شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۸

ناگفته‌های زندگانی از خانه‌نشینی هنرمندان

بازیگر سینما و تلویزیون گفت: قشری شدن سینما از مشکلات سینما است که در اختیار عده محدودی است و با دورهمی‌های خصوصی سینما را می‌سازند و عوامل خود را به سرکار می‌برند تا پیشکسوتان و هنرمندان جدید بیکار و مهجور بمانند.
کد خبر : ۳۱۷۲۴۰

صراط: بازیگر سینما و تلویزیون گفت: قشری شدن سینما از مشکلات سینما است که در اختیار عده محدودی است و با دورهمی‌های خصوصی سینما را می‌سازند و عوامل خود را به سرکار می‌برند تا پیشکسوتان و هنرمندان جدید بیکار و مهجور بمانند.

به گزارش فارس از بوشهر، هنرمندان به‌ویژه بازیگران سینما و تلویزیون همواره موردتوجه رسانه‌ها بوده‌اند و مردم نیز علاقه زیادی دارند تا از حواشی سینما و تلویزیون کسب اطلاع‌ کنند اما در این بین اتفاق افتاده که با آبروی هنرمندان کشور بازی شده و در بسیاری مواقع هنرمندان زبان گلایه گشوده‌اند.

شایعاتی که در مورد هنرمندان در فضای مجازی وجود دارد به یکی از موضوعات مورد توجه اهالی سرانه تبدیل‌شده و روزی نیست که شایعاتی از هنرمندان در فضای مجازی منتشر نشود، در این ارتباط با امین زندگانی هنرمند سینما و تلویزیون کشورمان به گفت‌وگو نشستیم، در بخش اول این گفت‌وگو زندگانی از وضعیت هنرمندان خانه‌نشین و مسائل اخلاقی در عرصه سینما سخن گفته است.

اخیراً در فضای مجازی شبکه‌های اجتماعی شایعاتی در خصوص بازیگران منتشر می‌شود که قصد دارند که قشر هنرمند را در بین مردم  بدنام کنند و با یک روحیه ضد نظام عنوان می‌کنند ازنظر شما اوضاع  سینمای کشور در چند سال اخیرچگونه است؟

زندگانی: متأسفانه در مصاحبه‌های که انجام می‌شود مخاطب یا مصاحبه شنونده خیلی زوایا را صحبت‌هایش باید لحاظ کند یا باید مصاحبه‌ای خیلی ژورنالیستی باشد که همه چیز خوب است یا اگر انتقادی می‌کند اینقدر این انتقاد را جابجا کند که به کسی برنخورد و بوی انتقاد و درد دل پیدا نمی‌کند.

یا اگر احیاناً جایی مصاحبه کرد و بوی انتقاد پیدا کند متأسفانه سیستم‌های نظارتی بر فضای رسانه و مجازی اول می‌آیند مصاحبه‌کننده را توبیخ می‌کنند و به یک سرانجامی می‌کشاند که از حرف خودش و مصاحبه پشیمان می‌شود و امیدوارم این فضا بهتر شود چون یکی از محدودیت‌های که باعث می‌شود فساد ایجاد شود و انسان نتواند سازندگی ایجاد کند و کسانی که می‌خواهند در هر حرفه‌ای حرف دلشان را بزنند این به صاحب‌نظران و متولیان انتقال پیدا نکند و خود این به نظر من یک سم برای سینمای کشور ما است.

ما باید واقعیت را ببینیم، ببینیم سینما در مقابل مردم و مردم در مقابل سینما قرار می‌گیرد، اما آنچه سینما را خط و ربط می‌دهد متأسفانه دو زاویه پنهان است که شاید مردم تمایل نداشته باشند این دو خط فقط سینمای کشورشان را جهت دهد.

یکی قشری شدن یا تیمی شدن سینمای ماست که در اختیار یک عده محدودی است که با  دورهمی‌ها و گردهمایی‌های خصوصی خودشان می‌آیند سینما را می‌ساز‌ند و عوامل خودشان را به سرکار می‌برند تا پیشکسوتان و هنرمندان جدیدی که در عرصه تصویر در هر زاویه‌ای وارد بازار کار می‌شوند بیکار و مهجور بمانند.

دومین علت سناریوها و فیلم‌نامه‌ها قشری می‌شود، یعنی در اختیار یک سری افراد قرار می‌گیرد که زیر حمایت یکی از نهادهای مرتبط با سینما قرار دارد که در واقع سینمای سفارشی می‌شود ممکن است  در این سینمای سفارشی یک فیلم کمدی ساخته شود و گیشه خوبی پیدا کند یا یک فیلم انتقادی ساخته شود و یک مخاطبی پیدا کند اما این‌ها متأسفانه تنها به دلیل حمایت‌هایی که می‌شوند ممکن است افراد بااستعدادی نیز باشند که خوب بازی و کارگردانی کنند ولی چون تأییدشده یک سری نهادها نیستند اجازه فعالیت به آن‌ها داده نمی‌شود که این خودش منجر به بیکاری عده کثیری از همکاران ما خواهد شد.

بحث دوم اینکه این یک موج موقتی در سینمای ما ایجاد می‌کند توقع از سینما بالا می‌رود مردم دوست دارند این زنجیره سینمای انتقادی یا سینمای پرمخاطب ادامه پیدا کند باز چون می‌بینیم افراد تأییدشده محدود هستند سینمای ما اوج و افول دارد و بازهم روند امنیتی کار سینماگران به خطر می‌افتد.

الآن خود من خیلی از استادان و پیشکسوتان عرصه سینما که زمانی که من هوادار سینما بودم و این‌ها را روی پرده سینما و صفحه تلویزیون می‌دیدم، اما اکنون در خانه‌هایشان نشستند، معمولاً این افراد که کهولتی از سنشان گذشته یا کدورتی از سینما پیدا کردند ما این‌ها را در یک سری محافل مرتبط باسیاست می‌بینیم، مثلاً در ماه مبارک رمضان می‌بینیم یک عده از سینماگران مدد پیدا می‌کنند یا مددجو می‌شوند و می‌روند پیش عزیزانی که در مجمع تشخیص مصلحت افطاری می‌دهند یا پیش روسای جمهور می‌روند و از آن‌ها مدد می‌خواهند به‌نوعی می‌خواهند دیده شوند و مشکلشان مطرح شود و ان شالله حل شود در حالی که کار هنرمند این نیست.

امنیت کاری هنرمند در عرصه بازیگری به‌خصوص وابسته به خیلی عوامل است و هیچ‌وقت نمی‌تواند بگوید آیا درآمدی که امروز کسب کرده تا آخر ماه جوابش را می‌دهد و این ارتباط مالی و کاری تا حداقل عمرش کفاف می‌دهد که بتواند امنیت زندگی‌اش را ادامه دهد یا خیر؟

تمام این فشارها باعث می‌شود که هنرمند بازیگر به‌تدریج گوشه‌گیر، خسته و کم دید شود و اصلاً بپذیرد و باور کند که عمر کاری‌اش زودتر از آنچه لازم است تمام شده است،  به هر حال درکل می‌توانم بگویم که سینمای ما سینمای بسیار سفارشی و وابسته‌ای شده است.

در حال حاضر با توجه به سینمای باز کشور عده‌ای از پیشکسوتان حرف از خانه‌نشینی می‌زنند آیا این را قبول دارید؟ چرا باید خانه‌نشین باشند؟ آیا خانه‌نشینی در سینما معنای دارد؟

زندگانی: سینما گران ما از کجا حقوق ثابتی دریافت می‌کنند؟ ما یک چیزهایمان شبیه استانداردهای جهانی است ولی در عمل می‌بینیم که به این استانداردهای جهانی عمل نمی‌شود.

هنرپیشه‌های که در سینماهای معروف دنیا فعالیت می‌کنند یک امنیت مالی طبق استاندارد جهانی دارند، اما در کشور ما متأسفانه این استاندارد وجود ندارد فقط می‌گویند هنرمندان وقتی کار می‌کنند پول می‌گیرند، وقتی ما سه‌چهارم زمان‌مان در طول سال بیکار هستیم چه اتفاقی می‌افتد؟ خانه‌نشین می‌شویم، مردم، خانواده، همسایه، دوست توقع دارند ام خودمان نمی‌توانیم زندگی‌مان را برنامه‌ریزی کنیم.

اینکه یک هنرمند خانه‌نشین باشد نمی‌دانم این باعث افتخار سیستم ناظر و ناظم کشوراست؟ آیا دولت تأیید می‌کند هنرمندان از هرکجا که دلشان می‌خواهد پول دربیاورند؟ حالا کار نیست که نیست، این خانه‌نشین بودن برای 80 درصد هنرمندان سینماگر ما ایجادشده است و از همه‌چیز مهم‌تر شایعاتی است که بعضی وقت‌ها یاد می‌شود گفت تشدید شایعات است

مثلاً فرض کنید برای یک هنرمندی می‌گویند فلان پرونده یا فلان مشکل ایجاد شد اولین برخوردی که تلویزیون ازلحاظ حراستی و امنیتی می‌کند تا زمانی که این شایعه و پرونده قضایی یا مشکل اجتماعی برای آن بازیگر یا مجری وجود دارد از کار خلع یا معلق  می‌شود تا مشکلش حل شود در حالی که ازلحاظ حقوقی اصلاً درست نیست.

وقتی دستگاه قضا هنوز شخصی را متهم نکرده است و مجرم نشناخته است کار درستی نیست که شخص را از کار معلق کرد و خود این عاملی می‌شود که یک هنرمند که زیر تهمت و شایعه قرار دارد نمی‌تواند در خانه بنشیند و منتظر بماند کی بی‌گناهی‌اش ثابت شود و چه زمانی می‌تواند کارش را ادامه بدهد؟.

با توجه به این‌که شما در صحبت‌هایتان از حواشی صحبت کردید  چرا این حواشی در هنرمندان است؟ مثلاً  خبر می‌رسد که عده‌ای از هنرمندان را در پارتی گرفته‌اند؟ دلیل این حواشی چیست؟

زندگانی: متأسفانه ازنظر اجتماعی به هنرمندان برچسب می‌چسبانند و شاید این برچسب ازلحاظ فرهنگ‌سازی مناسب باشد اما ازلحاظ شیوه زندگی آن را محدود می‌کند، محدودیتی که شاید به این شدن نیاز نباشد، مثلاً گفته می‌شود اقشار مختلف، مشاغل مختلف در پارتی‌ها و مهمانی‌ها دستگیر می‌شوند هیچ‌کس هم نمی‌فهمد، یک پرونده برایشان تشکیل می‌دهند درست است که نفس عمل اشتباه است ولی ماقبل از اینکه هنرمند را به‌عنوان هنرمند نگاه کنیم به‌عنوان فرد و اجتماع نگاه کنیم آبروی او به‌اندازه آدم گمنام مهم است او ممکن است اشتباه کند هنرمند مثل همه آدم‎ها جایزالخطاست ولی در اولین قدم اشتباه ما از کاه یک کوه می‌سازیم که به قول شما رسانه‌ای‌ها می‌شود شایعه ممکن است یک بزهی انجام‌شده باشد اما اصلاً مطرح کردن آن در فضای مجازی اجتماعی بعد از اینکه طرف مجرم نیز شناخته شد و مجازات شد تبعات اخلاقی خیلی بدی را دارد.

در دین ما گفته‌شده آبروداری و حرمت‌داری اولویت یک فرد است، هیچ‌وقت آبروی یک فرد را زیر سوأل نبرید ولو شخص خاطی باشد او برای خاطی بودن یک سری مجازات تعیین شده است این مجازات درست است که در سیستم قضایی که تعریفش کرده است بگذراند اما چرا باید برای هنرمند آن‌هم با این همه مضیقه‌های کاری این چند برابر شود.

باید بگویم در تمام دنیا افرادی که مورد توجه مردم هستند سیاست‌مدارها، ورزشکاران، متدینین، هنرپیشه‌ها، هنرمندان همه آن‌ها زیر ذره‌بین اجتماع هستند، قبول دارم اما این را در نظر بگیریم که آبروی یک فرد از هر چیزی برایش مهم‌تر است و این را نمی‌توانم کتمان کنم که هنرمندان اشتباه نمی‌کنند همان‌طور که ورزشکاران، سیاستمداران اشتباه می‌کنند اما نسبت به هنرمندان این حرمت‌شناسی و این پرچم حمایتی از شخصیت آبروی فردی که تا قبل از اشتباهش محبوب جامعه بوده است متأسفانه رعایت نمی‌شود.

آیا مسائل غیراخلاقی در عرصه سینما وجود دارد؟

زندگانی: اگر این سوأل از شخص دیگری که در عرصه سینما نیست شاید توجه به پاسخش بی‌طرفانه‌تر باشد اما در مقابل من نوعی که در دستی در این حرفه دارم اگر پاسخ من به گوش دیگران برسد می‌گویند چون خودش این‌کاره است از همکارانش دفاع می‌کند اما باید بگویم این آمار و نمودارهای قضایی و انتظامی می‌توانند جواب بدهند که نظر من را تأیید کنند یا رد.

به نظر من رفتار بزه در تمام اقشار جامعه ما می‌تواند وجود داشته باشد من جمله هنرمندان اما برخورد با ماجرا و تریبون سازی با این ماجرا در بین هنرمندها به دلیل بی حمایتی که دارند به دلیل اینکه هیچ جا از آنان حمایت نمی‌شود  بی‌مهاباتر مطرح است، بله من این را قبول دارم در بین سینماگران نیز تافته جدا بافته نیستیم همه ممکن است اشتباه کنند رفتار بزه داشته باشند اما بازتابش متأسفانه در اجتماع از طرف هم متولیان هم مخاطبین خیلی زیادتر از آن چیزی است که باید باشد.