ادامه مصاحبه فارس با حجتالاسلام سید ناصر موسوی لارگانی را میخوانید:
* کارگری با دستهای ترک خورده ماهیانه 800 هزارتومان دریافت میکند آنگاه مدیری 240 میلیون به ناحق حقوق میگیردچندی پیش که مجلس جلسه علنی داشت، جمعی از
بازنشستگان فولاد مقابل مجلس تجمع کرده بودند، زمانی که موضوع را از
معترضان جویا شدم دریافتم موضوع اعتراض، بحث 12 درصد افزایشی است که قرار
بود که به صورت قانونی به حقوق بازنشستگان شرکت فولاد اضافه شود؛ این
مقدار برای بازنشستگان لحاظ نشده و یا بحث بیمه سلامت و تکمیلی آنها نیز
درست نشده است. در میان این معترضان پیرمردی بود که حقیقتا دست او مانند
اره برش داشت؛ او میگفت «من ماهانه 800 هزار تومان حقوق دریافت میکنم و
هر ماه یک میلیون و 400 هزار تومان هزینه برای آمپول همسرم هزینه میکنم.
همسرم دارای بیماری خاص است و ناچارم ماهانه این هزینه را بپردازم. با این
وجود نه تنها آن 12% برای من اعمال نشده مشکلاتی هم برای پرداخت درمان
همسرم دارم». وقتی این سخنان را شنیدم و با این وجود کسی 240 میلیون حقوق
میگیرد، حقیقتا جوابی نداشتم به او بدهم.
* برخی یا اخذ فیشهای نجومی کلیه مسئولان را نزد مردم بدنام کردهاند
زمانی که ما به عنوان یک نماینده بین مردم میرویم این نسبت را به ما هم میدهند و میگویند شما هم حقوق نجومی و چند ده میلیونی دریافت میکنید، هر چند که من فیش حقوقی و حکم کارگزینی خود را نشان آنها بدهم، میگویند اینها تنها برای فریب است.
در همین رابطه طرحی هم با عنوان شفافسازی حقوقها در مجلس چندی پیش تهیه شد و این طرح قرار بود از خود نمایندگان شروع شود ولی مردم که از جزئیات آن خبر ندارند.
موسویلارگانی: دقیقا همینگونه است، مردم که نمیپذیرند. به عنوان مثال حکمی که برای حقوق بنده زدهاند مقدار مشخصی است. نخستین سالی که به مجلس آمدم (یعنی حدود 9 سال پیش) حقوقی که برای من معین شده بود یک میلیون تومان بود. اکنون که افزایش پیدا کرده، حکم نماینده 5 میلیون و 300 هزار تومان (یا 5 میلیون و 400 هزارتومان) است.
*یک عده خاص با سوءاستفاده از فرصت، حقوقهای نجومی را حق خود از نظام میدانند
با این اوصاف تمام توقعات و درخواستها هم پابرجاست یعنی درخواستهایی که در مسجدی میرویم یا افراد میآیند و از مشکلاتشان میگویند و گریه میکنند؛ من در پاسخ میگویم من اینها را یادداشت میکنم کمک شود. ولی در پاسخ میگویند اکنون که میخواهیم برگردیم کرایه هم نداریم؛ چنین وضعیتی برای نمایندگان هست ولی باید زیر سوال هم بروند چرا که یک عده خاص آمدند و از این فرصت استفاده کردند. متأسفانه بعضیها حق خودشان هم میدانند یعنی این حق ما است که از نظام میگیریم چرا که زحمت کشیدیم در حالیکه جبههها و هزینههای دیگر را عدهای دیگر دادند.
در همین رابطه چندی پیش وزیر اقتصاد میهمان کمیسیون اقتصادی شده بود؛ او در این جلسه به عزل و برکناری 10 مسئول از زیرمجموعههای وزارت خانه متبوعش اشاره کرد. لطفا از جزئیات بیشتر این جلسه بفرمایید.
*نخستین تذکر درباره وامهای چندصد میلیونی بدون بهره از کمیسیون اقتصادی صورت گرفت
موسوی لارگانی: بله در این جلسه که با هماهنگی و میزبانی کمیسیون اقتصادی مجلس ترتیب داده شد، وزیر اقتصاد به برکناری 10 مدیر متخلف (که در زیر مجموعههای وزارت اقتصاد مشغول بودند) اشاره کرد. او در این جلسه همچنین گفت اولین کسی که وامهای بدون بهره و حقوقهای نجومی را به ما هشدار داد موسویلارگانی بود.
اصل و جزئیات این تذکر و سوال چه بود؟
* وزیر اقتصاد با بیاعتنایی از سوالم درباره وامهای چندصومیلیونی مدیران رد شد
موسوی لارگانی: حدود یک سال و نیم پیش بنده از وزیر اقتصاد در ارتباط با وامهای 500 میلیونی بدون بهره سوال کردم که هیأت مدیره بیمه ایران برداشت کرده بود آنهم با بهره صفر درصد و حقوق چند ده میلیونی! بنده در ابن رابطه سوال کردم که متأسفانه وزیر اقتصاد خیلی ساده از کنار آن عبور کرد. (همانگونه که روزهای ابتدایی که بحث بیمه مرکزی پیش آمد سخنگوی دولت گفت این یک مسئله متعارفی است و غیر قانونی هم نبوده، در رابطه با بحث آقای امین هم گفت که به ایشان باید مدال افتخار داد چون از سمت خود استعفا داد.)
*برخی نگذاشتند مسئله دریافت وام 500 میلیونی بدون بهره مدیران را در مجلس مطرح کنم
در صورتی که به گفته برخی، این گونه نبوده و با فشار رئیسجمهور استعفا داده است.
موسوی لارگانی: بله اصلا اینگونه نبود و با فشارهای زیاد استعفا داد. مسئله اینجاست که وقتی یک سال و نیم پیش از وزیر سوال شد، برخی مسئولان در مجلس به بنده گفتند اگر از تریبون اعلام کنی یک مدیر وام 500 میلیونی با بهره صفر درصد دریافت کرده، برای نظام هزینههای بسیاری خواهد داشت (که نگذاشتند سوالم را مطرح کنم)؛ مطرح نشدن سوال از یک سو و بیتوجهی به سوال به این مهمی از سوی دیگر قابل توجه بود. چرا که اگر آن روز از این موضوع جلوگیری کرده بودند و مدیر و هیأت مدیره مربوطه را برکنار میکردند قطعا دیگر شاهد مراحل و موارد بعدی نبودیم.
با برخورد با دریافت چنین وامها و حقوقهایی، مدیران متخلف میدیدند که از مدیران قبلی این پول مسترد شده و مدیران عزل میشوند هرگز دست به چنین کاری نمیزدند. ولی متاسفانه دیدیم که به سادگی از سوال بنده رد شدند و این مدیران را برکنار نکردند.
*در هر کشوری حقوقهای نجومی اتفاق افتاده بود وزیر اقتصاد آن کشور استعفا میداد
در جلسه با وزیر اقتصاد بنده عنوان کردم که اگر در هر کشور دیگری این حقوقهای نجومی اتفاق افتاده بود وزیر استعفا میداد یعنی وزیر باید استعفا میداد نه اینکه ما اکتفا کنیم به اینکه مدیر خودش استعفا دهد یا ما او را برکنار کنیم. پس از آن هم میبینیم که متاسفانه مدیری مانند مدیرعامل بانک رفاه (همانطور که سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد) قبلا هم تخلف کرده بود.
*وقتی مدیری تخلف میکند نباید مجدد یک جایگاه حساس را اشغال کند
به قبلتر هم بازگردیم افرادی مانند خاوری را میبینیم که در بانک سپه تخلف بزرگی کرد که به دنبال آن برکنار شده و تابعیت یک کشور دیگر را گرفت ولی متاسفانه بعد از آن او را در مقام بالاتر قرار میدهیم و می شود سرپرست کل بانکها! چند صباح دیگری هم همین مدیران متخلف می آیند و رأس کارها و سمتهای دیگر قرار میگیرند. در حالیکه به نظر من مدیری که تخلف او ثابت شده نباید بتواند دو مرتبه یک جایگاه حساس را اشغال کند. این موضوع در رابطه با برخی مدیران به گونهای دیگر است به نحوی که گفته میشود این افراد با فشار به سمت خود بازگشتند؛ به عنوان مثال در برخی جاهایی که مدیر عوض میشود مدیر قبلی معاون را تغییر داده و دو مرتبه فشار آوردند که باید آن معاون را بازگردانید. اینها به هیچ عنوان برای مردم قابل قبول و پذیرش نیست و نوعی بیاعتمادی نسبت به مسئولان ایجاد در مردم ایجاد میکند.
حدود یک سال و نیم پیش از وزیر اقتصاد درباره وامهای 500 میلیونی بدون بهره سوال کردم ولی متأسفانه وزیر اقتصاد خیلی ساده از کنار آن عبور کرد.
آقای موسویلارگانی اکنون وضعیت آن ده مدیری که برکنار شدند به چه گونهای است؟ شنیده میشود مدیرانی که جایگزین افراد متخلف شدهاند روزی خود این تخلف را مرتکب شدهاند و از دریافت کنندگان حقوقهای نجومی بودهاند. آیا این موضوع صحت دارد؟
موسویلارگانی: ده نفر برکنار شدند یکی از آنها آقای امین از بیمه مرکزی، همچنین از بیمه ایران، صفدر حسینی و برخی مدیران سطح پایینتر که 5 نفر را همان صندوق توسعه ملی بود که مدیرعامل اعضای هیأت مدیره آن را تغییر دادهاند.
*برخی جایگزینهای مدیران متخلف زمانی از دریافتکنندگان حقوقهای نجومی بودهاند
جایگزینهای این افراد چه کسانی هستند؟
موسویلارگانی: به عنوان مثال در رابطه با بیمه ایران انتصاب فعلی مشکلی نداشته ولی در رابطه با انتصاب قبلی ما مطمئن بودیم که وام کلان دریافت کردهاند. مدیر بعدی هم که آمد همان وام را دریافت کرد وقتی اعتراض میکنیم میگویند این یک رسم است.
خیلی بد است که یک مدیر یک هفته از انتصاب او نگذشته بتواند 500 میلیون تومان وام بگیرد در حالیکه یک فرد بیچاره اگر بخواهد یک میلیون تومان وام بگیرد باید حتما دو ضامن برده و نزدیک به 20 درصد سود پرداخت کند.
* یک مدیر 500 میلیون وام بدون بهره میگیرد اما یک بیچاره برای یک میلیون وام متحمل سختی میشود
آن هم نه برای وام 500 میلیونی!
موسویلارگانی: بله دقیقا آن هم تنها برای یک میلیون تومان.
در بین برخی نمایندگان نیز این موارد دیده میشود. افرادی مانند فاطمه حسینی که با تأسیس صرافی در کنار تخلفات مالی پدرش ادعاهایی و دفاعهایی در اینباره داشت و حتی به دنبال آن در موردی خارج از آیین نامه از این موضوع دفاع کرده آیا بحثی بین نمایندگان در این خصوص صورت گرفت؟ و آیا هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان بر موضوعات این چنین نظارتی خواهد داشت یا خیر؟
*دریافت حقوقهای نامتعارف قطعا در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان دنبال خواهد شد
موسویلارگانی: هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان که هنوز در مجلس دهم تشکیل نشده است. برخی نمایندگان درخواستهایی در این رابطه و برای عضویت دراین هیأت مطرح کردند که این درخواستها در هیأت رئیسه مطرح شده و سپس این هیأت تشکیل خواهد شود. سپس این هیأت قاعدتا این موضوع بررسی خواهد شد.
*هیچ نمایندهای حقوق آنچنانی دریافت نمیکند/ تفاوتی در حقوق وکلای ملت وجود ندارد
اما اگر نمایندگان مجلس از حقوق مجلس استفاده کنند و جای دیگری دریافتی نداشته باشند عینا با آنها برخورد و برکنار میشوند. حتی مدرک تحصیلی و سابقه کاری آنان در حقوقها تاثیری ندارد. به عنوان مثال بنده که سه دوره نماینده هستم با فردی که تازه وارد مجلس شده حقوق یکسانی داریم؛ مگر اینکه آن نماینده جای دیگر مسئولیتی داشته و درآمدی یه غیر از نمایندگی دریافت کند.
*اینکه برخی حقوقهای نجومی را حق خود میدانند اصلا منطقی نیست
بعضا برخی چنین حقوقهایی را حق خود از نظام و انقلاب می دانند که این مسئله منطقی نیست؛ نمیتوانیم بپذیریم که فردی برداشتها و دریافتهای بی رویه داشته باشد و بعد بگوید که این حق ماست. ما اگر بخواهیم به کسی حقی بدهیم باید حق کسانی باشد که جان خود را فدا کردند.
چندی پیش جانبازی به بنده زنگ زد که آب و گاز خانه
او را قطع کرده بودند چرا که نتوانسته بود هزینه آن را پرداخت کند حال آیا
آن جانباز باید حقش را از انقلاب بگیرد که سلامتی او به مخاطره افتاده یا
مسئولی که از نردبان مردم بالا رفته و جایگاهی را تصاحب کرده است؟ این
حقیقتا منطقی و قابل قبول نیست یعنی اصلا ما نمیتوانیم این مطلب را
بپذیریم.
*بسیاری از نمایندگان نسبت به رفتار فاطمه حسینی معترض شدند
آیا به دنبال رفتار او و چنین اظهاراتی بحثی بین نمایندگان مطرح شد؟
موسویلارگانی: همان روزی که خانم حسینی از تریبون مجلس به دفاع از خود و همسرش مباحثی را مطرح کرد اعتراض نمایندگان بسیار زیاد بود و چندین مرتبه چند نفر از نمایندگان به مطهری تذکر دادند که قرار بوده او در رابطه با وزیر راه و شهرسازی و مسائل مرتبط با این موضوع و خلأها، چالشها و نقاط ضعف این حوزه را مطرح کند ولی اصلا در این زمینه نه تنها صحبت نکرد بلکه به دفاع از خانواده خود مطلبی قرائت کرد. این اعتراض بین نمایندگان بود که چرا خارج از دستور چنین مباحثی را مطرح کرده و به دفاع از خانواده خود برخاسته است.
این در حالی است که تریبون او با تأخیر قطع شد، در صورتی که چند روز بعد از آن که ریاست جلسه علنی بر عهده اقای مطهری بود هنگامی که برخی نمایندگان خواستند نسبت به حقوقهای نجومی اعتراض و تذکراتی را از تریبون مجلس اعلام کنند به سرعت میکروفن آنها قطع شد. علت آن چیست؟
*هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان اجازه نخواهد داد نماینده از تریبون مجلس استفاده شخصی کند
موسویلارگانی: البته بنده آن روز و در زمان مطرح کردن تذکرات برخی نمایندگان در خصوص حقوقهای نجومی بین تجمعکنندگان و بازنشستگان صندوق فولاد بودم و همان لحظه در صحن حضور نداشتم. نمایندگان به دنبال اظهارات فاطمه حسینی به رئیس مجلس و مطهری هم تذکراتی دادند ولی در اصل این موضوع به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان بازمیگردد که میتواند بر این موضوع بررسی و نظارت داشته باشد. انشاءالله در آینده کسانی که برای این موضوع انتخاب میشوند بتوانند نه تنها بر روی این مسئله بلکه بر موارد دیگر هم بررسیهایی داشته باشند که من نماینده (به عنوان مثال) نخواهم از تریبون مجلس استفاده شخصی داشته باشم.
به بحث حقوقهای نجومی اشاره کردید. چند روز پیش رئیس جمهور در بین مردم کرمانشاه در این رابطه صحبتهایی داشت که البته موضوع حقوقهای نجومی را منتسب به دولت قبلی میدانست و به نحوی برای اینکه از گردن خود ساقط کند صورت مسئله را به صورت کلی پاک کرد. آیا مدیران متخلف نباید عزل و برکنار شوند و مربوط به هر دورهای که هستند نباید با آنها برخورد قاطعی صورت گیرد؟
موسویلارگانی: متأسفانه علیرغم اینکه مقام معظم رهبری چندین مرتبه فرمودند که شما با عملکرد خوبتان عملکرد ضعیف دولت یا دولتهای قبل را زیر سوال ببرید، به گونهای دیگر رفتار میشود. انتقاد تا حدی خوب است اما اینکه همه صحبتها فراتر از انتقاد باشد حقیقتا قابل قبول نیست. از روز اولی که دولت یازدهم سر کار آمده تا اکنون که بیش از سه سال میگذرد همیشه انتقاد کرده است. ما فرض می کنیم که این چهار سال تمام شد. چهار سال بعدی (اگر این دولت بخواهد سر کار بیاید) از چه کسی میخواهد انتقاد شود؟ با روی کار آمدن این دولت در دوره بعدی از چه کسی می خواهد انتقاد کند؟ آیا باز هم میخواهد بگوید چهار سال قبل دولت گذشته چنین بوده؛ البته این برای مردم قابل قبول نیست اگر دولت بعدی سر کار بیاید در هر صورت این دولت باید کارنامهای داشته باشد که بگوید با برنامهریزیهایی که داشتم و وعده صد روزه برای حل مشکلات اقتصادی دادهام یا بحث تورم و یا رکود که مطرح شده است و قول هایی برای حل آنها داده شده است، فلان کار را انجام دادهام.
*انتقاد پیدرپی و بیفایده روش خوبی برای حکومتداری نیست
مردم پس از چهار سال نمی پذیرند که صحبتها به دولت قبل بازمیگردد لذا به نظر من این روش خوبی برای حکومتداری نیست که ما همیشه منتقد باشیم.
انتصاب مدیران بانکها توسط دولت جدید یک موضوع قطعی است. مدیرانی که حقوق نجومی دریافت کردند هیچ کدام از مدیران دولت قبلی نبودند.
نکته بعد این که مدیرانی که اکنون حقوقهای نجومی گرفتند هیچ کدامشان منتصب به دولت قبل نیستند و تمام در همین دولت منصوب شدند یعنی نمیتوانیم بگوییم که مثلا هیأت مدیره صندوق توسعه ملی مربوط به دولت قبل بودند یا رئیس بیمه مرکزی منتصب به دولت قبل بوده و چون مربوط به دولت قبل بوده ما دخالتی نمی کنیم در حالیکه اینها همه در این دولت منصوب شدند.
*مدیران و حقوقبگیران متخلف تماما منصوب شده این دولت هستند
حال فرض میکنیم در دولت قبلی این تخلف صورت گرفته و مدیران قبلی حقوق نجومی میگرفتند؛ کسی که اکنون مدیر شده چگونه حق دیگران را دهها برابر حداقل دستمزد دریافت کند و از طرفی دیگر فردی به نان شب خود محتاج باشد و یا یک فرد تنها با یارانه زندگی کند؟ اگر هم آنها تخلف کردند چرا این مدیران آن را ادامه دادند. آنها باید جلوی تخلف را میگرفتند.
سازمان امور مالیاتی زمانی که یک معلم را که سر ماه دو میلیون حقوق میگیرد، از حقوق او مالیات کسر میکند. مگر مدیری که به عنوان مثال در بانک کار میکند مالیات از حقوق او کسر نمیکند؟ اگر مالیات کسر میکند پس مشخص بوده که ماهیانه 50 یا 70 میلیون تومان حقوق میگیرد اگر هم مالیات کم نمیشود واقعا باید به حال مملکت گریه کرد که فردی که حقوق کمی دارد باید مالیات دهد ولی کسی که حقوق بالایی دارد مالیات پرداخت نمیکند پس اگر هم مالیات کم شده میدانستند که این مدیر حقوق آنچنانی میگیرد.
*مدیرانی که حقوق نجومی دریافت کردند هیچ کدام منصوبین دولت قبل نبودند
اکنون بسیاری از دولتیها هم مانند برخی اعضای فراکسیون امیدی حتی نسبت به برداشت این نوع حقوقها معترض شدند و بر لزوم تغییر کابینه دولت تأکید دارند.
موسویلارگانی: انتصاب مدیران بانکها توسط دولت جدید یک موضوع قطعی است. مدیرانی که حقوق نجومی دریافت کردند هیچ کدام از مدیران دولت قبلی نبودند.
با توجه به اینکه در این رابطه نیز در فراکسیون امید موضوعاتی مطرح شده و این فراکسیون را به چالش کشیده است آیا در این رابطه اطلاعاتی دارید؟
موسویلارگانی:خیر بنده در جریان این موضوع نیستم.
*دولت هم به این نتیجه رسیده وزاری او بسیار ضعیف هستند
درباره موضوع استیضاح ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی چطور؟
موسویلارگانی: افرادی در فراکسیون امید همچون آقای وکیلی گفتند ربیعی را استیضاح میکنیم ولی از سوی دیگر عارف گفته است ما قصدی برای ورود در مباحث استیضاح نداریم. نظر شخصی من این است که با توجه به اینکه سال آخر دولت است مجلس را زیر سوال نبریم. دولت به این نتیجه رسیده است که وزرای این دولت بسیار ضعیف هستند ولی میخواهد این بار را به دوش مجلس بیندازد تا مجلس این کار را انجام دهد. ترمیم کابینه یک مسئله عادی است و دولت باید این کار را انجام دهد تا بهتر بتواند خدمترسانی داشته باشد.
*دولت میخواهد بار ترمیم کابینه خود را به دوش مجلس بیندازد
یعنی نظر شما این است که اکنون این استیضاح از سوی دولت باشد؟
موسویلارگانی: بله همینطور است.
طبق آخرین اخبار و اطلاعات، اکنون به دنبال موضوع استیضاح ربیعی در فراکسیون امید مجلس دهم اختلافات درونی به اوج خود رسیده است؛ اختلافاتی از جنس ریاست مجلس، ریاست کمیسیونها در این فراکسیون دیده میشد و و حال هم استیضاح ربیعی. نظر شما در مورد این فراکسیون چیست و اینکه اکثریت مجلس را کدام فراکسیون تشکیل داده است؟
موسویلارگانی: در بحث فراکسیونها، تعداد راهیافتگان اصولگرا شاید به ظاهر در انتخابات کمتر از اصلاحطلبان بود. دلیل آن را هم این میدانم که اصولگرایان آن اتحاد و انسجامی که اصلاحطلبان داشتند را درپیش نگرفتهاند. در بحث انتخابات شاید از 8 ماه قبل از آنکه گمانهزنیهایی بود تبلیغات میشد. به عنوان مثال بنده که به عنوان یکی از کاندیداهای اصولگرایان بودم تنها در سایتها نام بنده بود اما حتی یک بنری که اصولگرایان در شهرستان بزنند و کاندیداها را معرفی کنند وجود نداشت.
اصولگرایان در جاهایی برای معرفی کاندیداهای خود دریغ کردند اما کسی که مقابل من از اصلاحطلبان در شهرستان کاندیدا بود دو تن از وزرای خاتمی برای آنها تبلیغ کردند. جلسات و میتینگهای فراوانی برگزار و چند تن از نمایندگان اصلاحطلب از ادوار گذشته سخنرانی کردند. ما اگر بخواهیم بنشینیم تا همین گونه اصولگرایان موفق شوند فکر باطلی است. در هر صورت باید تلاش شود و کسانی که دلسوز نظام هستند و خود را در رأس هرم اصولگرایان میدانند،همت خود را بالا ببرند. به ویژه اکنون که انتخابات ریاست جمهوری است اگر بخواهند دست روی دست بگذارند نتیجه نمیگیرند و همه باید اتحاد و انسجام خود را حفظ و تلاش کنند تا بتوانند در انتخابات مختلف موفق باشند.
*فراکسیون ولایت بر فراکسیون امید برتری دارد/ بسیاری از «امیدیها» به ولایت پیوستند
هر چند تعداد اصولگرایان نسبت به اصلاحطلبان کمتر بود ولی کسانی که مستقل بودند و برخی از اعتدالیون به فراکسیون اصولگرایان پیوستند و اکنون فراکسیون ولایت بر فراکسیون امید برتری دارد و تعداد آن بیشتر است و نمونه آن رأیی بود که در هیأت رئیسه به آقای لاریجانی دادند و به تعدادی از کسانی که از فراکسیون ولایت کاندیدا بودند توانستند رأی بگیرند و راهی مجلس شوند. در کمیسیون ها نیز ما بیشترین رؤسای کمیسیونها از فراکسیون ولایت هستند.
با این اوصاف و با تشکیل فراکسیون ولایت آیا برنامه خاصی برای این فراکسیون در نظر گرفته شده است و هیأت رئیسه آن چه زمانی تشکیل خواهد شد؟
*جلسهای برای تشکیل شورای مرکزی فراکسیون ولایت مجلس برگزار خواهد شد
موسویلارگانی: هنوز برای برگزاری جلسهای مبنی بر اینکه شورای مرکزی و یا هیأت رئیسهای برای فراکسیون ولایت تشکیل شود، اطلاعرسانی نشده است اما قطعا این جلسه برگزار خواهد شد چرا که در بسیاری از موارد نیاز است.
برای اینکه از موضوع مصاحبه خارج نشویم به ادامه بحث میپردازیم؛ با توجه به اینکه شما در دو دوره متمادی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هستید و اکنون نیز به عنوان نایبرئیس این کمیسیون در مجلس دهم هستید تا حدود زیادی در جریان مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هستید. حدود یک سال و نیم پیش رئیسجمهور در جمع مردم خراسان رضوی سخنی مبنی بر اینکه از رکود عبور کردیم داشت و رونق اقتصادی را به عنوان یکی از افتخارات این دولت معرفی کرد. اما چندی پیش در جمع مردم کرمانشاه او یکی از معضلات و مشکلات اصلی کشور را رکود خواند و گفت نخستین گام ما حل مشکل رکود و تورم است. این سخنان را چگونه تبیین میکنید و با گذشت سه سال اوضاع مردم را در چه وضعیتی میبینید؟
*اگر دولت منویات رهبری را سرلوحه کار خود قرار میداد حال و روز اقتصادی کشور این نبود
موسویلارگانی: اگر دولتهای ما به فرمایشات مقام معظم رهبری توجه داشتند حال و روز کشور ما اکنون نباید این باشد که ما در آن قرار داریم. یعنی اگر زمانی که مقام معظم رهبری فرمودند همت و کار مضاعف، سال همدلی و همزبانی دولت و ملت یا سال اقتصاد، فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی توجه شده بود اکنون نباید ایشان دو سال و نیم مرتب بحث اقتصاد مقاومتی را تکرار میکردند.
*اقتصاد مقاومتی که بارها رهبری به آن اشاره کردند تنها لفظی شده برای بازی با الفاظ
چندسال است که رهبر معظم انقلاب به موضوع اقتصاد مقاومتی اشاره میکند اما اقتصاد مقاومتی تنها لفظی شده برای بازی کردن الفاظ؛ ما زمانی که میخواهیم صبحت کنیم در الفاظ و صحبتهای خود دم از اقتصاد مقاومتی میزنیم اما در عمل حقیقتا، هیچ تلاشی برای سیاستهای ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب نداریم. بنده در این میان حتی مجلس شورای اسلامی را هم بیتقصیر نمیدانم؛ مجلس آن جدیتی که باید درباره اقتصاد مقاومتی داشته باشد را نداشته، دولت نیز هیچ فعالیتی درباره اقتصاد مقاومتی نداشته است.
با این تفاسیر، شما از بُعد نظارتی عملکرد وزرای دولت را در زمینه اقتصادی چگونه ارزیابی میکنید؟
موسوی لارگانی: اخیرا یک ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تشکیل دادند که امیدواریم فقط حرف نباشد و در حد تبلیغات نباشد. زمانی که در رابطه با آب اصفهان (که دارای مشکل است) از استاندارد وقت سوال کردم برای مشکل آب چه کردید؟ او در پاسخ گفت: ما تاکنون 5 همایش برگزار کردیم. خب این همایش چه دردی دوا میکند؟ همایشی که هزینه اضافه میکند دردی دوا نمیکند.
*صنعتگران هم میگویند رکود کنونی از قبل انقلاب تاکنون بیسابقه بوده است
یا از یکی از وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی سوال کردم که برای بخش تعاون چه کردید؟ چرا که قرار است تعاون 25 درصد اقتصاد کشور را در اختیار بگیرد که او در پاسخ گفت من 250 صفحه سخنرانی در رابطه با تعاون دارم! واضح است که اینها دردی دوا نمیکند لذا مواردی که رئیسجمهور اعلام میکند و آمار و ارقامی که ارائه میدهد یا مثلا در خراسان رضوی با آن شور و حال سخنرانی کرد و گفت «به حول و قوه الهی ما رکود را پشت سر گذاشتیم» که به دنبال آن کف و سوت هم زدند و تقریبا این خبر داده شد، اما بنده با جمعی از صنعتگران در استان و کشور جلسه داشتم کسانی که سبقه حضورشان در بخش صنعت به قبل از انقلاب بازمیگردد عین کلامشان این بود که ما هیچ زمانی از قبل از انقلاب تاکنون مانند سال 94 رکود را ندیده بودیم. این رکودی که حاکم بود هیچ سالی وجود نداشته است حتی در زمان جنگ و قبل از انقلاب. لذا با اینکه ما بگوییم ما رکود را پشت سر گذاشتیم و بحث تورم همچنان سرجای خود باشد سودی نخواهد داشت.
*مردم درصد تورم را چیزی میبینند که در سفره آنها وجود دارد نه آمار و ارقام لفظی
زمانی که ما میگوییم تورم به 9.7 رسیده برای صحت این موضوع 350 قلم جنس محاسبه و میانگین گرفته میشود و به این عدد میرسد اما بالای 60 یا 70 درصد مردم ما تورم را چیزی میبینند که در سفره آنها وجود دارد و با آن سر و کار دارند. یعنی کسی که حداقل دستمزد را دریافت میکند (یعنی با 800 هزار تومان حقوق اجاره میدهد و دانشجو، محصل و بیمار هم دارد) این شخص نمیتواند به اقلام دیگر فکر کند تنها نان و پنیر و اقلام ساده برای زندگی او کفایت میکند.
من کاری به دولت قبلی هم ندارم یعنی میتوانیم حتی به دولتهای قبلی هم تعمیم دهیم اما یک نان سنگک تقریبا دو سال و نیم پیش 300 تومان بوده است اما اکنون این مبلغ به هزار و 200 تومان رسیده، حال اگر ما به یک فرد روستایی بگوییم تورم کاهش پیدا کرده و به 9.7 درصد رسیده است قطعا به من میگوید «شما با چه فرمولی حساب میکنید؟ در حالیکه من نان را با نرخ 300 خریداری میکردم و اکنون به این مبلغ رسیده است در حالیکه حقوق من دو سال و نیم پیش 650 هزار تومان بوده و اکنون تنها 800 تومان است یعنی 150 هزار تومان پس از سه سال به حقوق من اضافه شده ولی هزینههای من چند برابر افزایش پیدا کرده است» لذا حقیقتا این آمار و ارقام برای مردم قابل قبول نیست که ما بگوییم رکود را پشت سر گذاشتیم، تورم تک رقمی و رونقی ایجاد شده است.
*در ارائه آمارهای اقتصادی دولت تناقضگویی وجود دارد
در برنامه پنجم توسعه پیشبینی شده بود که ما به 8 درصد رشد اقتصادی برسیم. چگونه می شود که ما عنوان میکنیم رشد اقتصادی زمانی که دولت یازدهم سر کار آمده، منفی 6.8 بوده است. اکنون یک جا دولت میگوید ما رکود را پشت سر گذاشتیم و در جای دیگر عنوان میکند بزرگترین مشکل ما رکود است و میخواهیم این رکود برطرف و رونق اقتصادی ایجاد شود. یک جا میگویند این رونق اقتصادی مثبت 3 است و در جای دیگر میگویند مثبت یک؛ اگر مثبت 3 را حساب کنیم یعنی ما 9 درصد رشد اقتصادی داشتیم این مقدار یعنی ما چه کار کردیم؟ چه کار مهم اقتصادی در کشور صورت گرفته، چه رونقی ایجاد شده است که ما به این رشد دست پیدا کردیم؟
خب همین 9 درصدی هم که گفته میشود به گفته خود مردم در سفرههای آنها ملموس نیست.
*9 درصد رشد اقتصادی در سفرههای مردم ملموس نیست
موسویلارگانی: بله همینطور است بحث این است که در ارائه این آمار و ارقامی اگر واقعیتها را بگوییم مردم خیلی بهتر قبول میکنند و خوشحالتر میشوند چرا که برایشان قابل لمس است و درک میکنند؛ اما به عنوان مثال به کسی که سه جوان بیکار دارد هر چه هم بگوییم رونق ایجاد شده است قطعا میگوید این موضوع شامل حال من نشده است. صنعتگران صنعتی در استان اصفهان بالای 5 هزار نفر نیرو داشتند که تاکنون هزار و 700 نفر از آنان را اخراج کرده اند. آیا اخراج این تعداد به معنای رونق اقتصادی است؟
قطعا رونقی در کار نبوده و رکود وجود دارد. اکنون مشکل صنعتگران کشور از یک طرف، فشارهایی است که بانکها به آنها وارد میکند و از سوی دیگر و سازمان مالیاتی برای مالیات آنها را تحت فشار قرار میدهد. ما با همه صنعتگران که صحبت میکنیم مخالف پرداخت مالیات نیستند اما روش اخذ مالیات بسیار بد است. یعنی 9 درصد مالیات بر ارزش افزودهای که پرداخت میکنند یعنی چون نحوه اجرای آن صحیح نیست فشار زیادی بر مردم وارد کرده است.
مشکل آن چیست؟
موسوی لارگانی: در حقیقت کالایی که
برای بار اول از معدن آمده بر آن مالیات بر ارزش افزوده تعلق میگیرد و
این مقدار اخذ میشود، سپس پس از فرآوریهای انجام شده نیز بار دیگر این
مالیات نیز گرفته میشود. یک مرتبه دیگر نیز این مقدار از مصرفکننده گرفته
میشود در حالیکه مجموعا باید یک مرتبه آن هم مصرف کننده این مقدار را
پرداخت کند.
* نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده صحیح نیست
اکنون کارخانهداری هست که میگوید «من حاضرم کارخانهام را با تمام امکانات در اختیار دولت قرار دهم اما کارگران مرا اخراج نکنند. به جای اینکه من 9 درصد به دولت بدهم دولت 9 درصد به من پرداخت کند.» یعنی واقعا بر این شخص فشار آمده است علاوه بر اینکه نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده صحیح نیست.
اکنون بحث علیالرأس کردن دفاتر مؤدیان مالیاتی در قانون ممنوع شد اما اکنون علیالرأس هم میکنند یا در موضوع صنعتگران نیز این موضوع صدق میکند. برخی صنعتگران در روزهای اخیر نزد بنده مراجعه کردند و گفتند از سال 86 مجدد میخواهند از ما مالیات بگیرند و بررسی کنند ولی حقیقتا اینها دیگر نمیتوانند ادامه دهند لذا این نمیتواند باعث رونق شود و تنها سبب رکود میشود.
این موضوع در برجام هم صدق میکند که گفته شده بود برجام آفتاب درخشانی است و قطعا پس از اجرای آن گشایش اقتصادی حاصل میشود. چند ماه که از برجام گذشت به گفته برخی نمایندگان نه تنها گشایش اقتصادی ندیدیم بلکه عهدشکنیهای طرف مقابل بیشتر شد. اکنون که یک سال و اندی از برجام میگذرد این گشایشها کجا حاصل شده است. آیا این گشایش در زندگی مردم دیده میشود؟
موسویلارگانی: البته نظر شخصی من این است که مقام معظم رهبری (که نعمت بزرگی هستند و خداوند سایه ایشان را بر سر ما مستدام دارد) مصداق جملهای هستند که میگوید «تو مو میبینی و من پیچش مو». رهبر معظم انقلاب در جریان توافق 1+5 با وجود اینکه در مراحل گوناگونی هیأت مذاکرهکننده ایرانی را تأیید کردند اما توصیههای جدی داشتند مبنی بر اینکه مواظب باشید فریب دشمن را نخورید. کسی که مقابل ما است عهدشکن بوده و در مراحل مختلفی پیمان شکنی کرده است.
*هرکس درباره بدعهدی غربیها تذکر میداد محکوم به افراطگری و مخالف برجام میشد
توافقنامه امضا شد و شادیهای بیش از حد در پی آن برای چیزی که هنوز هیچ اثری از آن مردم ندیده بودند. اگر هم کسی انتقادی و تذکری میداد که مراقب باشید، محکوم به افراط گری و مخالف برجام میشد در حالیکه آنها واقعا دلشان برای نظام میسوخت.
*غربیها تماما نقض تعهد کردهاند/ وقتی کنگره آمریکا علیه ایران مصوبه تصویب میکند ما باید مقابله کنیم نه تهدید لفظی
ایران بلافاصله پس از توافق به تعهدهای خود عمل کرد. قلب راکتور آب سنگین اراک را تخلیه و با بتن پر کرد، سانتریفیوژهای نطنز را جمعآوری و اورانیوم غنی شده را از کشور خارج کرد و به روسیه داد و بسیاری از تعهدات دیگر انجام داد اما در مقابل هیچ تلاشی از طرف مقابل ما ندیدیم. طرف مقابل توافق هیچ حرکتی از خود نشان نداد یعنی تمام تعهداتی که داشتند را نقض کردند و حتی ما شاهد این هستیم که پارلمان آمریکا هر هفته یک مصوبه علیه ایران تصویب میکند؛ متأسفانه اگر هم مجلس شورای اسلامی خواست در این باره ورود کند که طرحی را در رابطه با برجام و یا استکبار جهانی به تصویب برساند مورد انتقاد قرار میگیرد که چرا میخواهید توافقی که صورت گرفته و پسابرجامی که برای ایران دستاورد خواهد داشت را مانع شوید و جلوی آن را بگیرید؛ در حالیکه وقتی پارلمان آمریکا مصوبه میدهد در رابطه با اینکه بحث آب سنگین تولید شده در ایران را ممنوع میکند که خریداری شود ایران باید مقابله کند. ما نباید تنها لفظی تهدید کنیم که اگر چه کار کنند ما چه ها خواهیم کرد.
*برخی نویدهای برجامی تنها خبرهای دهن پرکن بود و بس!
در برخی کارها باید عملا ورود کنیم یعنی در واقع آنها به هیچ تعهدی عمل نکردند، هیچ تحریمی برداشته نشده و اکنون هیچکدام از بانکها ال سی باز نمیکنند، در حالیکه همان روزهای ابتدایی اعلام کردند هزار ال سی آن هم در روز تعطیل گشایش پیدا کرد. در حالیکه اینها تنها خبرهای دهن پر کن بود که بگویند ما اگر توافق کردیم مثلا این نتایج را داشته است.
*تنها نتیجه برجام فروش محصولات کشورها در ایران بوده است
تنها نتیجهای که در پسابرجام این بوده که گروههای زیادی از کشورهای مختلف آمدند برای اینکه برای فروش محصولات خود بازاریابی کنند. آنها تنها برای فروش محصولات خود به ایران آمدند، نیامدند که سرمایهگذاری کنند، یعنی این همه گروه سیاسی و اقتصادی که آمدند اکنون ما چیزی نداریم که رو کنیم و بگوییم اینها برای سرمایهگذاری آمدند و یا این تعهدی دادند بلکه تنها یک رفتوآمدی بیشتر نبوده، هرچند آمدند و رفتند ولی هنوز نتیجهای برای کشور حاصل نشده است.
*آقای روحانی! خرید هواپیما مهمتر از بیکاری جوانان بود؟
به عنوان مثال یکی از دستاوردهایی برای برجام اعلام کرده بودند خرید هواپیما بود که اکنون میبینیم با چه وضعیتی روبرو شده است، علیرغم اینکه هم اکنون خرید هواپیما برای ما اولویت اول نیست، رهبر معظم انقلاب نیز در این رابطه تذکر دادند که ما اکنون نیازی به خرید هواپیما نداشتیم و مشکلات دیگری در کشور هست که اولویت با برطرف شدن آنها است. همین که رهبر معظم انقلاب در مورد بیکاری جوانان فرمودند (من بیشتر خجالت میکشم از آن جوانی که شب دست خالی به منزل خود میرود) یعنی این یک دغدغه برای رهبری است و هنوز هم کار جدی برای برطرف شدن معضل بیکاری انجام نشده است.
* مردم شهرستان فلاورجان از بسیاری از امکانات محروم هستند
شهرستان فلاورجان نزدیکترین شهرستان به مرکز استان اصفهان محسوب میشود به نحوی که بین فلاورجان و اصفهان فقط یک پل هوایی است، اما از نظر محرومیت شاید مانند سایر شهرستانهایی نظیر فریدن یا چادگان نباشد، اما از آنجایی که ما با اصفهان فاصلهای نداریم، حقیقتاً برای مردم قابلقبول نیست یعنی با ده متر جابجا شدن امکانات بسیار تغییر میکند. مانند این است که ما از یک سرزمین سبز وارد یک سرزمین کویری میشویم.
این کمبود امکانات بیشتر در چه حیطههایی است؟
موسوی لارگانی: نکته دیگر اینکه یکسری امکانات در کلانشهر اصفهان هست، حتی در برخی از شهرستانها این امکانات دیده میشود اما مردم شهرستان ما از از این امکانات محروم هستند؛ به عنوان مثال یک کتابخانه این شهرستان 260 هزار نفری ندارد و یا یک سالن چند منظورهای که در تابستان جوانان ما بتوانند اوقات فراغت خود را بگذرانند وجود ندارد. فلاورجان بعد از خود اصفهان که جمعیت آن خیلی بیشتر از آن است کمترین سرانه ورزشی را دارد یعنی اگر اکنون هم سطح سرانه ورزشی ما ارتقا پیدا کرده به واسطه سالنهای 9 دی و طرح صالحین است که سپاه احداث میکند. وگرنه در مجموع شهرستان فلاورجان چهار سالن ورزشی هم ندارد.
*درخواست محرومیت برای فلاورجان را قبول نمیکنند
یعنی این شهرستان در حال حاضر منطقه محروم شناخته میشود؟
موسوی لارگانی: خیر. ما به عنوان شهرستان برخوردار شناخته میشویم، اما این برخورداری تنها روی کاغذ است.
بهتر نبود که به حالت منطقه محروم بازگردانده میشد تا به آن توجه بیشتری شود؟
موسوی لارگانی: ما درخواست کردیم، ولی قبول نمیکنند. ما بهجد پیگیر این موضوع بودیم و از آنجاییکه لاریجانی رئیس مجلس از نزدیک محرومیت این شهرستان را دیده و برخی وزرا نیز به این شهرستان سفر کردهاند.
*آمار بیکاری در شهرستان فلاورجان بیداد میکند/50 درصد از 260 هزار نفر بیکارند
زمانی که آقای بختیاری استاندار اصفهان بود، وقتی میگفتم شهرستان محروم فلاورجان او میگفت شما باید مناطق محروم را ببینی و آنگاه اگر توانستی بگو این شهرستان محروم است؛ چراکه جاهای دیگر دارای محرومیت بسیار زیادی است. زمانی که آقای بختیاری به مدت دو روز به شهرستان ما سفر کرد، دقیقاً گفت «الحق شهرستان فلاورجان از خیلی از شهرستانهای دورافتاده ما محرومتر است،» یعنی محرومیت را دید و لمس کرد.
اکنون آمار بیکاری در شهرستان فلاورجان بیداد میکند، یعنی 30 درصد آمار بیکاری رسمی این شهرستان است، چرا که بیشتر مردم هم کشاورز هستند و خشکسالی بر این شهرستان حاکم است، اگر بخواهیم در این آمار کشاورزان را هم حساب کنیم، حقیقتاً بالای 50 درصد اکنون ما آمار بیکاری در فلاورجان داریم.
طبق آمار میزان مهاجرت در این شهرستان هم که بسیار بالا است.
موسوی لارگانی: بله، مهاجرت از اقوام مختلف داریم. حدود 25 هزار نفر فقط اتباع بیگانه در شهرستان مستقر هستند همچنین مهاجرین از استانهای دیگر نیز در شهرستان ما حضور دارند؛ اما بحثی موضوع این است که اگر ما آمار بیکاری داریم به این دلیل است که صنایع بزرگ اطراف ما هست اما جوانان ما را به کار نمیگیرند. متأسفانه بعضی جاها سخت گیریهایی که مثلاً متولد و ساکن این شهرستان باشی وجود دارد که برای مردم بسیار سخت است، به نظر من یکی از مشکلات اصفهان و شهرستان فلاورجان این است که از آلودهترین شهرها از نظر آبوهوا محسوب میشود؛ صنایعی که در استان اصفهان است و آلایندگی زیادی ایجاد کرده است.
کارخانهای که در شهرستان از قبل احداث شده که یک مسئله خطرناک و به نظر من از اول اشتباه بود، یعنی کارخانه نیرو کلری که در فلاورجان وجود دارد بسیار زیان آور است. این صحبتی که من میکنم از قول کارشناسان این صنعت است که اگر برای یکی از مخزنهای نیروکلر خدای ناخواسته حادثهای پیش بیاید و انفجاری ایجاد شود و اصفهان را تهدید کند، منازل مسکونی فلاورجان در خطر هشتند. کنار منازل مسکونی شهرستان این نیروکلر را زدهاند، اما خانم ابتکار و زیرمجموعه او که اینقدر در موضوع محیطزیست صحبت میکنند چطور مجوز توسعه این کارخانه را صادر کردند. در استان دیگری رفتند زمین هم خریدند، ولی به آنها اجازه ندادند، اما اینجا در کنار منازل مسکونی مردم اجازه توسعه دادند که بنده در این رابطه تذکری را به شخص رئیسجمهور دادم و بهجد پیگیر هستم، ولی نگران این هستم که خدای نکرده مشکلی در شهرستان به وجود بیاید که بعد نتوانیم این مشکل را حل کنیم.
*دولت جلوی شهر شدن چند روستا در شهرستان فلاورجان را گرفته است
مشکل دیگری که در سطح شهرستان وجود دارد و لازم میدانم که آن را بیان کنم این است که دولت قبل، شهر شدن چند روستای بزرگ شهرستان حوزه انتخابیهام را مصوب کرد و تمام مراحل قانونی آن طی شد، ولی دولت فعلی جلوی کار را گرفته است دولتی که در رأس آن رئیس جمهورش 5 دوره در مجلس شورای اسلامی نماینده بوده و یکی از تأکیدات او در مباحث انتخاباتی این بوده که ما قانونمند عمل میکنیم؛ به گفته او دولت قبل قانونمند نبوده و قانون را اجرا نمیکرده و میگوید که ما میخواهیم قانون را اجرا کنیم.
*دولت جلوی اجرای قانون تقسیمات کشوری را گرفته است
اکنون قانون تقسیمات کشوری در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و به تأیید شورای نگهبان رسیده، اما دولت فعلی میگوید میخواهم یک طرح دیگر بیاورم، یعنی سه سال است که میخواهد لایحهای در مجلس بیاورد که تاکنون این کار را نکرده و جلوی تصمیمات کشوری را گرفته است.
اکنون ما شهری به نام ایمانشهر در شهرستان فلاورجان داریم که از دو محل با فاصله بسیار زیاد از هم تشکیل شدهاند که هر دو محل درخواستشان جدا شدن از یکدیگر است و تمام مراحل قانونی آن برای شهر شدن طی شده است و شرایط و جمعیت لازم را دارد. دو روستای دیگر نیز تمام مراحلشان برای شهر شدن طی شده است و مراحل قانونی خود را گرفته است، اما جلوی کار گرفته شده که ما در این رابطه تذکر به وزیر و رئیسجمهور داده شده است.
*عمل نکردن دولت به برخی قوانین به یک معضل تبدیل خواهد شد
در این رابطه 160 نماینده در مجلس قبلی نامه امضا کردند و خطاب به علی لاریجانی گفتند که شما رئیس مجلس هستید و باید پیگیر اجرای قوانین باشید؛ اکنون که قانون هست ما باید قانون را اجرا کنیم، زمانی که لایحه جدید ارائه و تصویب شد باید به آن لایحه عمل شود، اما هنوز متأسفانه این مشکل حل نشده و احتمال اینکه این موضوع به معضل اجتماعی تبدیل شود، وجود دارد.