد، میتواند برود و آن را پیدا کند، بسیاری از جوانان کشور طراح شدهاند، ولی چون علاقه دارند مطالعه میکنند و سعی میکنند سلیقه شخصی خود را دنبال کنند و براساس فکر خودشان طراحی کنند و لباس بپوشند. مسئولان حوزه مد و لباس باید بدانند با دفع کردن انرژی، افرادی که خالصانه وارد این حوزه شده و دغدغهمند هستند و از روی علاقه وارد این حوزه شدهاند، دردی دوا نمیشود، بلکه میتواند آسیبهای جدیتری را به جامعه بزند.
* افراد محجبه لباسهایی را که میخواهند نمیتوانند در بازار پیدا کنند
در کنار تمام این موضوعات ما شاهد هستیم که در سالهای اخیر طرحهایی به بازار می آید که سنخیتی با هویت ایرانی و اسلامی ما ندارد، ابتدا مانتوهای تنگ و کوتاه، بعد مانتوهای بلند و بدون دکمه، بعد مانتوهای بند دار و الان هم که دیگر بند هم ندارد، چرا طرحها به این سمت میروند؟
ابراهیمیان: من از جهتی این را قبول ندارم، چون از طرفی افراد زیادی را در جامعه داریم که در دورههای مختلف پوشیده بودن و لباس پوشیده داشتن، پوشیده بودن در بسیاری از مردم ما نهادینه شده است. الان هم درصد زیادی از مردم ما دغدغه پوشیدن لباسهای محجبه و پوشیده دارند، اما چیزهایی که میخواهند را در بازار پیدا نمیکنند و این نتیجه شکاف بین مسئولان و طراحان و تولیدکنندگان است. ما در این سالها با طرحهایی که ارائه دادیم، نشان دادیم که آمادگی همکاری را داریم. به اعتقاد بنده، اگر زمانی ما در دوران جنگ تفنگ بر دست میگرفتیم و با دشمن میجنگیدیم، امروز طرح لباسی را میزنیم که براساس فرهنگ و خواست جوانان کشورمان است و ما خودمان را در قبال جوانان مسئول دانستیم که وارد این حوزه شدیم. مسئولان ما باید به این موضوع توجه کنند که هر تغییر، ترویج و هر کار نویی چشمها را به دنبال خود میکشاند. یادمان هست که وقتی چادر ملی وارد بازار شد، خیلیها با تعجب به آن نگاه میکردند، اما رواج پیدا کرد و امروز عادی شده است. وقتی بنده طرحی را با عنوان چادر ایرانی طراحی میکنم، مطمئن هستم شما به عنوان یک خانم جوان آن را میپسندید، اما متأسفانه چون در این زمینهها خلأ وجود دارد، چادرهای عربی و بحرینی وارد بازار میشود و با افتخار آن را در بازار ترویج میکنند، چرا این اتفاق نمیافتد؟
* بدحجابی جوانان پاسخی اعتراضی به ندیده شدن نیازهای آنان است
اسکندری: پوشیدگی برای زن ایرانی در طول تاریخ یک ارزش بوده و هست، اما اگر این ارزش نتواند متناسب با اقتضائات زمان و روز همراه باشد و در قالبهای مناسب جواب داده شود، سر از نوعی هنجارشکنی درمیآورد. ما جامعه هستیم و جامعه یعنی مجموعهای از گروههای مختلف گروهی هستند که با همان چادرهای قدیمی 50 سال گذشته هم راحت هستند، اما شاید کسی باشد پوشیدگی را هم دوست داشته باشد، اما ما پاسخی برای او نداشتیم، اینکه او جوان است، باید لباس او متناسب با شادی و نشاط باشد، اینها هیچکدام از نظر دین مطرود نیست و تمام اینها را دین قبول دارد. جواب مناسب را طراحان باید با طرحهای خود ارائه میدادند و آن طرحها باید تولید انبوه میشد و در بازار پر میشد که این اتفاق نیفتاد و امروز ما جوانانی داریم که دیگر بر پوشیدگی هم قائل نیستند، هر چند هنوز خیلیها به دنبال پوشیدگی هستند، اگر جوانانی را داریم که اتفاقاً به دنبال این هستند که دیگر پوشیده نباشند و تمایل به بدحجابی و نمایش به صورت افراطی و بیمارگونه دارند، این به نظر بنده پاسخی است بر ندیده شدن نیازهای جوانان ما در طول 35 سال گذشته و امروز این یک فریاد اعتراض است، این یک نشانه است و نشانه یک بیماری اجتماعی است و اعتراض به اینکه چرا دختر جوان مسلمان ایرانی را متناسب با اقتضائات زمان و فطری و درونی او در نظر نگرفتید، فقط به او گفتید پوشیده باش، اما چه بپوشد، شاید همه چادر را دوست نداشته باشند، نمیشود به همه با سلیقههای مختلف، سنها و طبقات اجتماعی گفت همه یک چیز را بپوشید و ما به عنوان دولت نمیتوانیم برای دختران و پسران جوان کشور اونیفورم تعریف کنیم. باید با کمک کارشناسان و حمایتهای ساختاری از تولید و اینکه مُد به صنعت تبدیل شود، سعی کنیم اشتباهات گذشته خود را جبران کنیم.
تمجیدی: آقایان مسئول نیز بهتر است برای ترویج مد ایرانی این کتهای غربی که در زمان پهلوی وارد کشور شد از تن خود در بیاورند، هر وقت مسئولان این کتها را از تن خود درآوردند و کتهای ایرانی پوشیدند. یعنی گام مهمی در جهت مد سازی ایرانی انجام شده است.
الان کت ایرانی داریم؟
تمجیدی: سومین جایزه بنده برای طراحی کت ایرانی مردانه بود. کت و شلوار و بلوز مردانه ما طراحی کردیم، جایزه آن را هم گرفتیم، اما یک نفر باید بیاید و تولید کند.
نیلفروشان: همیشه عمر یک دولت به اندازه انجام و تمام کردن یک کار دوام ندارد، با اینکه مجلسی قانونی را تصویب میکند و همه ملزم به اجرای آن هستند، اما میبینیم که هیچوقت اجرا نمیشود. در حوزه مد و لباس، فریادها خیلی است، اما من فکر میکنم این فریادها همیشه در طبقه اول و دوم میماند و هیچوقت به طبقات آخر نمیرسد. چند شب گذشته یکی از شبکهها در مورد تهاجم فرهنگی صحبت کردند که ما کمیسیونی برای این موضوع تشکیل دادیم و بودجه دادیم، این بودجه چی شد، صرف چه راهی شد؟
ابراهیمیان: بنده یک تجربه یکساله را برای فروش محصولاتم در مجتمع گل یاس در شهرک گلستان داشتم، این یک نمونه از حمایت دولت بود، در حالی که واقعیت موضوع چیز دیگری بود، چون آنجا جایی بود که به جای اینکه من و سایر طراحان مورد حمایت قرار بگیریم، وسیلهای شدیم برای گسترش و به رونق افتادن مجتمعی که 10 سال خاک خورده بود و میخواستند آن را احیا کنند. من طراح لباس که در جشنواره جایزه گرفتم و با کلی رزومه و زحمت که زحمت تولید را هم کشیدم و حتی کارهایم را به کشورهای دیگر فرستادم، در آن مجتمع شکست خوردم، توسط دولتیها زمین خوردم و دست من را نگرفتند. اول به من گفتند این مجتمع خالی است و شما جزو اولین طراحانی هستی که ما انتخاب کردیم و میخواهیم شما را حمایت کنیم و فروشگاه در اختیارتان بگذاریم، گفتند اینجا میخواهیم مرکزی باشد که از سفارتخانهها و توریستها بیایند و اینجا خرید کنند و اینجا را به مکانی برای ترویج لباس ایرانی ـ اسلامی تبدیل میکنیم و این تابلو را هم بر سر در مجتمع زدند، درنهایت بعد از مدتی به ما گفتند شما میخواهید پولتان را در بیاورید بروید بازار روسری بخرید 5 هزار تومان و اینجا بفروشید 10 هزار تومان و در اطراف ما پر شد از مغازههایی که جنس چینی میفروختند، دولتیها هم خیلی روی این مجتمع مانور میدهند. من با میلیونها ضرر آنجا را رها کردم. چون قرار نبود من یک خانم فروشنده و بازاری باشم.
* واسطهها را از مد و لباس کشور حذف کنید
الان اگر مسئولان کشور بخواهند اولین قدم را برای اصلاح این وضعیت بردارند، پیشنهاد شما چیست؟
اسکندری: حرف آخر این است که اگر قرار است جریان مد و لباس با همه این صحبتهایی که گفته شد و خیلی از این صحبتها بوی ناامیدی نیز میداد اصلاح شود،باید واقعاً برنامه عزم و اراده باشد برای اینکه کار درستی انجام شود، باز هم میشود به شرط اینکه متولیان خوب و پا به کاری وجود داشته باشد که بخواهند کاری انجام دهند.
تمجیدی: یکسری آدمهای واسطه وارد این کار شدند که باید این واسطهها جمع شوند.
* تولیدیهای زیرزمینی و شوهای خانگی به مد و لباس کشور لطمه زده است
نیلفروشان: دیدها باید تغییر کند و این مجموعه باید به یک صنعت تبدیل شود و تا زمانی که به صنعت تبدیل نشود، مشکلی حل نخواهد شد، برای این کار پایهها و فنداسیونهایی باید وجود داشته باشد. مدلینگ باید وجود داشته باشد که آنطور که شنیدیم مدلینگ حذف شد در حالی که ما میتوانیم مدلینگهای اسلامی هم داشته باشیم، پس از آن تولیدیهای زیرزمینی است که به شدت آسیبزاست و باید ساماندهی شوند همچنین مزونهایی که در خانهها برپا میشود، یک فرد هزار دلار خرج میکند، به ترکیه میرود، 3 هزار دلار لباس میخرد و با بلیطهای 50 هزار تومانی مشتریان زیادی جذب کردند.
تمجیدی: پیدا کردن اینها خیلی راحت است و خودشان در شبکههای اجتماعی برای خودشان تبلیغ میکنند و اگر اهتمامی وجود داشته باشد، خیلی راحت میتوانند آنها را پیدا و با آنها برخورد کنند.
نیلفروشان: این کار عین قاچاق است. عرضه و تقاضا این را رقم میزند، وقتی تقاضا وجود نداشته باشد این اتفاقات نمیافتد. پس تقاضا وجود دارد، اما چون عرضهای متناسب با تقاضا از طرف بازار داخلی وجود ندارد، راههای قاچاق و فروش زیر زمینی باز میشود.
تمجیدی: پس اگر ما تولید خوب با طراحی خوب داشته باشیم، تقاضای خوب داریم. در مورد بیمه طراحان لباس هم 4 سال است که مدارک ما را گرفتهاند و قرار بود معاونت فرهنگی، هنری ارشاد این کار را انجام دهند، باید یک اساسنامه برای صندوق هنرمندان بنویسند که طراحان لباسی به عنوان بخشی از صندوق هنرمندان قبول کنند تا بتوانیم بیمه شویم.که این کار نیز چهار سال است بر زمین مانده است.