صراط: مقاومت کلمهای است که هر ایرانی را به یاد چیزهای زیادی میاندازد به یاد صفاتی همچون ایثار، فداکاری، دفاع، پایمردی و.. ، مقاومت ما را یاد خودمان هم میاندازد یاد سال 57، یاد هشت سال دفاع مقدس بر جنگی که تحمیل شد یاد یادگاران هشت ساله همانهایی که رفتند تا تو و من بمانیم. این که چگونه رفتند بماند، اینکه چگونه ماندیم هم بماند.
به گزارش فارس، مقاومت ما را یاد همان نوجوان سیزدهساله میاندازد یاد چمران، یاد دوران و یاد باکری، یاد باقری. مقاومت ما را یاد تحریمها هم میاندازد یاد برجام یا فرجام یاد دفاع از حق مسلم و تاب آوردن برای وصول آن.
میگویند «هر آنچه که از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند» مقاومت از دل و جان مردم ایران زمین با هزاران امید شکوفه زد، متولد شد. کودکی که امروز بیش از سی سال سن دارد. کودکی که اگر یکی از صفاتش مقاومت نبود، حتما مرده بود. کودک رنج کشیده سی و چند ساله حالا برای سرزمین مردمی از دیروز در آن سوی این هستی که روزی قبله گاه عالمی بودند توشهای آورد که بر هر درد بیدرمانی دوا است. حالا در روح قدس هم نطفه مقاومت کاشته شده، جوانه زده و خوب میدانیم، چیزی نمانده به میوه دادنش. میوه زمینی که دانه مقاومتش را تنها خون کودکی چند ساله سیراب کرده و نگاه منتظر مادر و کمر خمیده پدر گواه رسیدن میوه شیرین آزادی است. امروز مقاومت هم تکثیر شده هم تکثر دارد.
حالا شکل مقاومت کمی تغییر کرده دیگر کسی نمیگوید همه گزینهها روی میز است تا مقاومت هست. حالا تیرهای جنگی گلولههای سربی، موشک های اتمی شکل دیگری پیدا کردهاند همه آنها با زرق و برق دیگری از طریق مجموع هفت هنر، هنر هفتم، پرده نقرهای سینما بر پیکر مقاومت فرود میآید. فرودی که بر جان این کودک نشسته امروز مردان متخصص دیگری را میطلبد که باید به جای تیرهای جنگی، گلولههای سربی و موشک های اتمی در دستانشان قلم و کاغذ باشد انهایی که هم مقاومت را بفهمند و هم سینما را بشناسند نبود شناخت این نسبت به این دو امروز خاطر صاحبان کودم سی و چند ساله را مکدر کرده است. حالا کودک چهارده ساله دیگری که از جنس مقاومت است بنا دارد مردان قلم به دست را به کار گیرد که صدای رسای مقاومت را به آزادی برساند، باشد که ظهور او را شاهد باشیم.
چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت به همین منظور متولد شد اما رشدی که باید را نکرد و از غافله عقب ماند. جشنوارهای که هنوز قدر آن دانسته نشده و قد نکشیده. تا بر فراز آن بتوان بلندای قله مقاومت را بر مردم جهان نشان داد. کار بسیار داریم و مرد کار کم.
حالا در چهاردهمین دوره جشنواره مقاومت برخی آمدند که «کار» کنند انشاا... . محمد خزاعی «دبیر چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت»، سعید الهی «دستیار دبیر»، رضا رستگار « مدیر چشم انداز جشنواره مقاومت خارج از کشور»، رضا شفیعی « مدیر مالی و پشتیبانی جشنواره»، محمد صنعتی «قائم مقام دبیر»، علی اکبر عبدالعلیزاده «مدیر برنامه ریزی و تشریفات»، یزدان عشیری «مدیر روابط عمومی» و محمد رضا نیرومند «مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب دفاع مقدس».
حالا برای درک بهتر خواسته کودک سی و چند ساله مردم باز هم جلسه برگزار میشود. افرادی که برای کار آمدند به دیدار برخی از مسئولان میروند تا آنها را در جریان امور کاری خود بگذارند نظرات آنها را در حوزه فرهنگ بشنوند و به کار بگیرند. پیش از این محمد خزاعی دبیر جشنواره به همراه تیمش به دیدار علی اکبر ولایتی «مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل» رفته بود و حالا به دیدار سعید جلیلی «نماینده رهبری در شورای امنیت ملی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام». یک دیدار سینمایی با بررسی رویکرد جشنواره مقاومت.
ساعت سه و نیم بعد از ظهر روز دوشنبه در تاریخ 22 تیرماه خزاعی همراه با تیمش برای ارائه گزارش در دفتر «نماینده رهبری در شورای امنیت ملی» حاضر میشوند. ابتدا خزاعی افرادی را که قرار است با وی همکاری داشته باشند معرفی میکند که در پایان سعید الهی که دستیار ویژه دبیر در جشنواره است هم به شوخی خزاعی را به سعید جلیلی معرفی میکند و محمد رضا نیرومند «مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس» گویا ترجیه میدهد با خاطرهای صحبتهایش خود را آغاز کند گفت: فکر کنم با شما همکلاسی یا هم مدرسهای بودم شما هم در دبیرستان شریعتی درس خواندهاید درست است؟ جلیلی هم تایید میکند. نیرومند در ادامه میگوید: هم هم ولایتی اهل بودیم در خراسان» و هم همکلاسی.
در ادامه نیرومند به زمان به وجود آمدن انجمن سینمای انقلاب دفاع مقدس در سال 1372 اشاره کرد و این که در ابتدای مسیر نهادها و مراکز مختلفی پای کار آمدند و در تولید آثار دفاع مقدسی کمک میکردند تا اینکه بعد از مدتی کمکهایشان قطع میشود و انجمن هم ماهیت خودش را از دست میدهد.
نیرومند از آن دوره با گلهمندی یاد میکند و رها کردن انجمن از طریق نهادهایی که ادعای دغدغهمندی دارد موضوعی است که خود باید به صورت جدا بررسی شود. اما به واقع انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نمیتواند جایگاه خاص خود را نداشته باشد تا این که در سال 78 انجمن زیر نظر سازمان بسیج کارش را ادامه میدهد.
مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس این اتفاق را هم مثبت ارزیابی کرد و هم منفی. مثبت از این جهت که انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس از بلاتکلیفی نجات پیدا کرد اما از سویی دیگر همه کارهای انقلابی را سایر نهاد ها بر دوش انجمن دانستند و خود هیچ دخالتی نکردند با یک حامی که آن هم سازمان بسیج است آیا این انتظار میتواند برای نهادی که فعالیتهایش باید در سطح ملی و دغدغه آن باشد منطقی است؟!
او اذعان کرد که جشنواره فیلم مقاومت میتواند الگوی مناسبی باشد برای اینکه بگوییم میتوانیم یک جشنواره استاندارد با رویکردهای ارزشی داشته باشیم که دارای کیفیت و تاثیر گذاری باشد. شما هم کمک کنید که این جشنواره بتواند آبرومند و با مشخصات مد نظر برگزار شود.
*برخی رفتارهایشان در سینما شبیه تودهایهای اوایل انقلاب است
گله نیرومند که شبیه یه درد و دل بود تمامی نداشت و از حال بد تولید آثار دفاع مقدسی در سینمای ایران گفت. او فیلم سینمایی را نام برد که گویا قرار بود در مورد دغدغههای ویژهای صحبت کند که برخی از عوامل آن مجبور به کنارهگیری شدند و دلیل این تصمیم را برخورد عدهای با خودشان عنوان کردند این رفتار را در شرایطی انجام دادند که حتی قرار داد هم بسته شده بود. البته باید دید این فشار ها از کجا و به چه دلیل بوده است. گاهی با رفتاری برای تولید آثار ارزشیمان مواجه میشویم که ما را یاد تودهایهای اوایل انقلاب میاندازد. تولید فیلم در مسیر آرمانهای انقلاب مشکل شده است. توجه کنید این یک اخطار است.
در ادامه این نشست نوبت به دبیر جشنواره محمد خزاعی رسید که او آمارهایی را از اثار و تاثیرات جشنواره و همچنین برخی از اهداف ارائه کرد. آمارهایی از این دست که مثلا جشنواره در سال 1362 پایه گذاری شد. از نام مقاومت در این جشنواره استفاده شده تا بتوانیم پیام گستردهتری را در آن بگنجانیم و جهان شمول شود. این جشنواره میتاند بهانهای باشد برای انجام کارهای بزرگتر در عرصه فرهنگ.
دبیر جشنواره در ادامه آمارهای خود نیز گفت: کشورهایی در حوزه مقاومت آثاری را ارائه کردند که فکرش را هم نمیکردیم هلند و کلمبیا از این دست هستند. خزاعی در ارتباط با یک تصور غلط صحبت کرد که مربوط به نمایش آثار دفاع مقدسی ما در خارج از کشور بود او گفت: همواره فکر میکردیم نمایش این آثار در خارج از کشور مخاطب نخواهد داشت اما برای نمونه وقتی در ترکیه یکی از همین فیلمها را به نمایش گذاشتیم مسولان و مدیران کشوری که در حال خروج از سالن بودند با دیدن ابتدای فیلم آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتند که تا پایان آن را در سالن نشستند و دیدند در پایان هم زنی در سالن گفت هیچ وقت فکر نمیکردم جنگی که ایران داشته است به این شکل بوده.
*برگزاری هفته فیلم مقاومت در خارج از ایران
ای کاش زودتر از این ها مدیران ما به این نکته پیبرده بودند تصور غلطی که باید در جهان توسط مردان قلم به دست فرهنگی ما اصلاح شود. دبیر یک قول دیگر را هم داد و آن برگزاری هفتههای فیلم این جشنواره در کشورهایی مانند موسکو، هند و... بود. و همان طور که بسیاری از کشورها نفوذ فرهنگی خود را از طریق نمایش فیلم آغاز کردهاند ما نیز باید در این عرصه ورود جدی داشته باشیم. به همین منظور دبیر جشنواره اعلام کرد از کشورهای دیگر و همچنین NGO هایی که علاقه دارند دعوت به عمل آمده تا ما را در نمایش این آثار کمک کنند و خودشان هم اگر در حوزه مقاومت فیلمی دارند برای ما ارسال کنند تا آن را نمایش دهیم. تا به این لحظه 500 گروه و تشکل اعلام آمادگی کردهاند.
*بسته اهدایی اسکار سفر به صهونیست است
خراعی از مادران و پدران شهدا یاد کرد و آنها را تنها یادگاران شهدا دانست که در حال از دست دادنشان هستیم و باید خاطرهشان را ثبت کنیم به همین منظور جشنواره مقاومت آثاری را در این زمینه از شرکتکنندگان پذیرفته است. خراعی به جایزه ویژه اسکار اشاره کرد. «هزینه سفر به منطقه اشغالگر صهیونیستی» این جزو بسته جایزهای اسکار است. چرا؟ باید کمی عمیق بود و متوجه استفاده ابزاری آنها از قدرت سینما و چهرههای سرشناس برای معرفی خودشان شد. دبیر جشنواره به درستی اشاره کرد که آنها میخواهند برای خودشان هویت جدیدی درست کنند هویتی که درونش را با دروغ پر خواهند کرد. خزاعی ضعف و کم کاری در این حوزه را افراد بسیاری دانست که خودش را از این قاعده مستثنی ندید. او گفت: همه ما کم کاری کردیم و حالا باید با قدرت کارمان را آغاز کنیم و از جوانان متعهد و متخصص نیز استفاده کنیم.
حالا نوبت به صحبتهای سعید جلیلی «نماینده رهبری در شورای امنیت ملی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» رسید. او ابتدا صادقانه عنوان کرد که تخصصی در امر هنر ندارد و نکاتی که مطرح میکند بر اساس یک مخاطب عام عنوان میشود نه فردی که کارشناس است دغدغههایش را به عنوان یک مخاطب عام با افراد حاضر در جلسه در میان گذاشت. او گفت: فهم من از سینما این است که صرفاً تنها هنر نیست و متشکل از چند هنر دیگر و حتی صنعت است که نفوذ زیادی دارد. شاید به دلیل وجود چند هنر دیگر تاثیراتش در میان جامعه دو چندان است که باید مورد توجه قرار بگیرد. گاهی در هنر شاهد بودیم یک موضوع ساده و یا در اصطلاح خشک آنقدر خوب و درست مطرح شده که همه را تحت تاثیر قرار داده است.
مثال جالبی هم زد گفت ممکن است من مثلا در زمینه هستهای 5 ساعت حرف بزنم اما فردی با زبان کاریکاتور آن را بسیار بهتر و تاثیر گذار تر از من عنوان کند اما ای کاش کسی هم پیدا شود که مفاهیم درست و ارزشی را به زیبایی و درستی بیان کند. انصافاً برخی از آثار دفاع مقدسی از این خصوصیت برخوردار هستند که البته تعدادشان کم است. تنها مفهوم خوب و درست و ارزشی نیست که مهم است بلکه مهمتر نحوه ارائه آن خواهد بود که در صورت نبود تخصص لازم نتیجه عکس میدهد.
برخی در سینما از جنبه خشونت و ابتذال آن برای جذب و رساندن مفاهیم استفاده میکنند اما مفاهیم ارزشی که در مورد فطرت انسانها است میتواند جهان شمول باشد باید از مسیر درست به مخاطب گفته شود.
*خاطره سینمایی جلیلی از برزیل
خاطرهای از یک جلسه هستهای در برزیل گفت که نشان از شناخت سینمای ایران در آن سوی مرزها میداد. گویا در آن جلسه جلیلی هرچقدر میخواست بحث را به سمت مسائل هستهای ببرد مرد برزیلی که در آنجا حضور داشت مسیر صحبتها را به سمت سینمای ایران میبرد و از کیفیت آهنگین بودن زبان و سینمای ایران میگفت. زبان هنر زبانی فراگیر است.
*جشنواره مقاومت باید مدعی آثار غلط باشد
جلیلی با صراحت گفت: بعضی برای اینکه تنها فیلمی در حوزه مقاومت و دفاع مقدس بسازند فیلمنامهای میاورند و در ساخت مفاهیم ارزشی را به فضاحت میکشند. جشنواره فیلم مقاومت باید در ابتدا مدعی در برابر آثار غلط در این عرصه شود. این انتظاری است که در مرحله اول از آن میرود. خوب برخی میایند و میگویند اینها که از این چیزا خوششان میاید حالا با هر درجه کیفی میآیند و به اصطلاح کار ارزشی درست میکنند که نتیجه عکس در مخاطب دارد.
در ادامه جلیلی به برخی از نهاد ها اشاره کرد که برای کمک کردن در رساندن مفاهیم انقلابی و ارزشی تشکیل شده اند اما حالا با مسیری که پیش گرفتهاند باید جایی دیگر را در نظر گرفت که این اثار این نهاد ها را کنترل کند. باید در استعداد یابی دقت بیشتری شود تا با هدایت و حمایت از انحراف و انفعال این افراد جلوگیری شود. این کف انتظارات است.
*مرحوم سلحشور و آخرین حرفهایش به جلیلی
در دیدار آخری که زنده یاد فرج الله سلحشور داشت این کارگردان ارزشی به جلیلی گفته بود « باید کار را خودمان در دست بگیریم در حوزه فیلمنامه نویسی تا کارگردانی باید نیروهای متخصص متدین خودرا تربیت کنیم». اری اینگونه است که نیروهای بالقوه، بالفعل میشوند.
جلیلی عنوان کرد که اعتقاد دارد که در جبهه مقابل آنهایی که انقلاب و ارزشهایش را چه در داخل و چه در خارج نمیپذیرند نگرانیشان از یک اندیشه است، یک تمدن جدید، اندیشه و تمدنی که در درونش روشنگری دارد. او به عنوان مثال گفت: موضوع چند سانتری فیوژ نیست انها نگران تکتازی خودشان هستند که به خطر نیفتد. سینما پیام روشنگری را منتقل میکند و تک تازی آنها را مخدل، آنها امروز از سینما بیشتر از موضوع هستهای ما میترسند.
*سینما یک زرادخانه تولید پیام و قدرت است
جلیلی که در ید طولایی در مذاکرات هستهای دارد مثالهایش هم برای سینما در این جلسه هستهای بود. او گفت: سینما یک زرادخانه جدی است. سینما یک زرادخانه تولید قدرت است. سینما یک زرادخانه تولید پیام است. دشمنان ما ابتدا نگران بودند که انقلاب محقق نشود و یا اگر شد موفق نشود و اگر شد تکثیر نشود امروز انقلاب محقق و موفق و تکثیر شد. بهترین بستر برای نشاندادن این نمونهها سینما است.
*«گنج جنگ» پر از مفاهیم عجیب است
نماینده رهبری در شورای امنیت ملی به صحبتهای رهبری نیز اشارهای داشت که گفت: «گنج جنگ» چیزی این نکته مهمی است. چون مفاهیم عجیبی در درون خودش دارد. جلیلی اشاره کرد که به تنها به سراغ سرداران جنگ نرویم افراد عادی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند که روایت فتح نمونه خوبی است. ما در توزیع آثارمان هم ضعیف هستیم یکی از مقامات فلسطینی فیلم بازمانده که بهترین و معروفترین اثر در ارتباط با قدس است را ندیده بود. این جای بحث دارد.
البته در این نشست جلیلی نقدی هم بر برخی از موضوعات جشنواره داشت که گفت: البته من تخصصی ندارم از به نظرم برخی از موضوعاتی که گفتید تکراری و نخ نما است. باید کارهای جدیدتری انجام داد.
جلسه به پایان رسید. تیم خزاعی دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت نکتههایی را در برگه یادداشت کرد. حالا این تیم خود را برای کاری بزرگ آماده میکند برگزاری جشنوارهای که باید نه در داخل کشور بلکه در سطح جهانی مطرح و دیده شود و به جذب حداکثریتی بپردازد. قضاوت مردانی که آمادهاند کار کنند تا کودک سی و چند ساله که امروز حاصلش مقاومتی است که توانسته ایران را حفظ و قدس را زنده نگه دارد زود است. اما نباید فراموش کرد که مردم و تاریخ کار امروز آنها را قضاوت خواهند کرد.