به گزارش صراط نیوز به نقل از خبر گزاری دانشجو اگر چه روحانیون، از دیر باز رهبران دینی جامعه مسلمان ایرانی بوده اند و بویژه در انقلاب سال 57 به رهبری بت شکن قرن، حضرت امام خمینی (ره) و همگام با توده های مردم، معجزه دیگری از قدرت اسلام سیاسی را به غرب و شرق عالم نشان دادند، اما به نظر می رسد که سیمای این قشر تاثیرگذار در نزد بسیاری از افراد جامعه ما تا حدود زیادی مخدوش و غیر شفاف است.
شاید یکی از دلایل مهم این مسئله، نوع پرداخت رسانه ها بویژه رسانه ملی و نیز فیلم های سینمایی به مقوله زندگی و حضور روحانیت در اجتماع باشد.
بیستم و یکم شهریورماه به عنوان روزملی سینما، بهانه خوبی است که درنگی دیگرباره در خصوص نوع حضور روحانیون در سینما و البته تلویزیون داشته باشیم. در این مجال کوتاه البته فرصت آن نیست که به صورت مبسوط قلم فرسایی کرد، با این حال اشاره ای ولو اندک نیز می تواند تا مفید و تامل برانگیز باشد.
واقعیت امر آن است که جدای از معدود آثاری همچون فیلم قابل تحسین «طلا و مس» و یا « اخراجی ها» ( البته به خود این فیلم ها هم ایراداتی وارد است) ، به تصویرکشیدن نقش روحانیون در پرده نقره ای و البته جعبه جادویی آن طور که باید و شاید مطلوب و قابل دفاع، از آب در نیامده است.
از این منظر باید گفت حضور افرادی در کسوت و لباس روحانیت در فیلم ها و سریال ها بیشتر در قالب سخنرانان کلیشه ای و یا در موقعیت استخاره گرفتن برای افراد مردد و احیانا نصیحت گری به دزد ها و زندانی ها و ... بوده است؛ این در حالی است که در بسیاری از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی غرب بویژه از جنس هالیوودی آن، نقش کشیش مسیحی، یک نقش فعال و کاملا تاثیرگذار است؛ به گونه ای که در بیننده این باور عمیق شکل می گیرد که اولا روحانی مسیحیان همپای مردم در همه عرصه های اجتماعی حضور دارد و ثانیا هم اینکه حضور او یک حضور کاملا لازم و بایسته است؛ حالا بگذریم از این که اساس و بنیان فرهنگ و تمدن امروز غرب مبتنی بر نفی دین و تقدس زدایی از عناصر دینی به هر شکل ممکن است.
اما با این حال دست کم در فیلم های تاثیر گذار هالیوودی می توان حضور موثر روحانیون مسیحی ولو در مقام بدگویی از کلیسا را احساس کرد. در واقع غرب با استفاده از ظرفیت عظیم هنر هفتم تلاش می کند ذهن مذهبی مخاطب خود را بسازد و به آن جهت دهی مورد نظر خود را بدهد، نه اینکه خود را مدافع دین نشان دهد، بلکه لااقل می کوشد تصویر واقع گرایانه تری را در این خصوص به نمایش در آورد؛ امری که گویا فیلم سازان وطنی ما تا حدود زیادی از آن غافل شده اند.
متاسفانه برخی خیال می کنند که برای ساخت یک اثر دینی، صرف حضور یک بازیگری که لباس روحانیون را بر تن دارد، کافی است حال این که گاهی این حضور خشک و خالی و بی محتوا، اثر عکس را در انتقال پیام می گذارد.
به نظر می رسد جدای از غفلت و کم توجهی سینماگران، نگاه شبه سکولار به حضور روحانیون در سینما و تلویزیون در این امر بی تاثیر نبوده باشد؛ البته اگر بدور از نگاه بدبینانه، قائل به قصد و غرض هایی در این باره نبوده نباشیم! از این حیث بی شک نگاهی سطحی به مقوله معنویت در فیلم ها و سریال های که عموما به برداشتی دم دستی از مقولاتی چون معنویت، روح، جن و شیطان خلاصه می شود، یا نمایش تصویر یک روحانی منفعل در یک مکان مذهبی و امامزاده و... نمی تواند معرف یکی از تاثیرگذارترین اقشار جامعه ایرانی در طول قرون متمادی باشد.
از سویی دیگر در فیلم هایی که در آن نشانی از فرد روحانی وجود دارد، نقش آنان حتی اگر مدت زمان حضورشان در فیلم زیاد بوده باشد ، نقشی حاشیه ای و جانبی است.
متاسفانه برخی از سینماگران، حتی از نوع متعهد آن، فکر می کنند طلبه و روحانی ای که کاری به هیچ چیز ندارد و به تعبیر بهتر در سیاست وارد نمی شود، بیشتر مورد پسند سینما و مخاطب آن است؛ حال آن که در برهه کنونی که موج بیداری اسلامی در منطقه بویژه کشور لیبی شکل گرفته است و بالطبع بیش از پیش یاد و نامی از امام موسی صدر برده می شود، جای این سوال به طور جدی وجود دارد که چرا تاکنون فیلمی درباره این شخصیت تاثیرگذار لبنان و جهان اسلام ساخته نشده است؟!
البته از این دست سوالات بسیار است به عنوان نمونه چرا داستان طلبه ای که چند سال پیش به کشور گویان در آمریکای جنوبی برای تبلیغ رفت و به دست دشمنان اسلام به شهادت رسید، به تصویر کشیده نشده است؟ به راستی چرا طلاب جوانی که به امر تبلیغ در کشور مشغولند و مخلصانه در قالب گروه های جهادی، آن هم برای رضای خدا، لبخند بر لبان مردم محروم کشور می نشانند، در سینمای ایران و متاسفانه در سریال های تلویزیونی جایی ندارند ؟
نکته پایانی هم اینکه کسی مدعی نیست روحانیون در ایفای وظایف خود بی عیب و نقص هستند، اما با این همه بی انصافی است اگر در پرداخت هنری به وجوه زندگی فردی و اجتماعی آنها، از واقع بینی و حقیقت به دور ماند.