به گزارش مشرق، پيرامون موضوع "صدور مجوز حرفهاي براي باشگاههاي حاضر در مسابقات فوتبال ليگ برتر و ضربالعجل AFC تا پايان سال 2012 براي فوتبال ايران" سعيد آذري مديرعامل اسبق باشگاه ذوبآهن و كنوني استيلآذين نسبت به استانداردسازي باشگاههاي ايراني و كسب معيارهاي AFC اظهار نااميدي كرد و صراحتا وضع موجود را غيرقابل اصلاح دانست. او معتقد است به ناچار بايد منتظر باشيم تا AFC با ابزارهاي قانونياش، شرايط جديدي را براي فوتبال ايران رقم زند.
آذري در گفتوگو با ايسنا، با تفكري نااميدانه نسبت به ضرورت فوق، اظهار كرد: فكر ميكنم ما خيالي باطل داريم چرا كه تا مدتها نميتوانيم استانداردسازي را در فوتبال ايران اجرا كنيم. در حال حاضر تنها يكي، دو باشگاه هستند كه چون از سالها پيش كار استانداردسازي ساختاري را در باشگاهشان شروع كردند، در حال حاضر به كسب معيارها نزديك هستند اما مابقي كار خاصي تاكنون نكرده و مطمئن باشيد در يكسال و چند ماه باقيمانده به مهلت مقرر AFC هم نميتوانند به سطح استاندارد برسند.
*** با اساسنامههاي تقلبي AFC را فريب داديم
او اما در بيان تاريخچه استانداردسازي باشگاهها طبق مقررات AFC، تصريح كرد: سال 1383 بود كه سازمان ليگ اعلام كرد AFC استانداردهاي جديدي را براي تيمهاي ليگ برتري كه ميتوانند در ليگ قهرمانان آسيا حاضر باشند، تعيين كرده است. آنها نمايندگاني را براي بازرسي به ايران فرستادند و باشگاهها هم براي تامين آيتمهاي مدنظر AFC فعاليتهايي را آغاز كردند اما متاسفانه آنها با خصوصيسازي روي كاغذ ميخواستند هم AFC و هم سازمان ليگ فدراسيون را فريب دهند. عزيزمحمدي رييس سازمان ليگ به عنوان پيشرو استانداردسازي باشگاههاي كشور تلاش ميكرد تا وضعيت ليگ برتريها را با با معيارهاي AFC تطبيق دهد در حالي كه باشگاهها به كنفدراسيون فوتبال آسيا دروغ گفتند و اساسنامههاي تقلبي تنظيم كردند!
*** AFC وقتي فهميد فريب خورده به ما اولتيماتوم داد
وي ادامه داد: پس از آنكه براساس مدارك ارسالي بعد از مدتي، چهار سهميه به ليگ برتر ما براي حضور در ليگ قهرمانان آسيا اختصاص داده شد، ذهنيت تمام باشگاهها به سمتي رفت كه بخواهيم اين تعداد سهميه را حفظ كنيم. از اينجا به بعد وارد مرحله دوم نظارت AFC شديم و آنها بعد از بازرسيهايشان متوجه شدند كه ممكن است اسناد و مدارك باشگاههاي ايران واقعيت نداشته باشد لذا در موج دوم توجه AFC به ايران تصميم گرفته شد كه نهايتا تا پايان سال 2012 به ما فرصت دهند. بعد از اين مدت تنها تيمي مجوز حضور در ليگ برتر حرفهاي ايران را خواهد داشت كه تمامي آيتمهاي نرمافزاري و سختافزاري را احراز كرده باشد و حتي اگر تعداد تيمهاي استاندارد ليگ از حدي پايينتر باشد اصلا فوتبالمان از سطح اول عرصه بينالمللي حذف ميشود و ليگ ما به عنوان ليگ آماتوري تغيير ماهيت ميدهد.
*** درگيري با امور روزمره باشگاهها را از تهديدها غافل كرده است
آذري تاكيد كرد: اين خطر براي فوتبال ايران جدي است! اما از سوي باشگاهها جدي گرفته نميشود، چرا؟ بخاطر اينكه شواهدي از اين تهديد نيست. همه تيمها درگير روزمرگي بوده و بيشتر به نتايج تيمهاي فوتبالشان فكر ميكنند. به طور مثال شهر سرچشمه كه اكنون تيمي را به ليگ برتر فرستاده در هشتاد كيلومتري رفسنجان و در ارتفاع 2 هزار و 800 متر بالاتر از دريا قرارداد. در اين شهر هتلي وجود ندارد و امكانات استانداردي هم براي استقرار يك تيم ليگ برتري نيست. واقعا نميدانم بر اساس چه استانداردي اين تيم در ليگ برتر حضور دارد و مجبور است بازيهايش را در كرمان برگزار كند؟ اكنون غير از چند تيم كه پتانسيل فراهم كردن شرايط استاندارد را دارند، هر تيم ديگري از ليگ دسته يك به ليگ برتر صعود كند، بر ميزان تهديدپذيري فوتبال كشور افزوده است. چرا كسي دنبال استانداردسازي نيست؟ امسال كه قرار شد استيلآذين به سمنان منتقل شود، با فدراسيون رايزني كرديم تا بتوانيم آخرين استانداردهاي AFC را براي باشگاه فراهم كنيم. احساس ميكنم بعضي اركان فدراسيون هم متوجه جدي بودن خطر فوق نيستند!
*** وقتي از سال 83 تاكنون خصوصيسازي نكرديم الان هم نميكنيم
اين مدير ورزشي در پاسخ به اين سوال كه آيا باشگاهها در فرصت زماني 16 ماهه باقيمانده ميتوانند تمامي آيتمهاي AFC را كسب كنند، اظهار كرد: امكان ندارد باشگاهها در كوتاهمدت بتوانند به استانداردهاي لازم برسند. بنده با تكيه بر سابقهاي كه كارهاي زيرساختي و بخشهاي سختافزاري فوتبال داشتم ميدانم كه استانداردسازي باشگاههاي ما در كوتاه مدت امكانپذير است. همانطور كه از سال 83 تاكنون كاري نكردند، از اين پس هم نميكنند. فوتبال ما تهديد بسيار جدي را در نزديكي خود ميبيند اما گوش شنوا نيست! تا برخورد قاطع AFC نباشد كاري انجام نميشود.
*** 20 سال ديگر هم نميتوانيم در باشگاهها استانداردسازي كنيم!
وي با اشاره به برنامههاي فدراسيون و سازمان ليگ براي اجراييسازي استانداردها در ليگ برتر، افزود: اولين گام را سازمان ليگ برداشته است اما آنها نميدانند در حيطه وظايف باشگاه ورود كرده و كار آنها را انجام ميدهند. يكي، دو باشگاه ايراني كه اكنون به سطح استاندارد AFC نزديك هستند كارشان را از سال 83 شروع كردند؛ يكشبه كه نميتوان استانداردسازي كرد! فكر ميكنم فوتبال ايران 20 سال ديگر هم نميتواند معيارهاي استاندارد AFC را احراز كند.
*** استقلال و پرسپوليس در حد باشگاههاي محلات هم نيستند
آذري در بيان راهكار پيشنهادياش براي احراز شرايط AFC با توجه به اوضاع فعلي تيمهاي ايراني، گفت: بهتر است برخوردي كه AFC ميخواهد دو سال ديگر با فوتبال باشگاهي ما داشته باشد را اكنون سازمان ليگ در قبال تيمهاي ايراني اعمال كند. سازمان ليگ بايد با چند تيم برخورد قاطع كند تا بقيه حساب كار دستشان بيايد اما چه كنيم كه اين مصلحتانديشيهاي بيمورد فوتبال ما را به اين روز انداخته است! وضعيت باشگاههاي پرسپوليس و استقلال كه بايد سمبل باشگاههاي ايراني باشند حتي در حد استاندارد محلات هم نيست! آنها به جاي پرداختن به امور ساختاري در باشگاههايشان مدام در فكر نتايج تيمشان، فضاي سكوها، حاشيهها و امور روزمره باشگاههايشان هستند. تا وقتي اينها الگوي باشگاههاي ايراني باشند، از بقيه چه انتظاري ميتوان داشت؟!
*** سازمان ليگ حداقل ضعفهاي تيمها را رسانهاي كند
وي در واكنش به اينكه "منظورتان از برخورد با تيمهاي مشكلدار چيست؟ آيا ميتوان استقلال و پرسپوليس را تعليق كرد يا به ليگ دسته يك فرستاد؟" گفت: اگر نميتوانند اين كار را بكنند حداقل ضعفهايشان را در رسانهها اعلام كنند تا مردم بدانند چه اتفاق ناگواري در انتظار اين باشگاههاست. به هوادارانشان بگويند اگر شرايط لازم احراز نشود، در آينده نزديك چه اتفاقي براي تيمهاي محبوبشان ميافتد. متاسفانه ما در مسير جهاني شدن قرار گرفتهايم غافل از اينكه نميتوانيم مانند يك جزيره در كناري از دريا قرار بگيريم!
*** چاره نجات ما تغيير انديشهها در فوتبال است
مديرعامل اسبق ذوبآهن تاكيد كرد: سه، چهار آيتم مهم هستند كه تا در فوتبال ما محقق نشوند هيچگاه شاهد خصوصيسازي واقعي باشگاهها در كشور نيستيم. فوتبال در كشور ما با تمام دنيا متفاوت است. چاره نجات ما تغيير انديشهها نسبت به فوتبال است. تا وقتي تفكر سياستگذارانه و مديريتي در فوتبال تغيير نكند، تا وقتي عدهاي دست از اين فوتبال برندارند، كار درست نميشود. بخش خصوصي به ميدان نميآيد چرا كه با برخوردهاي غيرمنصفانه حذف ميشود.
*** فوتبال را درست نميكنند چون از آشوب آن پولهاي ميلياردي به جيب ميزنند!
آذري با انتقاد ادامه داد: غول فوتبال دولتي هميشه فوتبال خصوصي را ميبلعد. اين فوتبال درست نميشود مگر آنكه دخالت بينالمللي به زور بخواهد آن را اصلاح كند در غير اين صورت ما اصلاحپذير نيستيم. چرا تاكنون اصلاحات را در فوتبال انجام نداديم؟ بخاطر اينكه عدهاي در اين آشوب و هرج و مرج پولهاي ميلياردي به جيب ميزنند! براي اينكه تنها در اين شرايط خيليها ميتوانند براي خودشان درآمدهاي هنگفت ببرند. اين فوتبال به بستري براي سوءاستفاده سودجويان بسياري تبديل شده است.
*** تا وقتي بعضي مديران تيمهايشان را به دلالها بسپارند اوضاع درست نميشود
وي گفت: الگوهاي پيشرفت در تركيه را نگاه كنيم، ما از آنها كه كمتر نيستيم، فقط ابزارمان متفاوت است. به جاي آنكه از طريق فوتبال به ايجاد شور و اشتياق هرچه بيشتر در جامعه كمك كنيم بوسيله آن جيبها را پرتر ميكنيم. اين تفكر است كه بايد تغيير كند. با اين تفكر است كه برخي آدمهاي سوءاستفادهگر و كساني كه قرابتي با فوتبال نداشته و بيسمت و پست ماندهاند را به داخل آن هول ميدهند. باند و باندبازي راه انداخته و در بازار آشفته آن مشغول پول جمع كردن هستند. چرا نميتوان جلوي كارشان را گرفت؟ به خاطر اينكه قوانين دقيق و صريحي در فوتبال ما حاكم نيست. چند سازماني هم كه خلاف اين مسير مبارزه ميكنند تنها مانده و سرگرم امور اجراييشان هستند. تا وقتي يك تيم را دلال ببندد و مدير كارش را به او بسپارد، ما تا 20 سال ديگر هم نميتوانيم استانداردهاي AFC را احراز كنيم!
*** نبود اسپانسر، شركت برگزاركننده ليگ، استاديومهاي اختصاصي و كپي رايت، مهمترين ضعفهاي ما
اين مدير ورزشي تاكيد كرد: چهار عامل اسپانسر، خصوصيسازي و برگزاري مسابقات توسط اتحاديه يا يك شركت اقتصادي ثبت شده، حاكميت قانون كپيرايت و نيز بهرهمندي باشگاهها از استاديومهاي اختصاصي مهمترين معيارهايي هستند كه تا زماني نباشند، استانداردها حاصل نميشود.
*** در هيچ كجاي دنيا فدراسيون مسابقات ليگ را برگزار نميكند
آذري در توضيح اولين و دومين عامل مطروحه، گفت: در دنيا بزرگترين اسپانسرها شبكههاي تلويزيوني هستند. همچنين برگزاري مسابقات برعهده اتحاديهها يا نهادهايي است كه به صورت شركت اقتصادي ثبت شدهاند. مانند بوندسليگا، لاليگا، كالچو و... . باشگاهها معمولا سهامداران اين شركتهاي برگزاركننده هستند و اگر آن شركت يا اتحاديه مثل اتحاديه فوتبال انگلستان اعلام كرد 10درصد بايد از مبلغ قراردادها كم شود، كسي نميتواند اعتراض كند. فدراسيونها در تمام دنيا نقش نظارتي دارند اما در ايران وقتي تشكيلات فوق را نداريم، فدراسيون هم امور اجرايي را برعهده داشته و هم نقش كار نظارت را انجام ميدهد! اتفاقا به همين دليل است كه تيمهاي ملي ما هم موفق نيستند چرا كه فدراسيون نميتواند به خوبي وظيفه اصلياش را انجام دهد.
*** قانون كپيرايت ميتواند به صورت گلخانهاي در فوتبال اجرا شود
وي همچنين با اشاره به عوامل سوم و چهارم خاطرنشان كرد: به رغم آنكه در صنوف غير فوتبالي هم قانون كپيرايت رعايت نميشود، معتقدم در فوتبال ميتوان به صورت گلخانهاي اين قانون را اجرا كرد. به طور مثال بايد گروههاي ناظر برعملكردي ايجاد شوند؛ گروههايي كه در صنوف ديگر مثلا مسوول كنترل قيمتها هستند. فعاليت اين گروهها در قالب يك سازمان بايد زيرمجموعه اتحاديه فوتبال باشد تا بتوانند پيگير مطالبات طرح شده باشند. همچنين بحث نداشتن استاديوم اختصاصي هم موضوع جديدي نيست اما بيترديد از الزامهاي كار بوده و باعث افزايش درآمد باشگاهها از طريق بليت فروشي، تبليغات، فروشگاهها و... ميشود.
*** نبايد با خوشبينيهاي بيمورد افكار عمومي را فريب داد
اين مدير ورزشي در پايان با تاكيد بر اينكه نميتواند بيجهت خوشبين باشد و افكار عمومي را فريب دهد، گفت: بايد يكدهه بگذارد تا بتوان انتظار رسيدن به استانداردها در فوتبال ايران را داشت. انجام اين كارها در كوتاه مدت، اقدامي سخت و نشدني است. ابتدا بايد نگاهها و بينشها را نسبت به اين فوتبال تغيير داد. تغيير انديشهها در فوتبال در نهايت ميتواند تغيير رويكردها و سياستها را هم به دنبال داشته باشد و سرانجام پس از سالها تغييرات عيني شده و باشگاهها بتوانند به استانداردهاي بينالمللي برسند. فوتبال در دنيا پديدهاي است كه خودش درآمدزاست نه آنكه فقط در آن هزينه شود. اين رويه ناپسند در فوتبال ما باقيمانده و هميشه خواستهايم فقط به آن پول تزريق كنيم چون فقط از اين طريق ميتوانيم پول بيشتري به جيب بزنيم!