ماه مبارک امسال فقط دو سریال داشتیم یکی «برادر» و دیگری «پادری». جنسشان اصلا شبیه بهم نبود و شاید ربطی به رمضان نداشتند. یادش بخیر سریالهایی که قصه ماورایی و از این جور داستانها داشتند و چه جماعتی را هم پای تلویزیون جمع میکردند!
اما در این شبها برخی اگر میرسیدند سریال دراموار جواد افشار و عدهای هم دستپخت طنز محمدحسین لطیفی را میدیدند و خب شاید بعضی هم هردوتا را و شاید هیچکدام! ولی یک چیزی این وسط خیلی واضح بود؛ اینکه به هرعلتی امسال این سریالها خیلی صدا نکردند. قضاوت شخصی نکنیم ولی اگر سری به فضاهای مجازی و نظرات مردم بیندازیم راحت میشود این ادعا را نقض کرد و شاید هم تأیید.
سراغ بازیگرانی رفتیم که سالیانی توی اینجور سریالها؛ همین تولیدات نمایشی مناسبتی حضور ثابتی داشته و همچنان فرصتی بهشان برسد بازهم دارند. اینها نیز عمدتا گلایه دارند و خیلی کارها را نمیپسندند. علتش را نمیگویند و شاید برای فرار از ماجرا یک جمله دارند و اینکه «امسال سریالها را ندیدهایم»!
برخی از هنرمندان در گفتگو با «فردا» پای گپ کوتاهی نشستند. مثل پروانه معصومی که اعلام میکند حتی پیشنهاد بازی در «برادر» را داشته اما رد کرده و برخی مثل محمود عزیزی که این دو را چندان ندیده اما از قول یکی از بازیگران تأکید دارد که برخی از این نقشها کپیکاری از نقشهای فلان بازیگر در فلان فیلم است متأسفانه. برویم سمت همین چند اظهارنظر که قضیه از چه قرار است.
جای قصههای ماورایی-معنوی خالیست
رضا توکلی، بازیگر «برادر» که نقش خاص صابر کوچکیِ را دارد با آن گریم تلخ و جدی، از سریال راضیست. میگوید: «من شخصا از حضور در این مجموعه خوشحالم چون تیم خوبی را نیز جمع کرده. باید دست مریزاد به اینان گفت نه بخاطر اینکه خودم در آن بازی کردهام بالاخره برای مردم ساخته شده و جواب نیز گرفته است.»
توکلی یادی از سریالهای ماورایی سالیان قدیم میکند: «به نظرم جای آن تولیدات روی آنتن ماه مبارک خالیست. هنوز هم مردم مرا با آن نقشها میشناسند. تا به الان نیز چندبار کارهایم بازپخش شده و همچنان مخاطب استقبال میکند. مردم به ما اظهارلطف دارند گرچه شخصا نقشهایی را بازی میکنم که برای مردم باشد و به اعتقاداتم ضربه نزند.»
جدای از اظهارنظر رضا توکلی و نقدهای مثبتی که به سریال شبکه دو میکنند اما این نکته را فراموش نکنیم که یکی از نقدهای جدی به «برادر» در مورد استفاده پررنگ از اسپانسر خاص و البته حضور دستهجمعی مجموعه «کیمیا» در سریال شبهای رمضان هست که اینها را شبیه کرده است.
وقت سرخاراندن نداریم که سریال تماشا کنیم
البته چهرههای همیشگی تولیدات مناسبتی را در این دوتا کمتر میبینیم. سراغ یکی از اینها میرویم که مهران رجبی باشد. خودش که میگوید هیچکدام را ندیده و مدعیست: «واقعا نرسیدم سریالهای امسال رمضان را ببینم. چون درگیر کار بودم و روزهای سخت و پرفشار کاری را داشتم.»
رجبی گرچه تأکید میکند و رد میشود اینکه «اینقدر درگیر فیلمبرداری بودیم آنهم در شهرستان که اگر فرصتی پیش میآمد یک ضرب لالا میکردیم! وقتی پس برای سریال دیدن برایمان نمیماند».
البته روی این نکته تأکید کنم آنهم بطور واقعی؛ اینکه عمدتا بازیگران ایرانی بازیهای خودشان را نه میبینند و نه دنبال میکنند. انگار فقط بازی میکنند و بعدش هم کار دیگر و دیگر ... ارزیابی ماجرا نیز برعهده دوستان است و منتقد. گرچه بعید است به حرفشان توجهی کنند.
سوژهاش مهم ولی خوب قصهپردازی نشده است
با یکی از بازیگران پیشکسوت همکلام میشویم که مشخص شد پیشنهاد نقشآفرینی در سریال «برادر» را نپذیرفته. پروانه معصومی خود میگوید برخی از قسمتهای مجموعه و البته «پادری» را دیده و نظرش در قیاس نسبت به سریال طنز شبکه یک مساعدتر است اما نه به این راحتی.
معصومی به خبرنگار ما میگوید: «بازی در سریال "برادر" به خود من ارائه شد. اما نتوانستم با داستانش کنار بیایم بنابراین نقش را نپذیرفتم.» این بازیگر قدیمی البته سوژه مجموعه را مهم میداند: «قطعا از مسأله مهمی در جامعه صحبت میکند مثل جریان برنجهای وارداتی. اما در پرداخت داستان، اصلا خوب کار نکرده است».
این بازیگر گریزی نیز به مجموعه «پادری» میزند و میگوید: «این سریال، بازیگران خوبی را دورهم جمع کرده و طنازیهایی نیز دارند ولی قصهاش اینقدرها کشش ندارد. با این حال شخصا کار محمدحسین لطیفی را بیشتر دیدهام.»
قهرمان کجا بود واقعا؟
همین مسأله یعنی داستانپردازی قصه و فیلمنامهها را از بازیگر دیگری پرسیدیم. محمود عزیزی میگوید که کارها را ندیده اما معتقد است که اطرافیان روی خوشی به آن نشان ندادهاند. ایراد را از قصهها میداند و معتقد است: «سریالهای ما در پرداخت قصه ضعیف هستند و از باورپذیری به دورند. برای همین میشود که در قهرمانپروری به دردسر میافتیم»
او با اشاره به اینکه در مجموعههای نمایشی یا یکسری نقشهای تکراری مواجهایم، توضیح میدهد: «البته فیلمساز تکلیفش با خودش مشخص نیست و با بازنویسی چندینباره متن نویسنده، علنا درکارش دخالت میکند درحالیکه کارش این نیست. به قول یکی از دوستان معروف بازیگر، این سریالها فقط نقشهای قبلا کار شده او را دوباره روی آنتن تکرار میکنند.»
عزیزی در عین حال تأکید میکند: «هنرمند بخاطر مشکلات معیشتی مجبور است هرچیزی را بنویسد. همین میشود که انگار دارد تجارت میکند تا به زندگیاش سرو سامانی بدهد. سریال ساختن ما نیز مثل کارخانه پفکسازی میماند»
مگر چیزی به اسم سریال رمضان داشتیم؟
عبدالرضا اکبری هم شخص دیگریست که از او پیگیر مجموعههای رمضانی امسال میشویم. او در گفتگویی با فردانیوز این چنین به سریالها کنایه میزند: «قبلا که سریال خوبی پخش میشد، مردم زیاد دربارهشان صحبت میکردند و دربین جامعه صدایش شنیده میشد. درواقع چیزی به اسم سریال بود که قصه و هنرپیشه و فیلمساز داشت. اما من که امسال چیزی از این سر و صداها نمیشنوم!»
این بازیگر ادامه میدهد: «اگر هم سریالی در رمضان داشتهایم اما انگار تأثیر نداشتهاند. کارکترها تکرار و دستمالی شده را دوباره روی آنتن میبینیم. مگر در ماه رمضان امسال، مجموعهای هم روی آنتن داریم واقعا؟ پس لابد نیست که مردم و بقیه از آن صحبت نمیکنند.»
این را هم بگوئیم و قضیه را فیصله بدهیم! خیلیها از هنرمندان بیکارند و برخی انگار زیادی پرکار و البته خودشان را دائم تکرار میکنند. نویسندههایی که مجبورند هر قصهای بنویسند و کارگردانیهایی که فقط میسازند. بدون اینکه خیلی در این بین به مخاطب فکر کنند که چه برایشان آماده کردهاند و اصلا باب میل و سلیقه آنان هست یا نه؟
سریالها ماه رمضان نیز با مخاطبان زیاد از حد معمولش، یک فرصت است که نباید اینها را دست کم گرفت و صرفا آنتن را پر کرد. کمی این مسائل، مشکلات و موقعیتهای سر بزنگاه را قاطی کنید شاید به راهحلهایی بهتری نیز رسیدید!