شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۵
سعید زیباکلام

آیا ملت ایران و مسئولان نظام می‌دانند؟

در این یادداشت به بخشی از سخنان رئیس بانک مرکزی پرداخته می‌شود که کمتر مورد توجه رسانه‌ها واقع شده است.
کد خبر : ۳۰۳۵۵۶

صراط: روز جمعه 27 فروردین، رئیس کل بانک مرکزی ایران، آقای ولی‌الله سیف به دعوت شورای روابط خارجی آمریکا در واشنگتن سخنرانی اینک‌ـ‌معروف‌شده‌ای می‌کند که در آن صریحاً از این سخن می‌گوید که سه ماه پس از تاریخ اجرایی‌شدن پیمان برجام «تقریباً هیچ چیزی» در حوزه فعل و انفعالات مالی و بانکی و تجاری به نفع ایران رخ نداده است و در آخر همان سخنرانی با شفافیتی خلاف عادت دولت اضافه می‌کند: «به طور کلی، ما  نمی‌توانیم از دارایی‌های مسدودشده خود در خارج ایران استفاده کنیم.» همان‌طور که می‌دانیم به دنبال طرح این نکات از سوی انگشت‌شماری از رسانه‌ها، رسانه‌های دربار زر و زور و تزویر و ایضاً برخی از مقامات عالی دولت به انتقادات آن معدود رسانه‌ها اعتراض و انتقاد کردند. پیش‌تر در نامه‌ای سرگشاده به ملت ایران نکاتی از سخنرانی رئیس بانک مرکزی و برخی انتقادات آن مقامات را مورد طرح و تحلیل قرار داده‌ام. در این مقاله می‌خواهم ماجرای فوق‌العاده مهمی را که در بخش پرسش و پاسخ‌ همان سخنرانی رخ داده مطرح کنم، ماجرایی که ظاهراً بالکلّ مغفول مانده است.

          بعد از سخنرانی آقای سیف نوبت به پرسش و پاسخ میرسد. «کلودیا روزت»، روزنامه‌نگار حوزة روابط خارجی بی‌هیچ واهمه‌ای سؤال می‌کند: «سؤالی که من فکر می‌کنم برای هر سرمایه‌گذار خارجی به ویژه آمریکاییان مطرح می‌شود این است که اگر آنها تجارت با شما را آغاز کنند تا چه میزان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را با این کار خود مورد حمایت یا تقویت مالی قرار می‌دهند؟ آیا به واقع امکان دارد که سپاه پاسداران را از کل اقتصاد غربال کرد؟» سوال را یکبار دیگر مرور کنید. دیده می‌شود که به چه نکته حساسی اشاره کرده، می‌خواهد وابستگی و موضع دولت را به نهادی که دشمن‌ترین دشمن خود می‌داند دریابد؟ رئیس کل بانک مرکزی اما بدون اینکه اعتراض کند که: سپاه پاسداران برای ایران، همچون نیروی دریایی یا نیروی هوایی آمریکا برای آمریکا، بخش رسمی و لاینفک نیروهای مسلح حکومت ایران است؛ و دولت ایران هیچگاه هیچ نوع جدایی و تفکیکی را برای لحظه‌ای قائل نمی‌شود، چنین پاسخ می‌دهد: «اقتصاد ایران بسیار شفاف است و اطلاعات مالی به سهولت قابل دسترس است. منظورم این است که شما می‌توانید در فرآیند بانکی مشتری خود را بشناسید ورود کنید و مشتری خود را بشناسید، و خدماتی وجود دارد که شما می‌توانید استفاده کنید. هر سرمایه‌گذار خارجی می‌تواند از این خدمات برای تعیین هویت مشتریان بهره‌مند شود ... . شما می‌توانید این خدمات موجود در کشور را خریداری کنید. شرکت‌های مختلفی وجود دارند. آنها شرکت‌های معتبری هستند و خدمات مشتری خود را بشناسید را در اختیار شما می‌گذارند ... . بنابراین این شرکت‌ها و بنگاه‌ها خلأ اطلاعاتی شما را برطرف می‌کنند به طوری که شما بتوانید تصمیم‌های درستی بگیرید.»  به بیان دیگر، عالی‌ترین مقام مالی و بانکی دولت جمهوری اسلامی ایران در شورای روابط خارجی آمریکا بلند و صریح و علنی می‌گوید اگر شما نگرانی دارید که فعالیت‌های اقتصادی شما به نفع سپاه پاسداران تمام شود، مشکلی نیست زیرا شرکت‌های معتبری در ایران هستند که اطلاعات لازم درباره مشتریان و طرف‌های شما را در اختیارتان می‌گذارند تا بتوانید از معامله با سپاه پاسداران و یا معامله‌ای که به نحوی به نفع سپاه پاسداران تمام شود اجتناب کنید. چنین است ماحصل و چکیدة سخن نمایندة پولی‌‌ـ‌بانکی دولت ایران در مؤثرترین و حساس‌ترین شورای سیاستگذاری در حوزة سیاست خارجی آمریکا.

          از خود سؤال کنیم سخن عالی‌ترین مقام پولی‌ـ‌بانکی دولت ایران چه تبعات و پیامی برای رجال سیاسی و رسانه‌ای آمریکا و اروپا دارد؟ اگر تردیدی نسبت به آنچه خوانده‌اید وجود دارد و اگر تبعات و پیامدهای سهمگین این‌گونه پاسخ کاملاً روشن نیست، پرسش و پاسخ بعدی را هم ملاحظه کنید. سؤال می‌شود: «آیا فکر می‌کنید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فعالیت‌های تجاری آن باید به دلارهای آمریکایی دسترسی داشته باشند؟» و آقای ولی‌الله سیف بدون تاکید بر اینکه سپاه پاسداران، به عنوان یکی از نهادهای بزرگ و مهم ایران، یک نهاد رسمی حکومتی است و همچون سایر نهادها می‌تواند و باید از همه امکانات مالی و بانکی و غیره بهرهمند شود موضع مطلوب رژیم آمریکا را می‌پذیرد و مفعولانه چنین پاسخ می‌دهد: «این بانک‌ها موظف هستند خدماتی را در اختیار شرکای خارجی خود بگذارند و این تضمین را فراهم کنند که ... . و شما می‌دانید که شما همچنین باید مشتری مشتریان خود را بشناسید به طوری که می‌توانید پوشش کاملی از بانکی داشته باشید که آن خدمات را فراهم می‌کند.»

          ــ آیا پیامد و پیام پاسخ رئیس کل بانک مرکزی غیر از این است که: شما نمی‌خواهید سپاه پاسداران دسترسی به ارز و دلار داشته باشد، مشکلی نیست. شما می‌توانید مشتری مشتریان خود را هم بشناسید و بانک‌های ایرانی ملزم هستند که این اطلاعات را در اختیار شما قرار دهند تا شما اطمینان پیدا کنید که سپاه پاسداران به ارز و دلار دسترسی پیدا نمی‌کند؟ آیا غیر از این می‌گوید که مشکل شما دسترسی سپاه پاسداران به ارز دلار است، نگران نباشید دولت ایران فکر آنجا را هم کرده، سازوکاری در نظام بانکی خود به وجود آورده که شما می‌توانید از بهره‌مندشدن سپاه ممانعت کنید؟

          ــ آیا آمریکایی‌ها از این سخن برداشت  نمی‌کنند که دولت ایران در مجموع از حذف سپاه پاسداران از این معاملات و دسترسی به ارز دلار خرسند است؟ و یا اگر خرسند هم نیست دست کم مخالفت و ممانعتی هم ابراز نمی‌کند و ظاهراً برایش بی‌تفاوت است؟

          ــ امکان دارد به ذهن کسی خطور کند که اما این قبیل اظهاراتِ کاملاً متعارض با وحدت و یکپارچگی حاکمیت و اقتدار ملی، عمدتاً و شاید هم تماماً برای فریب رژیم جنایتکار و غارتگر آمریکاست و واقع امر غیر از این است. به نظر بنده، در اینجا این مهم نیست که واقع امر چگونه است. حتی اگر فرض کنیم واقع امر درست برعکس است، مهم این است که این قبیل موضع‌گیری‌های علنی در جان و قلب و فکر رجال سیاسی چه تصویری از نفاق و ازهم‌گسیختگی درون حاکمیت ایران را ترسیم می‌کند و چه بذر امیدی در قلب رجال سیاسی نومیدشده از اضمحلال انقلاب می‌نشاند و امیدواران به اضمحلال انقلاب را چقدر پرانگیزه‌تر و پرتحرک‌تر می‌کند.  اگر کسی کمترین تردیدی در این ترسیم و بذرافکنی دارد خوب است به عوض اتکاء به رسانه‌های گل و بلبلی دربار زر و زور و تزویر، چند صباحی گزارش‌ها و تحلیل‌های اندیشکده‌های راهبردیِ امنیتی‌ـ‌سیاسی آمریکا و اسرائیل را رصدکرده به دقت بخواند.

          سوال بعدی که از رئیس پرسیده می‌شود این است: «هزینة برنامة هسته‌ای و هزینه برنامة موشکی، و به طور کلی هزینة نظامی برای ایران چقدر بوده است؟ اگر امکان دارد آنها را جزء به جزء بگویید. ایران هر ساله چقدر هزینه می‌کند؟»

          ــ از خود سؤال کنیم فضای گفتگوهای غیر رسمی و رسمیِ پیش از این سخنرانی و این پرسش و پاسخ‌ها چگونه بوده است که چنین سؤالی در آن امکان طرح می‌یابد؟ کمی عقب‌تر برویم: فضای روابط فیمابین رئیس کل بانک مرکزی و مسئولان آمریکایی‌ـ‌اروپایی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی در

واشنگتن چگونه بوده است که ...؟ کمی بیشتر عقب برویم: روابط آقای رئیس کل بانک مرکزی با نمایندگان ریز و درشت صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی در سفرهای متعدد خود به ایران از ابتدای دولت چگونه بوده است؟ قدری بیشتر زمینه‌های سیاست خارجی را بکاویم:  فضای روابط وزیر خارجه ایران با رجال سیاسی آمریکایی در محفل‌ها و دیدارهای غیر رسمی و در غیاب ارباب رسانه‌ها چگونه بوده است که اینک در جلسه پرسش و پاسخ در شورای روابط خارجی آمریکا از مقدار بودجه‌های جاری در امور بکلی سری حساس امنیتی‌ـ‌اطلاعاتیِ نظامی، موشکی، و هسته‌ای علناً و رسماً و صریحاً پرسش می‌شود؟ پرواضح است که آقای رئیس کل به این سؤال پاسخ نداده‌اند که اگر می‌دادند اولاً رسانه‌های حاضر در جلسه نه یک فیل که صد فیل هوا می‌کردند و ثانیاً فرزندان راستین انقلاب به فکر برگزاری مراسم ختم و ترحیم رسمی برای انقلاب می‌افتادند.

          ــ از خود سؤال کنیم چرا آمریکایی‌ها در این سی‌ و‌ اندی سال گذشته از انقلاب، هیچگاه به خود اجازه طرح چنین سؤالاتی را هم نمی‌دادند؟ و مگر در این دو سال‌ و اندی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد آمریکاییان در تعاملات و نشست و برخاست‌های پنهان و آشکار کثیر خود با مقامات دولت ایران از آنها چه دیده‌اند و چه شنیده‌اند که اینک علنی و رسمی بودجه‌های راهبردی امنیتی ما را به تفکیک جویا می‌شوند؟

          ــ در ادامة جلسه پرسش و پاسخ و با توجه به فضای ترسیم‌شده، از آقای رئیس کل بانک مرکزی سؤال می‌شود: «در دورة تحریم‌های فشرده، واضح بود که برخی از کشورها به ایران کمک می‌کردند تا ادامه دهد. آیا چین بیشترین کمک را می‌کرد، و یا کشورهای دیگری هم بودند که بازیگران مهمی بودند، از قبیل روسیه؟» اینک اظهارات مدبرانه آقای ولی‌الله سیف را ملاحظه و خود قضاوت کنید این دولت انقلاب را به کجا منتهی می‌کند: «خوب، ایران روابط اقتصادی زیادی با کشورهای دیگر داشته است و کشورهایی بودند که روابط اقتصادی مثبتی با ایران داشتند. آنها کار با ایران را ادامه دادند. چین یکی از آنها بود. روسیه یکی از آنها بود.»

          ــ ملت ایران! آری! تردید نکن! این سخنان رسمیِ علنیِ بالاترین مرجع پولی‌ـ‌بانکی دولت تدبیر است نه اظهارات مبتنی بر حدس و گمان یکی از مأموران بسیار دون‌پایة آژانس امنیت ملی آمریکا و یا آژانس مرکزی اطلاعات(سیا) آمریکا، و یا یکی از خبرچینان مزدور خائن ایرانی و تبعات و پیامدهای این قبیل همراهی و خوش‌خدمتی به راسخ‌ترین و قدرتمندترین دشمن انقلاب اسلامی؟ عدم اعتماد چین و روسیه و سایر کشورها در تنگناها و گلوگاه‌های آتی‌مان. آری! تمام کشورهای دیگر ناظر بر این خوش‌رقصی‌ها و افشای اطلاعات بسیار حساس راهبردی، درس عبرت‌های تلخی می‌گیرند: عبرت می‌گیرند که به هفده رکعت مرگ بر آمریکا در شبانه‌روز ایرانیان، به فریادهای مرگ بر آمریکای ملت ایران در 22 بهمن هر سال، به فریادهای مرگ بر آمریکای هر ساله ملت ایران در روز قدس، و در 13 آبان هر سال هیچ هیچ توجه و اعتنایی نکنند و به عوض رکوع و سجود مقامات ایرانی در مقابل کدخدای مودّب و هوشمند جهان را با چشم باز ببینند.

          اینک اگر کسی فکر کند که رفع و رجوع‌ها، ماله‌کشی‌های اعتمادساز و خوش‌خدمتی‌های آقای رئیس کل به موارد فوق محدود می‌شود در قضاوت خود شتاب ورزیده است:

          ــ از رئیس کل سؤال می‌شود: «یکی از چیزهایی که ما در پوشش خبری ایران زیاد می‌بینیم گزارش‌ها و نطق‌هایی است که در آنها ارجاع زیادی به اقتصاد مقاومتی می‌شود (همان تفکرِ مقاومت در قبال تعامل با اقتصاد جهانی) ـــ به اضافة نقشی که سپاه پاسداران ایفاء می‌کند. شما چگونه آن را با تفکر ایجاد بازار آزاد، همان ادغام اقتصاد ایران با بقیة جهان سازگار می‌کنید؟» و پاسخ: «هنگامی که ما از اقتصاد انعطاف‌پذیر صحبت می‌کنیم، مقصودمان ایجاد حس ثبات در اقتصاد است، و تدارک زمینه برای رشدی پویا، و ... . چنین است تعریف ما از اقتصاد انعطاف‌پذیر. بنابراین ما برای ایجاد اشتغال برای مقاصد سازنده و برای تشویق صادرات به منابع داخلی تکیه می‌کنیم، و به هیچوجه هیچکس این تفسیر را ندارد که این اقتصاد با فعالیت‌های سپاه پاسداران یا انواع دیگر فعالیت‌ها ربطی دارد.»

          ــ ماحصل کلام: 1. از اقتصاد مقاومتی که امروزه یکی از انگشت‌شمار سیاست‌های بسیار راهبردی جمهوری اسلامی است و به حسب ادعا از بالا تا پایینِ دولت بسیج شده‌اند تا آن را تحقق بخشند، در اظهارات صریح آقای رئیس کلِ عضو عالی‌مقام همان دولت، می‌شود اقتصاد انعطاف‌پذیر. 2. آن اقتصاد ربطی به فعالیت‌های سپاه پاسداران ندارد!

          ــ اینک در پایان این پرسش و پاسخ‌ها خود را جای آمریکایی‌های حاضر در جلسه بگذارید و از خود بپرسید: چه احساسی و تلقی‌ای از ربط و نسبت دولت راستگویان و مدبران با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پیدا می‌کنم؟

          ــ آمریکاییان حاضر در جلسه به کنار. آیا اینک سؤالات ذیل در وجود شما ایرانیان وطن‌دوست جوانه نمی‌زند:

آیا به راستی دولت ایران احساس همدلی و همگامی با سپاه پاسداران دارد؟
آیا دولت ایران در قبال سپاه پاسداران روی‌هم‌رفته مواضعی بسیار نزدیک به مواضع آمریکا ندارد؟
آیا به نظر نمی‌رسد که سپاه پاسداران اینک نهادی مزاحم و دردسرآفرین برای سیاست‌های راهبردی دولت است؟
و مگر سیاست‌های راهبردی دولت چیستند که به نظر می‌رسد سپاه پاسداران مزاحم و دردسرآفرین است؟
اگر چه سپاه پاسداران نهادی جدابافته از سایر نهادها نیست و احتمالاً دچار برخی از ابتلائات و آفات سایر نهادهای حکومتی است و بنابراین همچون تمام نهادها نیازمند نظارت سایر نهادهای ذیربط قانونی است، لیکن این نهاد کارنامة بسیار درخشانی از فداکاری‌ها و ایثارهای کم‌نظیر در پروندة گذشته و حال خود دارد. با این وصف، آیا این سیاست دولت در

جداسازی حساب و کتاب سپاه پاسداران از خود، آن هم در این شرایط بسیار حساس خاورمیانه که سپاه پاسداران جایگاه مردمی و در عین‌ حال قدرتمندی را برای انقلاب اسلامی احراز کرده، به نفع آمریکایی‌ها نیست؟ (چند ماه پیش وزیر دفاع اسرائیل، موشه یعلون، در افکارستان سابان اظهار می‌کند: "ایران به واقع ابرقدرتی اصیل است." به نقل از سوزان ملونی، معاون مدیریت برنامة سیاست خارجی در اندیشکدة بروکینگز، 4 دسامبر، 2015: ص 2).

          ــ ملت ایران! مسئولان نظام! بدانید سیاست خارجی دولت یازدهم که راهبردی‌ترین کلید حل تمام معضلات و مسائل کشور محسوب می‌شود، انقلاب ما و فرهنگ ما و امنیت ما و اقتصاد ما و صنعت و کشاورزی ما را تدریجاً به کجا و به چه وضعی بازمی‌گرداند!

          ــ من کان یرید العزه فللّه العزه جمیعاً الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه، و الذین یمکرون سیئات لهم عذاب شدید، و مکر اولئک هو یبور(سورة مبارکة فاطر، 10).

                                                                                                "ای دنیا! اف بر دوستی تو!"