صراط: ظهر بیست و دوم تیر سال 83 پسرجوان که خدمت سربازیاش را میگذراند برای استراحت یکی دو روزه به خانه برگشته بود.
او در خواب بود که ناگهان با شنیدن سر و صدای بلند درگیری مادر و خواهر 14 سالهاش از جایش پرید و در حالی که سعی داشت به درگیری بین آن دو پایان دهد خود نیز عصبانی شد و در واکنشی عجیب ابتدا مادرش –زهرا- را با یک لنگه جوراب خفه کرد و زمانی که داشت جسد را جابهجا میکرد متوجه شد که خواهرش مریم از پشت پنجره نظارهگر او است.
مریم که از دیدن صحنه قتل مادرش شوکه شده بود به سرزنش حمیدرضا «برادرش» پرداخت و جوان خشمگین او را هم با روسری خفه کرد.
عامل قتل پس از این جنایتها اجساد مادر و خواهرش را به داخل حمام کشاند و پس از ریختن بنزین روی آنها کبریت را روشن کرد اما ناگهان انفجاری رخ داد و همسایهها با شنیدن صدای مهیبی سراسیمه به خانه آنها دویدند و پس از دیدن صحنه جنایت با کلانتری 11 پاکدشت تماس گرفتند.
سپس حمیدرضا با دستور بازپرس کشیک ویژه قتل برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد و در همان نخستین مراحل بازجویی به جنایت هولناکش اعتراف کرد.
این جوان پس ازچند مرحله رسیدگی به پرونده اتهامی در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به جرم قتل مادر و خواهرش به 2 بار قصاص محکوم شد و قضات دادگاه همچنین از جنبه عمومی جرم نیز او را به دلیل اخلال در نظم و امنیت عمومی به 10 سال حبس محکوم کردند.
پس از صدور این رأی 20 روز قبل اولیای دم دختر نوجوان (پدر و خواهر بزرگتر این جوان) از حق قصاص خود در رابطه با قتل مریم گذشتند و حمیدرضا حالا در انتظار اجرای حکم قصاص در رابطه با قتل مادرش است. چرا که دایی و خاله هایش به عنوان اولیای دم مادر خانواده حاضر به گذشت نشدند و خواستار قصاص قاتل جوان هستند.
عامل این جنایت گفت: در این مدت که در زندان بودهام مشغول کار در زمینه صنایع دستی هستم و از شدت عذاب وجدان شرایط وخیمی دارم به همین خاطر بیصبرانه در انتظار اجرای حکم اعدامم هستم. من نباید مادر و خواهر کوچکم را میکشتم، آنها قربانی خشونت و یک لحظه عصبانیت من شدهاند.من از همان ابتدا تقاضای اجرای حکم اعدام درباره خودم را کردهام و از قضات تقاضا دارم دستور اجرای حکم اعدام مرا هر چه زودتر صادر کنند. در این مدت هم که زندانی بودهام یک نفر هم به ملاقات من نیامده است.
او در خواب بود که ناگهان با شنیدن سر و صدای بلند درگیری مادر و خواهر 14 سالهاش از جایش پرید و در حالی که سعی داشت به درگیری بین آن دو پایان دهد خود نیز عصبانی شد و در واکنشی عجیب ابتدا مادرش –زهرا- را با یک لنگه جوراب خفه کرد و زمانی که داشت جسد را جابهجا میکرد متوجه شد که خواهرش مریم از پشت پنجره نظارهگر او است.
مریم که از دیدن صحنه قتل مادرش شوکه شده بود به سرزنش حمیدرضا «برادرش» پرداخت و جوان خشمگین او را هم با روسری خفه کرد.
عامل قتل پس از این جنایتها اجساد مادر و خواهرش را به داخل حمام کشاند و پس از ریختن بنزین روی آنها کبریت را روشن کرد اما ناگهان انفجاری رخ داد و همسایهها با شنیدن صدای مهیبی سراسیمه به خانه آنها دویدند و پس از دیدن صحنه جنایت با کلانتری 11 پاکدشت تماس گرفتند.
سپس حمیدرضا با دستور بازپرس کشیک ویژه قتل برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد و در همان نخستین مراحل بازجویی به جنایت هولناکش اعتراف کرد.
این جوان پس ازچند مرحله رسیدگی به پرونده اتهامی در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به جرم قتل مادر و خواهرش به 2 بار قصاص محکوم شد و قضات دادگاه همچنین از جنبه عمومی جرم نیز او را به دلیل اخلال در نظم و امنیت عمومی به 10 سال حبس محکوم کردند.
پس از صدور این رأی 20 روز قبل اولیای دم دختر نوجوان (پدر و خواهر بزرگتر این جوان) از حق قصاص خود در رابطه با قتل مریم گذشتند و حمیدرضا حالا در انتظار اجرای حکم قصاص در رابطه با قتل مادرش است. چرا که دایی و خاله هایش به عنوان اولیای دم مادر خانواده حاضر به گذشت نشدند و خواستار قصاص قاتل جوان هستند.
عامل این جنایت گفت: در این مدت که در زندان بودهام مشغول کار در زمینه صنایع دستی هستم و از شدت عذاب وجدان شرایط وخیمی دارم به همین خاطر بیصبرانه در انتظار اجرای حکم اعدامم هستم. من نباید مادر و خواهر کوچکم را میکشتم، آنها قربانی خشونت و یک لحظه عصبانیت من شدهاند.من از همان ابتدا تقاضای اجرای حکم اعدام درباره خودم را کردهام و از قضات تقاضا دارم دستور اجرای حکم اعدام مرا هر چه زودتر صادر کنند. در این مدت هم که زندانی بودهام یک نفر هم به ملاقات من نیامده است.