گروه سیاسی صراط - در دو روز گذشته اصلاح طلبان و حامیان دولت تا توانسته اند از ماجرای حوزه علمیه خرم آباد بهره برداری کرده اند.
به گزارش گروه سیاسی صراط، رسانه های این جریان هر روز یک شاهد جدید پیدا می کنند تا ماجرا را عمیق تر از آنچه تا کنون تعریف شده، نشان دهند؛ شکستن شیشه ها، قصد حمله به مدیر حوزه علمیه، شکستن سر، کمر، کتف، دست و بینی، استفاده از شوکر، باتوم و گاز اشک آور و ... همگی مواردی است که به تدریج به اصل ماجرا الصاق شده است.
یک روزنامه اصلاح طلب هم تلاش کرده تا حسین الله کرم سخنران مراسم مذکور را به "سکوت" در این باره متهم کند. شرق نوشته: "در چندین تماس تلفنی و پیامکی با حسین اللهکرم سخنران مراسم خرم آباد از او پرسیدیم محور سخنرانی شما چه بود و آیا به خانواده هاشمی توهینی شد؟ او در ابتدا خواستار فرستادن کتبی سؤالات شد. بعد از فرستادن سؤالات، اللهکرم سؤالات را «در شأن یک خبرنگار» ندانست و با اعلام اینکه «شما میخواهید من را بازجویی کنید»، خواستار سؤالات دیگری شد که به گفته او «دقت لازم و جالب و روشنکننده داشته باشد»، اما باز هم در جواب سؤالهای «شرق» که پرسیده بودیم، آیا درگیری رخ داده است و درگیری از کجا آغاز شد؟ گفت سؤالات شما کلی و غیرشفاف است، برای من جذاب نیست و انگیزه پاسخگویی را میگیرد."
یک شاهد هم به یک رسانه اصلاح طلب دیگر از فحش ناموسی برخی افراد و هتاکی بیشرمانه به مادر، همسر و فرزند هاشمی رفسنجانی گفته است. ابعاد ماجرا هر روز از سوی اصلاح طلبان پروبال دیگری می گیرد و در این میان چند هدف عمده آنها محقق می شود.
اول اینکه با نسبت دادن این ماجرا به رقیب، چهره اصولگرایان را تخریب می کنند. کافی است نگاهی به واکنش ها به این ماجرا بیندازیم؛ نسبت دادن القابی که تعدادی از آنها را روحانی در سه سال اخیر به رقبایش الصاق کرده، همه گیر شده است؛ تندرو، افراطی، بی منطق، خشن و ... همگی خوراک خبری خوبی برای اصلاح طلبان فراهم کرده.
از سوی دیگر، این ماجرا، به حامیان دولت و اصلاح طلبان مجال تنفس داده است. به راستی، در روزهای پس از انتخابات 7 اسفند که اصلاح طلبان و دولت خود را پیروز مطلق انتخابات می دانستند اما شخص هاشمی رفسنجانی حتی شهامت کاندیداتوری برای ریاست مجلس خبرگان را هم از خود بروز نداد، لیست امیدش هم توان نشاندن عارف بر صندلی ریاست پارلمان را نداشت، مهمترین دستاورد دولت مورد حمایتش یعنی برجام هم روز به روز نحیف تر و بی رمق تر می شود، چه بهانه ای بهتر از ماجرای حوزه علمیه خرم آباد می توانست به آنها مجال تنفس و حتی هجمه به رقیب را بدهد؟
تردیدی نیست که اصل چنین اقدامی در حوزه علمیه ناپسند و غیراخلاقی است؛ اگر این حمله برنامه ریزی شده و نقشه ای برای مظلوم نمایی هاشمی بوده که تکلیف روشن است؛ ولی اگر از سوی منتقدان او بوده باید پرسید آیا غیر از این است که نتیجه این اقدام، تماما به سود هاشمی و اصلاح طلبان شد؟ آیا انتقاد اخیر مقام معظم رهبری از برهم زدن سخنرانی ها هم برای شما حجت نبود که دست به چنین اقداماتی نزنید؟
به گزارش گروه سیاسی صراط، رسانه های این جریان هر روز یک شاهد جدید پیدا می کنند تا ماجرا را عمیق تر از آنچه تا کنون تعریف شده، نشان دهند؛ شکستن شیشه ها، قصد حمله به مدیر حوزه علمیه، شکستن سر، کمر، کتف، دست و بینی، استفاده از شوکر، باتوم و گاز اشک آور و ... همگی مواردی است که به تدریج به اصل ماجرا الصاق شده است.
یک روزنامه اصلاح طلب هم تلاش کرده تا حسین الله کرم سخنران مراسم مذکور را به "سکوت" در این باره متهم کند. شرق نوشته: "در چندین تماس تلفنی و پیامکی با حسین اللهکرم سخنران مراسم خرم آباد از او پرسیدیم محور سخنرانی شما چه بود و آیا به خانواده هاشمی توهینی شد؟ او در ابتدا خواستار فرستادن کتبی سؤالات شد. بعد از فرستادن سؤالات، اللهکرم سؤالات را «در شأن یک خبرنگار» ندانست و با اعلام اینکه «شما میخواهید من را بازجویی کنید»، خواستار سؤالات دیگری شد که به گفته او «دقت لازم و جالب و روشنکننده داشته باشد»، اما باز هم در جواب سؤالهای «شرق» که پرسیده بودیم، آیا درگیری رخ داده است و درگیری از کجا آغاز شد؟ گفت سؤالات شما کلی و غیرشفاف است، برای من جذاب نیست و انگیزه پاسخگویی را میگیرد."
یک شاهد هم به یک رسانه اصلاح طلب دیگر از فحش ناموسی برخی افراد و هتاکی بیشرمانه به مادر، همسر و فرزند هاشمی رفسنجانی گفته است. ابعاد ماجرا هر روز از سوی اصلاح طلبان پروبال دیگری می گیرد و در این میان چند هدف عمده آنها محقق می شود.
اول اینکه با نسبت دادن این ماجرا به رقیب، چهره اصولگرایان را تخریب می کنند. کافی است نگاهی به واکنش ها به این ماجرا بیندازیم؛ نسبت دادن القابی که تعدادی از آنها را روحانی در سه سال اخیر به رقبایش الصاق کرده، همه گیر شده است؛ تندرو، افراطی، بی منطق، خشن و ... همگی خوراک خبری خوبی برای اصلاح طلبان فراهم کرده.
از سوی دیگر، این ماجرا، به حامیان دولت و اصلاح طلبان مجال تنفس داده است. به راستی، در روزهای پس از انتخابات 7 اسفند که اصلاح طلبان و دولت خود را پیروز مطلق انتخابات می دانستند اما شخص هاشمی رفسنجانی حتی شهامت کاندیداتوری برای ریاست مجلس خبرگان را هم از خود بروز نداد، لیست امیدش هم توان نشاندن عارف بر صندلی ریاست پارلمان را نداشت، مهمترین دستاورد دولت مورد حمایتش یعنی برجام هم روز به روز نحیف تر و بی رمق تر می شود، چه بهانه ای بهتر از ماجرای حوزه علمیه خرم آباد می توانست به آنها مجال تنفس و حتی هجمه به رقیب را بدهد؟
تردیدی نیست که اصل چنین اقدامی در حوزه علمیه ناپسند و غیراخلاقی است؛ اگر این حمله برنامه ریزی شده و نقشه ای برای مظلوم نمایی هاشمی بوده که تکلیف روشن است؛ ولی اگر از سوی منتقدان او بوده باید پرسید آیا غیر از این است که نتیجه این اقدام، تماما به سود هاشمی و اصلاح طلبان شد؟ آیا انتقاد اخیر مقام معظم رهبری از برهم زدن سخنرانی ها هم برای شما حجت نبود که دست به چنین اقداماتی نزنید؟
هاشمی نخواست که کاندید بشود. افکار مسموم و بیمار خود رو به جامعه تزریق نکنید.
هاشمی که از اول انقلاب در اکثر انتخابات ها کاندید شده بود گویا ترس از شکست مثل سال گذشته که از آیت الله یزدی شکست سختی خورد باعث شد امسال جرئت کاندیدا شدن نداشته باشد.
چیزی از بی ارزشی پدرخوانده ،کم
نمی کند.
چیزی از بی ارزشی پدرخوانده ،کم
نمی کند.
درراستای ماله کشی برای عکس یادگاری فایزه هاشمی بااصحاب بهاییت
ونطق های یک سال اخیرپدربرای شورای نگهبان وموشکها،وعملکردضعیف دولت و
خلاصه این کارهاوحوادث معنادارپشت سرهم،انحراف افکارعمومی است.
اختلاف سلیقه فحاشی کنم و بی ادب باشم.هاشمی به ما هم کمک کرد تا اصلاح طلبان به قدرت نرسند.باید شکر گزارش باشیم
دوسش دارم.توهین به خانواده او را بدترین گناه می دانم.
کسانی ک واقعا قصد پیروی از رهبر رو دارند وگول این گروه رو خوردند خداروشکر روز ب روز دارن آگاه تر میشن و از فرقه دوری میکنند