صراط: فرهاد آئیش، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون، دیشب در برنامه «دورهمی» حضور پیدا کرد و از آرزوها و علاقههایش گفت.
به گزارش خبرآنلاین، برنامه «دورهمی» که شامگاه چهارشنبه ۳۱ شهریورماه با موضوع اعتماد کردن به روی آنتن شبکه نسیم رفت، میزبان فرهاد آئیش، بازیگر خوش روحیه سینما و تلویزیون بود.
در ابتدای برنامه، فرهاد آئیش با اشاره به اینکه مدتی طولانی در خارج از کشور اقامت داشته است، گفت: «۲۷ سال خارج از ایران بودم، از ظرفشویی شروع کردم و در رشته عکاسی و فیلم تحصیل کردم. بعد از مدتی هم در یک گروه تئاتر آمریکایی عضو شدم و سرانجام خودم مشغول کارگردانی شدم.»
آئیش در ادامه از علاقه خود به پیانیست شدن گفت: «من سراغ پیانیست شدن هم رفتم اما چون دستم زیاد عرق میکرد نتوانستم این کار را ادامه بدهم. منی که از آمپول میترسیدم، ۲۷ عدد آمپول میزدم که دستم عرق نکند، اما شش، هفت ماه بیشتر دوام نداشت و دوباره شروع به عرق کردن میکرد.»
این هنرمند درباره تغییر دادن فامیلیاش به آئیش گفت: «من در قصههای قدیمی، آئیش را که به معنای زمین شالیکاری است و آیش را که به معنای زمین شخم زده است، دیدم و به نظرم خیلی زیبا آمد و این نام را انتخاب کردم.»
فرهاد آئیش درباره عاشق شدنش گفت: «اوه، بدجور عاشق شدهام، واقعا عشق من به همسرم بسیار عجیب بود، من در تئاتر با او آشنا شدم و یک شب خوابش را دیدم و تا بیدار شدم، دیدم ساعت پنج صبح است. فورا به او زنگ زدم و خواستگاری کردم، او هم تا شنید شروع کرد به خندیدن.»
در ادامه این بازیگر درباره در لحظه زندگی کردنش توضیح داد: «از بچگی اینطور بودم و بعضی اوقات برایم مشکل ساز هم بوده است. یادم هست یکبار امتحان تجدیدی داشتم دوستم آمد و خواست که باهم آشتی کنیم، من هم قبول کردم و با او رفتیم بیرون و امتحانم را مردود شدم.»
این بازیگر در ادامه اذعان کرد که همه رویاهایش لذت بخش بوده و به دلیل در لحظه زندگی کردن، آرزوی بزرگی نداشته و به هرچه خواستهاست رسیده.
او در نهایت، خود را به دلیل داشتن همسر خوب، کار مناسب و خصلت شاکر بودن که از مادرش به یادگار دارد، بسیار خوشبخت دانست.
در پایان، فرهاد آئیش، موتورش را به موزه «دورهمی» اهدا کرد.
به گزارش خبرآنلاین، برنامه «دورهمی» که شامگاه چهارشنبه ۳۱ شهریورماه با موضوع اعتماد کردن به روی آنتن شبکه نسیم رفت، میزبان فرهاد آئیش، بازیگر خوش روحیه سینما و تلویزیون بود.
در ابتدای برنامه، فرهاد آئیش با اشاره به اینکه مدتی طولانی در خارج از کشور اقامت داشته است، گفت: «۲۷ سال خارج از ایران بودم، از ظرفشویی شروع کردم و در رشته عکاسی و فیلم تحصیل کردم. بعد از مدتی هم در یک گروه تئاتر آمریکایی عضو شدم و سرانجام خودم مشغول کارگردانی شدم.»
آئیش در ادامه از علاقه خود به پیانیست شدن گفت: «من سراغ پیانیست شدن هم رفتم اما چون دستم زیاد عرق میکرد نتوانستم این کار را ادامه بدهم. منی که از آمپول میترسیدم، ۲۷ عدد آمپول میزدم که دستم عرق نکند، اما شش، هفت ماه بیشتر دوام نداشت و دوباره شروع به عرق کردن میکرد.»
این هنرمند درباره تغییر دادن فامیلیاش به آئیش گفت: «من در قصههای قدیمی، آئیش را که به معنای زمین شالیکاری است و آیش را که به معنای زمین شخم زده است، دیدم و به نظرم خیلی زیبا آمد و این نام را انتخاب کردم.»
فرهاد آئیش درباره عاشق شدنش گفت: «اوه، بدجور عاشق شدهام، واقعا عشق من به همسرم بسیار عجیب بود، من در تئاتر با او آشنا شدم و یک شب خوابش را دیدم و تا بیدار شدم، دیدم ساعت پنج صبح است. فورا به او زنگ زدم و خواستگاری کردم، او هم تا شنید شروع کرد به خندیدن.»
در ادامه این بازیگر درباره در لحظه زندگی کردنش توضیح داد: «از بچگی اینطور بودم و بعضی اوقات برایم مشکل ساز هم بوده است. یادم هست یکبار امتحان تجدیدی داشتم دوستم آمد و خواست که باهم آشتی کنیم، من هم قبول کردم و با او رفتیم بیرون و امتحانم را مردود شدم.»
این بازیگر در ادامه اذعان کرد که همه رویاهایش لذت بخش بوده و به دلیل در لحظه زندگی کردن، آرزوی بزرگی نداشته و به هرچه خواستهاست رسیده.
او در نهایت، خود را به دلیل داشتن همسر خوب، کار مناسب و خصلت شاکر بودن که از مادرش به یادگار دارد، بسیار خوشبخت دانست.
در پایان، فرهاد آئیش، موتورش را به موزه «دورهمی» اهدا کرد.