«صدیقترین مفسری» که نسل ما برای تبیین خط حضرت روحالله میشناسد، شخص آیتالله خامنهای است، مفسری که در میانهی میدان هجمهها و بدعتها علیه حضرت خمینی بعد از 27 سال شاخص میدهد و راه میگشاید تا مسیر اشتباه نشود و امام غیرانقلابی را به جای «امام انقلابی» به نسلِ امام و انقلاب ندیده، معرفی نکنند.
امسال در حرم حضرت روحالله برایمان از «مؤمنِ متعبدِ انقلابی» سخن گفت و دوباره تاکید کردند که "امام،«امامِ انقلابی» بود و همین صفت علت اصلی عصبانیت قدرتهای مادی از ایشان است."
گرچه معرفی «امام بدون تحریف» و «امام واقعی» دغدغه همه کسانی است که خود روزگاری در کنار امام به مبارزه و نظام سازی پرداختهاند اما، پیچیده شدن تحریفها علیه بنیانگذار جمهوری اسلامی نشان میدهد که هنوز هم به تعبیر رهبرمان، قدرتها از کلمهی انقلاب و انقلابیگری ملت ایران بهشدت هراس دارند.
در این پرونده برای بازخوانی «اصول امام» به سراغ برخی چهرههای سیاسی رفتهایم که یا خود در مبارزه بودهاند و همپای حضرت امام یا روایتگر تاریخ سیاسی زمان انقلاب هستند.
ریشهیابی قرائتهایی مجعول از اسلام همچون «اسلام رحمانی»، «اسلام آمریکایی» و «مذمت اسلام انقلابی» و تعمیم دادن این نگاه به کل حرکت انقلاب اسلامی و امام یکی از مهمترین نقاط ثقل این پرونده است.
آنچه در ادامه میآید گفتوگوی مشروح خبرنگاران فارس با آیتالله محمدعلی موحدیکرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز که از موسسین این نهاد انقلابی است و تا سال 84 نیز نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران بود و سال 91 از سوی رهبر انقلاب به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شد؛ وی در حال حاضر به جز عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نایب رئیسی مجلس خبرگان را نیز بر عهده دارد.
امسال در بیستو هفتمین سالگرد حضرت امام (ره) قصد داریم به مرور میراث گرانبهای ایشان بپردازیم، رهبر انقلاب هم فرمودند ملت ما برای دستیابی به اهداف انقلاب باید اصول امام (ره) را بشناسد، مهمترین «اصول امام» از نظر شما چه اصولی چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: بنده ابتدا در این خصوص مقدمهای را عرض میکنم و سپس وارد بحث اصول امام میشوم. امام (ره) در شرایطی قرار گرفتند که نمیتوانستند خطرهای آن زمان را نادیده بگیرند و برای جلوگیری از آن خطرها زمان را به عقب بیندازند، شاه پی در پی اقدامات ضد اسلامی داشت، در یک مرحله زندانی کردن آزادهها اعم از روحانیون و غیر روحانیون و حتی علما بود؛ شاه با کینهای که داشت آنها را زندانی کرد و برخی را نیز مانند شهید سعیدی زیر شکنجه شهید کردند.
* پهلوی پدر و پسر دستنشانده آمریکا و انگلیس بودند
شاه مظالم را به اوج رسانده بود و در این زمینه داستانها بسیار است که من اگر بخواهم ظلمهای شاه را ذکر کنم وقت وسیعی را میطلبد؛ از طرف دیگر برای تحکیم تاریخ شاهنشاهی و کمکم تضعیف و نابود کردن تاریخ اسلام گام اولشان این بود که تاریخ رسمی کشور را از تاریخ هجری قمری به تاریخ شاهنشاهی تغییر بدهند تا تاریخ اسلام به فراموشی سپرده شود؛ از همه اینها مهمتر این بود که شاه آلت دست بیگانه بود، پدرش رضاخان را هم انگلیس آورده بود و خودش را هم مدتی انگلیس و بعد آمریکا نگه داشت؛ یعنی این پدر و پسر دستنشانده کشورهای اجنبی بودند و هر آنچه را که دستور میدادند شاه موظف بود که آن را اجرا کند.
*آمریکا ضد اسلام است و این برای امام قابل تحمل نبود
یکی از مهمترین اصول مکتب حضرت امام، مساله استکبارستیزی است که در حال حاضر رهبر انقلاب در همه شئون نسبت به این مساله تذکر میدهند، استکبار به ما هو آمریکا در منظومه فکری امام چه جایگاهی دارد؟
آیتالله موحدیکرمانی: آمریکا ضد اسلام است، دستورات آمریکایی یعنی دستورات ضد اسلام و این برای امام و ر هبری قابل تحمل نبود و نیست. از این رو امام رسما وارد میدان شدند و از نیروی ایمان مردم استفاده کردند و از آن روحیه عاشورایی مردم بهره گرفتند و آن روحیه را به یک روحیه انقلابی تبدیل کردند چراکه در نظر مردم هم مسأله مرجع تقلید، مهم بود.
از طرف دیگر مظالم شاه نیز مردم را خسته کرده بود و هم میدیدند که به دست شاه منابع کشور غارت میشود و عزیزانی هم زیر شکنجه و در زندانها و سلولهای انفرادی به سر میبرند و ضدیت شاه نسبت به اسلام را مردم به خوبی احساس کردند، بنابراین قاطبه مردم برای مبارزه با شاه آماده بودند.
نقش حضرت امام (ره) در ساماندهی و به میدان آوردن مردم برای ایجاد حیات جدیدی در تاریخ سیاسی ایران چه بود؟
آیتالله موحدی کرمانی: مردم از امام تبعیت و اطاعت کردند و با مقاومت و شهید دادن پیروز شدند و در این راه کشتارهای فجیع شاه هم آنها را خسته نکرد. آنها به مبارزه ادامه دادند و کار به جایی رسید که شاه دید در یک روز و یک زمان تمام کشور از استان و پایتخت و شهرستانها و بخشها و حتی کور دههای ایران، همه ضد شاه شدند و مرگ بر شاه سر میدهند. بنابراین وقتی شاه دید دیگر نمیتواند تحمل کند فرار کرد و از کشور رفت. این یک مبارزهای بود که ناچار باید انجام میگرفت اما یک نکتهای که در اینجا وجود دارد و کمتر در صحبتهای نخبگان و گویندگان مطرح شده این است که فرصت برای انسانسازی از سوی حضرت امام (ره) کم بود. ساختن انسانها کار مشکلی است. اینکه مردم را برای آمدن به میدان ظالم جمع کنید، درست است که مردم میآیند اما انسانسازی برای این کار دشوار است.
الگوی حضرت امام برای این انسانسازی و بازگشت به حیات باطنی انسان در انقلاب اسلامی چه بود؟
آیتالله موحدی کرمانی: اینکه انسان بتواند انسانهایی را بسازد که به تمام معنا ابعاد اسلام را لمس کرده باشد سخت است، فرصت امام هم برای انجام این کار کم بود اما امام برای اینکه در امر مبارزه با شاه در وقت و مقطع لازم وارد شود، کار را به تاخیر نینداختند. مردم هم آمدند و پیروز هم شدند و نظام اسلامی نیز به وجود آمد و نظام طاغوت سرنگون شد اما انسانسازی منطبق با اسلام یک مسئله خاص دیگری است.
ما اگر به زندگی رسول اکرم نگاه کنیم میبینیم که پیامبر اکرم ابتدا به انسانسازی پرداختند، پیامبر (ص) قبل از هر کاری ایمان را در انسانها تزریق کرد و آنها به تمام معنا سعی میکردند ارزشهای اسلامی را احترام بگذارند و مومن، پاک و به دور از خیانت باشند و به مال حرام آلوده نشوند، حتی آنها سعی میکردند از عبادت هم لذت ببرند و در روزهای گرم روزه بگیرند؛ بنابراین پیامبر اکرم انسانهایی را در مکه ساختند و اجازه ندادند قبل از اینکه آنها ساخته شوند به جنگ مشرکان بیایند، چراکه هنوز نیروی آنها کم بود و اگر وارد میشدند شکست میخوردند لذا پیامبر فرمود که اگر مشرکان شما را اذیت میکنند شما باید تحمل کنید و طاقت بیاورید، پیامبر (ص) نالههای بلال را در زیر شکنجه میشنیدند اما دستور تحمل میدادند، آلیاسر، پدر و مادر عمار آنقدر شکنجه شدند که به شهادت رسیدند. مشرکین به پدر عمار خنجر زدند و او را شهید کردند. در عین حال پیامبر در برابر این سختیها و شکنجهها میفرمود: «ای آلیاسر صبر کنید و شکنجهها را تحمل کنید، بهشت در انتظار شماست.»
پیامبر (ص) نمیگفتند حالا که مشرکان شما را اذیت میکنند شما وارد میدان عمل شوید لذا میبینید باید تکتک انسانها را ساخت و بعد از اینکه پیامبر انسانها را ساختند به مدینه هجرت کردند و به مردم هم دستور دادند که شما نیز هجرت کنید؛ حتی گفتند خانههایتان را رها کنید. طبعا مشرکان خانه مسلمانان را غارت میکردند اما پیامبر فرمودند شما خودتان را به مدینه برسانید تا یک حکومتی تشکیل شود؛ بنابراین پیامبر ابتدا انسانها را ساختند و متشکل کردند تا جایی که در جنگ بدر مسلمین پیروز شدند چراکه تک تک آنها انسانهای قوی بودند که ساخته شده بودند.
* امام به «نیروی دینی» و «عِرق عاشورایی» ملت یاران تکیه کردند
بنابراین مسئله انسانسازی مهم است، امام (ره) در شرایطی قرار داشتند که نمیتوانستند مسئله انسانسازی را آغاز کنند. انسانسازی به دهها سال وقت نیاز دارد البته امام از «نیروی دینی» و «عِرق عاشورایی» مردم استفاده کردند و نهایتا شاه را فراری داده و حکومت تشکیل دادند اما اگر در داخل حکومت افراد ساخته شدهای باشند هیچ مشکلی برای آن حکومت ایجاد نمیشود اما وقتی انسانها ساخته نشده باشند و حب دنیا، حسادت و روحیه تکبر و غرور در دل آنها باشد، این مسائل برای یک حکومت مشکل ایجاد میکند.
بنابراین این موضوع باعث شد که مشکلاتی برای حکومت اسلامی هم در زمان امام و هم امروز برای مقام معظم رهبری ایجاد شود گرچه هر دو بزرگوار هستند و پیوسته ارشاداتشان مبتنی بر حل مشکلات بوده و حل هم کردهاند اما در تمام پیچ و خمهای حرکت انقلاب و در مقابل توطئههای دشمن، برنامههایی از سوی امام و مقام معظم رهبری اجرا شد اما در عین حال مشکلاتی وجود داشت؛ چرا امام و مقام معظم رهبری تا این حد باید به بحث اقتصاد مقاومتی تاکید کنند؟ وقتی به مسئولان میگویند که این کار را انجام بدهید، مشخص میشود که آنها این کار را نکردهاند. این مسئله تا حدودی مربوط به مردم و بخش عمدهای از آن نیز مربوط به مسئولان است اما اینکه این وظیفه را انجام ندادهاند به موضوع انسانسازی باز میگردد.
*غارتگری برخی مسئولان از بیتالمال به خاطر عدم انسانسازی است
چطور میشود در نظام ما فردی که احیانا دارای مسئولیت هم هست بخشی از بیتالمال را غارت میکند، به خاطر این است که این انسان ساخته نشده است، این یک مسئله اساسی است؛ خلاصه بحث من این است که امام خوب عمل کردند و بالاخره کاری کردند که نظام طاغوت ساقط شد اما مسئله انسانسازی موضوع بسیار مهمی است که امام مجال آن را نداشتند.
*امام ایران را از حلقوم آمریکا بیرون آوردنظر شما درباره مهمترین اصول مکتب امام از جمله استکبارستیزی و توجه به محرومان که امام مسیر انقلاب را بر اساس آن ریلگذاری کردند و نسبت به سایر اصول امام اولویت دارد، چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: مسئلهای که امام روی آن تکیه و اصرار داشتند و مقام معظم رهبری نیز این مسیر را ادامه دادند، این است که آمریکا در این نهضت و در این انقلاب شکست خورد و در واقع امام ایران را از حلقوم آمریکا بیرون آورد.
*آمریکا نسبت به انقلاب بیتفاوت نمیماند
این آمریکا نسبت به انقلاب بیتفاوت نمیماند و همواره در فکر این است که چگونه سلطه خود را به ایران بازگرداند و ایران را تصاحب کند، توصیههای فراوان امام و مقام معظم رهبری درباره خطر آمریکا بسیار مهم است. حواستان جمع باشد حالا که حکومت دستتان آمده است، مبادا فریب خدعههای آمریکا را بخورید، آمریکا را از در بیرون کردید مراقب باشید از پنجره برنگردد.
* رهبر انقلاب بخش مهم جنگ نرم را مربوط به «نفوذ» در مراکز تصمیمگیری میدانند
امام و مقام معظم رهبری پیوسته خطر نقشههای خائنانه آمریکا را متذکر شدهاند. رهبر انقلاب اخیراً فرمودند جنگ نرمی که آمریکا علیه ما مدیریت میکند، بخش مهم آن مربوط به «نفوذ» در مراکز تصمیمگیری است.
مراکز تصمیمگیری که باید با تصمیمهای خود کشور را به سوی سعادت سوق دهند، دشمن میخواهد بر روی فکر تصمیمگیران اثر بگذارد تا آنها نتوانند اثرگذار باشند و در واقع میخواهد این فکر را در تصمیمگیران ما ایجاد کند که آمریکا یک قدرت است و باید از آن ترسید و ما میبینیم که خیلیها نیز از آمریکا در داخل کشور میترسند البته مقام معظم رهبری پیوسته تاکید میکنند که از آمریکا نترسید اما آنها میترسند.
*خطر آمریکا به معنای خطر طاغوت است
خطر آمریکا به معنای خطر طاغوت است یعنی یکی از دو بالی که برنامه مبارزه انبیاء بوده است. انبیاء همواره به دنبال «گرایش به خدا» و «کفر به طاغوت» بودهاند، نکته دوم را هم امام و هم مقام معظم رهبری به صورت پیوسته گوشزد میکنند. آنهایی که از آمریکا میترسند باید حساب کنند که ما خودمان یک کشور هستیم و میتوانیم نیاز خودمان را از آمریکا قطع کنیم، آمریکا پی در پی ما را تحریم میکند تا در حوزه اقتصادی برای ما مشکلاتی ایجاد کند بنابراین ما خودمان باید در امر اقتصاد خودکفا شویم و در این صورت دیگر تحریمهای آمریکا نیز بیاثر میشود.
* اگر فرهنگ آمریکا در این کشور حاکم شود یعنی آمریکا برگشته است
یک مسئله دیگر درباره اصول امام، مسئله فرهنگی است، آمریکا میخواهد فرهنگ خود را وارد ایران کند و شوخی هم ندارد لذا از هر طریقی که بتواند این کار را انجام میدهد. مصیبت عظمی این است؛ اگر فرهنگ آمریکا در این کشور حاکم شود باید بدانید که آمریکا برگشته است لذا مقام معظم رهبری مانند حضرت امام به هر دو امر فرهنگ و اقتصاد بومی توجه کردند.
با توجه به اینکه به نفوذ دشمن به مراکز تصمیم گیری اشاره کردید به صورت مصداقی آیا میتوانیم تلاش دشمن برای نفوذ به مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان را مصداق این صحبت بدانیم؟
آیتالله موحدی کرمانی: با توجه به شناختی که من از عزیزان خبرگان دارم، این مجلس هیچ مشکلی ندارد.
بله. منظور، تلاش دشمن برای نفوذ در این مرکز تصمیمگیر و حساس خبرگان است.
آیتالله موحدی کرمانی: به هیچ وجه دشمن درباره خبرگان نمیتواند نفوذ کند و این را بدون تردید میگویم چراکه قاطع افراد خبرگان اگر نگوییم همه آنها، انسانهایی هستند که به سادگی فریب نمیخورند و تحت تاثیر قرار نمیگیرند.
*من به آقا بشارت میدهم که مطمئن باشید مجلس خبرگان انقلابی است
آیا میتوان نمونه این فریب نخوردن را انتخاب ریاست مجلس خبرگان جدید دانست؟
آیتالله موحدی کرمانی: بله. با توجه به رای قاطعی که اعضای خبرگان به آیتالله جنتی دادند، نمونه این فریب نخوردن است. آقا فرمودند مجلس خبرگان باید انقلابی باشد، انقلابی عمل کند و انقلابی بماند. من در همین جا به آقا بشارت میدهم که مطمئن باشید مجلس خبرگان همینطور انقلابی هست و این معنا در انتخابات اخیر خبرگان نشان داده شد. ما امیدوار هستیم که در مورد مجلس شورای اسلامی هم این چنین باشد.
حضرت امام میفرمایند «ما اگر دیر بجنبیم اسلام آمریکایی از جلسه سیاسیون ظاهرالصلاح وابسته به آمریکا ترسیم میشود و محکوم به فنا هستیم»، شما مهمترین شاخصههای اسلام آمریکایی که امام این گونه درباره آن انذار میدهند را چه میدانید و در حال حاضر چه بروز و ظهوری دارد؟
آیتالله موحدی کرمانی: اگر میخواهید ببینید که اسلام آمریکایی چیست به عربستان سعودی نگاه کنید که میگوید من مسلمان و خادم حرمین هستم. آنها ادعا میکنند که اسلام را دارند و به زوار و حجاج دستور میدهد که قرآن بخوانید اما جنایات آلسعود قابل احصا نیست، برای فهمیدن اسلام آمریکایی باید به عربستان سعودی نگاه کنید که نماز میخوانند اما آدم میکشند و در یمن جنایت میکنند و از تروریست حمایت میکنند.
*وهابیهای کثیف که ادعای اسلام دارند مصداق اسلام آمریکایی هستند
در خانه خدا آن جنایات بزرگ در منا به وجود آمد و آن جمع عظیم از حجاج شهید شدند و جان دادند اما ماموران سعودی فقط ایستادند و تماشا کردند حتی نقل میکنند اگر چنانچه از طریق بالگردها روی حجاج آب میپاشیدند آنها زنده میماندند. کجای کار آلسعود منطبق با اسلام است؛ تمام آن کفر است اما این وهابیهای کثیف ادعای اسلام دارند در حالی که هیچ بویی از اسلام نبردهاند.
با توجه به اینکه در مقابل اسلام آمریکایی، اسلام ناب و اسلام انقلابی قراردارد، شما شاخصههای این اسلام را که انقلاب ما مبتنی بر آن است چه میدانید؟
آیتالله موحدی کرمانی: الحمدالله اسلام ایران، یعنی اسلامی که امام آن را بیان کردند ممکن است در ایران نیز برخی مسئولان لغزشهایی در این زمینه داشته باشند اما ما کاری به آنها نداریم بلکه اسلامی که امام و مقام معظم رهبری مطرح کردند برای ما ملاک است. هم امام و هم مقام معظم رهبری ابعاد این اسلام را برای ما تبیین کردهاند.
* «اسلام انقلابی» مقابل اسلام آمریکایی است
یعنی میتوانیم بگوییم که اسلام انقلابی در مقابل این اسلام آمریکایی قرار میگیرد؟
آیتالله موحدی کرمانی: صددرصد همینطور است و در نقطه تضاد و مقابل آن قرار دارد.
با توجه به اینکه در حال حاضر 27 سال از رحلت حضرت امام میگذرد، برخی سعی دارند با تحریف سخنان حضرت امام، امام جدیدی را به نسل سوم و چهارم انقلاب معرفی کنند و این کار را مثلا با زیر سوال بردن «شعار مرگ بر آمریکا» و ادعای اینکه امام موافق این شعار نبودند انجام بدهند. نظر شما درباره پیچیده شدن تحریف حضرت امام چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: مقام معظم رهبری همواره بر بصیرت و آگاهی تاکید دارد، اگر بصیرت باشد مکتب امام آسیب نمیبیند اما اگر بصیرت نداشته باشیم مکتب امام دچار آسیب میشود.
*واکنش دبیر کل جامعه روحانیت درباره بدهکار بودن به بیت امام/ امام بر مردم منت نگذاشت
برخی معتقدند که ملت ایران به بیت امام بدهکار هستند، با توجه به اینکه امام همواره مردم را به عنوان ولینعمتان یاد میکردند، برخی این ادعا را تعبیر به منت گذاشتن بر سر مردم می کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: نه امام بر مردم منت گذاشتند و نه مردم منت دارند که با امام همراه بودند. خداوند بر مردم و امام منت گذاشته است، بر مردم منت گذاشت و رهبری مانند امام به آنها داده و بر امام هم منت گذاشت که امام را به آن مسیری که میخواست حرکت کند کمک کرده است لذا اگر منتی هم باشد منت الهی است.
* اسلام رحمانی همه اسلام نیست
با توجه به اینکه اسلام مبارزاتی و اسلام سیاسی نقطه عطف انقلاب حضرت امام است، اما برخی بر اسلام رحمانی تکیه دارند که مقام معظم رهبری نیز نسبت به این مسئله تذکر دادند. نظر شما درباره علت تاکید برخی افراد بر روی اسلام رحمانی چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: کسانی که بحث اسلام رحمانی را مطرح میکنند یک هدفی دارند که میخواهند یک بخش از اسلام را بیان کنند، در حالی که اسلام رحمانی یک بخشی از اسلام ناب است و فقط رحمت خدا را فقط متذکر می شوند اما غضب خدا را بر متکبرین و مستکبرین متعرض نمیشوند. از این رو اسلام رحمانی همه اسلام نبوده و تنها بخشی از آن است.
شما در صحبتهای خود به خودباوری مسئولان اشاره داشتید، با توجه به اینکه آقای روحانی عضو جامعه روحانیت هستند آیا در خصوص مسائلی همچون مذاکره با آمریکا یا مباحثی که باعث مشکلاتی برای مردم شده از جمله کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر و صحبتی که ایشان درباره این داشتند که مردم را نمیتوان به زور به بهشت برد، با ایشان صحبتی کردهاید.
آیتالله موحدی کرمانی: خیر. بنده صحبت نکردهام و فرصتی هم برای صحبت فراهم نشده است و امیدواریم انشاءالله ایشان نیز راهی را که مورد رضای خداست پیش بگیرد.
*شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز از عناصری قدرتمند، قوی و دانشمند تشکیل شده
بعد از فوت آیتالله مهدوی کنی برخی ادعا کردند که جریان اصولگرا دیگر لیدر ندارد و به شکلی القاء کردند که اصولگرایی به پایان رسیده است و به خاطر همین است که دراین انتخابات در تهران دچار شکست شدند. لطفا درباره رهبری این جریان و ساز و کار فعالیت اصولگرایان توضیح بفرمایید.
آیتالله موحدی کرمانی: من فکر نمیکنم که شما مطلع نباشید، اگر اصلاحطلبان این را گفته باشند اشتباه کردهاند و ما حمل را بر این می گذاریم که آنها دچار اشتباه شدهاند البته اگر نگوییم که تعمدی داشتهاند. جامعه روحانیت مبارز قبل از انقلاب برای مبارزه با شاه برای پیروزی انقلاب و بعد از آن نیز برای بقای انقلاب اسلامی برنامه داشته است و شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز از عناصری قدرتمند، قوی و دانشمند تشکیل شده است. شهید بهشتی و شهید مطهری در این مجموعه بودهاند.
* جریان اصولگرایی به فرد وابسته نیست
پس بنابراین جریان اصولگرایی به فرد وابسته نیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: بله احسنت. همینطور است یعنی روحانیت مبارز حیات دارد و فعال است و وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد. ما به بحث لیدر کار نداریم اما بالاخره جامعه روحانیت حضور دارد و فعال و قدرتمند هم هست، در دل مردم هم نفوذ دارد. کلا روحانیت در دل مردم نفوذ دارد.
*اختلاف سلیقه جامعتین در انتخابات طبیعی بود
با توجه به اینکه برای انتخابات مجلس خبرگان دو لیست، یکی از سوی جامعه روحانیت و دیگری از سوی جامعه مدرسین منتشر شد، برخی آن را به انشقاق در جریان اصولگرایی تعبیر کردند. نظر شما دراین زمینه چیست؟
آیتالله موحدی کرمانی: خیر. هیچ انشقاقی وجود ندارد. یک اختلاف سلیقه طبیعی است چراکه دو برادر هم که از یک پدر و مادر متولد میشوند در همه سلایق یکی نیستند. الحمدالله جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین در همه امور با هم بودند و تفکر و مکتبشان واحد است و هر دو ارزشها را قبول دارند اما ممکن است درباره یک نفر اختلاف سلیقهای پیش بیاید و بحث چیز دیگری نیست.
اضافه شدن اسم آقای هاشمی به لیست جامعه روحانیت تصمیم کمیته سیاسی بود؟
آیتالله موحدی کرمانی: حالا شما در این جزئیات وارد نشوید اما در مجموع میگویم که اختلاف سلیقهای بود.