صراط: میرقنبر حیدری شیشوان 86 ساله، متولد 1309 روستای شیشوان عجبشیر است.
به گزارش فارس، وی در 8 سالگی پدرش را از دست داده است. پدرش در عجبشیر «بزاز» بود و به تشویق و با هزینه دایی بزرگش تحصیلات را تا مقطع دبیرستان ادامه داده است. تحصیل در دبیرستان «خواجهنصیر» را با افتخار یادآوری میکند و خدمت سربازیش را در زمان دکتر مصدق با 250 تومان خریده است.
پس از سربازی کارمند بانک ملی شده و پس از آنکه پی میبرد، استعدادی در کار مالی و بانکی ندارد، آموزگار پیمانی آموزش و پرورش میشود.
پس از آن در سال 60 وارد وزارت کشور میشود و متصدی بخش اداری بخشداری عجب شیر و بناب میشود.
وی که دیپلم ادبی خود را در سال 1347 گرفته است، تصمیم میگیرد لیسانس هم بگیرد.
به قول حافظ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها. عشق رفتن به دانشگاه، «میرقنبر» را 25 سال پشت سد کنکور دانشگاه دولتی گذاشت، دقیقاً از سال 1355 تا 1380؛ تا اینکه به پیشنهاد یک مشاور، در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کرد و توانست در رشته امور اجتماعی و برنامهریزی وارد دانشگاه شود.
میرقنبر در زمان تحصیل حرفهای استادان را سرکلاس، یا مینوشت یا ضبط میکرد. میآمد خانه و چندین بار، خلاصه درسها را روخوانی میکرد و گوش میداد. با این شکل درسخواندن حتی صدای «طلعت» خانوم هم که زن صبوری بود، درآمد که چه میکنی مرد! «طلعت» خانوم که پیرزنی 80 ساله است و چهار کلاس سواد دارد، چشمانش آب مروارید آورده و خوب نمیبیند. او خیلی با اوضاع مردش کنار آمد. «میرقنبر» چهار روز در هفته را صبح تا ظهر میباید به دانشگاه تبریز میرفت.
با اینکه دوره چهار ساله لیسانسش 11 سال طول کشیده، 3 ترم مشروط شده، با درس زبان انگلیسی همچون بسیاری از دانشجویان، مشکل اساسی در یادگیری داشته، چند میلیون خرج تحصیلش کرده، ورم پاهایش به طی مسافت 130 کیلومتری روستا تا شهر در این سالها عادت کرده، چشمانش کم سوتر شده، گوشش از حرفها و نیش زبانهای پیرمردهای بیحوصله روستاشان پر شده، اما هنوز این پیرمرد خوش فکر که دلی جوان دارد میگوید آرزو بر جوانان عیب نیست.
تا اینکه «میرقنبر» پیرترین دانشجوی ایرانی ورودی مهرماه سال 81 دانشگاه آزاد تبریز است که سال گذشته با حسابداری دانشگاه تسویه کرده و مدرک لیسانسش را گرفته است.
میر قنبر حیدری شیشوان مقطع کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی در سال 91 به پایان رساند و سرانجام در مهرماه 1392 در رشته تحقیقات آموزشی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد عجبشیر پذیرفته شد.
وی هدف از تحصیل با سن بالا را، عمل به وصیت رسول خدا(ص) برای فرا گیری علم و دانش بیان کرد.
از این پیرمرد خوش سیما که کلاه کوچک سبز رنگی بر سر دارد و بسیار مودبانه و شمرده حرف می زند فیلم مستندی نیز توسط محمد حسین شیروانی ساخته شده که به نام « رئیس جمهور میر قنبر» و با حضور خودش در لوکارنو سوئیس و یوکوهامای ژاپن اکران شده و در کشور ژاپن حتی جایزه کسب کرده است.
حیدری شیشوانی نویسنده هم است و کتابی به نام «فراز و نشیب زندگی من» تالیف کرده که برای دریافت مجوز از وزارت ارشاد از سال 71 تا 75 تلاش کرده و در سال 84 آن را در 1500 نسخه چاپ کرده و هم اکنون سه کتاب در مورد ائمه(ع)، قرآن و پیامبران در دست تألیف دارد.
جلسه دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد میرقنبر حیدری در هشتمین روز از خرداد 95 در محل اتاق دفاع دانشگاه آزاد اسلامی واحد عجب شیر با حضور اساتید راهنما و داور و همچنین ریاست واحد و جمعی از دانشجویان برگزار و تحت عنوان «تربیت دینی از منظر قرآن» با موفقیت مورد دفاع قرار گرفت.
میرقنبر مسنترین دانشجوی کشور در گفتوگو با خبرنگار فارس در عجبشیر گفت: تصمیم دارم تا مقطع دکترا ادامه تحصیل بدهم تا برای درس خواندن جوانان این مرز و بوم مشوق باشم.
وی دفاع خود را کنار دختر، نوه و نتیجه خود انجام داد و استاتید دانشگاه بهترین نمره را به وی دادند.
میرقنبر؛ «پیرمرد 86 ساله» برای پنجمین بار در سودای ریاستجمهوری
نکته جالب در زندگی این مرد 83 ساله کاندیدا شدن وی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از دور اول تا دوره پنجم مجلس از حوزه انتخابیه مراغه و عجبشیر است که خود میگوید: به علت عدم توان مالی، ستاد انتخاباتی نداشتم در مجموع این پنج دوره فقط یک هزار و 406 رای بدست آوردم.
حیدری شیشوانی اضافه میکند: در چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شدهام که در هر یک از دورهها از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدهام که کم لطفی به پیرمردی مثل من است.
وی افزود: آدمهای متقی، مومن و حلال مشکلات مردم دوست داشتنیترین انسانهای دنیا هستند.
میرقنبر مقلد مقام معظم رهبری است و اخبار داخلی و خارجی رسانهها را با دقت دنبال میکند و به خیر و صلاح و رفاه مردم بسیار علاقمند است، ولی میگوید: من نه چپ هستم و نه راست و برایم قرآن و ولایت فقیه حجت است.
*مستند« رئیسجمهور میرقنبر»
از این پیرمرد خوشسیما که کلاه کوچک سبز رنگی نیز پشت سرش میگذارد و بسیار مودبانه و شمرده حرف میزند فیلم مستندی نیز توسط « محمدحسین شیروانی» ساخته شده که به نام « رئیس جمهور میرقنبر» و با حضور خودش در لوکارنو سوئیس و یوکوهامای ژاپن اکران شده و در کشور ژاپن حتی جایزه کسب کرده است.
موضوع این فیلم انتخاباتی تلاش و اراده وی برای رئیسجمهور شدن است که سوار بر دوچرخه وارد شهر میشود و ... این فیلم مستند محصول سال 1384 است که تاکنون با 30 حضور بینالمللی در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلم مستند جشن خانه سینما در سال 1385 را به خود اختصاص داده است. فیلم 65 دقیقهای «رییس جمهور میرقنبر» روایت پیرمردی روستایی است که سالیان سال سودای رییس جمهور شدن را در سر میپروراند.
درباره فیلم قنبری که میخواست رئیس جمهور شود!
محمد شیروانی در فیلم مستند رئیس جمهور میرقنبر توانسته میان دو فضای واقعی و خیالی همنشینی جالب توجه را پدید آورد.
او علاوه بر اینکه به نمایش مختصات زندگی میرقنبر روستایی میپردازد و وی را از منظر اجتماعی، شخصیتی و ... در معرض دیدگان بینندهاش قرار میدهد، بستری دراماتیک را هم تدارک میبیند تا نگاه شخصی خود را به زندگی این فرد تسری دهد. همنشینی از این نقطه آغاز میشود که آمال و آرزوهای میرقنبر بسیار به زندگی دن کیشوت شباهت دارد.
بخشی از اطلاعات پیرامون شخصیت میرقنبر در فیلم از طریق گفتوگویی انجام میشود که کارگردان با او انجام داده است. اما جنس تصویر و فضاسازی این گفتوگو نیز با آنچه مألوف تماشاگر بوده تفاوتهای آشکار دارد.
اگر عمری باقی باشد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شرکت خواهم کرد تا بتوانم در عرصه سیاست مثمر ثمر باشم
میرقنبر به همراه دوچرخهای که پرچمی پشت آن نصب کرده بهانهای میشود تا به هرگوشه سرک بکشد و سعی کند دیگران را با نظریات خود همسو و همراه کند، اما نکته جالب در اینجا حضور دستیار و مباشرش است. دستیاری که در بسیاری موارد از خود او معقولتر به نظر میرسد. میرقنبر پس از چند دوره تجربه شکست، حضور در عرصه رقابت را به نوعی وظیفه خود میداند و از روی عادت هم که شده هر دوره راه روستاهای مختلف ناحیه محل زندگیاش را پی میگیرد تا بتواند به آنچه قصد دارد برسد. اما در نهایت بازهم همچون دن کیشوت در نبرد با دشمن خیالی نیزه بر آسیابهای بادی فرو میکند.
شیروانی به هیچ وجه سعی نکرده دنیای شیرین این دن کیشوت ایرانی را برهم بزند. بلکه با او همراه میشود تا هرچه بیشتر به درونش نفوذ کند. حتی در برخی لحظات میزانسنهای خود را به گونهای طراحی کرده که به او نزدیک نشود و از فاصلهای دور او را به بینندهاش نشان دهد. فاصلهای که بیننده را کمی از فضای کمدی کار دور کرده و به فکر وا میدارد.
در خلال این سفر و رفتار و زندگی طبیعی که دن کیشوت داستان شیروانی دارد، لحظاتی هم دوباره شیروانی با او به گفتوگو مینشیند تا در سفر و خروج از سکوی اولیه، نظرات شخصیت میرقنبر را به تماشاگرش نشان بدهد.
جالب این که میرقنبر همچنان سادهدلانه و پرشورتر از شروع داستان بر هدف خود پافشاری میکند و راسختر از گذشته اصرار به پیمودن راهش دارد. شخصیت فیلم شیروانی آنچنان در آینده و هدفش گم شده که شاید سادهترین الزامات زندگیاش را به فراموشی سپرده است. فیلم به راحتی میتوانست هجویهای باشد از این شخصیتها، اما شیروانی کوشیده از پس داستان یک قهرمان ساده دل شکست خورده، ابعاد انسانی و درونی میرقنبر را برای تماشاگرش به تصویر بکشد.
نکته جالبی که در این زمینه و در طراحی جنسی تصاویر دو قسمت سکون و مسافرت میر قنبر را از هم متمایز میکند، شکل دفرمه ابتدایی فیلم و تصاویر رؤیاگونه سفر میرقنبر است.
هرچقدر ما در ابتدا با تصاویری با عمق میدان بالا رو به رو هستیم، این تصاویر در هنگام سفر جای خود را به تصاویری میدهد که میر قنبر را همچون جزئی از یک طبیعت فراخ نمایش میدهد و فضایی رؤیاگونه را برای تماشاگر و شخصیت اصلی فیلم فراهم میآورد، تا بیشتر و بر خلاف بخشهای نخستین از ظاهر فاصله گرفته و ما را به درون این شخصیت نزدیک کند.
*میر قنبر در جواب سئوال خبرنگار فارس عجبشیر که آیا باز هم در انتخابات شرکت خواهد کرد گفت: اگر عمری باقی باشد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شرکت خواهم کرد تا بتوانم در عرصه سیاست مثمر ثمر باشم.
وی 5 نوه و دو نتیجه از تنها دخترش دارد.