صراط: موسی سلامت جانباز پرسپولیسی که معمولا در بازی‌های سرخپوشان پایتخت کنار نیمکت این تیم حضور دارد شب گذشته با در دست داشتن علی دایی وارد ورزشگاه آزادی شد اما وی هم مثل برخی افراد دیگر نتوانست به داخل زمین رفته و مثل همیشه مسابقه دو تیم را از کنار نیمکت دنبال کند. بعد از پایان مسابقه موسی سلامت در حالی که با کمک اطرافیانش به تونل زیر جایگاه تماشاگران هدایت شده بود به یکباره با امین حاج‌محمدی و یکی دیگر از بازیکنان استقلال روبرو شد. در این لحظه مدافع تیم استقلال خطاب به موسی سلامت گفت: اینجا بازی استقلال است تو که پرسپولیسی هستی نباید به اینجا بیایی که این جانباز پرسپولیسی به این موضوع واکنش نشان داد. البته مکالمات حاج‌محمدی با موسی سلامت نزد ما به امانت باقی مانده اما این جانباز پرسپولیسی که شرایط طبیعی صحبت کردن ندارد با عصبانیت نسبت به مدافع استقلال واکنش نشان داد.
به گزارش فارس، بعد از این اتفاق مدافع تیم استقلال کلا منکر ماجرا شد و اعلام کرد که هیچ درگیری لفظی با سلامت نداشته و حتی به او احترام هم می‌گذارد اما جانباز پرسپولیسی که از طریق یکی از نزدیکانش در آسایشگاه ثارالله با خبرنگار ما، صحبت می‌‌کرد ادعای دیگری را مطرح کرد.
وی در ابتدای صحبت‌هایش گفت: گلایه اول من از آقای بهروان است. او دید که من شرایط جسمانی خوبی ندارم و سال‌ها است در ورزشگاه کنار زمین می‌نشینم و سفیر شهدا هستم اما هر کاری کردم به من اجازه نداد به داخل زمین بروم و مجبور شدم از بالا همه چیز را تماشا کنم.
وی افزود: این همه سال است که به پرسپولیس علاقه دارم و بارها آن را نشان داده‌ام اما حتی یک کارت تردد برای ورود به استادیوم برای من صادر نشده است حتی یک شب آمبولانسی که قرار بود من را به آسایشگاه منتقل کند از ورزشگاه رفته بود و بیش از یک ساعت در بیرون استادیوم معطل مانده بودم. من زندگی سختی دارم اما خدا را شکر می‌کنم که علاقمند به فوتبال هستم اما از مسئولان می‌خواهم که حداقل برای یک جانباز ارزش قائل شوند.
وی در خصوص اتفاقی که بین خودش و حاج‌محمدی مدافع استقلال رخ داده بود، گفت: شنیدم که دیشب خیلی اتفاقات بعد از این موضوع رخ داده اما باید بگویم انتظار نداشتم چنین مسئله‌ای در ورزشگاه رخ می‌داد. بعد از اینکه از استادیوم به خانه آمدم همه چیز را فراموش کردم و فقط این را بگویم که من حاج‌محمدی را بخشیدم و از طرفداران پرسپولیس هم می‌خواهم دیگر به او حرفی نزنند چون ظاهرا در صفحه اجتماعی‌اش به او توهین‌های زیادی شده است.
وی در پایان شعری را بابت اتفاقات شب گذشته بیان کرد:
شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذر تا وقت دگر
