صراط: درست در شرایطی که برخی گمان میکنند محمود احمدینژاد بنای حضور در انتخابات ندارد و فقط تلاش میکند فضای سیاسی را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت فرد مورد نظر خود را روانه پاستور کند، نام مهندس عزتالله ضرغامی به میان آمده است. برخی میگویند او همان فردی است که محمود احمدینژاد رویش سرمایهگذاری کرده است.
به گزارش ایسنا، هفتهنامه مثلث در ادامه نوشت: «هفته گذشته سایت نامهنیوز که رسانه نزدیک به مصطفی پورمحمدی به شمار میرود، در گزارشی در این مورد نوشت: «به نظر میرسد احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به دنبال معرفی ضرغامی به عنوان نامزد مورد نظر خود است. ضرغامی و احمدینژاد جلساتی را نیز با یکدیگر داشتهاند.» این سایت البته ادامه داده است: «اصولگرایان به دنبال نامزدی هستند که تا به حال طعم انتخابات و رای مردم را نچشیده است و برای مردم چهره جدیدی شناخته میشود. آن گونه که از شواهد پیداست اصولگرایان به این نامزد نزدیک شدهاند و آن فرد کسی نیست جز عزتالله ضرغامی رئیس سابق صداوسیما. ضرغامی که این روزها به شدت در فضای مجازی فعال است، میتواند گزینه مطلوب اصولگرایان برای انتخابات آینده ریاستجمهوری باشد. فردی که توان ایجاد اجماع میان بخشهای مختلف اصولگرایی را دارد. اصولگرایان معتقد هستند که عملکرد ضرغامی در صداوسیما مطلوب بوده است و مردم از دوران او خاطرات خوبی به ذهن دارند. دیگر ویژگی که باعث شده است تا اصولگرایان به ضرغامی برسند این معناست که به نظر میرسد احمدینژاد نیز برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به دنبال معرفی ضرغامی به عنوان نامزد مورد نظر خود است. ضرغامی و احمدینژاد جلساتی را نیز با یکدیگر داشتهاند. به این ترتیب اصولگرایان بدون دردسر و درگیری با احمدینژاد با او در مورد یک نامزد به توافق برسند و هر دو در یک جبهه با حسن روحانی رقابت کنند. آن گونه که از شواهد پیداست حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم باید خود را آماده رقابت با رئیس سابق صداوسیما کند. در این میان شاید چند نامزد مستقل و دلخور از وحدت اصولگرایی به صحنه بیایند اما به نظر میرسد که در انتخابات بهار ۹۶ شاهد دو قطبی روحانی – ضرغامیخواهیم بود.»
این گمانهپردازی البته حامیانی هم دارد. به یک معنا برخی معتقدند عزتالله ضرغامی میتواند به چند دلیل نامزد مورد اجماع اصولگرایان و محمود احمدینژاد باشد:
۱- او روابط خوبی با محمود احمدینژاد دارد و فردی مورد اعتماد اوست.
۲- ضرغامی با اصولگرایان رابطه خوبی دارد.
۳- او از روابط عمومی بالایی برخوردار است و میتواند در فضای مباحثه و مناظره موفق باشد.
۴- او سابقه حضور در انتخابات ندارد و به نوعی چهره تازهای به شمار میرود.
از نازیآباد تا پاستور
سیدعزتالله ضرغامی زمانی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور پیدا کرده بود، شاید فکرش را هم نمیکرد که روزی رئیس سازمان صداوسیما شود و حتی از وی به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری نام برده شود. آن روز او دانشجویی جوان بود و امروز مدیری پخته و باتجربه. در کارنامه ضرغامی نوشته شده است که فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود را در سالهای قبل از انقلاب با تشکیل جلسات آموزشی و تحلیلی برای جوانان جنوب شهر آغاز کرد یعنی زمانی که هجده ساله بود. پس از انقلاب بهمن ۵۷ نیز به عنوان دبیر آموزش و پرورش به تشکیل کلاسهای آموزشی و تحلیلی برای مربیان امور تربیتی و دانشآموزان منطقه نازیآباد مشغول فعالیت شد.
او مانند دیگر همفکران انقلابیاش در آن سالها از افکار و اندیشههای آیتالله مطهری پیروی میکرد و آثارش را به عنوان چهره ایدئولوژیک شاخص سالهای اول انقلاب آموزش میداد. عزتالله ضرغامی همزمان با انقلاب وارد دانشگاه امیرکبیر شد و به عنوان یکی از دانشجویان فعال انجمن اسلامی آن دانشگاه در فعالیتهای سیاسی حضور داشت اما او اگر چه یکی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا دست داشت اما بر خلاف سایر دانشجویانی که در این اقدام دست داشتند، به تشکلهای چپ مذهبی جذب نشد. ضرغامی که نامش در دوره قبلی انتخابات هم به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی مطرح میشد، متولد ۱۳۳۸ در محله نازیآباد است و پس از دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما که حدود ۱۰ سال و ۶ ماه به طول انجامید، هم اکنون عضو شورای عالی فضای مجازی است و گهگاهی فعالیتش در فضای مجازی خبرساز میشود. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت است و در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را دریافت کرد. عزتالله ضرغامی برای اولین بار سال گذشته با اخباری درباره نامزدیاش در انتخابات مواجه شد؛ شایعهای که البته از حضور او در انتخابات سال ۹۶ روایت داشت.
یک سایت نزدیک به محمود احمدینژاد سال گذشته در خبری با انتشار اطلاعیهای از سوی گروهی موسوم به «ائتلاف فراگیر سوم تیر» خبر داد که «شورای مرکزی این ائتلاف سیاسی در جلسه نهم دی ماه ۱۳۹۳ خود به اتفاق آرا «مهندس سیدعزتالله ضرغامی» را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ معرفی کرد.» در بیانیهای در این مورد آمده بود: «با وجود اعتماد متقابل میان مهندس عزتالله ضرغامی با اصولگرایان و نیز مدیران حامی گفتمان سوم تیر میتوان امیدوار بود که اجماع همه نیروهای انقلابی و اصولگرا و حزباللهی بر سر کاندیداتوری مهندس ضرغامی قابل حصول است.»
داستان دو مهندس
عزتالله ضرغامی فردی است با روابط عمومی بالا. او از اواسط دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما رابطهای خوب با محمود احمدینژاد داشت. او در مسائل مختلف و حساس با محمود احمدینژاد همکلام میشد و حتی طرف مشورت او هم قرار میگرفت. ضرغامی در مصاحبهای که با هفتهنامه مثلث داشت در مورد دیدارهایش با محمود احمدینژاد در ماجرای قهر ۱۱ روزه رئیسجمهور چنین گفته بود: «در ماجرای عزل آقای مصلحی، آقای احمدینژاد تصمیم گرفت وزیر اطلاعات را تغییر دهد و رهبری با وجود این که هیچگاه در عزل و نصبها دخالت نمیکنند، وارد ماجرا شدند و دستور دادند که به دلیل حساسیت وزارت اطلاعات، وزیر تغییر نکند. آقای احمدینژاد باید این دستور را روی چشمش میگذاشت و به آن عمل میکرد. البته دیگران هم در انتشار این خبر رفتار خاصی را در پیش گرفتند و او را تحریک کردند. البته اینها دلیل موجهی نبود. اساسا وقتی رهبری امر و نهی میکنند، محبت میکنند. وقتی رهبری قابل میدانند و اعتنا میکنند و میگویند این کار را بکن یا نکن، این بزرگترین افتخار برای یک مسئول است. من با همه وجود به این مسائل معتقدم. برخی میگویند چرا فلان تذکر علنی شد؟ بله. بسیاری از تذکرات به صورت خصوصی داده میشود. آقای رئیسجمهور! وقتی رهبری به تو میگوید این کار را بکن یا این کار را نکن، افتخار کن؛ چراکه مقام ولایت به تو اعتنا کرده است.
آقای احمدینژاد در بزنگاه نتوانست این را متوجه شود. از اینرو عصبانی شد و رفت و خانهنشین شد. در واقع او محبت آقا را درک نکرد اما من یقین داشتم بعد از چند روز برمیگردد. چند بار هم به خانهاش رفتم و با او صحبت کردم. با من درددل کرد و سبک شد. بعد از مدتی هم خودش در هیات دولت حاضر شد و هیچ ربطی هم به من نداشت. همه میدانند که اکثریت اعضای دولت آقای احمدینژاد نیروهای انقلابی، مومن، متعهد و موفق بودند اما متاسفانه گاهی در قبال آنها بیمحبتی میشود و امکان ارائه یک گزارش کار از دوره وزارت خود را در فضای رسانهای کشور ندارند. هر چند احمدینژاد به سرکار بازگشت اما با این کار دولت را دچار حاشیه کرد. ما هم بستنی خریدیم و رسانهها همه مسائل را فراموش کردند و بستنی، محور شد. (خنده) ما ضرباتی از این اقدام احمدینژاد خوردیم که واقعا حیف بود از آن دولتی که آن قدر خدمات ارائه کرده بود.»
ضرغامیالبته در ادامه همین مصاحبه در مورد یکی از مواضع احمدینژاد در وقایع سال ۸۸ که حاشیههای زیادی هم داشت، میگوید: «منظور آقای احمدینژاد از خس و خاشاک هم ۱۳ میلیون نفری که به آقای موسوی رای دادند، نبود. قطعا نبود. منظور آقای احمدینژاد معدود افرادی بود که شعارهای ساختارشکنانه داده و به اموال عمومی آسیب وارد کرده بودند. من بعدها به آقای احمدینژاد گفتم که شما باید ببینید که در چه فضایی این حرف را میزنید؟ به ایشان گفتم اگر در آن شرایط میگفتی که من دست این ۱۳ میلیون نفر را میفشارم، با کمک هم کشور را میسازیم و همه کسانی که به من رای دادهاند، برای سلامتی آن ۱۳ میلیون نفر صلوات بفرستند، فتنه در آن ابعاد اتفاق نمیافتاد. انسان باید به کانتکست و بستری که در فضای سیاسی ایجاد شده نگاه کند. اگر کلمهای را استفاده کنید که حتی منظورتان هم آن برداشتی نباشد که برخی افراد و جریانات کردهاند، شما را به یک مسیر دیگر میبرد.»
در این میان اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم احمدینژاد و ضرغامیاختلافاتی هم داشتهاند. به یک معنا این گونه نبوده که این دو شخصیت به صورت کامل با هم هماهنگ بوده و همخوانی دقیق داشته باشند.
او در بخشی از مصاحبه با هفتهنامه مثلث میگوید: «هرگاه در هیات دولت خصوصا در دوره آقای احمدینژاد فردی خبری را میگفت، جلسه به حاشیه کشیده میشد. روانشناسی سیاسی آقای احمدینژاد این گونه بود که ایشان بسیار پرانرژی وارد جلسه دولت میشد، میخندید، با همه سلام و احوالپرسی میکرد، به سرعت میآمد و کسی متوجه نمیشد که احمدینژاد از در پایین آمده و در جلسه هیات دولت نشسته است. در بین جلسه آقای میرتاجالدینی خبری از مجلس میگفت که مثلا فلان نماینده فلان حرف را زده است. آقای احمدینژاد در پاسخ میگفت کاری نداشته باشید! ما کار خودمان را انجام میدهیم. چند دقیقه بعد یکی از وزرا میگفت که فلان فرد در سایت شخصیاش فلان مطلب را علیه دولت نوشته است. آقای احمدینژاد باز هم میگفت که ول کنید! چه کار کنیم؟ بعد از این که چند نفر اخباری از این دست نقل میکردند، آقای احمدینژاد ناراحت میشد، بحث اصلی فراموش میشد، شروع به جواب دادن به این صحبتها میکرد.»
به هر حال به نظر میرسد که محمود احمدینژاد و عزتالله ضرغامی در جلسه اخیرشان با یکدیگر در مورد انتخابات سال آینده با یکدیگر سخن گفته باشند. هر دو شخصیت در این مورد فعلا سکوت کردهاند اما به هر حال برای تحلیلگران سیاسی حتما عزتالله ضرغامی یکی از گزینههای محتمل برای حضور در انتخابات به شمار میرود. شاید یک نگاه اصولگرایانه به این ماجرا این باشد که عزتالله ضرغامی که فردی تیزهوش و با سیاست است، حتما در زمینی که محمود احمدینژاد آماده کرده باشد، وارد نخواهد شد. مهندس ضرغامی میتواند نامزد مورد اجماع اصولگرایان باشد، نه فردی برای اجرای نقشه محمود احمدینژاد. البته در این میان سناریویی وجود دارد که نقش هاشمی ۹۲ را برای احمدینژاد قائل میشود و معتقد است که میتوان آرای احمدینژاد را در صورت حاضر نشدن در انتخابات به سمت ضرغامی روانه کرد. باید دید واکنش این دو فرد به این شایعه چیست.»
به گزارش ایسنا، هفتهنامه مثلث در ادامه نوشت: «هفته گذشته سایت نامهنیوز که رسانه نزدیک به مصطفی پورمحمدی به شمار میرود، در گزارشی در این مورد نوشت: «به نظر میرسد احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به دنبال معرفی ضرغامی به عنوان نامزد مورد نظر خود است. ضرغامی و احمدینژاد جلساتی را نیز با یکدیگر داشتهاند.» این سایت البته ادامه داده است: «اصولگرایان به دنبال نامزدی هستند که تا به حال طعم انتخابات و رای مردم را نچشیده است و برای مردم چهره جدیدی شناخته میشود. آن گونه که از شواهد پیداست اصولگرایان به این نامزد نزدیک شدهاند و آن فرد کسی نیست جز عزتالله ضرغامی رئیس سابق صداوسیما. ضرغامی که این روزها به شدت در فضای مجازی فعال است، میتواند گزینه مطلوب اصولگرایان برای انتخابات آینده ریاستجمهوری باشد. فردی که توان ایجاد اجماع میان بخشهای مختلف اصولگرایی را دارد. اصولگرایان معتقد هستند که عملکرد ضرغامی در صداوسیما مطلوب بوده است و مردم از دوران او خاطرات خوبی به ذهن دارند. دیگر ویژگی که باعث شده است تا اصولگرایان به ضرغامی برسند این معناست که به نظر میرسد احمدینژاد نیز برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به دنبال معرفی ضرغامی به عنوان نامزد مورد نظر خود است. ضرغامی و احمدینژاد جلساتی را نیز با یکدیگر داشتهاند. به این ترتیب اصولگرایان بدون دردسر و درگیری با احمدینژاد با او در مورد یک نامزد به توافق برسند و هر دو در یک جبهه با حسن روحانی رقابت کنند. آن گونه که از شواهد پیداست حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم باید خود را آماده رقابت با رئیس سابق صداوسیما کند. در این میان شاید چند نامزد مستقل و دلخور از وحدت اصولگرایی به صحنه بیایند اما به نظر میرسد که در انتخابات بهار ۹۶ شاهد دو قطبی روحانی – ضرغامیخواهیم بود.»
این گمانهپردازی البته حامیانی هم دارد. به یک معنا برخی معتقدند عزتالله ضرغامی میتواند به چند دلیل نامزد مورد اجماع اصولگرایان و محمود احمدینژاد باشد:
۱- او روابط خوبی با محمود احمدینژاد دارد و فردی مورد اعتماد اوست.
۲- ضرغامی با اصولگرایان رابطه خوبی دارد.
۳- او از روابط عمومی بالایی برخوردار است و میتواند در فضای مباحثه و مناظره موفق باشد.
۴- او سابقه حضور در انتخابات ندارد و به نوعی چهره تازهای به شمار میرود.
از نازیآباد تا پاستور
سیدعزتالله ضرغامی زمانی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور پیدا کرده بود، شاید فکرش را هم نمیکرد که روزی رئیس سازمان صداوسیما شود و حتی از وی به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری نام برده شود. آن روز او دانشجویی جوان بود و امروز مدیری پخته و باتجربه. در کارنامه ضرغامی نوشته شده است که فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود را در سالهای قبل از انقلاب با تشکیل جلسات آموزشی و تحلیلی برای جوانان جنوب شهر آغاز کرد یعنی زمانی که هجده ساله بود. پس از انقلاب بهمن ۵۷ نیز به عنوان دبیر آموزش و پرورش به تشکیل کلاسهای آموزشی و تحلیلی برای مربیان امور تربیتی و دانشآموزان منطقه نازیآباد مشغول فعالیت شد.
او مانند دیگر همفکران انقلابیاش در آن سالها از افکار و اندیشههای آیتالله مطهری پیروی میکرد و آثارش را به عنوان چهره ایدئولوژیک شاخص سالهای اول انقلاب آموزش میداد. عزتالله ضرغامی همزمان با انقلاب وارد دانشگاه امیرکبیر شد و به عنوان یکی از دانشجویان فعال انجمن اسلامی آن دانشگاه در فعالیتهای سیاسی حضور داشت اما او اگر چه یکی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا دست داشت اما بر خلاف سایر دانشجویانی که در این اقدام دست داشتند، به تشکلهای چپ مذهبی جذب نشد. ضرغامی که نامش در دوره قبلی انتخابات هم به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی مطرح میشد، متولد ۱۳۳۸ در محله نازیآباد است و پس از دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما که حدود ۱۰ سال و ۶ ماه به طول انجامید، هم اکنون عضو شورای عالی فضای مجازی است و گهگاهی فعالیتش در فضای مجازی خبرساز میشود. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت است و در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را دریافت کرد. عزتالله ضرغامی برای اولین بار سال گذشته با اخباری درباره نامزدیاش در انتخابات مواجه شد؛ شایعهای که البته از حضور او در انتخابات سال ۹۶ روایت داشت.
یک سایت نزدیک به محمود احمدینژاد سال گذشته در خبری با انتشار اطلاعیهای از سوی گروهی موسوم به «ائتلاف فراگیر سوم تیر» خبر داد که «شورای مرکزی این ائتلاف سیاسی در جلسه نهم دی ماه ۱۳۹۳ خود به اتفاق آرا «مهندس سیدعزتالله ضرغامی» را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ معرفی کرد.» در بیانیهای در این مورد آمده بود: «با وجود اعتماد متقابل میان مهندس عزتالله ضرغامی با اصولگرایان و نیز مدیران حامی گفتمان سوم تیر میتوان امیدوار بود که اجماع همه نیروهای انقلابی و اصولگرا و حزباللهی بر سر کاندیداتوری مهندس ضرغامی قابل حصول است.»
داستان دو مهندس
عزتالله ضرغامی فردی است با روابط عمومی بالا. او از اواسط دوران ریاستش بر سازمان صداوسیما رابطهای خوب با محمود احمدینژاد داشت. او در مسائل مختلف و حساس با محمود احمدینژاد همکلام میشد و حتی طرف مشورت او هم قرار میگرفت. ضرغامی در مصاحبهای که با هفتهنامه مثلث داشت در مورد دیدارهایش با محمود احمدینژاد در ماجرای قهر ۱۱ روزه رئیسجمهور چنین گفته بود: «در ماجرای عزل آقای مصلحی، آقای احمدینژاد تصمیم گرفت وزیر اطلاعات را تغییر دهد و رهبری با وجود این که هیچگاه در عزل و نصبها دخالت نمیکنند، وارد ماجرا شدند و دستور دادند که به دلیل حساسیت وزارت اطلاعات، وزیر تغییر نکند. آقای احمدینژاد باید این دستور را روی چشمش میگذاشت و به آن عمل میکرد. البته دیگران هم در انتشار این خبر رفتار خاصی را در پیش گرفتند و او را تحریک کردند. البته اینها دلیل موجهی نبود. اساسا وقتی رهبری امر و نهی میکنند، محبت میکنند. وقتی رهبری قابل میدانند و اعتنا میکنند و میگویند این کار را بکن یا نکن، این بزرگترین افتخار برای یک مسئول است. من با همه وجود به این مسائل معتقدم. برخی میگویند چرا فلان تذکر علنی شد؟ بله. بسیاری از تذکرات به صورت خصوصی داده میشود. آقای رئیسجمهور! وقتی رهبری به تو میگوید این کار را بکن یا این کار را نکن، افتخار کن؛ چراکه مقام ولایت به تو اعتنا کرده است.
آقای احمدینژاد در بزنگاه نتوانست این را متوجه شود. از اینرو عصبانی شد و رفت و خانهنشین شد. در واقع او محبت آقا را درک نکرد اما من یقین داشتم بعد از چند روز برمیگردد. چند بار هم به خانهاش رفتم و با او صحبت کردم. با من درددل کرد و سبک شد. بعد از مدتی هم خودش در هیات دولت حاضر شد و هیچ ربطی هم به من نداشت. همه میدانند که اکثریت اعضای دولت آقای احمدینژاد نیروهای انقلابی، مومن، متعهد و موفق بودند اما متاسفانه گاهی در قبال آنها بیمحبتی میشود و امکان ارائه یک گزارش کار از دوره وزارت خود را در فضای رسانهای کشور ندارند. هر چند احمدینژاد به سرکار بازگشت اما با این کار دولت را دچار حاشیه کرد. ما هم بستنی خریدیم و رسانهها همه مسائل را فراموش کردند و بستنی، محور شد. (خنده) ما ضرباتی از این اقدام احمدینژاد خوردیم که واقعا حیف بود از آن دولتی که آن قدر خدمات ارائه کرده بود.»
ضرغامیالبته در ادامه همین مصاحبه در مورد یکی از مواضع احمدینژاد در وقایع سال ۸۸ که حاشیههای زیادی هم داشت، میگوید: «منظور آقای احمدینژاد از خس و خاشاک هم ۱۳ میلیون نفری که به آقای موسوی رای دادند، نبود. قطعا نبود. منظور آقای احمدینژاد معدود افرادی بود که شعارهای ساختارشکنانه داده و به اموال عمومی آسیب وارد کرده بودند. من بعدها به آقای احمدینژاد گفتم که شما باید ببینید که در چه فضایی این حرف را میزنید؟ به ایشان گفتم اگر در آن شرایط میگفتی که من دست این ۱۳ میلیون نفر را میفشارم، با کمک هم کشور را میسازیم و همه کسانی که به من رای دادهاند، برای سلامتی آن ۱۳ میلیون نفر صلوات بفرستند، فتنه در آن ابعاد اتفاق نمیافتاد. انسان باید به کانتکست و بستری که در فضای سیاسی ایجاد شده نگاه کند. اگر کلمهای را استفاده کنید که حتی منظورتان هم آن برداشتی نباشد که برخی افراد و جریانات کردهاند، شما را به یک مسیر دیگر میبرد.»
در این میان اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم احمدینژاد و ضرغامیاختلافاتی هم داشتهاند. به یک معنا این گونه نبوده که این دو شخصیت به صورت کامل با هم هماهنگ بوده و همخوانی دقیق داشته باشند.
او در بخشی از مصاحبه با هفتهنامه مثلث میگوید: «هرگاه در هیات دولت خصوصا در دوره آقای احمدینژاد فردی خبری را میگفت، جلسه به حاشیه کشیده میشد. روانشناسی سیاسی آقای احمدینژاد این گونه بود که ایشان بسیار پرانرژی وارد جلسه دولت میشد، میخندید، با همه سلام و احوالپرسی میکرد، به سرعت میآمد و کسی متوجه نمیشد که احمدینژاد از در پایین آمده و در جلسه هیات دولت نشسته است. در بین جلسه آقای میرتاجالدینی خبری از مجلس میگفت که مثلا فلان نماینده فلان حرف را زده است. آقای احمدینژاد در پاسخ میگفت کاری نداشته باشید! ما کار خودمان را انجام میدهیم. چند دقیقه بعد یکی از وزرا میگفت که فلان فرد در سایت شخصیاش فلان مطلب را علیه دولت نوشته است. آقای احمدینژاد باز هم میگفت که ول کنید! چه کار کنیم؟ بعد از این که چند نفر اخباری از این دست نقل میکردند، آقای احمدینژاد ناراحت میشد، بحث اصلی فراموش میشد، شروع به جواب دادن به این صحبتها میکرد.»
به هر حال به نظر میرسد که محمود احمدینژاد و عزتالله ضرغامی در جلسه اخیرشان با یکدیگر در مورد انتخابات سال آینده با یکدیگر سخن گفته باشند. هر دو شخصیت در این مورد فعلا سکوت کردهاند اما به هر حال برای تحلیلگران سیاسی حتما عزتالله ضرغامی یکی از گزینههای محتمل برای حضور در انتخابات به شمار میرود. شاید یک نگاه اصولگرایانه به این ماجرا این باشد که عزتالله ضرغامی که فردی تیزهوش و با سیاست است، حتما در زمینی که محمود احمدینژاد آماده کرده باشد، وارد نخواهد شد. مهندس ضرغامی میتواند نامزد مورد اجماع اصولگرایان باشد، نه فردی برای اجرای نقشه محمود احمدینژاد. البته در این میان سناریویی وجود دارد که نقش هاشمی ۹۲ را برای احمدینژاد قائل میشود و معتقد است که میتوان آرای احمدینژاد را در صورت حاضر نشدن در انتخابات به سمت ضرغامی روانه کرد. باید دید واکنش این دو فرد به این شایعه چیست.»