صراط: «فریدون حسن» در روزنامه «جوان» نوشت:
ظاهراً قرار است مشکل حق پخش تلویزیونی رقابتهای ورزشی با پادرمیانی مجلس شورای اسلامی و گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص وضعیت تربیت بدنی و ورزش در برنامه ششم توسعه تهیه کرده، حل و فصل شود. علاقهمندان حتماً به یاد دارند که مسئله حق پخش تلویزیونی که البته عمدتاً متوجه فوتبال بوده تاکنون با عدم توافق طرفین به هیچ نتیجهای نرسیده و البته نباید فراموش کرد که جامجمنشینان در این خصوص قدرتمابانه میخواهند حق مسلم ورزش را نادیده بگیرند. نکته جالبی که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس وجود دارد، این است که مجلس میخواهد حق پخش به تمام بدنه ورزش تعلق گیرد و صرفاً متوجه مسابقات فوتبال نباشد، نگاه خوب و به جایی که میتواند بسیاری از مشکلات ریز و درشت فدراسیونهای ورزش و ورزشهای زیر سایه فوتبال و البته مهم و المپیکیمان را برطرف کند.
بدیهی است که در طول سالیان گذشته صداوسیما در کنار پخش رقابتهای ورزشی و حواشی آن درآمدزایی فوقالعادهای داشته و این مسئله شامل تمامی رقابتها میشود، ولی تاکنون تنها فریاد فوتبالیها درآمده چون به هر حال مدت زمان بیشتری را روی آنتن تلویزیون حضور دارند، اما بر کسی پوشیده نیست که صداوسیما از کنار پخش آگهیهای بازرگانی در بین همین رقابتهای المپیک 2016 برزیل چه درآمدی کسب کرد. درآمدی که بهطور حتم یکجا و یکراست سرازیر جیب آنها میشود و شاید بچههای المپیکی و فدراسیونهای درگیر در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان حتی اصلاً خبردار هم نشوند که میتوانند از بخشی از این درآمد به عنوان حقشان به خیلی چیزها برسند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس و تأکید آن بر ساماندهی موضوع پرداخت حق پخش رشتههای ورزشی نوید این را میدهد که حداقل بخشی از بودجه ورزشیها که از طریق بودجه عمومی کشور پرداخت میشود، جبران شده و آنها حداقل در مقداری از هزینهها خودکفا و دست در جیب خود باشند. نکته قابل توجه در خصوص این گزارش این است که امید میرود مانند بسیاری از گزارشها و پروندههایی که تاکنون رسانهای شده ولی به نتیجه مطلوب نرسیده، این گزارش حداقل اجرایی شود تا ورزش کشور بتواند از زیر بار معضلات مالی خارج شده و قدعلم کند.
از یاد نبریم که بسیاری از مشکلات فدراسیونهای المپیکی ایران قبل از رقابتهای المپیک 2016 برزیل بابت کمبود امکانات و تجهیزات مربوط به مشکلات مالی و چشم داشتن به بودجه قطرهچکانی عمومی کشور بود که هرازچندگاهی توسط وزارت ورزش با سروصدای زیاد به آنها تعلق میگرفت. اجرایی شدن چنین گزارشی بهخصوص تحقق یافتن بخش، حق پخش تلویزیونی ورزش میتواند ثمره زیادی داشته باشد که بهطور حتم در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود.
البته در این میان نباید فراموش کرد که این حق در صورت تأیید و دریافت باید در اختیار کسانی قرار گیرد که بتوانند به صورت شایسته و به جا از آن استفاده و صفر تا صد آن را در رشتهها، فدراسیونها و برای ورزشکارانی هزینه کنند که افتخارآفرینان واقعی ورزش کشور هستند، چراکه همین حالا هم بخش اعظم بودجه فدراسیونهای ورزشی در امور نامربوط حیف و میل میشود و کمتر ورزشکار یا قهرمان جهان یا المپیک را میتوان پیدا کرد که از رسیدگی به شرایط و توجه به مشکلاتش از سوی مسئولان ورزش راضی باشد. بنابراین بجاست که برای حق پخش و دریافت آن از سوی فدراسیونهای ورزشی نیز برنامهای خاص، جامع و منطقی تعریف شود تا در صورت دریافت آن به راحتی حیف و میل نشود و در راه درستش خرج شود.
ظاهراً قرار است مشکل حق پخش تلویزیونی رقابتهای ورزشی با پادرمیانی مجلس شورای اسلامی و گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص وضعیت تربیت بدنی و ورزش در برنامه ششم توسعه تهیه کرده، حل و فصل شود. علاقهمندان حتماً به یاد دارند که مسئله حق پخش تلویزیونی که البته عمدتاً متوجه فوتبال بوده تاکنون با عدم توافق طرفین به هیچ نتیجهای نرسیده و البته نباید فراموش کرد که جامجمنشینان در این خصوص قدرتمابانه میخواهند حق مسلم ورزش را نادیده بگیرند. نکته جالبی که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس وجود دارد، این است که مجلس میخواهد حق پخش به تمام بدنه ورزش تعلق گیرد و صرفاً متوجه مسابقات فوتبال نباشد، نگاه خوب و به جایی که میتواند بسیاری از مشکلات ریز و درشت فدراسیونهای ورزش و ورزشهای زیر سایه فوتبال و البته مهم و المپیکیمان را برطرف کند.
بدیهی است که در طول سالیان گذشته صداوسیما در کنار پخش رقابتهای ورزشی و حواشی آن درآمدزایی فوقالعادهای داشته و این مسئله شامل تمامی رقابتها میشود، ولی تاکنون تنها فریاد فوتبالیها درآمده چون به هر حال مدت زمان بیشتری را روی آنتن تلویزیون حضور دارند، اما بر کسی پوشیده نیست که صداوسیما از کنار پخش آگهیهای بازرگانی در بین همین رقابتهای المپیک 2016 برزیل چه درآمدی کسب کرد. درآمدی که بهطور حتم یکجا و یکراست سرازیر جیب آنها میشود و شاید بچههای المپیکی و فدراسیونهای درگیر در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان حتی اصلاً خبردار هم نشوند که میتوانند از بخشی از این درآمد به عنوان حقشان به خیلی چیزها برسند. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس و تأکید آن بر ساماندهی موضوع پرداخت حق پخش رشتههای ورزشی نوید این را میدهد که حداقل بخشی از بودجه ورزشیها که از طریق بودجه عمومی کشور پرداخت میشود، جبران شده و آنها حداقل در مقداری از هزینهها خودکفا و دست در جیب خود باشند. نکته قابل توجه در خصوص این گزارش این است که امید میرود مانند بسیاری از گزارشها و پروندههایی که تاکنون رسانهای شده ولی به نتیجه مطلوب نرسیده، این گزارش حداقل اجرایی شود تا ورزش کشور بتواند از زیر بار معضلات مالی خارج شده و قدعلم کند.
از یاد نبریم که بسیاری از مشکلات فدراسیونهای المپیکی ایران قبل از رقابتهای المپیک 2016 برزیل بابت کمبود امکانات و تجهیزات مربوط به مشکلات مالی و چشم داشتن به بودجه قطرهچکانی عمومی کشور بود که هرازچندگاهی توسط وزارت ورزش با سروصدای زیاد به آنها تعلق میگرفت. اجرایی شدن چنین گزارشی بهخصوص تحقق یافتن بخش، حق پخش تلویزیونی ورزش میتواند ثمره زیادی داشته باشد که بهطور حتم در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود.
البته در این میان نباید فراموش کرد که این حق در صورت تأیید و دریافت باید در اختیار کسانی قرار گیرد که بتوانند به صورت شایسته و به جا از آن استفاده و صفر تا صد آن را در رشتهها، فدراسیونها و برای ورزشکارانی هزینه کنند که افتخارآفرینان واقعی ورزش کشور هستند، چراکه همین حالا هم بخش اعظم بودجه فدراسیونهای ورزشی در امور نامربوط حیف و میل میشود و کمتر ورزشکار یا قهرمان جهان یا المپیک را میتوان پیدا کرد که از رسیدگی به شرایط و توجه به مشکلاتش از سوی مسئولان ورزش راضی باشد. بنابراین بجاست که برای حق پخش و دریافت آن از سوی فدراسیونهای ورزشی نیز برنامهای خاص، جامع و منطقی تعریف شود تا در صورت دریافت آن به راحتی حیف و میل نشود و در راه درستش خرج شود.