صراط: پرونده مرد جوانی که به جرم قتل برادرش محکوم به اعدام شده بود برای اجرای حکم به دایره اجرای احکام فرستاده شد ولی مادر خانواده در مراسم اعدام فرزندش حاضر نشد و به این ترتیب حکم مرگ این جوان بلاتکلیف ماند تا اینکه قضات دادگاه این بار او را تنها از جنبه عمومی جرم محاکمه کردند.
به گزارش ایران و براساس اوراق پرونده، 21 فروردین سال 84 مأموران پلیس در جریان یک جنایت خانوادگی قرار گرفتند و پی بردند مرد جوانی به نام «علی» با ضربات چاقو برادرش «حسین» را از پا درآورده است.
از آنجا که متهم به قتل در صحنه جنایت حضور داشت از سوی مأموران بازداشت شد و به قتل برادر کوچکش اعتراف کرد.
محاکمه علی در شعبه 74 دادگاه کیفری به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و چهار مستشار این دادگاه آغاز شد و مادر قربانی برای پسرش تقاضای قصاص کرد. دادگاه نیز حکم قصاص علی را صادر و دیوانعالی کشور نیز این حکم را تأیید کرد تا اینکه پرونده برای اجرای حکم مجازات اعدام در اختیار شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت اما مادر حاضر نشد در مراسم قصاص پسرش شرکت کند و در نتیجه حکم اجرا نشد.
سرانجام جوان محکوم پس از 11 سال زندان صبح دیروز از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری فراخوانده شد تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
علی به قضات عالیرتبه گفت: چند سالی بود که با برادرم حسین اختلاف داشتم. او مشکل روحی و روانی داشت و دارو مصرف نمیکرد. بنابراین مادرم مجبور بود از حسین مراقبت کند در حالی که همواره با آزارهای او روبهرو بود.
به خاطر آزارهایی که حسین به افراد خانواده وارد میآورد همه مستأصل شده بودند که با این بیمار روانی چه کنند تا اینکه روز حادثه به خانه مادرم رفتم و بین من و حسین مشاجره لفظی بالا گرفت. من هم در اتاق را بستم و با کارد میوهخوری به جان برادرم افتادم و وقتی به خود آمدم دیدم او را کشتهام!
اکنون بشدت پشیمان هستم و بارها از مادرم تقاضای عفو و بخشش کردهام ولی مادرم میگوید اعدامم نمیکند و باید پشت میلههای زندان بپوسی!
باور کنید این 11 سال حسابی تنبیه شدهام و بشدت پشیمانم.
در پایان جلسه محاکمه سه قاضی جنایی با هم وارد شور شده و علی را از جنبه عمومی جرم با محاسبه ایام بازداشتی به 10 سال زندان محکوم کردند.
طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی نیز برای آزادی وی قرار تأمین 300 میلیون تومانی صادر شد اما ازآنجا که او کسی را ندارد تا برایش وثیقه بگذارد با وجود تحمل 11 سال زندان (یک سال بیشتر از آنچه که دادگاه برایش در نظر گرفته) دوباره به زندان بازگردانده شد تا کسی برای تأمین قرارش اعلام آمادگی کند.
به گزارش ایران و براساس اوراق پرونده، 21 فروردین سال 84 مأموران پلیس در جریان یک جنایت خانوادگی قرار گرفتند و پی بردند مرد جوانی به نام «علی» با ضربات چاقو برادرش «حسین» را از پا درآورده است.
از آنجا که متهم به قتل در صحنه جنایت حضور داشت از سوی مأموران بازداشت شد و به قتل برادر کوچکش اعتراف کرد.
محاکمه علی در شعبه 74 دادگاه کیفری به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و چهار مستشار این دادگاه آغاز شد و مادر قربانی برای پسرش تقاضای قصاص کرد. دادگاه نیز حکم قصاص علی را صادر و دیوانعالی کشور نیز این حکم را تأیید کرد تا اینکه پرونده برای اجرای حکم مجازات اعدام در اختیار شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت اما مادر حاضر نشد در مراسم قصاص پسرش شرکت کند و در نتیجه حکم اجرا نشد.
سرانجام جوان محکوم پس از 11 سال زندان صبح دیروز از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری فراخوانده شد تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
علی به قضات عالیرتبه گفت: چند سالی بود که با برادرم حسین اختلاف داشتم. او مشکل روحی و روانی داشت و دارو مصرف نمیکرد. بنابراین مادرم مجبور بود از حسین مراقبت کند در حالی که همواره با آزارهای او روبهرو بود.
به خاطر آزارهایی که حسین به افراد خانواده وارد میآورد همه مستأصل شده بودند که با این بیمار روانی چه کنند تا اینکه روز حادثه به خانه مادرم رفتم و بین من و حسین مشاجره لفظی بالا گرفت. من هم در اتاق را بستم و با کارد میوهخوری به جان برادرم افتادم و وقتی به خود آمدم دیدم او را کشتهام!
اکنون بشدت پشیمان هستم و بارها از مادرم تقاضای عفو و بخشش کردهام ولی مادرم میگوید اعدامم نمیکند و باید پشت میلههای زندان بپوسی!
باور کنید این 11 سال حسابی تنبیه شدهام و بشدت پشیمانم.
در پایان جلسه محاکمه سه قاضی جنایی با هم وارد شور شده و علی را از جنبه عمومی جرم با محاسبه ایام بازداشتی به 10 سال زندان محکوم کردند.
طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی نیز برای آزادی وی قرار تأمین 300 میلیون تومانی صادر شد اما ازآنجا که او کسی را ندارد تا برایش وثیقه بگذارد با وجود تحمل 11 سال زندان (یک سال بیشتر از آنچه که دادگاه برایش در نظر گرفته) دوباره به زندان بازگردانده شد تا کسی برای تأمین قرارش اعلام آمادگی کند.