صراط: بهروز افخمی در برنامه هفت به تاثیر نقدهایش بر مسئولان جشنواره کن اشاره کرد و گفت جایزه فیلمنامه در جشنواره کن تحت تاثیر حرفهای او به فرهادی داده شده است.
به گزارش خبرآنلاین، برنامه «هفت» جمعه شب دوم مهر ماه با حضور مسعود فراستی، شهاب اسفندیاری و بهروز افخمی به نقد فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی و بررسی شیوه انتخاب نماینده ایران در اسکار پرداخت.
در این برنامه افخمی در پاسخ به نقد شهاب اسفندیاری درباره گزارشهای برنامه «هفت» از جشنواره کن و توجه به همجنسگرایی دراین جشنواره و تاثیرات این گزارشها گفت: «از 15 سال پیش حمایت از همجنسگرایان در دستور کار این جشنواره قرار گرفته است و به این فیلمها امتیازی داده میشود . من این حرف را به بهانه فیلم «گذشته» که سه سال پیش در کن حقش خورده شده بود گفتم و معتقدم تاثیر هم گذاشت. مسوولان جشنواره کن امسال خود را تحت فشار حس کردند و به فیلمنامه «فروشنده» که البته سست است جایزه دادند.
اسفندیاری در پاسخ به این اظهارنظر افخمی گفت: «مایکل مور هم در جشنواره مقاومت امسال حضور دارد. میتوان تیتر زد برنده جایزه از جشنواره همجنسگرایان در جشنواره مقاومت؟ در هر دورهای هیات داوری وجود دارد و ممکن است این داوران به موضوعی گرایش داشته باشند. دلیل اصلی ورود من به موضوع به این دلیل بود که فضایی ایجاد شد که هر کس از «فروشنده» دفاع کند، بیناموس است. به حجت الاسلام خاموشی رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی میگفتند آیا شما به همراه خانواده به تماشای فیلم میروید؟ انگار فیلم پورن است. چرا باید فضا را به شکلی پیش برد که امکان نقد از بین برود.»
افخمی در ادامه توضیح داد: «ما به افراد بیسوادی که فرق بین کن و سولقان را نمیدانند و اظهارنظر زیادی میکنند، کاری نداریم. تذکر ما به جشنواره کن این بود که به این شکل اعتبار سینمایی خود را از دست میدهید. اگر این اشکال برنامه هفت است ما همچنان روی این اشکال پافشاری میکنیم.»
اسفندیاری در پاسخ به افخمی به متنی که علیه سه سینماگر نوشته شده بود اشاره کرده و اظهار کرد: «چه میشود که ذهنی این متن را مینویسد؟ شما هم به درستی متنی در حمایت از سه سینماگر نوشتید، اما وقتی شما اظهارنظرهای این چنینی میکنید که فلان جشنواره برای همجنسگرایان است به ذهنهای بیمار اجازه میدهید هرچه میخواهند درباره سینماگران بنویسند.»
اما افخمی در واکنش به این حرف اسفندیاری عنوان کرد: «آنها که این متن را نوشتند در اقلیت هستند و اهمیتی ندارند.»
در ادامه فراستی به نقد فیلم «فروشنده» پرداخت و گفت: «فیلم «فروشنده» هنوز فیلمنامه نیست بلکه دو کانسپت است و در زمینه کارگردانی به حدی غلطهای تکنیکی دارد که اگر کسی غیر از فرهادی آن را ساخته بود او را «هو» میکردم. کارگردانی فرهادی در این فیلم فاجعه است و همه چیز را آشفته میکند تا ما چیزی نبینیم. اصل فیلمنامه که تجاوز است حذف شده و ترفند فرهادی است که جای مهمی را حذف میکند تا غافلگیری ایجاد کند. ایجاد تعلیق کارگردانی چون هیچکاک میخواهد. واکنش ما به «چه» است؟ فرهادی خوشحال است که مردم با سئوال از سالن بیرون میآیند، اما پر سئوال از چه؟ تمام سئوالات روی چه است و فرهادی چون بلد نیست پشت این ناتوانی پنهان میشود. ما فیلم میبینیم که شیوه و چگونگی را بفهمیم.»
اما اسفندیاری درباره گافهایی که در فضای مجازی در مورد فیلمنامه «فروشنده» وجود دارد خاطرنشان کرد: «شهید آوینی در مقاله عالم هیچکاک میگوید اگر یک نفر فیلمنامه «سرگیجه» را قبل از تماشای فیلم به من داده بود من از آن کلی ایراد میگرفتم که این چه داستان غیرمنطقی است که نوشتهای؟ اما در عین حال «سرگیجه» یکی از بهترین فیلمهای سینماست. آیا مخاطبانی که «فروشنده» را در سینما میبینند مجالی برای شبهات منطقی فیلمنامه مییابند اگر نه که این نشان دهنده موفقیت کارگردان است.»
فراستی که با نظر اسفندیاری موافق نبود در رد این نظر گفت: «فیلمنامه «فروشنده» به شدت پر حفره است و کارگردانی بدتر است. فیلم اساسا روی صحنه تجاوز بنا میشود اگر مقدمه را حذف کنیم، میرسیم به صحنههای تئاتر که وصله پینه است که ربطی به آن شرایط ندارد.»
مجری برنامه «هفت» از اسفندیاری پرسید : «غیراز ایرادهای منطقی که در فیلمنامه وجود دارد کارگردان میخواهد بگوید این داستان واقعی است و در جامعه واقعی میتواند اتفاق بیافتد. میتوان از فیلمی که موضوعی کاملا استثنایی را بیان میکند نتایج عمومی و معنایی وسیع دریافت کرد؟»
اسفندیاری پاسخ داد: «نمیتوان به فیلمساز خرده گرفت که چرا موضوعی استثنائی را در فیلمش مطرح کرده است. نتیجه اجتماعی فیلم این است که مراقب این افراد به حاشیه رانده شده باشیم چرا که اگر با این حجم از نفرت به موضع قدرت برسند میتواند خطرناک باشد. فیلم یک تم ادامهدار درباره اخلاق اجتماعی و قضاوت زود هنگام دارد که در راستای آثار فرهادی است. فیلمهای فرهادی دشواری قضاوت اخلاقی را به مخاطب نشان میدهد و این نسبیگرایی اخلاقی نیست چون مخاطب نسبت به عملی که پیرمرد انجام داده تنفر دارد. فرهادی از آبرو حرف میزند.»
اما فراستی درباره مشکلات فیلم تازه فرهادی گفت: «حریم خصوصی که با دیدن صحنه تاکسی میبینیم خندهدار است. ما با کلاس اخلاق مواجه نیستیم در سینما باید اجزای شخصیت به آن بخورند. من باید شخصیتی بسازم که حرف اندازه دهانش باشد. وقتی بابک روی پشت بام به یک باره میگوید شهر را یک بار ساختهاند و این شده است انگار دکمهای تحت عنوان حریم خصوصی دارد که براساس آن میخواهد پالتو بدوزد. اشکالی ندارد متلک سیاسی بگویید، اما برای آن شخصیت بسازید.»
این منتقد در ادامه افزود: «فیلم فرهادی شخصیت ندارد قصه هم ندارد. آیا شخصیت شهاب حسینی به مرور در حال گاو شدن است؟ اگر گاو شده است چرا سیلی میزند؟ همه فیلم فرهادی است که خودش را به آدمها الصاق میکند تا حرفهایش را تحت عنوان فلسفه اخلاق بزند. اگر برگمان این را میساخت چه میکرد. پس تجاوز بحث اصلی است. هیچکاک داستان کوتاهی دارد که در آن به زنی تجاوز شده است. شوهر زن را میبیند و همراه او به خیابان میرود تا فرد متجاوز را پیدا کنند. زن اولین فردی را که در خیابان میبیند به عنوان متجاوز معرفی میکند و او را میکشند، اما فروپاشی روانی به حدی است که فردای آن روز باز به خیابان میآیند و فرد دیگری را میکشند. بعد از داستان تجاوز یا تعدی باید وارد دنیای این شخصیتها و رابطهشان شویم. فروپاشی زن چقدر است؟»
اسفندیاری در پاسخ به این نقد توضیح داد: «فرهادی میگوید با یک انقلاب نمیتوان همه مشکلات را حل کرد. شخصیت خیلی روشنفکر فیلم اتفاقی برایش میافتد که حادثه کوچکی نیست. روان فرد نابود شده است و ما زوال شخصیت را میبینیم. در «درباره الی» هم این زوال آدم ها را میبینیم. در این فیلم فرهادی میگوید شرایط میتواند باعث تغییر انسان شود.»
او ادامه داد: «نقطه اوج داستان از تعرض به یک زن آغاز میشود. این که شما ایراد میبینید که افراد بعد از فیلم حرف میزنند یا سئوال میپرسند، عیب نیست. واکنشهای ایجاد شده که فیلم بیناموسی است و ... نشان میدهد موضوعی که فرهادی در فیلمش مطرح کرده واقعی است. رهبر انقلاب در مواردی که از اشکالات اجتماعی فهرست میکند به اخلاق اجتماعی و رعایت حقوق یکدیگر اشاره میکنند. عدهای میگویند آنچه فرهادی مطرح کرده اخلاق سکولار است. چرا نمیتوانیم با نگاهی متفاوت به موضوع نگاه کنیم.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «آقای فراستی دوره دوگانه تارکوفسکی و هیچکاک گذشته و امروز دوره کریستوفر نولان است. شما همه چیز را با این عینک دو گانه میبینید. در سینمایی که نصف فیلمها آشغال است وقتی کسانی مانند رخشان بنیاعتماد و اصغر فرهادی که دغدغه اجتماعی دارند له میکنیم چه کسی حاضر میشود فیلم اجتماعی بسازد؟ اگر اینگونه است که باید تمامی فیلمهای دفاع مقدس را بکوبیم چون پیام دارند.»
فراستی در واکنش به این صحبت اسفندیاری گفت: «ما با سینما طرف هستیم نه پیام. جملهای را فرهادی به تازگی یاد گرفته است با این عنوان که اگر دنبال پیام هستید به تلگراف خانه بروید. اگر پیام در قصه بیان شود من مخلص آن هستم. قطعا به غیر از جایزه کن تم تجاوز باعث فروش بیشتر «فروشنده» است. موضوع تجاوز را در سینمای ایران پس از انقلاب نداشتهایم. دوستان حزباللهی پیش از آمدن فیلم آن را کوبیدند و این باعث فروش بیشتر شد.»
اسفندیاری در ادامه خطاب به فراستی گفت: «فیلم «فروشنده» خیلی فیلم ایدهآلی برای من نیست و «رقص در غبار» فیلمی است که در سینمای فرهادی دوست دارم. طوری نشود که اگر بعد از 120 سال فرهادی فوت کرد دوباره یادداشتی بنویسی که وطنفروش نبود و مرد بود.»
فراستی توضیح داد: «من این نامه را برای کیارستمی نوشتم و درباره فیلم باید گفت نفی خشونت پز فیلمساز است که میخواهد خشونت جاری در جامعه را نقد کند. وقتی قصه ندارید ناچار هستید از بیرون حرفها را به فیلم الصاق کنید. فرهادی در میزانسن مواجهه عماد، رعنا و پیرمرد طرفدار پیرمرد است. دوربین فرهادی و کاتهایش به نفع تظلمخواهی از این پیرمرد است. مگر خشم و خشونت جزو کنشهای انسانی نیست و نمیتواند دو سر داشته باشد. دفاع از خود با حذف خشونت چه میشود؟ در فیلم فرهادی متجاوز مظلوم است و قربانی ظالم.»
در ادامه اسفندیاری با اشاره به واکنش فرهادی نسبت به متنی که علیهاش نوشته شده بود تصریح کرد: «اگر فرهادی بیغیرت بود چنین واکنشی نشان میداد و از کلمه هرزه برای این افراد استفاده میکرد؟»
در بخش مربوط به بررسی نماینده ایران در اسکار بهروز افخمی گفت: «چرا با پنهان کردن «فروشنده» و نمایش ندادن آن به کسانی که ممکن است نقدهایی نسبت به این فیلم داشته باشند از «ابد و یک روز» و «ایستاده در غبار» عبور کرده و به اسکار میرود؟ فضاسازی از جایی شروع شد که نگذاشتند کسی فیلم را ببیند و در آخرین لحظه برای اعضای هیات انتخاب معرفی فیلم به آکادمی نمایش داده شد. من مطمئنم اگر فیلم سه ماه پیش اکران شده بود نمیتوانست از دو فیلم روستایی و مهدویان عبور کند.»
در ادامه فراستی افزود: «چطور جشنواره کن میپذیرد فیلمی این قدر با تاخیر برسد و جایزه هم بگیرد. چطور کمپانی اسپانیایی قرارداد بسته با فرهادی یک سال پروژه را عقب میاندازد و این پدیده تا اسکار هم ادامه دارد؟ آن تهیهکننده قطری میتواند این بازی را ادامه دهد و باید دید از این بازی چه سودی حاصل میشود؟»
اسفندیاری درباره اعتبار فرهادی در جهان توضیح داد: «فیلم این کارگردان جزو ده فیلم اول منتقدان شده است و او این جایگاه را در دنیا دارد. نمیتوان این موفقیت را به شاهزاده قطری و لابیگری نسبت داد. ما باید تکلیف خود را با اسکار مشخص کنیم. یک بار میگویند صهیونیستی است و یک بار میگویند لابی کردیم.من گاهی نگران میشوم این حجم تحقیرها چرا ایجاد میشود؟ اسکار برای فرهادی افتخار تازهای نیست، اما این را بپذیریم که فیلمی که پخشکننده قوی نداشته باشد نمیتواند موفق شود. اگر فیلمی پخشکننده قوی داشت یک حرفی اما احتمال پذیرفته شدن فیلمهای دیگر ایرانی صفر بود.»
بهروز افخمی با بیان خاطرهای از حضورش در هیات انتخاب فیلم برای اسکار گفت: «در آن سالی که من هم جزو هیات انتخاب بودم فیلم «دربند» رای آورد اما این رای را به خاطر نداشتن پخشکننده خارجی از دست داد. در آن سال فاصله بین «گذشته» و «دربند» زیاد نبود اما امسال فاصله زیادی بین «فروشنده» و «ایستاده در غبار» و «ابد و یک روز» وجود دارد.»
منتقد ثابت برنامه «هفت» هم در ادامه این بحث گفت: «فرهادی اگزوتیت مدرن است. ما باید فیلمهایی به اسکار بفرستیم که نه ما را بفروشد نه اصول هنری ما را زیر پا بگذارد. نسبت ما با این سیاهی چیست؟ آیا این سیاهی بر انسان حاکم میشود؟ ما نباید سیاست انفعالی داشته باشیم و فیلم خوب خود را به آن جا به امید جایزه بفرستیم. به مزخرفات کاری ندارم، اما فیلمی که شبههناک است مناسب اسکار نیست. فیلمی مثل «بچههای آسمان» را هر جا بفرستیم خوب است اما «فروشنده» شبههناک است.»
به گزارش خبرآنلاین، برنامه «هفت» جمعه شب دوم مهر ماه با حضور مسعود فراستی، شهاب اسفندیاری و بهروز افخمی به نقد فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی و بررسی شیوه انتخاب نماینده ایران در اسکار پرداخت.
در این برنامه افخمی در پاسخ به نقد شهاب اسفندیاری درباره گزارشهای برنامه «هفت» از جشنواره کن و توجه به همجنسگرایی دراین جشنواره و تاثیرات این گزارشها گفت: «از 15 سال پیش حمایت از همجنسگرایان در دستور کار این جشنواره قرار گرفته است و به این فیلمها امتیازی داده میشود . من این حرف را به بهانه فیلم «گذشته» که سه سال پیش در کن حقش خورده شده بود گفتم و معتقدم تاثیر هم گذاشت. مسوولان جشنواره کن امسال خود را تحت فشار حس کردند و به فیلمنامه «فروشنده» که البته سست است جایزه دادند.
اسفندیاری در پاسخ به این اظهارنظر افخمی گفت: «مایکل مور هم در جشنواره مقاومت امسال حضور دارد. میتوان تیتر زد برنده جایزه از جشنواره همجنسگرایان در جشنواره مقاومت؟ در هر دورهای هیات داوری وجود دارد و ممکن است این داوران به موضوعی گرایش داشته باشند. دلیل اصلی ورود من به موضوع به این دلیل بود که فضایی ایجاد شد که هر کس از «فروشنده» دفاع کند، بیناموس است. به حجت الاسلام خاموشی رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی میگفتند آیا شما به همراه خانواده به تماشای فیلم میروید؟ انگار فیلم پورن است. چرا باید فضا را به شکلی پیش برد که امکان نقد از بین برود.»
افخمی در ادامه توضیح داد: «ما به افراد بیسوادی که فرق بین کن و سولقان را نمیدانند و اظهارنظر زیادی میکنند، کاری نداریم. تذکر ما به جشنواره کن این بود که به این شکل اعتبار سینمایی خود را از دست میدهید. اگر این اشکال برنامه هفت است ما همچنان روی این اشکال پافشاری میکنیم.»
اسفندیاری در پاسخ به افخمی به متنی که علیه سه سینماگر نوشته شده بود اشاره کرده و اظهار کرد: «چه میشود که ذهنی این متن را مینویسد؟ شما هم به درستی متنی در حمایت از سه سینماگر نوشتید، اما وقتی شما اظهارنظرهای این چنینی میکنید که فلان جشنواره برای همجنسگرایان است به ذهنهای بیمار اجازه میدهید هرچه میخواهند درباره سینماگران بنویسند.»
اما افخمی در واکنش به این حرف اسفندیاری عنوان کرد: «آنها که این متن را نوشتند در اقلیت هستند و اهمیتی ندارند.»
در ادامه فراستی به نقد فیلم «فروشنده» پرداخت و گفت: «فیلم «فروشنده» هنوز فیلمنامه نیست بلکه دو کانسپت است و در زمینه کارگردانی به حدی غلطهای تکنیکی دارد که اگر کسی غیر از فرهادی آن را ساخته بود او را «هو» میکردم. کارگردانی فرهادی در این فیلم فاجعه است و همه چیز را آشفته میکند تا ما چیزی نبینیم. اصل فیلمنامه که تجاوز است حذف شده و ترفند فرهادی است که جای مهمی را حذف میکند تا غافلگیری ایجاد کند. ایجاد تعلیق کارگردانی چون هیچکاک میخواهد. واکنش ما به «چه» است؟ فرهادی خوشحال است که مردم با سئوال از سالن بیرون میآیند، اما پر سئوال از چه؟ تمام سئوالات روی چه است و فرهادی چون بلد نیست پشت این ناتوانی پنهان میشود. ما فیلم میبینیم که شیوه و چگونگی را بفهمیم.»
اما اسفندیاری درباره گافهایی که در فضای مجازی در مورد فیلمنامه «فروشنده» وجود دارد خاطرنشان کرد: «شهید آوینی در مقاله عالم هیچکاک میگوید اگر یک نفر فیلمنامه «سرگیجه» را قبل از تماشای فیلم به من داده بود من از آن کلی ایراد میگرفتم که این چه داستان غیرمنطقی است که نوشتهای؟ اما در عین حال «سرگیجه» یکی از بهترین فیلمهای سینماست. آیا مخاطبانی که «فروشنده» را در سینما میبینند مجالی برای شبهات منطقی فیلمنامه مییابند اگر نه که این نشان دهنده موفقیت کارگردان است.»
فراستی که با نظر اسفندیاری موافق نبود در رد این نظر گفت: «فیلمنامه «فروشنده» به شدت پر حفره است و کارگردانی بدتر است. فیلم اساسا روی صحنه تجاوز بنا میشود اگر مقدمه را حذف کنیم، میرسیم به صحنههای تئاتر که وصله پینه است که ربطی به آن شرایط ندارد.»
مجری برنامه «هفت» از اسفندیاری پرسید : «غیراز ایرادهای منطقی که در فیلمنامه وجود دارد کارگردان میخواهد بگوید این داستان واقعی است و در جامعه واقعی میتواند اتفاق بیافتد. میتوان از فیلمی که موضوعی کاملا استثنایی را بیان میکند نتایج عمومی و معنایی وسیع دریافت کرد؟»
اسفندیاری پاسخ داد: «نمیتوان به فیلمساز خرده گرفت که چرا موضوعی استثنائی را در فیلمش مطرح کرده است. نتیجه اجتماعی فیلم این است که مراقب این افراد به حاشیه رانده شده باشیم چرا که اگر با این حجم از نفرت به موضع قدرت برسند میتواند خطرناک باشد. فیلم یک تم ادامهدار درباره اخلاق اجتماعی و قضاوت زود هنگام دارد که در راستای آثار فرهادی است. فیلمهای فرهادی دشواری قضاوت اخلاقی را به مخاطب نشان میدهد و این نسبیگرایی اخلاقی نیست چون مخاطب نسبت به عملی که پیرمرد انجام داده تنفر دارد. فرهادی از آبرو حرف میزند.»
اما فراستی درباره مشکلات فیلم تازه فرهادی گفت: «حریم خصوصی که با دیدن صحنه تاکسی میبینیم خندهدار است. ما با کلاس اخلاق مواجه نیستیم در سینما باید اجزای شخصیت به آن بخورند. من باید شخصیتی بسازم که حرف اندازه دهانش باشد. وقتی بابک روی پشت بام به یک باره میگوید شهر را یک بار ساختهاند و این شده است انگار دکمهای تحت عنوان حریم خصوصی دارد که براساس آن میخواهد پالتو بدوزد. اشکالی ندارد متلک سیاسی بگویید، اما برای آن شخصیت بسازید.»
این منتقد در ادامه افزود: «فیلم فرهادی شخصیت ندارد قصه هم ندارد. آیا شخصیت شهاب حسینی به مرور در حال گاو شدن است؟ اگر گاو شده است چرا سیلی میزند؟ همه فیلم فرهادی است که خودش را به آدمها الصاق میکند تا حرفهایش را تحت عنوان فلسفه اخلاق بزند. اگر برگمان این را میساخت چه میکرد. پس تجاوز بحث اصلی است. هیچکاک داستان کوتاهی دارد که در آن به زنی تجاوز شده است. شوهر زن را میبیند و همراه او به خیابان میرود تا فرد متجاوز را پیدا کنند. زن اولین فردی را که در خیابان میبیند به عنوان متجاوز معرفی میکند و او را میکشند، اما فروپاشی روانی به حدی است که فردای آن روز باز به خیابان میآیند و فرد دیگری را میکشند. بعد از داستان تجاوز یا تعدی باید وارد دنیای این شخصیتها و رابطهشان شویم. فروپاشی زن چقدر است؟»
اسفندیاری در پاسخ به این نقد توضیح داد: «فرهادی میگوید با یک انقلاب نمیتوان همه مشکلات را حل کرد. شخصیت خیلی روشنفکر فیلم اتفاقی برایش میافتد که حادثه کوچکی نیست. روان فرد نابود شده است و ما زوال شخصیت را میبینیم. در «درباره الی» هم این زوال آدم ها را میبینیم. در این فیلم فرهادی میگوید شرایط میتواند باعث تغییر انسان شود.»
او ادامه داد: «نقطه اوج داستان از تعرض به یک زن آغاز میشود. این که شما ایراد میبینید که افراد بعد از فیلم حرف میزنند یا سئوال میپرسند، عیب نیست. واکنشهای ایجاد شده که فیلم بیناموسی است و ... نشان میدهد موضوعی که فرهادی در فیلمش مطرح کرده واقعی است. رهبر انقلاب در مواردی که از اشکالات اجتماعی فهرست میکند به اخلاق اجتماعی و رعایت حقوق یکدیگر اشاره میکنند. عدهای میگویند آنچه فرهادی مطرح کرده اخلاق سکولار است. چرا نمیتوانیم با نگاهی متفاوت به موضوع نگاه کنیم.»
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: «آقای فراستی دوره دوگانه تارکوفسکی و هیچکاک گذشته و امروز دوره کریستوفر نولان است. شما همه چیز را با این عینک دو گانه میبینید. در سینمایی که نصف فیلمها آشغال است وقتی کسانی مانند رخشان بنیاعتماد و اصغر فرهادی که دغدغه اجتماعی دارند له میکنیم چه کسی حاضر میشود فیلم اجتماعی بسازد؟ اگر اینگونه است که باید تمامی فیلمهای دفاع مقدس را بکوبیم چون پیام دارند.»
فراستی در واکنش به این صحبت اسفندیاری گفت: «ما با سینما طرف هستیم نه پیام. جملهای را فرهادی به تازگی یاد گرفته است با این عنوان که اگر دنبال پیام هستید به تلگراف خانه بروید. اگر پیام در قصه بیان شود من مخلص آن هستم. قطعا به غیر از جایزه کن تم تجاوز باعث فروش بیشتر «فروشنده» است. موضوع تجاوز را در سینمای ایران پس از انقلاب نداشتهایم. دوستان حزباللهی پیش از آمدن فیلم آن را کوبیدند و این باعث فروش بیشتر شد.»
اسفندیاری در ادامه خطاب به فراستی گفت: «فیلم «فروشنده» خیلی فیلم ایدهآلی برای من نیست و «رقص در غبار» فیلمی است که در سینمای فرهادی دوست دارم. طوری نشود که اگر بعد از 120 سال فرهادی فوت کرد دوباره یادداشتی بنویسی که وطنفروش نبود و مرد بود.»
فراستی توضیح داد: «من این نامه را برای کیارستمی نوشتم و درباره فیلم باید گفت نفی خشونت پز فیلمساز است که میخواهد خشونت جاری در جامعه را نقد کند. وقتی قصه ندارید ناچار هستید از بیرون حرفها را به فیلم الصاق کنید. فرهادی در میزانسن مواجهه عماد، رعنا و پیرمرد طرفدار پیرمرد است. دوربین فرهادی و کاتهایش به نفع تظلمخواهی از این پیرمرد است. مگر خشم و خشونت جزو کنشهای انسانی نیست و نمیتواند دو سر داشته باشد. دفاع از خود با حذف خشونت چه میشود؟ در فیلم فرهادی متجاوز مظلوم است و قربانی ظالم.»
در ادامه اسفندیاری با اشاره به واکنش فرهادی نسبت به متنی که علیهاش نوشته شده بود تصریح کرد: «اگر فرهادی بیغیرت بود چنین واکنشی نشان میداد و از کلمه هرزه برای این افراد استفاده میکرد؟»
در بخش مربوط به بررسی نماینده ایران در اسکار بهروز افخمی گفت: «چرا با پنهان کردن «فروشنده» و نمایش ندادن آن به کسانی که ممکن است نقدهایی نسبت به این فیلم داشته باشند از «ابد و یک روز» و «ایستاده در غبار» عبور کرده و به اسکار میرود؟ فضاسازی از جایی شروع شد که نگذاشتند کسی فیلم را ببیند و در آخرین لحظه برای اعضای هیات انتخاب معرفی فیلم به آکادمی نمایش داده شد. من مطمئنم اگر فیلم سه ماه پیش اکران شده بود نمیتوانست از دو فیلم روستایی و مهدویان عبور کند.»
در ادامه فراستی افزود: «چطور جشنواره کن میپذیرد فیلمی این قدر با تاخیر برسد و جایزه هم بگیرد. چطور کمپانی اسپانیایی قرارداد بسته با فرهادی یک سال پروژه را عقب میاندازد و این پدیده تا اسکار هم ادامه دارد؟ آن تهیهکننده قطری میتواند این بازی را ادامه دهد و باید دید از این بازی چه سودی حاصل میشود؟»
اسفندیاری درباره اعتبار فرهادی در جهان توضیح داد: «فیلم این کارگردان جزو ده فیلم اول منتقدان شده است و او این جایگاه را در دنیا دارد. نمیتوان این موفقیت را به شاهزاده قطری و لابیگری نسبت داد. ما باید تکلیف خود را با اسکار مشخص کنیم. یک بار میگویند صهیونیستی است و یک بار میگویند لابی کردیم.من گاهی نگران میشوم این حجم تحقیرها چرا ایجاد میشود؟ اسکار برای فرهادی افتخار تازهای نیست، اما این را بپذیریم که فیلمی که پخشکننده قوی نداشته باشد نمیتواند موفق شود. اگر فیلمی پخشکننده قوی داشت یک حرفی اما احتمال پذیرفته شدن فیلمهای دیگر ایرانی صفر بود.»
بهروز افخمی با بیان خاطرهای از حضورش در هیات انتخاب فیلم برای اسکار گفت: «در آن سالی که من هم جزو هیات انتخاب بودم فیلم «دربند» رای آورد اما این رای را به خاطر نداشتن پخشکننده خارجی از دست داد. در آن سال فاصله بین «گذشته» و «دربند» زیاد نبود اما امسال فاصله زیادی بین «فروشنده» و «ایستاده در غبار» و «ابد و یک روز» وجود دارد.»
منتقد ثابت برنامه «هفت» هم در ادامه این بحث گفت: «فرهادی اگزوتیت مدرن است. ما باید فیلمهایی به اسکار بفرستیم که نه ما را بفروشد نه اصول هنری ما را زیر پا بگذارد. نسبت ما با این سیاهی چیست؟ آیا این سیاهی بر انسان حاکم میشود؟ ما نباید سیاست انفعالی داشته باشیم و فیلم خوب خود را به آن جا به امید جایزه بفرستیم. به مزخرفات کاری ندارم، اما فیلمی که شبههناک است مناسب اسکار نیست. فیلمی مثل «بچههای آسمان» را هر جا بفرستیم خوب است اما «فروشنده» شبههناک است.»