صراط: ماهيت حاكمان و زمامداران در ايالات متحده امريكا چگونه است؟ در امريكا نظام رياستي برقرار است و رئيسجمهور، عاليترين قدرت سياسي با اختيار بالاست. رؤساي جمهور امريكا به لحاظ انساني و اخلاقي، داراي چه ويژگيها و خصوصياتي هستند؟ پاسخ به اين سؤال از اهميت بالايي برخوردار است، زيرا امريكاييها مدعي نظام سياسي برتر بوده و خود را مستحق رهبري جهان ميدانند. امريكاييها به دنبال حاكم كردن ارزشهاي خود بر جهان هستند و خود را پرچمدار حقوق بشر، صلح، ثبات و امنيت جهاني ميدانند.
پاسخ به اين سؤال از آن جهت اهميت بيشتري مييابد كه دولتمردان امريكا طي دهههاي گذشته براي رساندن امريكا در جهان به آن موقعيت مورد نظر، دست به هر كاري زدهاند. رؤساي جمهوري امريكا در اين سالها، دستور استفاده از بمب هستهاي در جنگ جهاني دوم را عليه مردم ژاپن صادر كردهاند. همين رؤسا، جنگ ويتنام و كشتار بي رحمانه مردم اين كشور را به راه انداختهاند. همين رؤسا دهها حكومت مردمي را با كودتا ساقط كردند، همين رؤسا دستور ترور صدها شخصيت برجسته ملتهاي ديگر را صادر كردند. همين رؤسا دستور اشغال و ويراني و كشتار در چند كشور را صادر كردهاند. اشغال عراق و افغانستان نمونههايي از اين نوع رفتارهاست. آنچه اكنون در منطقه راهبردي غرب آسيا در جريان است و در كشورهايي چون عراق، سوريه و يمن، هر روز خون بيگناهاني بر زمين ميريزد، همگي ارتباط با سياستهاي امريكا دارد. بنابراين مردم جهان و به ويژه ملتهاي مسلمان بايد بدانند چه كساني و با چه خصوصياتي بر امريكا حكومت ميكنند. اين رفتارها و تصميمگيريهاي زمامداران امريكا از جمله رؤساي جمهور در اين كشور، ارتباطي تنگاتنگ با شخصيت آنان دارد.
براي رسيدن به پاسخ سؤال مذكور و كشف فاصله ميان واقعيت و حقيقت در اين خصوص تأمل در نكات زير كفايت ميكند:
1- اكثر بزرگان عالم سياست از قرون قديم گرفته تا عصر حاضر، همگي به دنبال آن بودهاند تا بگويند چه كساني لايق فرمانروايي و زمامداري هستند. سياست در لغت به معناي تصدي شئون يك ملت و تدبير امور يك مملكت است. بزرگان نخستين عالم سياست همانند افلاطون و ارسطو، سياست را بر پايه اخلاق بنا نهاده و غايت اين دو يعني سياست و اخلاق را «خير آدميان» ميدانستند. به بيان ديگر از نظر اين قبيل صاحبان مكتب سياسي، نخستين وظيفه مرد سياسي، پژوهش درباره فضيلتها و اخلاق بوده تا بر اين اساس بتوانند يك جامعه اخلاقي و برخوردار از فضيلتها بسازند. در انديشههاي سياسي افلاطون تصريح شده است كه وظيفه مرد سياسي، فضيلتمند كردن افراد جامعه است. بر همين مبنا، به عقيده افلاطون، وظيفه فلاسفه ساختن دولتهايي عقلايي و عقلاني است زيرا فضيلت و عقل، وابسته به يكديگر و در واقع يكي هستند. از نظر ارسطو نيز هدف سياست، عدالت و فضيلت است. ارسطو كه از شاگردان برجسته افلاطون است، هدف اصلي جماعات سياسي را دستيابي شهروندان به زندگي نيكو، شادي و سعادت ميداند.
2- حضرت امام(ره) براساس آموزههاي ديني و قرآني هدف بعثت تمامي انبياي الهي را اينچنين بيان ميدارند: «تمام انبيا موضوع بحثشان، موضوع تربيتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربيت كنند، آمدهاند اين موجود طبيعي را از مرتبه طبيعت به مرتبه عالي مافوقالطبيعه، مافوقالجبروت برسانند.»
براساس همين نگاه ديني حضرت امام، هدف سياست و مردان سياست را هدايت جامعه دانسته و ميفرمايند: «سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد. تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و آنها را هدايت كند به طرف آن چيزي كه صلاحشان است، صلاح ملت است، صلاح افراد است و اين مختص به انبياست و به تبع آنها علماي بيدار اسلام...»
3- با توجه به نكات ذكر شده در دو بند بالا، بايد بررسي كرد كه چه كساني در امريكا حكومت ميكنند و خصوصيات و ويژگيهاي آنان با حاكمان شايسته و پسنديده چه نسبتي دارد. در رقابتهاي انتخاباتي امريكا براي تعيين رئيسجمهور، فرصتي فراهم ميشود تا هر يك از نامزدها براي پيشيگرفتن از رقيب، دست به افشاگري بزنند.
اگر در گذشته و در رقابتهاي پيشين ميان نامزدهاي پيشتاز دموكرات و جمهوريخواه، افشاگريها عمدتاً روي فشارهاي اقتصادي و مالي تمركز پيدا ميكرد، در رقابتهاي كنوني و در حال انجام ميان خانم هيلاري كلينتون و ترامپ، افشاگريهاي اخلاقي، فسادهاي مالي و اقتصادي را به حاشيه رانده است. رسوايي اخلاقي نامزدهاي انتخاباتي امريكا، به سوژههاي خبري تمامي رسانههاي دنيا تبديل شده است. وضعيت در اين رقابتها به گونهاي شده كه هر يك از نامزدها براي كاهش محبوبيت و آراي رقيب، هرازچندي پروندهاي را رو كرده و طرف مقابل را به داشتن يك رابطه غيراخلاقي و نامشروع متهم ميسازد، اما نكته قابل توجه واقعيت داشتن اين نوع روابط غيراخلاقي است. به عبارت ديگر اكنون هر دو نامزد انتخابات رياست جمهوري، داراي سابقه فساد اخلاقي و خيانت كردن به همسران خود هستند.
آقاي ترامپ در سخنرانيهاي انتخاباتي و همچنين مناظرههاي تبليغاتي، رقيب خود خانم هيلاري كلينتون را به عنوان فردي معرفي كرد كه به همسرش وفادار نبوده و به وي خيانت كرده است. علاوه بر اين ترامپ، براي پيشي گرفتن از رقيب، سوابق خانواده هيلاري كلينتون را مورد توجه قرار داده و پرده از برخي فسادهاي اخلاقي «بيل كلينتون»، رئيسجمهور اسبق امريكا برميدارد. وي در اين خصوص ميگويد: «من با خودم ميگويم كه هيچ كس در اين كشور يا حتي در تاريخ اين كشور در مورد رابطه با زنان از بيل كلينتون بدتر نبود، او يك فاجعه بود!»
اشاره ترامپ به رابطه نامشروع بيل كلينتون با «مونيكا لوينسكي» كارآموز جوان كاخ سفيد در سال 1998 بود كه افشاي آن يك رسوايي براي رئيسجمهور اسبق امريكا به بار آورد، اما ترامپ، خانم هيلاري كلينتون را به عنوان شريك مفاسد اخلاقي همسرش معرفي كرده و ميگويد: «يك كسي بود كه با سرپوش گذاشتن بر كارهاي بيلكلينتون، او را در ادامه اين روند خودتخريبي كمك ميكرد و اين شخص، كسي نبود جز هيلاري كلينتون. وي دنبال اين زنان ميرفت و زندگي آنان را تباه ميكرد!» البته رابطه بيلكلينتون، رئيسجمهور اسبق امريكا با زنان متعدد به صورت نامشروع، دردسرهاي زيادي را براي وي به وجود آورد. در سال 1994 هنرپيشهاي به نام «پائولاجونز» عليه بيل كلينتون به اتهام «آزار جنسي» در سال 1991 به دادگاه شكايت كرد. در نهايت اين پرونده با پرداخت 850 هزار دلار از سوي كلينتون مختومه شد. اما در نقطه مقابل، هيلاري كلينتون و برخي رسانههاي امريكايي هم، به افشاي فسادهاي اخلاقي آقاي ترامپ پرداختهاند.
براساس آنچه در فضاي رسانههاي امريكا منتشر شده، اين ميلياردر جمهوريخواه كه هواي رفتن به كاخ سفيد را در سر دارد، تا به حال سه بار ازدواج كرده و در دوران اين زندگيهاي مشترك، همواره با «اتهامها»ي تجاوز و آزار جنسي زنان ديگر مواجه بوده است. همسر اول ترامپ به دليل خيانت همسرش از وي با سه فرزند كه از او داشت طلاق گرفت. چند روز قبل، روزنامه «واشنگتن پست» و شبكه تلويزيوني «انبيسي» ويدئويي از دونالد ترامپ، نامزد جمهوريخواه رياست جمهوري امريكا در سال 2005 منتشر كردند كه وي در آن از تمايل خود براي رابطه با يك زن متأهل سخن گفته و مدعي شده كه شهرتش، باعث شده زنان مايل به روابط صميمانه با او باشند. انتشار اين ويدئو، باعث شد كه ترامپ ضمن عذرخواهي در فيسبوك خود، اعلام نمايد «تفاوت زيادي بين گفتار و رفتار ديگران وجود دارد و بيلكلينتون در عمل زنان را آزار ميداد.» به دنبال اين رسواييها، روزنامههاي امريكا نسبت به انتشار اخبار اين ارتباطات نامشروع فعال شدهاند. روزنامه نيويوركتايمز از شكايت دو زن از ترامپ خبر داد.
اين دو زن به روزنامه نيويورك تايمز گفتهاند كه يكي در هواپيما و ديگري در آسانسور مورد تعرض جنسي از سوي دونالد ترامپ قرار گرفتهاند. در ادامه افشاگريها و رسواييهاي اخلاقي، كار به جايي رسيده است كه رسوايي اخلاقي دامنگير همسر ترامپ هم شده است. روزنامه «نيويوركپست» امريكا، بعد از انتشار تصاويري شرمآور از «ملانيا ترامپ» به صورت كاملاً عريان در يك مجله جنسي مرتبط با آقايان، اظهارات ترامپ مبني بر اينكه همسر اسلوونيايي او به زودي، بانوي نمونه كاخ سفيد خواهد شد را به سخره گرفت. براساس آمار منتشره، تاكنون بيش از 68 فقره رسوايي جنسي در سابقه مقامات عاليرتبه امريكا ثبت شده است.
به راستي چه كساني بر مردم امريكا حكومت ميكنند و از رهگذر اين حكومت، ميخواهند امريكا را رهبر جهان كنند؟ ماهيت اين افراد چيست؟ اين رسواييهاي اخلاقي و جنسي، نشان ميدهد كه دولتمردان و حاكمان امريكا، كساني هستند كه اسير هوي و هوسهاي خود شدهاند و رفتاري حيواني (نه عقلاني و انساني) دارند. ماهيت اين افراد را در اين سخن امام صادق(ع) ميتوان جستوجو كرد كه در پاسخ به سؤال عبدالله سنان مبني بر اينكه «فرشتگان برترند يا آدميزادگان» فرمودند: خداوند در ملائكه عقل بدون شهوت قرار داد و در چهارپايان شهوت بدون عقل و در آدميزاد هم عقل و هم شهوت را قرار داد. اگر عقل آدمي بر شهوتش غلبه كند از فرشتگان برتر خواهد بود و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پيدا كند، از چهارپايان بدتر است.
آري، ماهيت حاكمان امريكايي گرفتار دربند شهوات و هوي و هوسها، اينچنين است و آنان براساس همين ماهيت است كه در دنيا اينگونه جنايت ميكنند. حضرت امام (ره)، براساس شناخت درستي كه از حاكمان و زمامداران امريكا داشتند، از دولت ايالات متحده با عنوان «شيطانبزرگ» ياد كرده و ادبيات استكبارستيزي و مبارزه با امريكا را شكل دادند.
منبع : روزنامه جوان
پاسخ به اين سؤال از آن جهت اهميت بيشتري مييابد كه دولتمردان امريكا طي دهههاي گذشته براي رساندن امريكا در جهان به آن موقعيت مورد نظر، دست به هر كاري زدهاند. رؤساي جمهوري امريكا در اين سالها، دستور استفاده از بمب هستهاي در جنگ جهاني دوم را عليه مردم ژاپن صادر كردهاند. همين رؤسا، جنگ ويتنام و كشتار بي رحمانه مردم اين كشور را به راه انداختهاند. همين رؤسا دهها حكومت مردمي را با كودتا ساقط كردند، همين رؤسا دستور ترور صدها شخصيت برجسته ملتهاي ديگر را صادر كردند. همين رؤسا دستور اشغال و ويراني و كشتار در چند كشور را صادر كردهاند. اشغال عراق و افغانستان نمونههايي از اين نوع رفتارهاست. آنچه اكنون در منطقه راهبردي غرب آسيا در جريان است و در كشورهايي چون عراق، سوريه و يمن، هر روز خون بيگناهاني بر زمين ميريزد، همگي ارتباط با سياستهاي امريكا دارد. بنابراين مردم جهان و به ويژه ملتهاي مسلمان بايد بدانند چه كساني و با چه خصوصياتي بر امريكا حكومت ميكنند. اين رفتارها و تصميمگيريهاي زمامداران امريكا از جمله رؤساي جمهور در اين كشور، ارتباطي تنگاتنگ با شخصيت آنان دارد.
براي رسيدن به پاسخ سؤال مذكور و كشف فاصله ميان واقعيت و حقيقت در اين خصوص تأمل در نكات زير كفايت ميكند:
1- اكثر بزرگان عالم سياست از قرون قديم گرفته تا عصر حاضر، همگي به دنبال آن بودهاند تا بگويند چه كساني لايق فرمانروايي و زمامداري هستند. سياست در لغت به معناي تصدي شئون يك ملت و تدبير امور يك مملكت است. بزرگان نخستين عالم سياست همانند افلاطون و ارسطو، سياست را بر پايه اخلاق بنا نهاده و غايت اين دو يعني سياست و اخلاق را «خير آدميان» ميدانستند. به بيان ديگر از نظر اين قبيل صاحبان مكتب سياسي، نخستين وظيفه مرد سياسي، پژوهش درباره فضيلتها و اخلاق بوده تا بر اين اساس بتوانند يك جامعه اخلاقي و برخوردار از فضيلتها بسازند. در انديشههاي سياسي افلاطون تصريح شده است كه وظيفه مرد سياسي، فضيلتمند كردن افراد جامعه است. بر همين مبنا، به عقيده افلاطون، وظيفه فلاسفه ساختن دولتهايي عقلايي و عقلاني است زيرا فضيلت و عقل، وابسته به يكديگر و در واقع يكي هستند. از نظر ارسطو نيز هدف سياست، عدالت و فضيلت است. ارسطو كه از شاگردان برجسته افلاطون است، هدف اصلي جماعات سياسي را دستيابي شهروندان به زندگي نيكو، شادي و سعادت ميداند.
2- حضرت امام(ره) براساس آموزههاي ديني و قرآني هدف بعثت تمامي انبياي الهي را اينچنين بيان ميدارند: «تمام انبيا موضوع بحثشان، موضوع تربيتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربيت كنند، آمدهاند اين موجود طبيعي را از مرتبه طبيعت به مرتبه عالي مافوقالطبيعه، مافوقالجبروت برسانند.»
براساس همين نگاه ديني حضرت امام، هدف سياست و مردان سياست را هدايت جامعه دانسته و ميفرمايند: «سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد. تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و آنها را هدايت كند به طرف آن چيزي كه صلاحشان است، صلاح ملت است، صلاح افراد است و اين مختص به انبياست و به تبع آنها علماي بيدار اسلام...»
3- با توجه به نكات ذكر شده در دو بند بالا، بايد بررسي كرد كه چه كساني در امريكا حكومت ميكنند و خصوصيات و ويژگيهاي آنان با حاكمان شايسته و پسنديده چه نسبتي دارد. در رقابتهاي انتخاباتي امريكا براي تعيين رئيسجمهور، فرصتي فراهم ميشود تا هر يك از نامزدها براي پيشيگرفتن از رقيب، دست به افشاگري بزنند.
اگر در گذشته و در رقابتهاي پيشين ميان نامزدهاي پيشتاز دموكرات و جمهوريخواه، افشاگريها عمدتاً روي فشارهاي اقتصادي و مالي تمركز پيدا ميكرد، در رقابتهاي كنوني و در حال انجام ميان خانم هيلاري كلينتون و ترامپ، افشاگريهاي اخلاقي، فسادهاي مالي و اقتصادي را به حاشيه رانده است. رسوايي اخلاقي نامزدهاي انتخاباتي امريكا، به سوژههاي خبري تمامي رسانههاي دنيا تبديل شده است. وضعيت در اين رقابتها به گونهاي شده كه هر يك از نامزدها براي كاهش محبوبيت و آراي رقيب، هرازچندي پروندهاي را رو كرده و طرف مقابل را به داشتن يك رابطه غيراخلاقي و نامشروع متهم ميسازد، اما نكته قابل توجه واقعيت داشتن اين نوع روابط غيراخلاقي است. به عبارت ديگر اكنون هر دو نامزد انتخابات رياست جمهوري، داراي سابقه فساد اخلاقي و خيانت كردن به همسران خود هستند.
آقاي ترامپ در سخنرانيهاي انتخاباتي و همچنين مناظرههاي تبليغاتي، رقيب خود خانم هيلاري كلينتون را به عنوان فردي معرفي كرد كه به همسرش وفادار نبوده و به وي خيانت كرده است. علاوه بر اين ترامپ، براي پيشي گرفتن از رقيب، سوابق خانواده هيلاري كلينتون را مورد توجه قرار داده و پرده از برخي فسادهاي اخلاقي «بيل كلينتون»، رئيسجمهور اسبق امريكا برميدارد. وي در اين خصوص ميگويد: «من با خودم ميگويم كه هيچ كس در اين كشور يا حتي در تاريخ اين كشور در مورد رابطه با زنان از بيل كلينتون بدتر نبود، او يك فاجعه بود!»
اشاره ترامپ به رابطه نامشروع بيل كلينتون با «مونيكا لوينسكي» كارآموز جوان كاخ سفيد در سال 1998 بود كه افشاي آن يك رسوايي براي رئيسجمهور اسبق امريكا به بار آورد، اما ترامپ، خانم هيلاري كلينتون را به عنوان شريك مفاسد اخلاقي همسرش معرفي كرده و ميگويد: «يك كسي بود كه با سرپوش گذاشتن بر كارهاي بيلكلينتون، او را در ادامه اين روند خودتخريبي كمك ميكرد و اين شخص، كسي نبود جز هيلاري كلينتون. وي دنبال اين زنان ميرفت و زندگي آنان را تباه ميكرد!» البته رابطه بيلكلينتون، رئيسجمهور اسبق امريكا با زنان متعدد به صورت نامشروع، دردسرهاي زيادي را براي وي به وجود آورد. در سال 1994 هنرپيشهاي به نام «پائولاجونز» عليه بيل كلينتون به اتهام «آزار جنسي» در سال 1991 به دادگاه شكايت كرد. در نهايت اين پرونده با پرداخت 850 هزار دلار از سوي كلينتون مختومه شد. اما در نقطه مقابل، هيلاري كلينتون و برخي رسانههاي امريكايي هم، به افشاي فسادهاي اخلاقي آقاي ترامپ پرداختهاند.
براساس آنچه در فضاي رسانههاي امريكا منتشر شده، اين ميلياردر جمهوريخواه كه هواي رفتن به كاخ سفيد را در سر دارد، تا به حال سه بار ازدواج كرده و در دوران اين زندگيهاي مشترك، همواره با «اتهامها»ي تجاوز و آزار جنسي زنان ديگر مواجه بوده است. همسر اول ترامپ به دليل خيانت همسرش از وي با سه فرزند كه از او داشت طلاق گرفت. چند روز قبل، روزنامه «واشنگتن پست» و شبكه تلويزيوني «انبيسي» ويدئويي از دونالد ترامپ، نامزد جمهوريخواه رياست جمهوري امريكا در سال 2005 منتشر كردند كه وي در آن از تمايل خود براي رابطه با يك زن متأهل سخن گفته و مدعي شده كه شهرتش، باعث شده زنان مايل به روابط صميمانه با او باشند. انتشار اين ويدئو، باعث شد كه ترامپ ضمن عذرخواهي در فيسبوك خود، اعلام نمايد «تفاوت زيادي بين گفتار و رفتار ديگران وجود دارد و بيلكلينتون در عمل زنان را آزار ميداد.» به دنبال اين رسواييها، روزنامههاي امريكا نسبت به انتشار اخبار اين ارتباطات نامشروع فعال شدهاند. روزنامه نيويوركتايمز از شكايت دو زن از ترامپ خبر داد.
اين دو زن به روزنامه نيويورك تايمز گفتهاند كه يكي در هواپيما و ديگري در آسانسور مورد تعرض جنسي از سوي دونالد ترامپ قرار گرفتهاند. در ادامه افشاگريها و رسواييهاي اخلاقي، كار به جايي رسيده است كه رسوايي اخلاقي دامنگير همسر ترامپ هم شده است. روزنامه «نيويوركپست» امريكا، بعد از انتشار تصاويري شرمآور از «ملانيا ترامپ» به صورت كاملاً عريان در يك مجله جنسي مرتبط با آقايان، اظهارات ترامپ مبني بر اينكه همسر اسلوونيايي او به زودي، بانوي نمونه كاخ سفيد خواهد شد را به سخره گرفت. براساس آمار منتشره، تاكنون بيش از 68 فقره رسوايي جنسي در سابقه مقامات عاليرتبه امريكا ثبت شده است.
به راستي چه كساني بر مردم امريكا حكومت ميكنند و از رهگذر اين حكومت، ميخواهند امريكا را رهبر جهان كنند؟ ماهيت اين افراد چيست؟ اين رسواييهاي اخلاقي و جنسي، نشان ميدهد كه دولتمردان و حاكمان امريكا، كساني هستند كه اسير هوي و هوسهاي خود شدهاند و رفتاري حيواني (نه عقلاني و انساني) دارند. ماهيت اين افراد را در اين سخن امام صادق(ع) ميتوان جستوجو كرد كه در پاسخ به سؤال عبدالله سنان مبني بر اينكه «فرشتگان برترند يا آدميزادگان» فرمودند: خداوند در ملائكه عقل بدون شهوت قرار داد و در چهارپايان شهوت بدون عقل و در آدميزاد هم عقل و هم شهوت را قرار داد. اگر عقل آدمي بر شهوتش غلبه كند از فرشتگان برتر خواهد بود و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پيدا كند، از چهارپايان بدتر است.
آري، ماهيت حاكمان امريكايي گرفتار دربند شهوات و هوي و هوسها، اينچنين است و آنان براساس همين ماهيت است كه در دنيا اينگونه جنايت ميكنند. حضرت امام (ره)، براساس شناخت درستي كه از حاكمان و زمامداران امريكا داشتند، از دولت ايالات متحده با عنوان «شيطانبزرگ» ياد كرده و ادبيات استكبارستيزي و مبارزه با امريكا را شكل دادند.
منبع : روزنامه جوان