به گزارش تسنیم، به همین مناسبت به بازخوانی گزیده از فرمایشات امام خامنهای در دیدار نمایندگان منتخب مردم در دورههای گذشته با ایشان که میتواند نقشه راه منتخبان کنونی مردم در مجلس شورای اسلامی باشد، پرداخته ایم.
**گزیده فرمایشات امام خامنهای در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1390/03/09
*ضرورت موضعگیری واضح و آشکار در جهان سیاست
بنده باید از مجلس محترم تشکر کنم به خاطر اینکه این مواضع را در طول این دوره تا امروز و انشاءالله تا آخر دوره، به طور واضح از خود بروز و نشان داده است. خیلى براى کشور و براى انقلاب سرشکستگى داشت اگر مجلس احیاناً در یکى از این قضایاى مهم سیاسى و این حوادث گوناگون دچار خطا میشد یا موضعگیرى نمیکرد یا بدتر از آن، موضعگیرى غلط میکرد. اینکه مجلس در قضایاى مختلف سیاسى دنیا، در هجمههاى دشمنان به جمهورى اسلامى، قرص و محکم، واضح و آشکار ایستاد و موضع گرفت، واقعاً جاى افتخار دارد، جاى تشکر دارد. من صمیمانه تشکر میکنم و اصرار دارم بر اینکه این مواضع، همچنان با همین استحکام، با همین قوت ادامه داشته باشد؛ چون چالش میان انقلاب اسلامى و استکبار جهانى، چالش مستمرى است، چالش ادامهدارى است. البته به حول و قوهى الهى تا ابد طول نخواهد کشید؛ هرچه زمان میگذرد، کفهى نظام اسلامى سنگینتر میشود، قوىتر میشود. آن روزى که دشمنان احساس نومیدى کنند، هجمهها کم خواهد شد، بتدریج زائل خواهد شد؛ لیکن تا آن روز، ایستادگى ملت، ایستادگى نخبگان ملت، یک امر ضرورى و لازم است؛ این را باید ادامه داد. مبادا ظرافتهائى که در نوع برخورد انقلاب با دشمن مورد نظر است، مورد غفلت قرار بگیرد. ببینیم که امروز نقشهى دشمن در مورد انقلاب چیست. به تعبیر متعارف و رائج، سناریوى دشمن را حدس بزنیم، ببینیم دنبال چیست. اگر توانستیم درست بفهمیم، درست حدس بزنیم و در مقابل سناریوى دشمن رفتار و اعمال خودمان را برنامهریزى کردیم، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد.
*خط و نشان دشمن برای اقتصاد
همهى شواهد نشاندهندهى این است که دشمن امروز بر روى چند نقطه تکیهى اساسى دارد. از واضحترینهایش انسان شروع کند، یکى مسئلهى اقتصاد است. ...خب، این چیز واضحى است؛ خودشان هم این را دارند بیان میکنند و میگویند. این، هم براى مجلس، هم براى دولت، هم براى یکایک مسئولانى که در بخشهاى مختلف مشغول تلاش هستند، خط روشنى را ترسیم میکند که چه باید کرد.
*اختلاف سلائق به چالش منتهی نشود!
یک نقطهى دیگر - که آن هم خیلى واضح است - ایجاد اختلاف بین دستگاههاى
مدیریتکنندهى کشور است؛ این هم یکى از کارهاى اساسى آنهاست. این مسئله را
پنهان هم نمیکنند. نه اینکه نمیخواهند پنهان کنند؛ پنهانکردنى نیست. نوع
کار دشمنان در این قضایاى مهم و کلان و بینالمللى اقتضاء میکند که یک
کارهائى را بکنند، یک چیزهائى را بگویند، اظهاراتى را داشته باشند؛ لذا این
تدابیر و سیاستهاى دشمنان در پرده نمیماند. میخواهند اختلاف ایجاد کنند.
این اختلاف را به هر شکلى بتوانند، تزریق میکنند؛ ما بایستى بیدار باشیم.
اختلاف سلیقه، اختلاف نظر، اختلاف عقیده در مسائل سیاسى، نباید به چالش
میان جناحهاى کشور، میان عناصر کشور منتهى شود. گناه بزرگ فتنهگران در سال
88 این بود که اگر خوشبینانه نگاه کنیم و بگوئیم اینها یک شبههاى،
خدشهاى در ذهنشان بود، این خدشه را به صورت ایجاد چالش براى نظام اسلامى
مطرح کردند. این گناه بزرگ، قابل اغماض هم نیست؛ آثار آن هم همچنان در
جامعهى ما موجود است......
.... در مجلس، سلائق مختلف و جریانهاى
مختلف هستند. بنده هیچ اصرار ندارم که جریانها بیایند همه یکى بشوند؛ نه،
اختلاف سلیقه، اختلاف فکر، اختلاف مذاق و اختلاف عقیدهى سیاسى وجود دارد و
طبیعى است. این اختلاف سلیقهها در موارد بسیارى مفید است؛ حالا ممکن است
یک جاهائى هم ضررهائى داشته باشد. اصرارى نیست بر این که این خطوط حتماً
برداشته شود؛ اصرار اولاً بر آن چیزى است که قبلاً گفتم: یقهى یکدیگر را
نگیرند؛ اختلاف سلیقه منتهى نشود به کشمکش و دعوا و چالش و دشمن خونى
همدیگر شدن و فراموش کردن آمریکا. متأسفانه بعضى از جناحهاى ما
اینجورىاند. وقتى با طرف مقابل مخالف میشوند، دیگر آمریکا فراموش میشود،
اسرائیل فراموش میشود، مخالفین انقلاب و دشمنان امام فراموش میشوند؛ تضاد
اصلى، میشود همینى که در مقابلش قرار دارد! خب، این غلط است. پس جناحها با
همدیگر اینجور جنجال و دعوا نداشته باشند. دوم هم اینکه در بین خودشان
خودکنترلى داشته باشند، خودمراقبتى داشته باشند، نگذارند جریانشان انحراف
پیدا کند؛ والّا در میان این جریانات، آدمهاى خوب کم نیستند؛ اما وقتى
جریان اشکال پیدا کرد، آدمِ خوب را هم با خودش میغلتاند و میبرد. این نکات،
جزو چیزهاى روشن و طبیعى است. من خیلى بنا ندارم براى برادران و خواهران،
توسّع در حرف و بیان داشته باشم......
*سناریوی دشمن برای نظام اسلامی و بیداری اسلامی
دشمن یک سناریوى جامع و سر و ته دارى را براى نظام اسلامى و براى حرکت اسلامى و بیدارى اسلامى تدارک دیده است. خوشبختانه ما کفایت برخورد با این سناریو را داریم؛ در این تردیدى نیست. این را من با قاطعیت عرض میکنم: با مایههاى اعتقادى و فلسفى و عقیدتىِ غنى و قوىاى که در بین ما بالفعل وجود دارد - حالا آن کارهاى بالقوه به جاى خود - با نیروى انسانىِ علاقهمند و کارآمد، این کفایت در نظام جمهورى اسلامى هست که در مقابل این هجمه مقابله کند؛ همچنان که در طول این سى و دو سال، جمهورى اسلامى این کفایت را نشان داده. در این سى و دو سال بیکار که نبودند. مرتباً تلاش شده، مرتباً فکر شده، به قول خودشان اتاقهاى فکرشان مشغول کار بوده است. پول خرج کردهاند، مرتباً طرح بیرون دادهاند، آدم معین کردهاند، مأمور گذاشتهاند، رفت و آمد کردهاند؛ در زمینههاى دیپلماسى هرچه توانستهاند، کردهاند؛ ولى خب، نتیجه این شده است که جمهورى اسلامى جلو آمده، آنها عقب رفتهاند. البته اگر برخى کوتاهىهاى ما نبود، برخى از ضعفهاى اخلاقى و غیر اخلاقى ما نبود، ما از این هم جلوتر میرفتیم. بالاخره اشکالاتى در ما وجود داشته؛ لیکن با وجود اشکالات، امروز ما به طور واضح و بیّن جلو رفتهایم، و دشمن به طور واضح و بیّن عقب رفته. .... منتها بیم آن هست که ما یا غافل شویم یا مغرور شویم؛ هر دو تاى اینها خطر است. نه باید غفلت کرد و سرگرم کارهاى حاشیهاى شد، نه باید مغرور شد و دشمن را خرد و بیچاره شمرد؛ باید هشیارى باشد. تک تک ماها مخاطب این حرف هستیم. یعنى شما دویست و نود نماینده در مجلس، هر یک یکتان جداگانه مخاطب این خطاب الهى و این مسئولیت الهى هستید؛ باید مواظب باشید.
*خودنظارتی مجلس بر مجلس
یک تقواى جمعى هم داریم. تقواى جمعى این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بىمراقبتى جمعها نسبت به مجموعهى خودشان، موجب میشود که حتّى آدمهائى هم که در بین آن جمعها تقواى فردى دارند، با حرکت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند که نمیخواهند. در طول این سى سال، ما از این ناحیه ضربه خوردهایم. یکى از جاهائى که ضعف نشان دادهایم، همین بوده......من پارسال به شما عرض کردم که در داخل مجلس شوراى اسلامى، خودنظارتى بگذارید. این، همان تقواى جمعى است. مجموعه، خود را بپاید. حالا حرفهائى گوشه کنار زدند که نماینده باید آزاد باشد، چه باشد. کسى با آزادى نماینده مخالف نیست؛ با کجرفتارى نماینده مخالف است. یک نمایندهى کجرفتار ممکن است مجلس شوراى اسلامى را بدنام کند، متهم کند؛ حیف نیست؟ مجلسِ به این عظمت، این نهاد قانونىِ اساسى در کشور.
*همافزایی با قوهی مجریه
مطلب دیگر هم همین توصیهاى است که من همیشه دارم و آن، همافزائى با قوهى مجریه است - قوهى مجریه و قوهى قضائیه، لیکن عمدتاً قوهى مجریه؛ چون سر و کار مجلس با قوهى مجریه است - باید همافزائى کرد. نبایستى کار را جورى تنظیم کرد، جورى پیش برد که معنایش دعوا و اختلاف باشد؛ این در بیرون، روى مردم، خیلى تأثیراتش بد است. گاهى دیده میشود که مثلاً در مجلس، در یک نطقى، در یک اظهار نظرى، یک حرفى زده میشود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نکرده حرفى باشد که کسى را یا جمعى را متهم کند، جبرانش بهآسانى ممکن نیست؛ مردم را ناامید میکند. امروز مسئولین دارند تلاش میکنند، کار میکنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعفها را هم بدانم که خیلىهاى دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزى که امروز در قوهى مجریه وجود دارد، یک شاکلهى خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام میگیرد. خب، بایستى همکارى کرد، باید کمک کرد؛ هم مجلس کمک کند به دولت، هم دولت کمک کند به مجلس؛ هم قانون فصلالخطاب است براى عمل دولت، هم گرایشهاى دولت و تشخیصهاى دولت یک اشاره است به قانونگذار براى کیفیت قانونگذارى. این مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نمایندهى مجلس هم بودم، رئیس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه کردم. در طول این سالهاى متمادى هم، هم مجالس را دیدم، هم دولتها را دیدم. هیچ اشکالى ندارد که یک مجلسى قانون صحیح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظیم کند که براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممکن باشد، آسان باشد. اگر این شد، معنایش این نیست که مجلس استقلال ندارد. بعضىها که شاید میخواهند سر به تن این مجلس هم نباشد، آدم مىبیند که شدهاند دلسوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! این هیچ منافاتى با استقلال مجلس ندارد. انسان نگاه کند ببیند دولت چه جورى میتواند عمل کند، چه جورى بهتر میتواند عمل کند، چه جورى آسانتر میتواند عمل کند، قانون را تنظیم کند و در این مجرا بیندازد؛ این ممکن است، هیچ اشکالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهیه شد، منجّز شد، دولت موظف است با همهى وجود، با همهى قوا، بدون بهانهگیرى، طبق آن قانون عمل کند. دو طرف قضیه، اینجورى است؛ یعنى هر دو میتوانند به هم کمک کنند، همافزائى کنند؛ این لازم است، این باید انجام بگیرد. اگر چنانچه از هر دو طرف یک بهانههائى اتفاق افتاد؛ این طرف گفت نه، این قانون را چون دولت اینجورى میخواهد، ما نمیکنیم؛ آن طرف هم گفت چون این قانون، این گوشهاش کج است، ما هم زیر بار نمیرویم؛ خب، این که نمیشود؛ اوضاع مملکت نمیچرخد. رفق، خوب است؛ رفق، همسازى، همیارى، مدارا. در باب رفق روایاتى داریم. رفق یعنى سازگارى؛ انسان سازگارى نشان بدهد. آن که آدم نباید با او سازش کند، دشمن است؛ آدم با دوست باید سازگارى نشان دهد. بالاخره باید تحمل کنند؛ یک چیزى را این از آن تحمل کند، یک چیزى را آن از این تحمل کند.
**گزیده فرمایشات امام خامنهای در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1391/03/24
*اخلاص نیت و عمل فقط برای خدا!
یک نکتهى اساسى در اینجا وجود دارد که همهى ما باید به آن توجه کنیم - بنده بیشتر از شما به توجه به این نکته احتیاج دارم؛ همهى شما هم به اقتضاى مسئولیت، احتیاج دارید - و آن، احساس تکلیف است؛ اخلاص نیت و عمل براى خداست. این اگر شد، همهى مشکلات حل خواهد شد، همهى راهها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهى و کمک الهى شامل حال خواهد شد... انقلاب هم همین جور پیروز شد. اگر امام بزرگوار ما - که حقیقتاً رهبر به تمام معنىالکلمه بود - این توکل را، این اخلاص را نداشت، قطعاً این انقلاب پیروز نمیشد. اگر مردمى که آمدند توى میدان، نخبگانى که مردم را کشاندند وسط میدان، این اخلاص را، این کار براى خدا را نمیداشتند، کار پیش نمیرفت. در دوران دفاع مقدس هم همین جور بود. فرمودند که عدهى زیادى از شماها در دوران دفاع مقدس بودید؛ خب، آنهائى که بودند، از نزدیک میدانند که چه بود و چگونه بود و چه خبر بود. راز اصلى این است: دنبال تکلیف باشیم، دنبال کسب رضاى الهى باشیم.
*مجلس باید زنده و البته سالم باشد
در خصوص مجلس شوراى اسلامى آنچه که من به عنوان جمعبندى میتوانم در دو جمله عرض بکنم، این است که مجلس بایستى هم زنده باشد، هم سالم باشد؛ این دو خصوصیت در مجلس لازم است.
زنده بودن مجلس به این است که نشاط و تحرک و حَیَویت از خود نشان بدهد. مجلس اگر راکد بود، خمود بود، خروجىِ درست و مناسبى در بخشهاى مختلف نداشت، ناقص است. این نشانهى حیات و دلیل حیات عبارت است از تحرک و نشاط. چگونه میشود این نشاط و تحرک را در بیرون عینیت بخشید؟ باید وظائف را درست انجام داد؛ قانون خوب. در ذیل این کلمهى «قانون خوب»، ده تا، پانزده تا شاخص میشود معین کرد: بهروز باشد، تکرارى نباشد، معارض نداشته باشد، چه، چه، چه؛ اینها میشود قانون خوب. دوم: نظارت درست. دو وظیفهى اصلى مجلس اینهاست دیگر؛ در درجهى اول، قانونگذارى، و بلافاصله مسئلهى نظارت درست. نظارت درست را میشود ترجمه کرد. نظارتِ درست شاخصهائى دارد؛ این شاخصها را مشخص کنید.
*حضور حداکثری در محیط کار
حضور مفید در محیط کار؛ این جزو علامت حَیَویت است. البته اینهائى که من عرض میکنم، توقعات از مجموعهى مجلس است؛ منتها مجموعهى مجلس، متکى به افراد است. شخص شما اگر چنانچه در وقت کار مجلس یا در صحن علنى مجلس یا در کمیسیون حضور نداشته باشید، درست است که شما میگوئید من یک دویست و نودم هستم، اما خود این تأثیر خواهد گذاشت؛ هم به قدر وزن شخصى شما، هم به عنوان تأثیر روى دیگران. یعنى شما که حضور پیدا نکردید، حضور پیدا نکردن در مجلس به همین اندازه آسان میشود؛ دیگرى هم که تا حالا مقید بود حضور پیدا کند، او هم حضور پیدا نمیکند. این از جملهى گرفتارىهاى مجلس است؛ شما سعى کنید در مجلس نهم واقعاً این گرفتارى را برطرف کنید. پس حضور مفید در محیط کار، جزو علامت حَیَویت است.
*اتاقهای فکر مجلس را دریابید
از این کمیسیونها نباید غفلت کرد؛ این کمیسیونها مهم است؛ اینها اتاقهاى فکرند براى پخته کردن مسائل در صحن مجلس؛ بعد هم تصمیمگیرى در صحن مجلس، یعنى تصمیمگیرى براى سرنوشت کشور، نه فقط براى چهار سال. گاهى شما یک قانونى میگذارید، این قانون بیست سال در کشور اثرگذار است؛ یک خطى را معین میکند.
*مشخصات یک مجلس سالم
در کنار زنده بودن مجلس، مسئلهى سالم بودن هم مهم است؛ باید هم زنده باشد، هم سالم. سالم بودن هم از جهات مختلف است؛ سلامت سیاسى، سلامت اخلاقى، سلامت مالى؛ اینها مسائلى است که به یک یک دوستان عزیزمان، نمایندگان محترم ارتباط پیدا میکند. اگر چنانچه در مجلس گرایشى پیدا شود - البته اینجور گرایشها قاعدتاً گرایشهاى کوچک خواهد بود؛ گرایشهاى عمومى و کلى نخواهد بود - که با بعضى از اصول انقلاب منافات داشته باشد، این عدم سلامت است. یا اگر چنانچه دغدغهى وظیفه در مجلس گم شد، این عدم سلامت است. اگر چنانچه در مورد مسائل مالى بىمبالاتى حاکم شد - پول گرفتن، پول دادن، مرتبط شدن، واسطه شدن؛ از این حرفهائى که خیلى جاها هست - این عدم سلامت است؛ این چیز مهمى است. خرجتراشىهاى بیخود براى مجلس، عدم سلامت است. واقعاً باید یکى از کارهائى که مجلس میکند، این باشد: الگو بشوید براى دستگاههاى مختلف دیگر در کم کردن هزینهها؛ هزینههاى سفرهاى احیاناً بىمورد، هزینههاى گوناگون شخصى نمایندگان؛ که البته بخش مهمى از این کار، مربوط به هیئت رئیسهى محترم مجلس است، که باید مراقبت کنند؛ و همچنین یکایک نمایندگان. البته من میدانم - هم اطلاع کلى دارم، هم اطلاع خاص دارم - که واقعاً در بین نمایندگان، کسانى که احتیاط میکنند و مراقبت میکنند، کم نیستند. افرادى هستند که واقعاً انسان در قلبش آنها را تحسین میکند و خوشحال میشود و خدا را شکر میکند که یک چنین افرادى در مجلس حضور دارند. بالاخره این قضیه مهم است........یکى از چیزهائى که در مجلس واقعاً نشانهى سلامت است، پرهیز از تعرض به آبروى این و آن است. خب، یک منبرى در اختیار شماست؛ این منبر، منبر عمومى است. شما وقتى حرف میزنید، پشت یک بلندگوى ملى دارید حرف میزنید؛ به گوش همه میرسد. اگر در این فرمایشاتى که شما در مجلس میفرمائید، مطلبى باشد که تعرض به آبروى کسى باشد، متهم کردن یک کسى باشد - ولو به نظر شما گناهکار است، لیکن گناهش ثابت نشده - یا تعرض به یک امرى باشد که ولو اصلاً واقع هم باشد، وظیفهى من و شما نیست به آن بپردازیم؛ مثلاً مسائل خصوصى افراد. چرا باید در مجلس، در پشت بلندگوى مجلس، اسمى از این چیزها آورده شود؟ از اینها باید بشدت پرهیز کرد. اگر از اینها پرهیز شد، نشانهى سلامت است.
*مجلس مکانی برای گفتوگوی خردمندانه
مجلس جاى گفتگوى حکیمانه و خردمندانه است. شما یک حرفى میزنید، استدلالى دارید، استدلالتان را ذکر میکنید؛ بعد نفر بعدى مىآید، میگوید به این دلیل، حرف ایشان غلط است، استدلالشان غلط است؛ بالاخره مجموعه هم یا به این رأى میدهد یا به آن رأى میدهد؛ این درست. اگر چنانچه وقتى شما دارید حرف میزنید، دیگرى مثلاً شروع کند به دست زدن یا هیاهو کردن، براى اینکه صداى شما به گوش آن مستمع نرسد، این کار، کار حکیمانه است؟ کار خردمندانه است؟ این عادت باید در مجلس ریشهکن شود که وقتى یک نمایندهاى دارد حرف میزند، یا یک وزیرى، یک مسئول دولتىاى دارد حرف میزند، از یک گوشهى مجلس چهار نفر شروع کنند یک صدائى در آوردن! این خیلى چیز بدى است.
*نعمت استقلال مجلس
بنده به استقلال مجلس خیلى اهمیت میدهم و معتقدم واقعاً مجلسِ مستقل یکى از نعم بزرگ است. بعضى تصور میکنند، بعضى هم این را هى توى رسانهها مطرح میکنند؛ خیال میکنند مظهر استقلال از دولت، پریدن به دولت است. اینجورى نیست. بحث این دولت و آن دولت نیست؛ در همهى دورهها، توى این چند سال - میدانید دولتهاى مختلفى بودند - بنده همیشه همین را تذکر دادم. استقلال از دولت معنایش این نیست که آدم باید دائم با دلیل و بىدلیل، هى بپرد به دولت؛ به این کارش، به آن کارش؛ کارهائى که اصلاً لزومى ندارد انسان اعتراض کند. خب، یک قانونى بگذارید برخلاف آن جهتى که او دارد حرکت میکند. به هر حال اینها چیزهاى لازمى است.
**گزیده فرمایشات امام خامنهای در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1392/03/08
*فرصتی برای خدمت
البته این فرصت - فرصت نمایندگی مردم - یک فرصت مغتنمی است. هر کسی در جامعهی اسلامی و نظام اسلامی بتواند یک مأموریتی به دست بیاورد و آن مأموریت را بدرستی انجام دهد، واقعاً باید خدا را شاکر باشد؛ ولی باید توجه داشت که این فرصت، امتحان بزرگی هم هست. ما در حال امتحان دادنیم. در برجستگیهای دوران زندگی است که امتحانهای سخت پیش میآید. در روال عادی زندگی امتحان هست، لیکن امتحانهای برجسته و نفسگیر معمولاً مال آنجائی است که انسان وارد مقاطع حساس میشود؛ که از جملهاش همین مسئولیتهای ماها است. گاهی یک نفر سالهای طولانی از عمر خود را با امانت و طهارت گذرانده است، بعد میرسد به یک مقطع امتحان؛ اگر نتواند در این مقطع امتحان، توانائی خودش را در مهار نفس نشان دهد، لغزش پیدا خواهد کرد. این مقطع حساس، نمایندگی مجلس است؛ مسئولیتهای دولتهائی است؛ مسئولیتهائی از قبیل مسئولیت این بندهی حقیر است. اینها آن مقاطع حساس زندگی ما است؛ اینجاها باید مواظب خودمان باشیم، مراقب باشیم. گاهی انسان در حال عادیِ زندگی، خوب زندگی میکند؛ اما وقتی به پرتگاه رسید، وقتی به نقطهی حساس رسید، وقتی به پیچ خطرناک رسید، نمیتواند درست کنترل کند. این را باید به یاد داشته باشیم.
*«عقل» و «آرامش» در مجلس حکمفرما باشد
شما نمایندهی مجموعهی ملتید؛ خواستههای آنها و حرف دل آنها در رفتارهای
شما تجلی پیدا میکند. بحمداللّه آنچه که مشاهده شده، بسیار خوب بوده.
آنچه که مهم است برادران و خواهران نماینده به آن توجه کنند و من همیشه در
همهی دورهها یا اغلب دورهها که این توفیق را داشتم که با نمایندگان
محترم گفتگو کنم، این را تذکر دادم، این است که بدانید شما مثل یک قله
هستید؛ آنچه از دل این قله میجوشد، بر دامنه و پیکره سرازیر میشود. رفتار،
آداب، خُلقیات، چگونگی تعامل در مجلس شورای اسلامی، مثل بقیهی قلههائی که
در کشور وجود دارد، بر روی رفتار، آداب، اخلاق و منش آحاد جامعه اثر
میگذارد؛ این یک امر طبیعی است، یک امر همیشگی است. اگر در مجلس، عقل و فکر
و طمأنینه و سکینه و آرامش و محبت حکمفرما باشد و از بلندگوهای مجلس این
قضیه در سطح جامعه منعکس شود، همین خصوصیات بتدریج در جامعه اثر میگذارد.
اگر در مجلس تشنج باشد، بغض باشد، کمکاری باشد، این باز به نوبهی خود در
رفتار مردم منعکس میشود؛ این تأثیر، طبیعی است. این تأثیر، دفعی و برجسته و
نمایان نیست، اما بمرور و بتدریج آثار خودش را نشان میدهد؛ این، مسئولیت
مسئولان محترم را افزایش میدهد.
*گلایه از صندلیهای خالی مجلس
مکرر این گلایه را در دورههای گذشته به نمایندگان محترم مجلس و به رؤسای مختلف مجلس عرض کردم که گاهی اوقات انسان میبیند خیلی از صندلیها خالی است؛ به قدری که از نصاب جایز فراتر است! حالا یک تعدادی صندلی قهراً همیشه یک عذری برایش وجود دارد، اما بالاخره این یک نصابی دارد. گاهی که انسان میبیند از این نصاب بالاتر است، احساس میکند که بر طبق وظیفه عمل نشده است. گاهی هم بعضی در مجلس هستند - این هم یک پدیدهای است - در رأیگیری شرکت نمیکنند؛ آقایان آن عقب مجلس مینشینند، گعده میکنند! این هم مصلحت نیست. یعنی هم حضور جسمانی در مجلس، هم حضور قلب در مجلس - یعنی متوجه آن مسئله بودن، حرف موافق و حرف مخالف را شنیدن - لازم است؛ اینها جزو وظائفی است که قوام نمایندگی به اینها است و نمیشود از اینها صرفنظر کرد؛ اینها خیلی چیزهای مهمی است. واقعاً درخواست من از برادران و خواهران عزیز نماینده این است که به این مسئله توجه کنند، اهتمام بورزند؛ هم برای حضور در مجلس، به معنای حضور جسمانی و مادی؛ هم به معنای حضور معنوی و روحانی، یعنی حضور قلب و حضور ذهن؛ این مسئلهی مهمی است.
**گزیده فرمایشات امام خامنهای در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 1393/03/04
*«مبارزه» کار اساسی مجلس است
برادران و خواهران عزیز! نکتهاى که وجود دارد این است که نظام اسلامى
با مبارزه بهوجود آمد، بدون مبارزه این نظام تحقّقپذیر نبود؛ همهى
آرزوهاى بزرگ در دنیا همینجور است. حفظ نظام و پایدارى نظام هم با مبارزه
بهوجود آمد؛ اگر مبارزهى مردم نبود، اگر مبارزهى امام نبود، اگر
مبارزهى مسئولان در میدانهاى مختلف نبود، این نظام باقى نمیماند و از بین
میرفت.....کار اساسى مجلس ادامهى مبارزاتى است که به پیروزى انقلاب منتهى
شد و مبارزاتى که به بقاى این انقلاب منتهى شد.
خب، حالا این مبارزه تا
کِى طول خواهد کشید؟ مبارزه و جهاد بهیکمعنا تمامنشدنى است - چون شیطان
همیشه در دنیا هست - بهیکمعنا با موقعیّتهاى مختلف، شکل جهاد تغییر پیدا
میکند. اگر کشورها و ملّتهایى، بتوانند همّت کنند و جامعهى بشرى را و
جامعهى جهانى را از زیر بختک استعمار و استکبار بیرون بکشند، مشکل حل
خواهد شد. .... البتّه کار آسانى نیست، کار دشوارى است، مبارزات طولانى و
بلندمدّت میخواهد. ملّت ایران گامهاى بلندى را در این راه برداشته است.
خودِ نفْسِ تشکیل نظام اسلامى، بلندترین گام بود؛ تشکیل پیاپى مجلس
قانونگذارى که مظهر مردمسالارى اسلامى است، بزرگترین کار است؛ خودِ
نفْسِ نشستن شما در این جایگاه، نفْسِ حضور شما بهعنوان نمایندهى مردم و
مظهر مردمسالارى دینى یک مبارزه است؛ این را باید قدر دانست و پیش برد.
*مدیریت جهادی شامل مجلس هم میشود
ما اوّلِ امسال عرض کردیم «مدیریّت جهادى»؛ این مدیریّت جهادى مخصوص دولت نیست، شامل مجلس هم هست؛ طبعاً در حوزهى کار مسئولیّت خود مجلس، یعنى تقنین و نظارت که عمدهترین مسئولیّتهاى مجلس است. این مسئولیّتها اگر بهطور جدّى، بهدور از انگیزههاى شخصى، بهدور از هرچیزى جز انگیزهى خدمت به مصالح کشور انجام بگیرد، بزرگترین کار جهادى است؛ کار جهادى یعنى این؛ انگیزههاى گوناگون را نباید دخالت داد، اولویّتها را باید نگاه کرد. من بر روى اقتصاد مقاومتى تکیه میکنم. اوّلِ سال هم عرض کردم، به شما هم حالا توصیه خواهم کرد، در برنامهى ششم که در پیش است، روى اقتصاد و روى فرهنگ و روى علم باید تکیه کنید. اقتصاد مقاومتى قدم بلندى است که در این زمینهها میتوان برداشت و دستگاههاى دولتى و دستگاههاى مدیریّت کشور - چه در مجلس، چه در دولت، چه بخشهاى گوناگون - وظایفى در این زمینه دارند. علاج مشکلات کشور، اقتصاد مقاومتى است. علاج مشکلات کشور را - چه مشکلات اقتصادى، چه مشکلات سیاسى - بیرون از این مرزها نمیشود پیدا کرد. کار بکنند؛ هرکس هر تلاشى بلد است، انجام بدهد؛ ما هم موافقیم، بارها هم گفتهایم، از همهى کسانى که در بخشهاى مختلف - خارجى، داخلى - ابتکار دارند و حرکت دارند و تحرّک دارند، ما دفاع میکنیم - دفاع صمیمانه و واقعى، نه دفاع صورى - امّا معتقدیم آنچیزى که علاج مشکلات کشور است، در درون کشور است، در درون وجود من و شما است.
*ضرورت انجام وظیفه نظارتی مجلس
یک کار دیگرى که در وظایف نظارتى مجلس مهم است، مسئلهى مبارزهى حقیقى با فساد است؛ حقیقتاً مبارزهى با فساد [مهم است]. نگذاریم کانونهاى چرکین شکل بگیرند که علاج آنها مشکل باشد. اگر نظارت درستى باشد، گاهى اوقات در قدمهاى اوّل میشود جلوى یک حرکت خطا و گناهآلود را گرفت؛ اگر ما در قدمهاى اوّل جلوى آن را نگرفتیم و این بیمارى پیشرفته شد و این زخمْ ناسور(12) شد، آنوقت علاج آن مشکل میشود، سخت میشود؛ اگر به علاج هم برسد - که بیم این هست که بهخاطر همین عواقب به علاج نرسد - با سختى و با دشوارى و با تحمّل خسارتها خواهد رسید؛ از اوّل جلوى آن را باید گرفت. خوشبختانه در زمینههاى سیاسى و اقتصادى در نظام، این تجربه را هم ما داریم.