صراط: روزنامه کیهان ستون گفتوشنود امروز پنجشنبه خود را به یکی از موضعگیریهای اخیر پسر پادشاه آل سعود اختصاص داده است.
در این ستون که امروز عنوان "اسب آبی!" به خود گرفته، اینگونه آمده است:
گفت: پسر پادشاه آلسعود با ارسال یک پیام برای السیسی، رئیسجمهور مصر، او را تهدید کرده که اگر از حمایت سوریه دست نکشد، کاری میکنیم که به سرنوشت مبارک دچار شود!
گفتم: مبارک که تا رئیسجمهور مصر بود، مانند آلسعود کاسهلیس آمریکا و اسرائیل بود و از دلارهای سعودی هم بینصیب نبود. بنابراین اگر آلسعود با السیسی مثل مبارک برخورد کند که خیلی خوش به حالش خواهد شد!
گفت: این محمدبن سلمان، بدجوری در سوریه و عراق و یمن تودهنی خورده، حالا از اینکه مصر حاضر نشده با طناب پوسیده آلسعود وارد معرکه یمن و سوریه شود، حسابی عصبانی شده و روغن و بنزین قاطی کرده!
گفتم: ولی مصر مدتهاست که با سوریه رابطه دارد و از همکاری با آلسعود خودداری کرده است، چرا پسر پادشاه آلسعود، تازه به فکر تهدید السیسی افتاده؟!
گفت: برای اینکه تازه بعد از حضور مصر در لوزان که با پیشنهاد ایران بود، متوجه شده از مصر چه رکبی خورده!
گفتم: قاضی از متهم پرسید، چرا توی گوش این آقا زدی؟ متهم جواب داد برای اینکه پارسال به من گفت؛ اسب آبی! قاضی پرسید؛ خب، چرا همان پارسال کاری نکردی و امروز به او حمله کردهای؟ و یارو گفت؛ آخه تازه دیشب در برنامه راز بقا قیافه اسب آبی را دیدم!
در این ستون که امروز عنوان "اسب آبی!" به خود گرفته، اینگونه آمده است:
گفت: پسر پادشاه آلسعود با ارسال یک پیام برای السیسی، رئیسجمهور مصر، او را تهدید کرده که اگر از حمایت سوریه دست نکشد، کاری میکنیم که به سرنوشت مبارک دچار شود!
گفتم: مبارک که تا رئیسجمهور مصر بود، مانند آلسعود کاسهلیس آمریکا و اسرائیل بود و از دلارهای سعودی هم بینصیب نبود. بنابراین اگر آلسعود با السیسی مثل مبارک برخورد کند که خیلی خوش به حالش خواهد شد!
گفت: این محمدبن سلمان، بدجوری در سوریه و عراق و یمن تودهنی خورده، حالا از اینکه مصر حاضر نشده با طناب پوسیده آلسعود وارد معرکه یمن و سوریه شود، حسابی عصبانی شده و روغن و بنزین قاطی کرده!
گفتم: ولی مصر مدتهاست که با سوریه رابطه دارد و از همکاری با آلسعود خودداری کرده است، چرا پسر پادشاه آلسعود، تازه به فکر تهدید السیسی افتاده؟!
گفت: برای اینکه تازه بعد از حضور مصر در لوزان که با پیشنهاد ایران بود، متوجه شده از مصر چه رکبی خورده!
گفتم: قاضی از متهم پرسید، چرا توی گوش این آقا زدی؟ متهم جواب داد برای اینکه پارسال به من گفت؛ اسب آبی! قاضی پرسید؛ خب، چرا همان پارسال کاری نکردی و امروز به او حمله کردهای؟ و یارو گفت؛ آخه تازه دیشب در برنامه راز بقا قیافه اسب آبی را دیدم!