این روزها آنقدر سازمان و دستگاه اجرایی برای خدماترسانی به آحاد جامعه فعالیت میکنند که برخی از سازمانها در هیاهوی این فعالیتها گم شدهاند و انگار نه کسی فعالیت آنها را میبیند و نه کسی به چگونگی فعالیت آنها نظارت میکند!
یکی از این سازمانها که به طور مستقیم با قشر گسترده ای از جامعه سرو کار دارد، صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر است؛ سازمانی که به جهت دربرگیری جمعیت هدف وظایف سنگینی را بر عهده داشته و دارد. این سازمان از سال ۱۳۸۴ با اهداف استراتژیک و مهمی فعالیت خود را آغاز کرد. جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به حاشیهنشینی شهرها و رفع تبعیضات بین جامعه شهری و روستایی در پوشش بیمههای اجتماعی از جمله مهمترین سیاستهای تبیین شده برای این سازمان است. بعد از گذشت شش سال از آغاز فعالیت صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر شواهد موجود و آمارهایی که هر از چند گاهی از سوی مراجع رسمی اعلام میشود، گویای این موضوع است که در کارنامه فعالیتهای این صندوق و اجرای سیاستهای ابلاغی نمرات منفی و نقاط ضعف مختلفی مشاهده میشود.
این صندوق که در ابتدا با برنامههایی برای دفاع از حقوق اجتماعی روستاییان و عشایر فعالیت خود را آغاز کرد، در حال حاضر برنامههایش به سمتی گرایش پیدا کرده که به جز تبلیغ و اظهار نظرهای مختلف هیچ موضوع خاصی نمیتوان در آن پیدا کرد. این روزها مدیران صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر در اظهارات خود بارها از برنامههای گسترده برای گسترش خدمات این سازمان به صورت آنلاین و در فضای مجازی صحبت میکنند و این برنامهها را از اولویتهای این سازمان اعلام میکنند، اما در مقابل شواهد موجود و وضعیت نابسامان رسیدگی به روستاییان و عشایر حکایت دیگری دارد!
باید توجه داشت که روستاییان و عشایر به دلیل وضعیت ویژه امرار معاش که از طریق کشت و زرع و دامداری است نیازمندحمایتهای ویژهای هستند. یک هموطن روستایی همانند یک هموطن پایتختنشین از تمامی امکانات بهداشتی و درمانی برخوردار نیست و برقراری بیمههای اجتماعی برای این قشر از جامعه کمترين برنامه حمایتی است که یک سازمان متولی میتواند انجام دهد. درحال حاضر بسیاری از روستاییان در روستاها و مناطق دورافتاده از کمترین حمایتهای اجتماعی در بحث بیمه و درمان برخوردارند.
بیشک، یکی از دلایل افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ نبود سازوکار مشخصی برای حمایتهای اجتماعی از این قشر است. فقدان این سازوکار حمایتی و نقاط ضعف فراوان آن در روستاها باعث تشویق روستاییان برای مهاجرات به شهرهای بزرگ به ویژه پایتخت میشود. از سوی دیگر با ادغام وزارتخانههای کار و رفاه، چگونگی تبیین استراتژی واحد برای رسیدگی به عشایر و وضعیت روستاییان و عشایر در ابهام باقی مانده و مشخص نیست که وظایف صندوق حمایت از این قشر چگونه تغییر میکند. ضروری است برای افزایش اثربخشی و ارتقاي کیفی و کمیدر خدمترسانی به روستاییان با توجه به استراتژی دولت در کوچکسازی و ادغام وزارتخانهها برنامه جامع و هماهنگی تدوين و در دستور کار سازمانهای دستاندرکار به ویژه صندوق اجتماعی حمایت از روستاییان و عشایر قرار گیرد.
یکی از این سازمانها که به طور مستقیم با قشر گسترده ای از جامعه سرو کار دارد، صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر است؛ سازمانی که به جهت دربرگیری جمعیت هدف وظایف سنگینی را بر عهده داشته و دارد. این سازمان از سال ۱۳۸۴ با اهداف استراتژیک و مهمی فعالیت خود را آغاز کرد. جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به حاشیهنشینی شهرها و رفع تبعیضات بین جامعه شهری و روستایی در پوشش بیمههای اجتماعی از جمله مهمترین سیاستهای تبیین شده برای این سازمان است. بعد از گذشت شش سال از آغاز فعالیت صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر شواهد موجود و آمارهایی که هر از چند گاهی از سوی مراجع رسمی اعلام میشود، گویای این موضوع است که در کارنامه فعالیتهای این صندوق و اجرای سیاستهای ابلاغی نمرات منفی و نقاط ضعف مختلفی مشاهده میشود.
این صندوق که در ابتدا با برنامههایی برای دفاع از حقوق اجتماعی روستاییان و عشایر فعالیت خود را آغاز کرد، در حال حاضر برنامههایش به سمتی گرایش پیدا کرده که به جز تبلیغ و اظهار نظرهای مختلف هیچ موضوع خاصی نمیتوان در آن پیدا کرد. این روزها مدیران صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر در اظهارات خود بارها از برنامههای گسترده برای گسترش خدمات این سازمان به صورت آنلاین و در فضای مجازی صحبت میکنند و این برنامهها را از اولویتهای این سازمان اعلام میکنند، اما در مقابل شواهد موجود و وضعیت نابسامان رسیدگی به روستاییان و عشایر حکایت دیگری دارد!
باید توجه داشت که روستاییان و عشایر به دلیل وضعیت ویژه امرار معاش که از طریق کشت و زرع و دامداری است نیازمندحمایتهای ویژهای هستند. یک هموطن روستایی همانند یک هموطن پایتختنشین از تمامی امکانات بهداشتی و درمانی برخوردار نیست و برقراری بیمههای اجتماعی برای این قشر از جامعه کمترين برنامه حمایتی است که یک سازمان متولی میتواند انجام دهد. درحال حاضر بسیاری از روستاییان در روستاها و مناطق دورافتاده از کمترین حمایتهای اجتماعی در بحث بیمه و درمان برخوردارند.
بیشک، یکی از دلایل افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ نبود سازوکار مشخصی برای حمایتهای اجتماعی از این قشر است. فقدان این سازوکار حمایتی و نقاط ضعف فراوان آن در روستاها باعث تشویق روستاییان برای مهاجرات به شهرهای بزرگ به ویژه پایتخت میشود. از سوی دیگر با ادغام وزارتخانههای کار و رفاه، چگونگی تبیین استراتژی واحد برای رسیدگی به عشایر و وضعیت روستاییان و عشایر در ابهام باقی مانده و مشخص نیست که وظایف صندوق حمایت از این قشر چگونه تغییر میکند. ضروری است برای افزایش اثربخشی و ارتقاي کیفی و کمیدر خدمترسانی به روستاییان با توجه به استراتژی دولت در کوچکسازی و ادغام وزارتخانهها برنامه جامع و هماهنگی تدوين و در دستور کار سازمانهای دستاندرکار به ویژه صندوق اجتماعی حمایت از روستاییان و عشایر قرار گیرد.
علی البرزی