صراط: یکی از کلید واژهها در ادبیات گفتاری مقامات آمریکایی را متهم سازی ایران به تروریسم و تروریسم پروری تشکیل میدهد. آنها همواره بر این ادعایند که ایران محور تروریسم و زمینه ساز بحرانهای منطقهای است. آمریکاییها حتی با این بهانه به احتمال تحریم علیه ایران پرداخته و نظامیگری خود را در منطقه نیز با این ادعا توجیه میکنند. آنها با برجسته سازی این ادعا همواره بر آن بودهاند تا چهرهای منفی از ایران به نمایش گذاشته و سیاست تحریم پنهان ایران یا همان دور ساختن کشورها از تهران را اجرایی سازند.
این روزها در حالی مسئله انتخابات آبان ماه که البته همچون گذشته مردم اجبارا باید میان دو طیف جمهوریخواه و دموکرات یکی را انتخاب نمایند، در حالی محور تحولات داخلی آمریکا گردیده که یک نکته قابل توجه در تقابلها میان کنگره و کاخ سفید مشاهده میشود و آن مسئله نقش سعودی در حادثه ۱۱سپتامبر است. در حالی کنگره آمریکا از طرح حق مردم آمریکا برای شکایت از سعودی به جرم نقش داشتن در یازده سپتامبر سخن گفته و در توجیه اقدام اوباما در وتوی طرح کنگره برای اقدام مردم آمریکا مبنی بر شکایت از سعودی به جرم نقش داشتن در حادثه ۱۱ سپتامبر سخنگوی کاخسفید میگوید علت وتوی قانون محاکمه عوامل خارجی دخیل در حوادث یازده سپتامبر این است که این کار، مصونیت و امنیت نیروهای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک آمریکا را در جهان به خطر میاندازد.همچنین کارتر وزیر دفاع آمریکا هشدار داد که طرح تعقیب قضایی مقامات سعودی دخیل در حادثه یازده سپتامبر میتواند برای نیروهای آمریکایی تبعات بدی داشته باشد.
این مواضع از سوی سران آمریکا در حالی مطرح میشود که در باب آن چند نکته قابل توجه است.
اولا اینکه شکایت از سعودی حق مردم آمریکاست و اقدام کاخ سفید حذف حقوق مردم است که مغایر با حقوق بشر است. این رفتار سران آمریکا نشان میدهد که آنها منافع شخصی خود را به منافع مردم ترجیح میدهد. بخش عمدهای از رفتار کاخ سفید برگرفته از انتخابات آتی آمریکاست و اینکه آنها برآنند تا از کمکهای مالی لابیها برخوردار شوند که البته از سوی جمهوریخواهان نیز این رویه مشاهده میشود. این نوع نگاه به لابیها نشان میدهد که آنها به جای نگاه به مردم با نگاه بیرونی به انتخابات مینگرند که ساختار غیر مردمی حاکم بر آمریکا را آشکارتر میسازد.
دوم آنکه سران آمریکا از افشای حقایق ۱۱ سپتامبر و برملا شدن نقش خود در آن هراس دارند و با باج دادن به سعودی به دنبال آنند تا مانع از ادامه بررسی این پرونده و یا افشاگری سعودی شوند. این رفتار نشان میدهد که سران آمریکا خود در ۱۱ سپتامبر نقش داشتهاند چنانکه پیش از این نیز هرگونه تحقیق مستقل در باب این حادثه را منع و با آن مقابله کردهاند. به عبارتی دیگر آشکار شدن پرونده سعودی یعنی زمینه سازی برای افشای بسیاری از حقایق پشت پرده ۱۱ سپتامبر که قطعا چهره بسیاری از سران آمریکا و نقش آنان در این حادثه را برملا خواهد کرد.
سوم آنکه سخنان سران آمریکا یک نکته بسیار مهم دارد و آن اینکه محکوم سازی سعودی را برابر با تهدید نظامیان و نیروهای آمریکایی عنوان کردهاند. این نوع مواضع یک اصل را نشان میدهد و آن اینکه آمریکا نیز از ماهیت تروریستی عربستان آگاه است و از آن میترسد. آمریکایی که برای منافع اقتصادی و نیز بحران سازی در منطقه به تقویت سعودی پرداخته حالا سعودی به کابوس تروریستی برای آمریکا مبدل شده است. این را در سخنان بسیاری از مقامات آمریکایی از جمله کلینتون وزیر خارجه دور اول ریاست جمهوری اوباما میتوان مشاهده کرد که رسما سعودی را به تقویت القاعده متهم کرده بود. سخنانی که بسیاری از سناتورها و نمایندگان آمریکا نیز به آن اذعان کردهاند. هراس آمریکاییها از تروریسم سعودی که نتیجه آن را در پرونده ۱۱سپتامبر میتوان مشاهده کرد نشانگر این حقیقت است که سعودی که آمریکاییها برای کشتار مسلمانان به تسلیح آن پرداختهاند به فرزند ناخلفی مبدل شده که اکنون تهدیداتش به آمریکا نیز رسیده چنانکه به دلیل ترس از تروریسم سعودی کاخ سفید عدم بازگشایی پرونده سعودی در باب ۱۱ سپتامبر را در پیش گرفته است. مجموع تحولات بیانگر این حقیقت است که تروریسم پروری آمریکا یک باردیگر کار دستشان داده و این بار سعودی به تهدید امنیت آنها مبدل شده است. زمانی القاعده و طالبان، زمانی داعش و اکنون سعودی که دست پرورده سیاستهای تروریسم پروری آمریکاست به تهدید امنیت ملی برای این کشور مبدل شده که خود سندی بر شکست معادلات آمریکا برای بهره گیری از تروریسم جهت رسیدن به منافع خود در قالب بحران سازی جهانی است. اگر در دوران ریاست جمهوری بوش، القاعده و طالبان دست پرورده آمریکا تهدید امنیت این کشور شد در دوران اوباما داعش و سعودی که آمریکا حامی تمام قد آنها بوده در نهایت تهدیدی برای امنیت ایالات متحده شدهاند. در یک کلام میتوان گفت چاقوهایی که آمریکا آنها را برای نابودی جهان ساخته ، در نهایت دسته خود را بریده و آمریکای تروریسم پرور را به هراس از تروریسم دست ساخته خود کشانده و آمریکا همچون دسته چاقویی شده که از دسته خود هراس دارد.
این روزها در حالی مسئله انتخابات آبان ماه که البته همچون گذشته مردم اجبارا باید میان دو طیف جمهوریخواه و دموکرات یکی را انتخاب نمایند، در حالی محور تحولات داخلی آمریکا گردیده که یک نکته قابل توجه در تقابلها میان کنگره و کاخ سفید مشاهده میشود و آن مسئله نقش سعودی در حادثه ۱۱سپتامبر است. در حالی کنگره آمریکا از طرح حق مردم آمریکا برای شکایت از سعودی به جرم نقش داشتن در یازده سپتامبر سخن گفته و در توجیه اقدام اوباما در وتوی طرح کنگره برای اقدام مردم آمریکا مبنی بر شکایت از سعودی به جرم نقش داشتن در حادثه ۱۱ سپتامبر سخنگوی کاخسفید میگوید علت وتوی قانون محاکمه عوامل خارجی دخیل در حوادث یازده سپتامبر این است که این کار، مصونیت و امنیت نیروهای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک آمریکا را در جهان به خطر میاندازد.همچنین کارتر وزیر دفاع آمریکا هشدار داد که طرح تعقیب قضایی مقامات سعودی دخیل در حادثه یازده سپتامبر میتواند برای نیروهای آمریکایی تبعات بدی داشته باشد.
این مواضع از سوی سران آمریکا در حالی مطرح میشود که در باب آن چند نکته قابل توجه است.
اولا اینکه شکایت از سعودی حق مردم آمریکاست و اقدام کاخ سفید حذف حقوق مردم است که مغایر با حقوق بشر است. این رفتار سران آمریکا نشان میدهد که آنها منافع شخصی خود را به منافع مردم ترجیح میدهد. بخش عمدهای از رفتار کاخ سفید برگرفته از انتخابات آتی آمریکاست و اینکه آنها برآنند تا از کمکهای مالی لابیها برخوردار شوند که البته از سوی جمهوریخواهان نیز این رویه مشاهده میشود. این نوع نگاه به لابیها نشان میدهد که آنها به جای نگاه به مردم با نگاه بیرونی به انتخابات مینگرند که ساختار غیر مردمی حاکم بر آمریکا را آشکارتر میسازد.
دوم آنکه سران آمریکا از افشای حقایق ۱۱ سپتامبر و برملا شدن نقش خود در آن هراس دارند و با باج دادن به سعودی به دنبال آنند تا مانع از ادامه بررسی این پرونده و یا افشاگری سعودی شوند. این رفتار نشان میدهد که سران آمریکا خود در ۱۱ سپتامبر نقش داشتهاند چنانکه پیش از این نیز هرگونه تحقیق مستقل در باب این حادثه را منع و با آن مقابله کردهاند. به عبارتی دیگر آشکار شدن پرونده سعودی یعنی زمینه سازی برای افشای بسیاری از حقایق پشت پرده ۱۱ سپتامبر که قطعا چهره بسیاری از سران آمریکا و نقش آنان در این حادثه را برملا خواهد کرد.
سوم آنکه سخنان سران آمریکا یک نکته بسیار مهم دارد و آن اینکه محکوم سازی سعودی را برابر با تهدید نظامیان و نیروهای آمریکایی عنوان کردهاند. این نوع مواضع یک اصل را نشان میدهد و آن اینکه آمریکا نیز از ماهیت تروریستی عربستان آگاه است و از آن میترسد. آمریکایی که برای منافع اقتصادی و نیز بحران سازی در منطقه به تقویت سعودی پرداخته حالا سعودی به کابوس تروریستی برای آمریکا مبدل شده است. این را در سخنان بسیاری از مقامات آمریکایی از جمله کلینتون وزیر خارجه دور اول ریاست جمهوری اوباما میتوان مشاهده کرد که رسما سعودی را به تقویت القاعده متهم کرده بود. سخنانی که بسیاری از سناتورها و نمایندگان آمریکا نیز به آن اذعان کردهاند. هراس آمریکاییها از تروریسم سعودی که نتیجه آن را در پرونده ۱۱سپتامبر میتوان مشاهده کرد نشانگر این حقیقت است که سعودی که آمریکاییها برای کشتار مسلمانان به تسلیح آن پرداختهاند به فرزند ناخلفی مبدل شده که اکنون تهدیداتش به آمریکا نیز رسیده چنانکه به دلیل ترس از تروریسم سعودی کاخ سفید عدم بازگشایی پرونده سعودی در باب ۱۱ سپتامبر را در پیش گرفته است. مجموع تحولات بیانگر این حقیقت است که تروریسم پروری آمریکا یک باردیگر کار دستشان داده و این بار سعودی به تهدید امنیت آنها مبدل شده است. زمانی القاعده و طالبان، زمانی داعش و اکنون سعودی که دست پرورده سیاستهای تروریسم پروری آمریکاست به تهدید امنیت ملی برای این کشور مبدل شده که خود سندی بر شکست معادلات آمریکا برای بهره گیری از تروریسم جهت رسیدن به منافع خود در قالب بحران سازی جهانی است. اگر در دوران ریاست جمهوری بوش، القاعده و طالبان دست پرورده آمریکا تهدید امنیت این کشور شد در دوران اوباما داعش و سعودی که آمریکا حامی تمام قد آنها بوده در نهایت تهدیدی برای امنیت ایالات متحده شدهاند. در یک کلام میتوان گفت چاقوهایی که آمریکا آنها را برای نابودی جهان ساخته ، در نهایت دسته خود را بریده و آمریکای تروریسم پرور را به هراس از تروریسم دست ساخته خود کشانده و آمریکا همچون دسته چاقویی شده که از دسته خود هراس دارد.