حضرت علی(علیهالسلام) فرمودند: کسی که هدفش دنیا شود، حسرتش در هنگام جدایی از آن شدّت پیدا می کند. یعنی هنگامی که میخواهد از نشئه دنیا عبور کند و به نشئه برزخ برود، به او سخت می گذرد؛ چون چشمش به این طرف است.
مروری بر مباحث گذشته
گفته شد که ماه مبارک رمضان، از یک سو ماه تلاوت کلام الهی است که از مصدر وحی نازل شده است و از سوی دیگر ماه راز و نیاز عبد با ربّش است. لذا ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است. بحث ما راجع به مضامین دعا در امور مادّی دنیوی و امور معنوی اُخروی بود. گفتیم که در باب امور مادّی دنیوی سقفی تعیین شده است که بنده در دعاهایش بیش از «کفاف» از خداوند طلب نکند و کسی که بخواهد به طور جدی از خدا طلب کفاف کند، باید نسبت به خلقت خود، خلقت دنیا و خلقت خود در ارتباط با دنیا بینشی درونی پیدا کند.
برای پدید آمدن حالت کفافطلبی، انسان باید به اثرات سوئی که مترتّب بر زیادهطلبی نسبت به امور دنیایی است، توجه کند و از طرف دیگر باید حُسن اثری که بر قناعت و کفاف مترتّب است را مورد توجه قرار دهد. در جلسه گذشته روایات و آیاتی را در این باب مطرح کردم که انسان در امور مادّیاش باید به افراد پایینتر از خود نگاه کند؛ چرا که اگر به مافوق خود نگاه کند، حسّ زیادهطلبی در او زنده میشود.
چه کسانی قناعت میورزند؟
امام هشتم(علیهالسلام) فرمودند: «لَا يَسْلُكُ طَرِیقَ الْقَنَاعَةِ إِلَّا رَجُلَانِ إِمَّا مُتَعَلِّلٌ يُرِیدُ أَجْرَ الْآخِرَةِ أَوْ كَرِیمٌ مُتَنَزِّهٌ عَنْ لِئَامِ النَّاسِ».[2] دو گروه در طریق قناعت و زندگی قناعتگونه وارد میشوند؛ یک گروه جنبه معنوی را در نظر میگیرند و گروه دیگر به بُعد انسانی قناعت توجه دارند؛ اوّل، متعبدی است که پاداش اخروی را میخواهد و دوم، انسان کریمی است که از لئامت به دور است.
چشم پوشی از زیاده خواهی؛ کسب اجر اخروی
کسی که در امورِ مادّی توانایی کسب مال بیش از کفاف را داشته باشد و از آن بهره نبرد، از دو حال خارج نیست؛ یا این مال بیش از حد کفاف را میتواند از راه مشروع و معقول به دست بیاورد و یا اینکه میتواند آن را از راه نامشروع و حرام به دست بیاورد. اگر این مال از راه مشروع به دستش رسید و به کفاف در معیشت خود بسنده کرد و راه قناعت را در پیش گرفت، اضافه مال را در راه خدا انفاق کرده است و پاداش اُخروی را در نظر گرفته است.
اگر از راه نامشروع میتوانست کسب مال بیش از کفاف کند، ولی به علت حرمت این عمل و جلب رضای الهی به آن نزدیک نشد، به علت ترک معصیت به پاداش اُخروی میرسد. حضرت میفرمایند کسی میتواند راه قناعت را پیش گیرد که امکان بهره بردن از مال بیش از کفاف را چه از راه مشروع و چه نامشروع داشته باشد، ولی در عین حال راه قناعت را پیش گیرد.
امام صادق(علیهالسلام) در روایتی علائم مؤمن را اینگونه میشمارند: «الْمُؤْمِنُ مَنْ طَابَ مَكْسَبُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِیقَتُهُ وَ صَحَّتْ سَرِیرَتُهُ وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ».[3] مومن کسی است که کسبش پاکیزه و خُلقش نیکو و رفتارش صحیح است و اضافه مال خود را انفاق میکند. این بخش مربوط بود به قسمت اوّل کلام امام رضا(علیهالسلام) پیرامون متعبدی که در جهت برخورداری از ثواب آخرت قناعت میکند.
انسان کریم قناعتپیشه است
در قسمت دوم که امام رضا(علیهالسلام) جنبه انسانی مسأله را مطرح کرده و فرمودند: «أَوْ كَرِیمٌ مُتَنَزِّهٌ عَنْ لِئَامِ النَّاسِ»، منظور این است که روح انسانی و کرامت طبع انسان کریم باعث قناعتپیشگی او میشود. جمع کردن مال زحمت بسیاری دارد؛ چرا که فرد باید تملّق دیگران را بگوید و در نزد افراد فرومایه تحقیر شود تا بتواند بیش از کفاف را به دست بیاورد؛ لذا حضرت میفرمایند که کرامت انسانی هم اقتضا میکند که انسان در زندگی خود به حدّ کفاف بسنده کرده و زیادهطلبی نکند. لذا امام هشتم(علیهالسلام) میفرمایند که قناعت ناشی از دو بعد بُعد الهی و انسانی میشود.
در حلال دنیا نیز حساب هست
یکی از مسلّمات معارف ما این است که انسان در قیامت باید حساب پس دهد؛ روز قیامت، «يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ»[4] است. علی(علیهالسلام) در آخرین لحظات عمر شریفشان به فرزندشان گفتند هر که در دنیا خوراک و پوشاکش نیکوتر باشد، روز قیامت توقّفش نزد خداوند بیشتر است؛ سپس فرمودند در حلال دنیا حساب است و در حرامش عِقاب. حال اگر انسان مالی را در دنیا به دست بیاورد و بیش از کفاف بود و نتوانست مصرف کند، آیا عاقلانه است که به خاطر آن حساب پس دهد؟! کسی که مالش را در دنیا مصرف نکرده است و لذّتش را نبرده است، باید در قیامت حساب پس بدهد.
حساب و کتاب دنیا بر گردن ثروتمندان
در حدیث قدسی آمده است: «یا ابن آدم لو کانت الدنیا کلها لک لم یکن لک منها إلا القوت»؛ ای فرزند آدم! اگر بنا باشد همه دنیا برای تو باشد، باز هم بهره تو از دنیا فقط به همان مقداری است که مصرف میکنی. «فإذا أنا أعطیتک منها القوت و جعلت حسابها على غیرک فأنا إلیک محسن».[5] پس من به همان مقداری که تو مصرف میکنی و مورد احتیاجت هست به تو دادم و حساب این دنیا را به عهده دیگری انداختم؛ پس من به تو نیکی کردم. چون دیگر تو نباید حساب پس بدهی. اینگونه نیست که اگر کسی ثروتمند شد بگوید: خدا خواسته است! آیا خدا برای او خیر خواسته است؟! در روایات ما از اهوالات کمرشکن حساب قیامت بسیار گفتهاند. لذا به خدا بگو که من این مال و ثروت را نمیخواهم.
حسرت دنیاطلبان در هنگام مرگ
در روایات ما، هم حُسن اثر نسبت به قناعت بیان شده است و هم سوء اثر نسبت به زیادهطلبی. در باب کسانی که زیادهطلبی دارند، دو موضوع را مطرح کردیم؛ اوّل آنکه امور دنیایی هدف آنها میشود و برایشان اصالت پیدا میکند و پس از آن به دنیا اُنس پیدا میکنند و دوری از آن برایشان غیر ممکن خواهد شد. علی(علیهالسلام) فرمودند: «مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هِمَّتَهُ اشْتَدَّتْ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِرَاقِهَا».[6] کسی که هدفش دنیا شود، حسرتش در هنگام جدایی از آن شدّت پیدا میکند. یعنی هنگامی که میخواهد از نشئه دنیا عبور کند و به نشئه برزخ برود، به او سخت میگذرد؛ چون چشمش به این طرف است.
روایتی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که حضرت فرمودند: «مَنْ كَثُرَ اشْتِبَاكُهُ فِی الدُّنْيَا كَانَ أَشَدَّ لِحَسْرَتِهِ عِنْدَ فِرَاقِهَا».[7] اشتباک به معنای «در هم پیچیدن» است. کسی که با دنیا آمیخته و اُنس شدید پیدا کرده است، هنگام جدایی از آن بسیار حسرت میخورد. اُنس و تعلّق قلبی از آثار سوئی است که بر کسانی مترتّب میشود که حدّ کفاف را نپذیرند. امّا کسانی که در امور دنیویشان به همان سقفی که در معارف ما آمده بسنده کنند، راحتتر به نشئه آخرت منتقل میشوند.
آسایش کفاف طلبان در هنگام مرگ
کسی که بتواند خود را از نظر درونی توجیه کند و دلش به کفاف راضی باشد، با آسایش به آخرت منتقل میشود. اگر کسی تنها با زبان خود بگوید «اللّهُمَّ ارزُقنِی کِفَافاً»، به درد نمیخورد؛ باید از عمق جان این دعا را از خدا بخواهد. باید آثار حُسنی که بر کفافطلبی و آثار سوئی که بر زیادهخواهی مترتّب است را ببیند و پس از آن قلباً کفاف را از خدا بخواهد.
در روایات به مسأله رضایت به کفاف اشاره شده است. امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: «مَنْ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى بِالْقَلِیلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ مِنَ الْعَمَلِ».[8] هرکس در امور دنیاییاش به اندازه کفاف از خدا خشنود باشد، خداوند نیز به عمل کم او رضایت میدهد و از او میپذیرد.
از علی(علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند: «اُنظُر إلَى الدُّنيَا نَظَرَ الزَّاهِدِ المُفَارِقِ وَ لَا تَنظُر إلَیهَا نَظَرَ العَاشِقِ الوَامِق».[9] بینش و نگرشت به دنیا نباید مانند نگرش یک عاشق به آن باشد. چون آخر کار، جدایی و حسرت است. کسی که عاشق است، هنگام جدایی از محبوب غصهدار میشود.
پی نوشت:
...........................................
[1]. بحارالأنوار، ج 91، ص 96
[2]. بحارالأنوار، ج 75، ص 349
[3]. الکافی، ج 2، ص 235
[4]. سوره مبارکه ابراهیم، آیه 41
[5]. مجموعةورام، ج 1، ص 164
[6]. بحارالأنوار، ج 68، ص 181
[7]. وسائلالشیعة، ج 16، ص 20
[8]. بحارالأنوار، ج 75، ص 356
[9]. غررالحکم، ص 138
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیه الله مجتبی تهرانی