صراط: ورزش سه نوشت: برانکو ایوانکوویچ جزییاتی از پیروزی مقابل بحرین را برای اولینبار به زبان میآورد. تیم فوتبال ایران برای صعود زودهنگام به جام جهانی به این پیروزی احتیاج داشت و آن را با قدرت به دست آورد. بردی که برانکو از آن به عنوان آخرین روز خیلی خوب فوتبالیاش در ایران به عنوان سرمربی تیم ملی یاد میکند:
* معنی جشن گرفتن هیچ وقت تغییر نمیکند. من همانطور این برد را جشن گرفتم که سومی جام جهانی را اما خب، این صعود برای من طعم دیگری داشت و برایم قابل لمستر بود و بیشتر دوستش داشتم چون سرمربی این تیم بودم. 4 سال پیش ما با وجود شایستگی زیاد از صعود به جام جهانی محروم ماندیم و من به عنوان سرمربی تیم بزرگ ایران بعد از 8 سال تیم را به جام جهانی بردم. در آن روز احساس عجیب و فوقالعادهای داشتم و هرگز یادم نمیرود که چقدر از این برد لذت بردیم.
* این صعود مربوط به 11 سال قبل است و طبعا من خیلی از جزییات را به یاد ندارم اما وقتی محمد نصرتی ضربه کرنر را به گل تبدیل کرد مطمئن بودم که به جام جهانی رفتهایم. من آدم برونگرایی نیستم و سعی میکنم احساساتم را کنترل کنم، در آن لحظه مثل آتشفشان بودم اما چون تیمم به تمرکز احتیاج داشت در شادی زیادهروی نکردم. در حالی که حقم بود آن گل را هرجور که دوست دارم جشن بگیرم. ما سالها روی ضربات ایستگاهی تمرین کرده بودیم و در این زمینه در آسیا بیرقیب بودیم.
* تیم 2006 چهرههای فوقالعادهای داشت که هریک از آنها جزو شاگردهای زندگی ورزشی من هستند. علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، جواد نکونام، وحید هاشمیان، یحیی گل محمدی، فریدون زندی، حسین کعبی، محمد نصرتی، رحمان رضایی، ابراهیم میرزاپور، ستار زارع و ... بچههایی که قطعا در آینده فوتبال ایران نقش زیادی ایفا خواهند کرد. از این جمع دایی و گل محمدی کار مربیگری میکنند و در کارشان فوقالعادهاند. من فکر میکنم هاشمیان، مهدویکیا و نکونام هم به زودی به جمع مربیها اضافه بشوند. مطمئن باشید حتی اگر رقیب من باشند برایشان آرزوی موفقیت دارم.
* این نسل لحظات بزرگی را برای ملت ایران خلق کرده است و شایستگی زیادی از خود نشان داده است. ما میتوانستیم در جام جهانی هم بدرخشیم اما شرایط مطابق میل ما پیش نرفت. ما در درون تیم به دلیل مصدومیتها مشکلاتی داشتیم و در بیرون تیم هم اتفاقات زیادی علیه تیم ملی رخ داد که اگر این عوامل نبود، ما به دور دوم جام جهانی صعود میکردیم. بچههای تیم ملی ایران در آن دوره ستارههای واقعی و ارزشمندی بودند که همیشه یادآوری کار کردن با آنها برایم جذاب است.
* همیشه در این سالها در مورد اختلاف بین دایی و کریمی از من سوال شده و پاسخ من همیشه این بوده که نمیتوانم بعضی از رازها را افشا کنم، فقط طبیعی است که بعضی از آدمهای شاخص به دلیل اینکه در چارچوبها قرار نمیگیرند، نمیتوانند آنطور که ما دوست داریم رفتار کنند. دایی و کریمی قطعا اگر با هم دوستتر بودند برای تیم ملی هم بهتر بود. اما من فکر نمیکنم که اختلافهای آنها هرگز به زمین فوتبال کشیده باشد چون هر دوی آنها متعصب و فوقالعاده کار میکردند و به پیراهن تیم ملی عشق میورزیدند. ما همیشه باید بابت اینکه این دو ستاره بزرگ در فوتبال ایران وجود داشتهاند، خدا را شکر کنیم اگرچه همیشه کاستیهایی هست.
* بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی بود که همه چیز آسان به نظر آمد اما پیشروی آن تیم در مسابقات مقدماتی جام جهانی فوقالعاده بود. ما از بازی بحرین آغاز کردیم و بعد ژاپن را بردیم و بعد در پیونگ یانگ از پس کره شمالی برآمدیم و بعد هم دو برد مقابل کره شمالی در تهران صعود ما را قطعی کرد اما نمیدانم چرا بعد از این برنامهریزی ما برای جام جهانی تحت تاثیر تردیدها قرار گرفت. ما واقعا میتوانستیم با شرایط بهتر یک تیم تاریخی در ادوار مسابقات جام جهانی باشیم. اما خب، آن وقتها روی تیم ملی و سرمربی که خود من بودم نظر دیگری وجود داشت.
* بعد از سالها که به ایران برگشتم توانستم ثابت کنم که فلسفه مربیگری من دفاعی نیست. بروید بازی بحرین را نگاه کنید و ببینید ما چقدر حمله روی دروازه این تیم داشتهایم. آن روزها من فکر میکردم چرا هیچ کس در ایران نمیخواهد باور کند که برانکو یک مربی عاشق حمله و گلزنی است. به نظر من کمی دیر همه به این نتیجه رسیدند که من به چیزی جز بازی زیبا علاقه ندارم.
* در آخر حرفهایم برای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم. ایران باید همیشه در جام جهانی باشد بخصوص با این تیم با استعداد که حس خوبی در مردم ایجاد کرده است.
* معنی جشن گرفتن هیچ وقت تغییر نمیکند. من همانطور این برد را جشن گرفتم که سومی جام جهانی را اما خب، این صعود برای من طعم دیگری داشت و برایم قابل لمستر بود و بیشتر دوستش داشتم چون سرمربی این تیم بودم. 4 سال پیش ما با وجود شایستگی زیاد از صعود به جام جهانی محروم ماندیم و من به عنوان سرمربی تیم بزرگ ایران بعد از 8 سال تیم را به جام جهانی بردم. در آن روز احساس عجیب و فوقالعادهای داشتم و هرگز یادم نمیرود که چقدر از این برد لذت بردیم.
* این صعود مربوط به 11 سال قبل است و طبعا من خیلی از جزییات را به یاد ندارم اما وقتی محمد نصرتی ضربه کرنر را به گل تبدیل کرد مطمئن بودم که به جام جهانی رفتهایم. من آدم برونگرایی نیستم و سعی میکنم احساساتم را کنترل کنم، در آن لحظه مثل آتشفشان بودم اما چون تیمم به تمرکز احتیاج داشت در شادی زیادهروی نکردم. در حالی که حقم بود آن گل را هرجور که دوست دارم جشن بگیرم. ما سالها روی ضربات ایستگاهی تمرین کرده بودیم و در این زمینه در آسیا بیرقیب بودیم.
* تیم 2006 چهرههای فوقالعادهای داشت که هریک از آنها جزو شاگردهای زندگی ورزشی من هستند. علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، جواد نکونام، وحید هاشمیان، یحیی گل محمدی، فریدون زندی، حسین کعبی، محمد نصرتی، رحمان رضایی، ابراهیم میرزاپور، ستار زارع و ... بچههایی که قطعا در آینده فوتبال ایران نقش زیادی ایفا خواهند کرد. از این جمع دایی و گل محمدی کار مربیگری میکنند و در کارشان فوقالعادهاند. من فکر میکنم هاشمیان، مهدویکیا و نکونام هم به زودی به جمع مربیها اضافه بشوند. مطمئن باشید حتی اگر رقیب من باشند برایشان آرزوی موفقیت دارم.
* این نسل لحظات بزرگی را برای ملت ایران خلق کرده است و شایستگی زیادی از خود نشان داده است. ما میتوانستیم در جام جهانی هم بدرخشیم اما شرایط مطابق میل ما پیش نرفت. ما در درون تیم به دلیل مصدومیتها مشکلاتی داشتیم و در بیرون تیم هم اتفاقات زیادی علیه تیم ملی رخ داد که اگر این عوامل نبود، ما به دور دوم جام جهانی صعود میکردیم. بچههای تیم ملی ایران در آن دوره ستارههای واقعی و ارزشمندی بودند که همیشه یادآوری کار کردن با آنها برایم جذاب است.
* همیشه در این سالها در مورد اختلاف بین دایی و کریمی از من سوال شده و پاسخ من همیشه این بوده که نمیتوانم بعضی از رازها را افشا کنم، فقط طبیعی است که بعضی از آدمهای شاخص به دلیل اینکه در چارچوبها قرار نمیگیرند، نمیتوانند آنطور که ما دوست داریم رفتار کنند. دایی و کریمی قطعا اگر با هم دوستتر بودند برای تیم ملی هم بهتر بود. اما من فکر نمیکنم که اختلافهای آنها هرگز به زمین فوتبال کشیده باشد چون هر دوی آنها متعصب و فوقالعاده کار میکردند و به پیراهن تیم ملی عشق میورزیدند. ما همیشه باید بابت اینکه این دو ستاره بزرگ در فوتبال ایران وجود داشتهاند، خدا را شکر کنیم اگرچه همیشه کاستیهایی هست.
* بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی بود که همه چیز آسان به نظر آمد اما پیشروی آن تیم در مسابقات مقدماتی جام جهانی فوقالعاده بود. ما از بازی بحرین آغاز کردیم و بعد ژاپن را بردیم و بعد در پیونگ یانگ از پس کره شمالی برآمدیم و بعد هم دو برد مقابل کره شمالی در تهران صعود ما را قطعی کرد اما نمیدانم چرا بعد از این برنامهریزی ما برای جام جهانی تحت تاثیر تردیدها قرار گرفت. ما واقعا میتوانستیم با شرایط بهتر یک تیم تاریخی در ادوار مسابقات جام جهانی باشیم. اما خب، آن وقتها روی تیم ملی و سرمربی که خود من بودم نظر دیگری وجود داشت.
* بعد از سالها که به ایران برگشتم توانستم ثابت کنم که فلسفه مربیگری من دفاعی نیست. بروید بازی بحرین را نگاه کنید و ببینید ما چقدر حمله روی دروازه این تیم داشتهایم. آن روزها من فکر میکردم چرا هیچ کس در ایران نمیخواهد باور کند که برانکو یک مربی عاشق حمله و گلزنی است. به نظر من کمی دیر همه به این نتیجه رسیدند که من به چیزی جز بازی زیبا علاقه ندارم.
* در آخر حرفهایم برای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم. ایران باید همیشه در جام جهانی باشد بخصوص با این تیم با استعداد که حس خوبی در مردم ایجاد کرده است.