صراط: درسال 1333 تعداد 40 نفر از اهالی روستای شول از ساحل گناوه برای برداشت محصول خرما با یک فروند لنج عازم بصره در عراق میشوند.
لنج آنها در نزدیکی جزیره فاو کشتی بزرگی با این لنج برخورد میکند و تعدادی غرق میشوند.
در این میان دختری 9 ساله به نام بهناز که به همراه والدین خود و خواهر و برادران کوچکش همراه مسافران بوده است، ناپدید می شود و اثری از او یافت نمیشود.
در حالی که خانواده بهناز فکر میکردند غرق شده، صیادی عراقی او را به خانوادهای که بچه دار نمیشدند، میدهد.
بهناز به سختی زبان عربی یاد میگیرد و سپس ازدواج میکند و صاحب چهار فرزند شامل دو دختر و ودو پسر می شود.
یکی از نوههای بهناز در دوران جنگ تحمیلی به علت حاضر نشدن در جبهه جنگ علیه سرزمین مادری اعدام میشود، مادرش هم در جریان تیراندازی رژیم بعث عراق کشته میشود.
یکی از پسران بهناز هم به علت فرار از سربازی به دست رژیم بعث اعدام میشود.
در سال 1393 خبری با چندین واسطه به گوش خانواده خواهر بهناز می رسد که شخصی چندین سال پیش پیرزنی را در کربلا دیده و آن پیرزن گفته اسمش بهناز است و خانواده اش ایرانی هستند و تقاضای کمک کرده برای یافتن خانوادهاش در گناوه.
در این میان علی یکی از نوههای بهناز که سالها پیش از دست حکومت صدام فرار کرده و ساکن گناوه شده، بدون این که بداند این شهر زادگاه مادربزرگش است به کمک خواهرزاده بهناز میآید که دنبال خالهاش میگردد.
اله اکرم کاید نظامی خواهر زاده بهناز چندین بار به عراق سفر میکند اما به نتیجه نمیرسد، تا این که وی با مشورت نمایندگی وزارت امور خارجه در استان بوشهر عکس مادر خود را مبنی بر این که گمشده اش شبیه این خانم (مادرش ) است در ایران و عراق منتشر میکند.
در این میان علی نوه دختری بهناز هم از طریق خاله اش متوجه می شود که مادر بزرگش ایرانی بوده ولی بدون این که بداند گمشده دوستانش در ایران همان مادربزرگ خودش است، شماره تلفن طرفها را به یکدیگر میدهد.
آقای نظامی از طریق گوشی تلفن همراه عکس مادر خودش را برای دختر و پسر بهناز میفرستد و آنها از روی شباهت آن عکس با مادرشان متوجه میشوند خانواده نظامی همان خانواده خاله آنها در ایران است.
سرانجام فاطمه و عقیل یادگاران بهناز که در نجف زندگی میکنند، با خوشحالی بسیار برای دیدار با خانواده مادریشان به گناوه میآیند.
در میان شادی یافتن گمشدهها پس از سالها، جای گمشده اصلی یعنی بهناز خالی بود. او 9 سال پیش در حالی که حسرت دیدن خانوادهاش را داشت، دار فانی را وداع گفت.
شهرستان گناوه در 120 کیلومتری شمال بوشهر قرار دارد.
لنج آنها در نزدیکی جزیره فاو کشتی بزرگی با این لنج برخورد میکند و تعدادی غرق میشوند.
در این میان دختری 9 ساله به نام بهناز که به همراه والدین خود و خواهر و برادران کوچکش همراه مسافران بوده است، ناپدید می شود و اثری از او یافت نمیشود.
در حالی که خانواده بهناز فکر میکردند غرق شده، صیادی عراقی او را به خانوادهای که بچه دار نمیشدند، میدهد.
بهناز به سختی زبان عربی یاد میگیرد و سپس ازدواج میکند و صاحب چهار فرزند شامل دو دختر و ودو پسر می شود.
یکی از نوههای بهناز در دوران جنگ تحمیلی به علت حاضر نشدن در جبهه جنگ علیه سرزمین مادری اعدام میشود، مادرش هم در جریان تیراندازی رژیم بعث عراق کشته میشود.
یکی از پسران بهناز هم به علت فرار از سربازی به دست رژیم بعث اعدام میشود.
در سال 1393 خبری با چندین واسطه به گوش خانواده خواهر بهناز می رسد که شخصی چندین سال پیش پیرزنی را در کربلا دیده و آن پیرزن گفته اسمش بهناز است و خانواده اش ایرانی هستند و تقاضای کمک کرده برای یافتن خانوادهاش در گناوه.
در این میان علی یکی از نوههای بهناز که سالها پیش از دست حکومت صدام فرار کرده و ساکن گناوه شده، بدون این که بداند این شهر زادگاه مادربزرگش است به کمک خواهرزاده بهناز میآید که دنبال خالهاش میگردد.
اله اکرم کاید نظامی خواهر زاده بهناز چندین بار به عراق سفر میکند اما به نتیجه نمیرسد، تا این که وی با مشورت نمایندگی وزارت امور خارجه در استان بوشهر عکس مادر خود را مبنی بر این که گمشده اش شبیه این خانم (مادرش ) است در ایران و عراق منتشر میکند.
در این میان علی نوه دختری بهناز هم از طریق خاله اش متوجه می شود که مادر بزرگش ایرانی بوده ولی بدون این که بداند گمشده دوستانش در ایران همان مادربزرگ خودش است، شماره تلفن طرفها را به یکدیگر میدهد.
آقای نظامی از طریق گوشی تلفن همراه عکس مادر خودش را برای دختر و پسر بهناز میفرستد و آنها از روی شباهت آن عکس با مادرشان متوجه میشوند خانواده نظامی همان خانواده خاله آنها در ایران است.
سرانجام فاطمه و عقیل یادگاران بهناز که در نجف زندگی میکنند، با خوشحالی بسیار برای دیدار با خانواده مادریشان به گناوه میآیند.
در میان شادی یافتن گمشدهها پس از سالها، جای گمشده اصلی یعنی بهناز خالی بود. او 9 سال پیش در حالی که حسرت دیدن خانوادهاش را داشت، دار فانی را وداع گفت.
شهرستان گناوه در 120 کیلومتری شمال بوشهر قرار دارد.