صراط: آنچه را که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، می توانستند به عنوان برگ برنده ای به آن اشاره کنند، طرحی بود که با عنوان تحول نظام سلامت، چنان امیدی را به دل دردمندان تزریق کرد، که هر بیماری، به آن به شکل معجزه ای دست نیافتنی نگاه می کرد؛ همان زمان هایی که به گفته وزیر بهداشت، آرام آرام زایمان های کف خیابان جمع می شد و به بیمارستان های دولتی کشانده می شد. آن هم با فیلتر طرح تحول نظام سلامت قاضی زاده هاشمی با هزینه های به مراتب پایین تر و کیفیتِ ...؟!
به گزارش صراط، این طرح از پانزدهم اردیبهشت سال 1393 در بیمارستان های دولتی کشور به اجرا درآمد. طرحی که باید نارضایتی مردم را برمی چید و بخش های مختلف نظام سلامت را ترمیم می کرد. محافظت مالی مردم در قبال هزینه های سلامت، ارتقای کیفیت و افزایش دسترسی به خدمات درمانی آغاز شد. گرچه نام این طرح سنگینی باری را به دوش مسئولان بهداشت و درمان مردم تحمیل می کرد، اما اتفاقات بعدی باعث شد که این رنگ و لعاب ها، رنگ خود را ببازند و به وصله پینه هایی تبدیل شوند که گریزی از آن نباشد.
حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، صبح امروز در مصاحبهای گفت: واقعاً موقعی که ما آمدیم مردم کف زمین زایمان میکردند و شرایط بهداشتی و درمانی در برخی از بیمارستانهای بسیار بد بود و ما از دولت تشکر میکنیم که با بودجه و هزینههایی که در این حوزه انجام داد امروز میتوانیم سرمان را بلند کنیم.
اما اینجا لازم است گریزی بزنیم به اتفاقاتی که دامان این صحبت های پرزرق و برق را می گیرد و در نوع خود به سریالی تبدیل شده است که به واقع باید نامش را «در حاشیه» گذاشت.
نوزادی با پلک های بریده
به گزارش صراط نیوز، بیست و سوم تیرماه همین امسال بود که حادثه ای دلخراش از جمله همان حوادثی که در قالب سریال سهل انگاری پزشکان می گنجد، با تصاویر بریده شدن پلک نوزاد دست به دست چرخید. این بار به علت نامعلومی در حین عمل سزارین، تیغ جراحی پلک نوزاد در حال تولد را بریده بود. بر اساس خبرهای منتشرشده در فضای مجازی پس از این حادثه نوزاد بدون هیچگونه مسئولیتی به خانوادهاش تحویل داده شده است. خبرهای تایید نشده حاکی از این است که جراحان بیمارستان تخصصی چشمپزشکی فیض اصفهان، این بریدگی را حین عمل سزارین تشخیص داده و عمل جراحی بر روی این نوزاد انجام گرفته است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه در بیمارستانی در شهرستان نطنز، نوزاد خود را به دنیا آورد.
شکستگی بازوی نوزاد اصفهانی حین عمل زایمان
اتفاقی که در بیست و نهم تیرماه امسال رقم خورد. پدر نوزاد اصفهانی از شکسته شدن بازوی فرزندش حین عمل زایمان طبیعی خبر داد. پدر این نوزاد با اشاره به مشکلات پیش آمده برای فرزندش در حین عمل زایمان طبیعی می گوید: همسرم را برای معاینه به بیمارستان عیسی بن مریم بردیم که بعد از گرفتن دفترچه همسرم، به او گفته بودند که باید همین جا زایمان کنید. صبح روز بعد حین معاینه نوزاد برای ترخیص متوجه شدند که نوزاد نمیتواند دست چپش را حرکت دهد و برای بررسی این مسأله به ارتوپد بیمارستان مراجعه کردیم. دکتر ارتوپد برای تشخیص مشکل عکس تجویز کرد و نوزاد برای گرفتن عکس به بخش رادیولوژی منتقل شد، پس از آماده شدن عکس دکتر تشخیص داد که بازوی نوزاد شکسته است. هیچ یک از ماماها، پرستار و یا دکتر مسئولیت این اتفاق را قبول نمیکنند.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
جنازه نوزاد دو ماهه روی دست والدین
به گزارش صراط نیوز، اتفاقی دیگر که نام فاجعه را بر آن نهاده اند. «فرزندم را با لبخند تحویل بیمارستان دادم و جنازه اش را گرفتم. پدر و مادر جوانی، نوزاده دو ماهه خویش را در 20 تیر ماه به دلیل ورم بیضه به بیمارستان رازی سراوان منتقل می کنند. این نوزاد که محمد یوسف نام دارد، در تاریخ ۱۳ تیر، دچار ورم معده می شود. بعد از مراجعه به این بیمارستان، پزشکان مشکل او را فتق تشخیص می دهند. در ساعت ۸ شب پس از معاینه پزشک جراح، دستور بستری داده می شود. ساعت۳۰ :۸ تا ۱۱ هیچ کاری برای محمد یوسف انجام نمی شود. ساعت از یک بامداد گذشته است که پزشک متخصص بیهوشی به والدین اعلام می کند: «فرزند شما به علت نارسایی قلبی فوت کرده است!» عمل در حد یک فتق است. عملی کاملا سر پایی در حد عمل پولیپ روده عباس! در اینجا سوال به این صورت مطرح می شود: آیا پیش از عمل نباید تمامی آزمایشات لازمه صورت بگیرد؟ پرونده پزشکی وی در بیمارستان موجود نبوده است؟ آیا در این شرایط، متخصص قلب و اطفال نباید بر سر بالین نوزاد دو ماهه حاضر شوند؟ اگر مشکلی در این نوزاد وجود داشته است، نباید در پرونده وی قید می شد؟ این پرونده هم در دست رسیدگی قرار می گیرد و تا کنون پاسخی دریافت نشده است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
حیاتی نباتی
کمی سنش از محمد یوسف بالاتر است. امیر عباس نام دارد. نوزادی 5 ماهه در مشهد با مادری 23 ساله. زندگی ای را تجربه می کند که به آن «حیات نباتی» گفته می شود. مادر با تمام دردهایی که می کشد، راهی بیمارستان می شود. خانم «ماما» شیفت شب می آید و بعد از معاینات لازم می گوید: 90 درصد باید سزارین بشوی، اما برو منزل تا فردا دردهایت را بکش، بعد بیا! وقتی مادر می پرسد که وقتی تشخیص عمل سزارین را برای زایمانم داده اید، پس چرا باید درد بکشم، ماما می گوید: فکر کردی دکتر ساعت 12 شب بالای سر تو می آید؟ مادر امیر عباس، به منزل می رود و تا فردا صبح ساعت 6 صبح درد می کشد. راهی بیمارستان می شود. به گفته مادر امیر عباس، ماما هر چقدر با دکتر تماس می گیرد، دکتر پاسخگو نیست. حتی زمان مراجعه به بیمارستان بر سر بالین مادر امیر عباس حاضر نمی شود. این دردها تا عصر همان روز طول می کشد و در نهایت بعد از درد کشیدن ها، امیر عباس به دنیا می آید. نوزاد را بلافاصله به آی سی یو منتقل می کنند. اما اجازه ملاقات به مادر داده نمی شود. بعد از چند روز که مادر را برای دیدن امیر عباس می برند، با نوزادی روبرو می شود که به هیچ عملی، عکس العملی نشان نمی دهد و در خواب است و گاهی دست هایش تکان های شدید می خورد که به آن «تشنج» می گویند. شکایات والدین به جایی نمی رسد و مادر دوباره درخواست بررسی پرونده را می دهد که تا امروز پاسخی دریافت نشده است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
چند سناریو برای ذکر مصیبتی از جنس درمان و سلامت در اینجا کفایت می کند. بهداشتی که در شوهای گاه و بیگاه وزیری بلند قامت به نام قاضی زاده هاشمی، مستقر در ساختمان عریض و طویل شهرک قدس تهران رنگش را می بازد. هر جا که سخن از بیماری است، آقای وزیر که به آقای دوربین معروف است، با کت و شلوار اتوکشیده حاضر می شود و خود را در برابر لنز دوربین و فلاش های عکاسان با لبخندی تلویحی قرار می دهد. پرونده هایی که امتیازات منفی را پشت سر هم برایش رقم می زند. از همان پرونده هایی که در بازه زمانی خاص می آید و بسته می شود. خاک می خورد یا نمی خورد را نمی دانیم. اما یک سوال در اینجا مطرح است: با تمام مشکلاتی که در قالب گزارش های رنگ و وارنگ هر روز شنیده می شود، آیا زمان آن نرسیده است که آستینی بالا زده شده و به داد این فجایع رسید؟ فجایعی که با عناوین مختلف عنوان می شود: دوقلوها متولد شدند اما مادر جوان سوخت/جزئیات حادثه دلخراش در اتاق زایمان؛ مرگ تلخ پسرجوان آبادانی روی تخت عمل جراحی بینی و ... ! سوالی که در اینجا باید پاسخی برای آن پیدا شود وگرنه می رود تا به سونامی دردناکی در جامعه پزشکی تبدیل شود. مسئول رسیدگی به این وقایع کیست؟ وزیری که این روزها دستی بر آتش سیاست نهاده است و حالا ژست هایش را برای بودن یا نبودن در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری می گیرد یا پزشکانی که از ابتدای ورودشان به این حیطه، سوگند یاد کرده اند که از هیچ اقدامی فروگذار نکنند؟
به گزارش صراط، این طرح از پانزدهم اردیبهشت سال 1393 در بیمارستان های دولتی کشور به اجرا درآمد. طرحی که باید نارضایتی مردم را برمی چید و بخش های مختلف نظام سلامت را ترمیم می کرد. محافظت مالی مردم در قبال هزینه های سلامت، ارتقای کیفیت و افزایش دسترسی به خدمات درمانی آغاز شد. گرچه نام این طرح سنگینی باری را به دوش مسئولان بهداشت و درمان مردم تحمیل می کرد، اما اتفاقات بعدی باعث شد که این رنگ و لعاب ها، رنگ خود را ببازند و به وصله پینه هایی تبدیل شوند که گریزی از آن نباشد.
حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، صبح امروز در مصاحبهای گفت: واقعاً موقعی که ما آمدیم مردم کف زمین زایمان میکردند و شرایط بهداشتی و درمانی در برخی از بیمارستانهای بسیار بد بود و ما از دولت تشکر میکنیم که با بودجه و هزینههایی که در این حوزه انجام داد امروز میتوانیم سرمان را بلند کنیم.
اما اینجا لازم است گریزی بزنیم به اتفاقاتی که دامان این صحبت های پرزرق و برق را می گیرد و در نوع خود به سریالی تبدیل شده است که به واقع باید نامش را «در حاشیه» گذاشت.
نوزادی با پلک های بریده
به گزارش صراط نیوز، بیست و سوم تیرماه همین امسال بود که حادثه ای دلخراش از جمله همان حوادثی که در قالب سریال سهل انگاری پزشکان می گنجد، با تصاویر بریده شدن پلک نوزاد دست به دست چرخید. این بار به علت نامعلومی در حین عمل سزارین، تیغ جراحی پلک نوزاد در حال تولد را بریده بود. بر اساس خبرهای منتشرشده در فضای مجازی پس از این حادثه نوزاد بدون هیچگونه مسئولیتی به خانوادهاش تحویل داده شده است. خبرهای تایید نشده حاکی از این است که جراحان بیمارستان تخصصی چشمپزشکی فیض اصفهان، این بریدگی را حین عمل سزارین تشخیص داده و عمل جراحی بر روی این نوزاد انجام گرفته است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه در بیمارستانی در شهرستان نطنز، نوزاد خود را به دنیا آورد.
شکستگی بازوی نوزاد اصفهانی حین عمل زایمان
اتفاقی که در بیست و نهم تیرماه امسال رقم خورد. پدر نوزاد اصفهانی از شکسته شدن بازوی فرزندش حین عمل زایمان طبیعی خبر داد. پدر این نوزاد با اشاره به مشکلات پیش آمده برای فرزندش در حین عمل زایمان طبیعی می گوید: همسرم را برای معاینه به بیمارستان عیسی بن مریم بردیم که بعد از گرفتن دفترچه همسرم، به او گفته بودند که باید همین جا زایمان کنید. صبح روز بعد حین معاینه نوزاد برای ترخیص متوجه شدند که نوزاد نمیتواند دست چپش را حرکت دهد و برای بررسی این مسأله به ارتوپد بیمارستان مراجعه کردیم. دکتر ارتوپد برای تشخیص مشکل عکس تجویز کرد و نوزاد برای گرفتن عکس به بخش رادیولوژی منتقل شد، پس از آماده شدن عکس دکتر تشخیص داد که بازوی نوزاد شکسته است. هیچ یک از ماماها، پرستار و یا دکتر مسئولیت این اتفاق را قبول نمیکنند.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
جنازه نوزاد دو ماهه روی دست والدین
به گزارش صراط نیوز، اتفاقی دیگر که نام فاجعه را بر آن نهاده اند. «فرزندم را با لبخند تحویل بیمارستان دادم و جنازه اش را گرفتم. پدر و مادر جوانی، نوزاده دو ماهه خویش را در 20 تیر ماه به دلیل ورم بیضه به بیمارستان رازی سراوان منتقل می کنند. این نوزاد که محمد یوسف نام دارد، در تاریخ ۱۳ تیر، دچار ورم معده می شود. بعد از مراجعه به این بیمارستان، پزشکان مشکل او را فتق تشخیص می دهند. در ساعت ۸ شب پس از معاینه پزشک جراح، دستور بستری داده می شود. ساعت۳۰ :۸ تا ۱۱ هیچ کاری برای محمد یوسف انجام نمی شود. ساعت از یک بامداد گذشته است که پزشک متخصص بیهوشی به والدین اعلام می کند: «فرزند شما به علت نارسایی قلبی فوت کرده است!» عمل در حد یک فتق است. عملی کاملا سر پایی در حد عمل پولیپ روده عباس! در اینجا سوال به این صورت مطرح می شود: آیا پیش از عمل نباید تمامی آزمایشات لازمه صورت بگیرد؟ پرونده پزشکی وی در بیمارستان موجود نبوده است؟ آیا در این شرایط، متخصص قلب و اطفال نباید بر سر بالین نوزاد دو ماهه حاضر شوند؟ اگر مشکلی در این نوزاد وجود داشته است، نباید در پرونده وی قید می شد؟ این پرونده هم در دست رسیدگی قرار می گیرد و تا کنون پاسخی دریافت نشده است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
حیاتی نباتی
کمی سنش از محمد یوسف بالاتر است. امیر عباس نام دارد. نوزادی 5 ماهه در مشهد با مادری 23 ساله. زندگی ای را تجربه می کند که به آن «حیات نباتی» گفته می شود. مادر با تمام دردهایی که می کشد، راهی بیمارستان می شود. خانم «ماما» شیفت شب می آید و بعد از معاینات لازم می گوید: 90 درصد باید سزارین بشوی، اما برو منزل تا فردا دردهایت را بکش، بعد بیا! وقتی مادر می پرسد که وقتی تشخیص عمل سزارین را برای زایمانم داده اید، پس چرا باید درد بکشم، ماما می گوید: فکر کردی دکتر ساعت 12 شب بالای سر تو می آید؟ مادر امیر عباس، به منزل می رود و تا فردا صبح ساعت 6 صبح درد می کشد. راهی بیمارستان می شود. به گفته مادر امیر عباس، ماما هر چقدر با دکتر تماس می گیرد، دکتر پاسخگو نیست. حتی زمان مراجعه به بیمارستان بر سر بالین مادر امیر عباس حاضر نمی شود. این دردها تا عصر همان روز طول می کشد و در نهایت بعد از درد کشیدن ها، امیر عباس به دنیا می آید. نوزاد را بلافاصله به آی سی یو منتقل می کنند. اما اجازه ملاقات به مادر داده نمی شود. بعد از چند روز که مادر را برای دیدن امیر عباس می برند، با نوزادی روبرو می شود که به هیچ عملی، عکس العملی نشان نمی دهد و در خواب است و گاهی دست هایش تکان های شدید می خورد که به آن «تشنج» می گویند. شکایات والدین به جایی نمی رسد و مادر دوباره درخواست بررسی پرونده را می دهد که تا امروز پاسخی دریافت نشده است.
گفتنی است، این مادر، مادری بود که در کف خیابان زایمان نکرده بود بلکه ...
چند سناریو برای ذکر مصیبتی از جنس درمان و سلامت در اینجا کفایت می کند. بهداشتی که در شوهای گاه و بیگاه وزیری بلند قامت به نام قاضی زاده هاشمی، مستقر در ساختمان عریض و طویل شهرک قدس تهران رنگش را می بازد. هر جا که سخن از بیماری است، آقای وزیر که به آقای دوربین معروف است، با کت و شلوار اتوکشیده حاضر می شود و خود را در برابر لنز دوربین و فلاش های عکاسان با لبخندی تلویحی قرار می دهد. پرونده هایی که امتیازات منفی را پشت سر هم برایش رقم می زند. از همان پرونده هایی که در بازه زمانی خاص می آید و بسته می شود. خاک می خورد یا نمی خورد را نمی دانیم. اما یک سوال در اینجا مطرح است: با تمام مشکلاتی که در قالب گزارش های رنگ و وارنگ هر روز شنیده می شود، آیا زمان آن نرسیده است که آستینی بالا زده شده و به داد این فجایع رسید؟ فجایعی که با عناوین مختلف عنوان می شود: دوقلوها متولد شدند اما مادر جوان سوخت/جزئیات حادثه دلخراش در اتاق زایمان؛ مرگ تلخ پسرجوان آبادانی روی تخت عمل جراحی بینی و ... ! سوالی که در اینجا باید پاسخی برای آن پیدا شود وگرنه می رود تا به سونامی دردناکی در جامعه پزشکی تبدیل شود. مسئول رسیدگی به این وقایع کیست؟ وزیری که این روزها دستی بر آتش سیاست نهاده است و حالا ژست هایش را برای بودن یا نبودن در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری می گیرد یا پزشکانی که از ابتدای ورودشان به این حیطه، سوگند یاد کرده اند که از هیچ اقدامی فروگذار نکنند؟
راست گفته
ضزاط تو هم ....... زیادی می خوری
زنت یک روز زایمان باید بکنه. هیچ پزشکی حاضر تیست بدون دریافت زیر 6 میلیون امضای زایمانرو بده. هزینه آزمایشها بسته به طبقه مالی طرف بین 5 تا 50 میلیون تومنه.
دیدم که میگم بیمارستان های دولتی همه شدند خصوصیدولتی. زنت ساعت 8 صبح می ره زایمان نگهش میدارن تا ساعت 2 بعد از ظهر میگن شیفت دولتی تموم شد از این لحظه هزینه ها آزاده ... باید 20 میلیون واریز کنی وگرنه دری که پول نداره غلط میکنه بخواد بچه بیاره جنازه گلتو می ذارن تو دستت ببری ...
اونروز یاد این حرفت می افتی و خوب می فهمی که کی بوده که چی خورده والبته اون موقع خوب می فهمی داره ................
تمام...
بابا پرو تر و .....تر و بی اخلاق تر از شماها نمیشه پیدا کرد
......
خدا ازتون نگذره
این مقایسه صحیح نیست اینها از عوارض جراحی است.البته نه اینکه حتما باید باشد باید حداکثر تلاش برای پیشگیری انجام شود این موضوع در کتب مرجع پزشکی ذکر شده است
حال فکر می کنید در دولت قبلی نبوذ یا در دولت بعدی نخواهد بود مسایل علمی را با سیاسی مخلوط نکنید