جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۰

چالش سطل آب سرد چه شد؟

در واقع کسانی که در این چالش شرکت کرده اند و به راه های مختلف با آن در ارتباط بوده اند، به طور کلی پول بیشتری را به خیریه ها بخشیده اند و از این جهت حتی می توان گفت که چنین چالشی تأثیر مثبت بر دیگر خیریه ها هم داشته است.
کد خبر : ۳۱۲۱۶۰
صراط: حدوداً سال پیش بود که ناگهان موج عظیمی از آب و یخ تمام جهان را ـ که شامل کشور ما هم می شود ـ در بر گرفت. چالش سطح آب سرد یا آب یخ (Ice bucket challenge) پدیده ای بود که به سرعت در تمام کشورها گسترش پیدا کرد و چیزی از آغاز آن نگذشته بود که این چالش توانست بر شبکه های اجتماعی سلطه پیدا کرده و به بحث روز دنیا تبدیل شود.

همه جا بحث از چالش آب سرد بود. البته این شروع توفانی با انتقادهای توفانی از سوی منتقدین همراه بود که می گفتند این جریان آخر و عاقبت خوشی نخواهد داشت! به هر حال همان طور که انتظار می رفت، به تدریج این موضوع هم از تب و تاب افتاد. شاید بالاخره مردم از شنیدن این بحث تکراری خسته شده بودند و دیگر نمی خواستند در مورد آن صحبت کنند. شاید هم طرفداران بازی پوکمون گو (Pokemon Go) همان هایی هستند که سال پیش مرتباً فکر و ذکرشان چالش آب سرد شده بود. البته جای امیدواری است که این ویروس به ایران سرایت نکند و بیش از این زامبی های مدرن در جامعه پرورش ندهیم! ولی چالش آب یخ واقعاً چه بود و چه تأثیری بر جای گذاشت؟

این چالش از کجا شروع شد؟


وقتی در مورد چالش سطل آب سرد صحبت می کنیم، در واقع داریم در مورد میلیون ها تن صحبت می کنیم که ویدیوهای خودشان را که زیر سطل آب و یخ (و البته گاه شن و خاک) خیس می شدند،  به اشتراک می گذاشتند؛ افرادی مشهور و تأثیرگذار زیادی هم در این میان بودند.

هدف اولیه این چالش مقابله با بیماری لو گهریگ (Lou Gehrig) بود. تخمین زده می شود که فقط بیش از 7 میلیون ویدیو توسط کاربران شبکه اجتماعی غول آسای فیسبوک در این مورد به اشتراک گذاشته شده باشد. از مشهورترین سلبریتی ها و افراد مشهوری که این چالش را اجرا کردند بیل گیتس، جاستین تیمبرلیک، لئوناردو دیکاپریو بودند که با این کار خود توجه رسانه ها و افراد زیادی را به این چالش جلب کردند و پس از آن ها افراد مشهور داخلی و خارجی زیادی به این چالش پیوستند. به این طریق بیماری ناشناخته لو گهریگ به یک باره در تمام جهان شناخته شد.
 
اما مخالفان چه می گفتند؟


این احساس خوشایند مقابله با بیماری و آشنایی مردم جامعه با آن برای برخی دیگر ناخوشایند بود. در واقع برخی معتقد بودند که این چالش یک نوع روش مبارزه زیر لحافی برای کسانی است که می خواهند بدون انجام هیچ کار خاصی، به خود بقبولانند که واقعاً کاری انجام داده اند. همچنین برخی از منتقدین می گفتند که این چالش مردم را به کمک مالی ترویج می کند، ولی کمک مالی که برخاسته از هیجانات احساسی است و کمتر کسی واقعاً به اینکه پولش کجا می رود و صرف چه می شود، توجه می کند.
 

بسیاری هم می گفتند که این بیماری که تنها 6000 تن در جهان را مبتلا کرده است و این همه تلاش و ایجاد انگیزه می توانست برای مقاصد بهتری مورد استفاده قرار گیرد. برخی دیگر از مخالفان هم هدر رفت آب را بهانه حمله به چالش آب سرد قرار دادند.
 
با این حال اگر یک عامل مشترک در میان معترضین وجود داشته باشد، آن اعتقاد به از بین بردن تمام ارزش واقعی چالش است، ولی این اعتراض ها و انتقادها واقعاً تا چه حد درست هستند؟

تأثیر واقعی چالش آب سرد چه بود؟


بد نیست بدانید که چالش آب سرد تا کنون توانسته تأثیر چشمگیری بر بهبود وضعیت بیماران مبتلا به A.L.S داشته باشد و نتیجه آن جمع شدن بیش از 220 میلیون دلار آن هم فقط در طول 8 هفته بوده است؛ پولی که 13 برابر تمام مبالغ جمع شده در سالیان گذشته بر روی هم است.

همچنین از هشیاری و آگاهی عمومی در مورد این بیماری هم نباید چشم پوشی کرد. بر اساس آمار گوگل، چالش سطل آب سرد، پنجمین عبارتی بود که در سال 2014 بیشترین جست و جو در موردش انجام گرفته بود و بیشترین پولی که از طریق تبلیغات و آگاهی رسانی چالش سطح آب یخ به دست آمد، صرف تحقیقات بیشتر در مورد این بیماری شد. انجمن A.L.S هم پس از آن بودجه سالانه تحقیقات خود را سه برابر کرد.
 
 
شاید برخی تصور کنند که این چالش باعث شده همه مبالغ اهدایی که اصولاً میان خیریه ها مختلف پخش می شده است، این بار به یک سمت سرازیر شود و کمپین های دیگر (مثلاً خیریه برای انواع سرطان) پول کمتری به دست آورده باشند. این تصور اشتباه است و آمارها چیز دیگری را نشان می دهند.

بر پایه آمارهای به دست آمده، این چالش به خیریه های دیگر هیچ صدمه ای وارد نکرده و مقدار کل مبلغ اهدایی به خیریه را در سال 2014 افزایش داده است. در واقع کسانی که در این چالش شرکت کرده اند و به راه های مختلف با آن در ارتباط بوده اند، به طور کلی پول بیشتری را به خیریه ها بخشیده اند و از این جهت حتی می توان گفت که چنین چالشی تأثیر مثبت بر دیگر خیریه ها هم داشته است.

بنابراین به نظر می رسد این بار استفاده از ابزارها و شبکه های اجتماعی (هشتگ ها، سلفی ها و لایک ها) واقعاً مفید واقع شده و به جای تأمین منابع شخصی، سود و یا سرگرمی، به نفع دیگران مورد استفاده قرار گرفته است.

تا پیش از این انتقاد های زیادی در مورد شبکه های اجتماعی مطرح می شد و بسیاری بر این باور بودند که شبکه های اجتماعی بیشتر از آن که برای ما مفید باشند، وقت ما را هدر می دهند. این در حالی بود که با شیوع چالش آب سرد ـ که از معدود مباحث داغی بود که جهانی شد و هدفی مثبت و خیر داشت ـ موج شدید انتقادات علیه آن به راه افتاد. شاید اساساً پرسش در مورد علت این همه انتقاد به کل اشتباه باشد! شاید در حقیقت کسی با جلوه گر بودن، خودنما و ظاهری بودن چالش آب سرد ـ که آمار خلاف آن را نشان می دهند ـ مشکلی ندارد. شاید حقیقت آن باشد که همه گیر شدن ناگهانی چالش آب سرد، عدم درک آن و ناتوانی در تکرار چنین موفقیت جهانی است که چنین التهابی را به وجود می آورد.
  
اکنون وضعیت مشابهی در مورد پوکمون گو، بازی اعتیادآور و فراگیر موبایلی در حال اتفاق افتادن است. باید دید پوکمون گو هم مانند تمام مباحث داغ روز به زودی کنار گذاشته خواهد شد، یا این که این بازی مانند چالش آب سرد بر دنیا حکمرانی خواهد کرد؟ اگر چنین شود می توان چنین برداشت کرد که برخی توانسته اند فرمول اسرارآمیز جهانی کردن یک موضوع (حتی به گمنامی A.L.S) را به دست آورند!
برچسب ها: چالش آب سرد صراط