جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶

حسینی: این بار باید به یک کاندیدای واحد برسیم

وزیر سابق ارشاد می‌گوید باید با دیگر احزاب و تشکل‌ها گفتگو شود تا این بار برخلاف سال 92، اصولگرایان به یک کاندیدای واحد برسند.
کد خبر : ۳۳۰۶۴۴
صراط: "سید محمد حسینی" از جمله چهره‌های سیاسی - فرهنگی است که اغلب با دولت گذشته شناخته می‌شود. وی که سکان‌دار وزارت ارشاد دولت دهم بوده اینک به سبب همین انتصاب با چند تن از وزرای دولت گذشته گرد هم جمع شده و گروهی را تشکیل داده‌اند که به عنوان «‌جبهه یکتا» وارد فضای سیاسی کشور شده است.

آنچنان که حسینی می‌گوید جبهه یکتا تجربه کار اجرایی در سطح وزارت را پشتوانه کار سیاسی خود قرار داده است و سعی دارد از این ظرفیت در آینده بهره‌برداری کند.

حسینی همچنین از تخریب‌ و جنجال‌سازی‌های رسانه‌ای جناح رقیب علیه دولت گذشته گلایه می‌کند و بخشی از سخنان خود را به دفاعیه نسبت به این موارد اختصاص می‌دهد؛ دفاعیاتی که بیشتر در حیطه مسئولیت‌اش در دولت دهم یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. البته سخنان حسینی نشان از پیگیری دو رویکرد فرهنگی متفاوت در دولت دهم دارد که موضوع جالب توجهی است.

در ادامه گفتگوی خبرنگار مشرق با وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دهم را می‌خوانید.

* * * * *

آقای دکتر حسینی در ابتدا فلسفه تشکیل جبهه یکتا را برای خوانندگان ما توضیح دهید.

** حسینی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. دوستانی که در یکتا جمع شدند کسانی هستند که 4 تا 8 سال در دولت‌های نهم و دهم همکار بودند و با هم آشنایی داشتند. این باعث شد که برای تداوم همکاری و ارتباط منظم، این تشکل را راه‌اندازی کنند.

بیان رهبری در آخرین جلسه دیدار با اعضای دولت دهم در ایجاد انگیزه تشکیل یکتا مؤثر بود. ایشان فرمودند، خدمت فقط در دولت نیست و مضمون کلام این بود که شما آشنایی‌ها و احاطه‌ای به این حوزه‌هایی که کار می‌کردید، دارید، فعالیت این حوزه‌ها را رها نکنید.

مثلاً بنده‌ای که در حوزه فرهنگ و هنر 4 سال مسئولیت داشتم این وظیفه را احساس کردم که بعدازآن درست است که به دانشگاه برمی‌گردم، اما باید مسائل آن حوزه را کم‌وبیش دنبال کنم و اگر کمکی دراین‌باره می‌شود انجام داد، دریغ نکنم.

ازآنجاکه کار فردی نتیجه‌بخش نیست، خوب بود که ارتباط دوستان در دولت‌های قبل ادامه پیدا کند و دوستان در جریان مسائل تخصصی حوزه‌های گوناگون باشند؛ یعنی اگر در آموزش عالی، صنعت، سیاست خارجی، آموزش‌وپرورش و زمینه‌های مختلف اتفاقاتی روی می‌دهد، در جریان باشند تا اگر خواستند موضع‌گیری بکنند، موضع‌گیری آن‌ها کارشناسی و دقیق باشد. 

لذا ما این جلسات را بعد از پایان کار دولت دهم ادامه دادیم؛ تا اینکه به این جمع‌بندی رسیدیم که در قالب یک جبهه فعالیت کنیم و مردم هم از آن مطلع باشند؛ یعنی افرادی که کاملاً سابقه فعالیت‌ها و خدمات و تجربیات آن‌ها مشخص است درباره موضوعی اظهارنظر می‌کنند و با ارتباطاتی که در استان‌ها و شهرستان‌ها دارند، از این طریق اطلاعات دقیق کسب می‌کنند و مسائل اساسی کشور را به خوبی تحلیل و تبیین می‌کنند، حرفشان بهتر شنیده می‌شود.

از جهات مختلف این مجموعه می‌تواند کمک فکری باشد برای ارتقاء سطح آگاهی و بینش جامعه و در مقاطع مختلف هم که لازم باشد، موضع‌گیری خواهد کرد. لذا این مجموعه شکل گرفت و فکر می‌کنیم تا حالا به سهم خودش توانسته در تحلیل درست مسائل کشور مؤثر باشد.

هجمه‌های فراوانی به کارنامه دولت‌های گذشته وجود داشته که هر جا دوستان جبهه یکتا اعلام موضع کرده‌اند، در رفع شبهه‌ها مؤثر بوده است و همیشه اعلام کرده‌ایم که آمادگی داریم درباره شبهات و مقایسه عملکرد دولت‌های نهم و دهم با دولت یازدهم مناظره کنیم.

برخی مطالب نسبت به عملکرد دوره گذشته بیان شده که کاملاً غیرمنصفانه بوده است. دوستان غالباً اعلام کردند حاضرند با افرادی که مدعی هستند، مناظره کنند تا معلوم شود که در گذشته چه اقداماتی صورت گرفته و در دوره جدید چه برنامه‌هایی بوده است و مردم در این میان خودشان مقایسه و قضاوت کنند؛ یعنی ما با بیان دقیق و درست مطالب یک وضعیت بهتری برای ارزیابی مردم ایجاد کنیم. نه اینکه نسبت به گذشته مطالب به شکل ناقص بیان شود و بعد تخریب هم انجام شود و شرایط فعلی هم بسیار خوب جلوه داده شود که گویی همه چیز گل‌وبلبل است و هیچ اشکال و ایرادی وجود ندارد.

ما از ابتدا هم به دولت فعلی اعلام کردیم، آمادگی داریم در هرجایی ابهام و سؤالی هست، یا اگر مشورتی لازم است دوستان تجارب و دانسته‌های خود را در طبق اخلاص می‌گذارند، چون به‌هرحال هر مقدار که دولت موفق باشد، به نفع جامعه و مردم است.

نگاه ما نگاه خیرخواهانه و مشفقانه بوده است، ولی ظاهراً نیازی نداشتند که مشورتی بگیرند و یا درباره فلسفه و حکمت برخی از تصمیم‌ها، اقدامات و کارهایی که شروع شده بود و در دولت جدید این‌ها متوقف شد، سؤالی از ما بکنند.

خوب بود این‌ها سؤال و پرسیده می‌شد و با دقت بیشتری تصمیم‌گیری می‌شد. در همه جای دنیا همین‌طور است؛ یعنی این‌طور نیست که هر دولتی که بر سرکار می‌آید کاری به گذشته نداشته باشد و کلاً بخواهد یک ریل‌گذاری جدید انجام دهد. خیلی از اقدامات مثبت باید ادامه پیدا کند. مقام معظم رهبری هم فرمودند شما نقاط قوت را تقویت کنید؛ یعنی آن‌ها را ادامه دهید. بله اگر در جایی ضعف و نارسایی بوده، شما آن را تکرار نکنید.

متأسفانه این مهم تحقق پیدا نکرد و یک طرفه بعضی اظهارنظرها و گفتگوها مطرح شد.

اعضای هیئت مؤسس جبهه یکتا یک جمع افراد دلسوز هستند. افرادی که کمتر دنبال مسائل حاشیه‌ای بوده و هستند. تا مدت‌ها سعی کردیم از ورود به دایره نقد اقدامات دولت جدید پرهیز کنیم ولی اگر نقدی هم ما در 3 سال اخیر انجام دادیم از باب دلسوزی بوده که بالاخره چون تبعات بعضی از تصمیمات و اقدامات را می‌دیدیم، لذا سعی کردیم به موقع تذکر و هشدار بدهیم و یادآوری کنیم و مسئولیتی را که از باب نقد داریم، انجام دهیم.

در مواردی هم این انتقادات اثربخش بوده، یعنی یک تجدیدنظرهایی صورت گرفته است.

می‌شود مصداقی برایمان بگویید در چه موردی بوده است؟

** حسینی: شما ببینید در بحث هسته‌ای و مذاکرات تا کسی نقدی و نظر متفاوتی مطرح می‌کرد، بعضی‌ها استهزاء و تمسخر می‌کردند، با تعابیری که این‌ها دلواپسان هستند؛ حتی گفتند شما بروید به جهنم و از این حرف‌هایی که زده شد. ولی خوب الآن معلوم شد که آن خوش‌بینی و ساده‌اندیشی درست نبود. این انتقادات برای این بود که ضمانت‌های مؤثری برای پایبندی طرف مقابل به تعهداتش تعیین شود. ولی خوب تا یک نقدی می‌شد، می‌گفتند که این‌ها با اصل مذاکره و با برداشتن تحریم مخالف‌اند و این‌ها کاسب تحریم هستند!

حالا کدام‌یک از اعضای دولت قبل واقعاً از تحریم می‌خواستند جیبی برای خودشان بدوزند و بهره‌ای ببرند؟ این‌ها وضع زندگی‌شان معلوم است که چه وضعیتی داشته و دارند.

به جای اینکه حرف‌ها و منطق منتقدین را بشنوند، ارزیابی و بررسی کنند، با رسانه‌ها و هوادارانشان شروع به جنجال‌آفرینی کردند و چنان جو سنگینی ایجاد کردند تا صدای دیگران را در هیاهوی خود خاموش سازند.

البته چون اعضای جبهه یکتا هم سابقه فعالیت در سطح ارشد مدیریتی را در کشور دارند و هم سابقه مواجهه با چنین هجمه‌هایی را داشته‌اند، بیم و هراسی از این برخوردها نداشتند و به تعبیر قرآنی و «لایخافون لومه لائم»، از ملامت و سرزنش، بیم و واهمه‌ای نداشتند و وظیفه خود می‌دانستند که بعضی حرف‌ها را بیان کنند که امروز هم صحت و درستی آن‌ها معلوم شده است.

نشست‌های شما به عنوان وزرا و معاونین دولت‌های نهم و دهم از چه زمانی آغاز شد؟

** حسینی: ما بلافاصله بعد از پایان دولت دهم برگزاری جلسات هفتگی را آغاز کردیم و تا امروز این جلسات برقرار است.

یعنی بدون وقفه همواره از آن تاریخ جلسه داشته‌اید؟

** حسینی: بله. وقفه‌ای ایجاد نشده و از یک مقطعی دوستان به این جمع‌بندی رسیدند که این جلسات که برقرار است و این همفکری‌ها که صورت می‌گیرد، پس خوب است مردم هم مطلع باشند؛ یعنی تابلو دار باشیم. چون خیلی‌ها کار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشور می‌کنند، ولی بدون تابلوی مشخص. ما گفتیم مشخص و معلوم باشد این فعالیت مشترک ما.

نه به آن معنایی که مثلاً در کشوری مثل انگلیس جریان دارد، ولی آیا می‌شود این تشکیلات شما را به دولت سایه تعبیر کرد؟

** حسینی: در همه دنیا مرسوم است، وقتی که یک دولتی کنار می‌رود، معنایش این نیست که افراد بروند و از سیاست و از همه مسائل اجتماعی کنار بکشند. این‌ها تعاملات و ارتباطاتی دارند و نظراتشان را می‌گویند.

شما می‌بینید که اعضای دولت اصلاحات بعد از پایان کار دولت، رفتند بنیاد باران را تشکیل دادند و جلساتی با هم داشتند. یا مثلاً آقای ناطق نوری که یک مدتی وزیر کشور بود، هنوز ارتباطات با تیم استانداران آن زمان را حفظ کرده است.

در مجموع خوب است افرادی که یک مدتی با هم کار کردند بعدها هم با یکدیگر مرتبط باشند. این به نفع کشور است تا اینکه هرکسی بخواهد فردی نظر بدهد و در همه امور اظهارنظر کند. خیلی از مسائل وقتی در یک جمعی گفته می‌شود تعدیل می‌شود. نظرات موافق و مخالف مطرح می‌شود و در نهایت حرف‌ها سنجیده‌تر و دقیق‌تر خواهد بود. 

چه تعداد از وزرا و معاونین دولت‌های نهم و دهم در یکتا حضور دارند؟

** حسینی: هم از دولت نهم و هم از دولت دهم، هم از وزرا و هم از معاونین رئیس‌جمهور، 16 نفر عضو شورا و هیئت مؤسس هستند.

چرا یکتا؟ وجه تسمیه این نام چیست؟

** حسینی: «جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی». ما نمی‌خواستیم بگوییم که ما کارآمد هستیم، می‌خواهیم بگوییم حداقل ما دوستدار و علاقه‌مند هستیم به اینکه نظام اجرایی کشور کارآمد باشد. چون آن چیزی که ما را به چالش می‌کشد همین ضعف اجرا است و لذا نیاز است که نظام اسلامی یک نظام کارآمد و پاسخگو به نیازها باشد. متناسب با زمان و اقتضائات اقدام کند. فکر می‌کنم که اعضا و اصحاب دولت‌های نهم و دهم این ویژگی را داشتند که آدم‌های اجرایی و پرتلاشی بودند. بارها رهبری تأیید کردند و صحه گذاشتند بر این تحرک، شادابی و نشاط دولت و اعضایش و تعریف کردند از سفرهایی که استان به استان و گاه شهرستان به شهرستان انجام می‌شد و پیگیری‌های مستمری که وجود داشت؛ خوب این به عنوان کارآمدی.

تحول هم چون دائماً نیاز به تحول داریم. اصلاً اینکه بعضی‌ها مطرح کردند که دیگر دوران انقلاب تمام شد و جمهوری اسلامی، بلافاصله رهبری موضع گرفتند که نه ما هنوز هم در دوره انقلاب هستیم و هنوز هم به روحیه انقلابی نیازمند هستیم. چون اگر دچار رکود، رخوت و ایستایی شویم، همان زمان، زمانی است که باید بگوییم فاتحه نظام اسلامی خوانده است.

همان تعبیر زیبایی که اقبال دارد مصداق پیدا می‌کند که «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست». الآن هم با معضلاتی در کشور مواجه هستیم؛ مشکلات معیشتی مردم، بیکاری، تعطیل شدن تعداد زیادی از مراکز تولیدی در کشور، در حوزه‌های فرهنگی و مسائل اجتماعی با ناهنجاری‌هایی مواجه هستیم که هر مقدار فقر و فلاکت در کشور افزوده شود این معضلات اجتماعی هم بیشتر می‌شود. لذا ما نیاز داریم به تحول و تغییرات اساسی، اگر می‌خواهیم وضع موجود را حفظ کنیم و به روزمرگی بپردازیم قطعاً کشور آسیب می‌بیند.

الآن یکی از ضعف‌ها و نقدهای جدی به دستگاه‌های اجرایی همین است که دچار یک رخوت و روزمرگی شده‌اند. آن روحیه تحول و تحرک وجود ندارد و این وضعیت پاسخگوی نیازهای کشور نیست. بیش از این باید کار کنیم، چون دشمنان و موانع بزرگی بر سر راه داریم. وضعیت ما فرق می‌کند با کشوری که همه چیز آن روال عادی دارد و هیچ نگرانی جدی هم برای آن‌ها وجود ندارد. ما هم دشمنان خارجی داریم و هم داخلی. لذا باید این تحول همیشگی باشد.

جبهه یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی می‌خواهد پاسخی به این نیاز مبرم کشور باشد.

درباره خود جبهه یکتا اطلاعات خیلی کمی موجود است. حتی از فهرست کامل اعضای شورای مرکزی تا آنجا که حداقل بنده جستجو کردم، اخبار و اطلاعات چندانی موجود نیست.

** حسینی: یک همایشی داشتیم، بهار سال گذشته که دوستان از شهرستان‌ها هم آمدند و در این همایش آغاز فعالیت یکتا اعلام شد. موضع‌گیری‌ها و مصاحبه‌های متعدد مطبوعاتی صورت گرفت. تاکنون بنا نبوده که به عنوان یک حزب سیاسی مثل بقیه احزاب کار کنیم. بالاخره احزاب مختلف در کشور هستند. احزاب اصولگرا دارند کارشان را انجام می‌دهند. «یکتا» بیشتر قرار بوده یک جمع نخبگی باشد که کمک فکری کند و با رصد رویدادها و تحولات به تحلیل شرایط کشور و ارائه راهکار برای برون رفت از مشکلات بپردازد.

مثلاً سال آینده انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم. معمولاً در انتخابات به جای اینکه کاندیداها برنامه خودشان را در شئون مختلف کشور مطرح کنند، بیشتر برای اثبات خودشان به نفی کاندیدای رقیب می‌پردازند. تخریب انجام می‌دهند و اگر برنامه‌ای ارائه دهند به کلی‌گویی اکتفا می‌کنند درحالی‌که اینک در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی هستیم. باید اقدامات ما از یک پختگی برخوردار باشد. وقتی می‌گوییم مثلاً ما مشکلات اقتصادی را برطرف می‌کنیم، با شعار که نمی‌شود. باید واقعاً یک برنامه اجرایی مشخص و مدونی وجود داشته باشد.

اگر مثلاً در بحث فقرزدایی در کشور می‌خواهیم اقدام کنیم، باید برنامه داشته باشیم. با شعارهای کلی که فایده‌ای ندارد؛ یعنی باید این‌ها در معرض بحث و گفتگو قرار بگیرد، به جای اینکه به تخطئه طرف مقابل و توهین و استهزاء بپردازیم.

در همین انتخابات سال 92، شعارهای زیبا و وعده‌های بسیاری داده شد. آیا این وعده‌ها تحقق پیدا کرد، یا نه؟ این وعده‌ها چقدر عملیاتی شد؟ حال که بعد از سه سال بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که این برنامه‌ها و وعده‌ها محقق نشده است و این نشان می‌دهد که برنامه عملیاتی وجود نداشته است، صرفاً برای جلب آراء مژده‌های 100 روزه و چند ماهه‌ای داده شده که پس از چند سال هم اتفاقی رخ نداده است!

این‌هایی که دم از قانون‌گرایی می‌زدند و به دولت قبل حمله می‌کردند که مثلاً چرا در بحث ارائه لوایح لازم از جمله لایحه بودجه به مجلس تأخیر شده است، شما دیدید که نتوانستند لایحه برنامه ششم را به موقع به مجلس بدهند و یک سال برنامه پنجم تمدید شد.

الآن هم آنچه تحت عنوان برنامه ششم دارند، صرفاً یکسری احکام است. حتی خودشان نوشتند احکام برنامه؛ یعنی این‌ها برنامه‌ای ندارند. بعد می‌گویند در دورانی که در مرکز تحقیقات استراتژیک بودیم یک کتابی نوشتیم که همان کتاب برنامه ماست. کتاب‌هایی که معمولاً ترجمه دیدگاه‌های غربی است. این نشان می‌دهد که یک تیم فکری قوی نبود که بر اساس نیازهای کشور، اولویت‌ها، واقعیت‌های جامعه و وضعیتی که داریم، برنامه‌ریزی کند. صرفاً می‌خواهند طبق نسخه‌های غربی عمل کنیم و در هر کجا هم که به آن‌ها عمل کردیم، نتیجه منفی داد.

ما فکر می‌کنیم احزاب، رقابت‌های معمولی سیاسی را در فضای کشور انجام می‌دهند و در اختلافاتی که با هم دارند، از خودشان دفاع می‌کنند؛ اما در کنار این‌ها نیاز بود که یک جمعی بنشینند و بیندیشند که بالاخره چه باید کرد؟ ما با دسترسی‌هایی که داریم -بالاخره هر کدام از این دوستان با ده‌ها کارشناس چه در تهران و چه در استان‌ها مرتبط هستند- اخبار را مرتب رصد می‌کنیم و لذا می‌توانیم خیلی دقیق‌تر برنامه‌هایی را طراحی و اعلام کنیم که بعد اجرایی و عملیاتی شود. در دوره خودمان نشان دادیم که بیش از اینکه بخواهیم حرف بزنیم، اقدام می‌کنیم.

یادم هست بعضی وقت‌ها که می‌خواستیم پروژه‌ای را کلنگ بزنیم، مردم تردید داشتند، ولی بعد همان پروژه را می‌رفتیم و افتتاح می‌کردیم؛ یعنی به سرعت ساخته می‌شد و این برای مردم جالب بود.

کشور به چنین روحیه و تلاش‌هایی نیاز دارد و باید رقابت‌ها در میزان خدمت به مردم و پیشرفت کشور باشد، نه به این شکل که رقابت‌ها به سمت و سوی تشکیک در اصول نظام، یعنی جمهوریت، اسلامیت، بحث ولایت فقیه، استکبارستیزی، دفاع از مظلوم، مقاومت در منطقه، عدالت و دفاع از محرومان سوق داده شود.

اصول اساسی و مسلمات نظام اسلامی را بعضی‌ها زیر سؤال می‌برند و حتی گاهی اصل استقلال کشور را مورد تردید قرار می‌دهند. می‌خواهند تئوریزه کنند که نه الآن دیگر دوران استقلال گذشته و توسعه باید اصل باشد ولو به قیمت نابود شدن استقلال. 

یعنی شما بنا نیست تشکیلات حزبی داشته باشید و کار سیاسی انجام دهید؟

** حسینی: مثل احزاب دیگر هنوز به این جمع بندی نرسیدیم که ضرورت داشته باشد به شکل یک حزب فعالیت کنیم. در حال حاضر به صورت جبهه‌ای فعالیت می‌کنیم که تمرکز بر کارهای فکری و نقد و ارائه راهکارهاست و هر کدام از ما با یک مجموعه‌هایی در تعامل هستیم. مثلاً آقای دکتر حاج بابایی هنوز با مجموعه فرهنگیان کشور تعامل و ارتباط دارد و این ارتباط هم دوسویه است. لذا فکر می‌کنیم ما باید بیشتر در زمینه‌های تخصصی به دور از هیاهو و شعارهای ژورنالیستی به کشور کمک کنیم.

برای بلندمدت چه برنامه‌ای دارید؟

** حسینی: مسیر اصلی صیانت از اندیشه‌های اسلام ناب و سیاسی و نظام مبتنی بر دکترین ولایت فقیه است. البته به مسائل روز و سرنوشت‌ساز هم اهتمام داریم. مثلاً بحث انتخابات ریاست جمهوری یک مسئله‌ای نیست که حتماً یک حزب سیاسی فقط بتواند درباره آن نظر بدهد؛ یک تشکل رسمی ثبت شده در وزارت کشور. آحاد جامعه می‌توانند دراین‌باره نظر دهند؛ یعنی تک‌تک افراد. ولی ما می‌گوییم به جای اینکه تک‌تک اعلام موضع کنیم، بنشینیم در جلساتی این مسائل کاملاً بررسی شود یا مثلاً قبل از اینکه برویم روی مصداق رئیس‌جمهور، بیاییم معیارها و ملاک‌ها را تعیین کنیم. با تحلیل شرایط جامعه، وضعیت منطقه و مسائل جهانی بگوییم چه کسی مناسب رئیس‌جمهور شدن است.

بعد در بین گزینه‌هایی که مطرح هستند، یا در مظان کاندیداتوری هستند، چند نفر را در نظر بگیریم و امتیازبندی کنیم و بعد هم مقبولیت مردمی‌شان را بسنجیم.

از سوی دیگر درست است که شخصیت کاندیدا تأثیرگذار و مهم است، ولی در کنار او باید یک تیم قوی حضور داشته باشد؛ یعنی تیمی که با کفایت، مجرب و کارآمد باشند. صرف مثلاً رفاقت و دوستی و این‌ها به درد نمی‌خورد؛ اعضای این تیم باید بتوانند بار سنگین مدیریت یک دستگاه عریض و طویل اجرایی را بر دوش بکشند. چه بسا وقتی قرار است یک گزینه برای ریاست جمهوری به جامعه معرفی شود، تیم همراه را هم معرفی کنیم.

تاکنون نگاه‌ها بیشتر معطوف به فرد بوده نه یک جمع همکار و پرتوان و در مواردی، بخشی از مردم تا مدت‌ها نمی‌دانسته‌اند این فرد منتخب اصولگرا، اصلاح‌طلب، یا کارگزار یا از طیف دیگری است. درحالی‌که از قبل باید شفاف دیدگاه‌های خود را بگوید و مواضع خود را مطرح کند و حداقل برخی از افرادی را هم که می‌خواهند با او همکار شوند، به مردم معرفی کند. این برای انتخاب مردم خیلی بهتر است.

درباره این موضوع بحثی در جبهه مطرح شده است؟

** حسینی: بله. الآن داریم روی برنامه کار می‌کنیم؛ یعنی فردی که می‌خواهد رئیس‌جمهور آینده شود باید چه برنامه‌هایی داشته باشد. چه امور فوری و فوتی و ضروری است که باید در اولویت قرار بگیرد و بلافاصله به آن‌ها پرداخته شود؟ چه کارهایی در طول 4 سال می‌شود انجام داد.

چون همه اعضای جبهه یکتا خودشان دستی بر آتش داشته و در کار اجرایی بوده‌اند، می‌توانند دراین‌باره به خوبی نظر بدهند که آیا پیشنهاد‌ها و طرح‌ها عملیاتی و اجرایی هست یا نیست؟ ما نمی‌خواهیم شعارها و برنامه‌هایمان صرفاً کاربرد تبلیغاتی برای مصرف انتخاباتی داشته باشد. به دنبال راهکارهایی هستیم که با اجرای آن‌ها کشور شرایط بهتری پیدا بکند.

بعد هم بر فرض آن کاندیدای مدنظر ما انتخاب نشد، این‌طور نیست که ما تعصب داشته باشیم و بگوییم این برنامه‌ای که تدوین کردیم اختصاص به خود ما دارد. نه واقعاً می‌توانیم آن را ارائه دهیم به هر فردی که به عنوان منتخب مردم باشد که باید مثلاً در حوزه مسکن چه کرد. در مورد محرومیت‌زدایی در کشور چه اقداماتی می‌شود انجام داد. برای نزدیک شدن به عدالت، حالا ما نمی‌گوییم استقرار کامل عدالت، چه گام‌هایی می‌شود برداشت.

در مورد فرد چه؟ مصداقی بحث کرده‌اید بر روی افراد؟

** حسینی: نه هنوز بحث نکرده‌ایم. ولی کلیات اینکه چه معیارهایی را باید مدنظر قرار دهیم، تقریباً مشخص کرده‌ایم.

بالاخره افرادی را که احتمالاً به عنوان کاندیدا مطرح باشند یا بتوانند مطرح باشند، رصد و شناسایی کرده‌اید؟

** حسینی: خوب این‌ها در جلسات مطرح می‌شود. بالاخره در جلسات اخبار روز گفته می‌شود که مثلاً فلانی الآن دارد خودش را برای کاندیداتوری آماده می‌کند یا دیگری دارد ارزیابی می‌کند که شرایط برای حضورش مهیا هست یا نیست؟ این‌ها تا حدودی مطرح می‌شود.

یک بحث این است کسانی که در گذشته کاندیدا شده و اقبال چندانی نداشته‌اند، آیا به مصلحت است که دوباره بیایند، یا چهره‌های جدید بیایند؟ این‌گونه مسائل مطرح می‌شود ولی هنوز اینکه به طور جدی بنشینیم با گزینه‌ای صحبت کنیم یا جدول درست کنیم و امتیاز بدهیم به کاندیداها نه چنین کاری را انجام نداده‌ایم.

یک نکته که تصمیم‌گیری را مشکل می‌کند، این است که یک جمع مثل یکتا نمی‌توانند برای کل نیروهای متدین، انقلابی و ولایی کشور تصمیم بگیرند. باید با دیگر نیروها و احزاب و تشکل‌ها، گفتگو و رایزنی شود تا به یک جمع‌بندی واحد برسیم و الا ممکن است یک جمعی از نظر خودشان به یک فرد اصلح برسند، ولی چون بقیه حمایت نمی‌کنند، آن فرد ناموفق باشد.

باید این بار برخلاف سال 92، به یک کاندیدای واحد برسیم.

در این زمینه بنای همکاری با بقیه تشکل‌ها و گروه‌های اصولگرا را هم دارید؟

** حسینی: بله. ما در گذشته هم در جلساتی که بوده، مثلاً در شورای همگرایی اصولگرایان که حاج‌آقای تقوی پیشگام تشکیل آن بودند، در بحث انتخابات مجلس و خبرگان، در همه جلسات و اقدامات کمک می‌کردیم. حتی دوستان ما از برخی نظرات خودشان هم عدول کردند برای اینکه یک تفرقه‌ای ایجاد نشود و در این دوره هم معتقدیم که باید واقعاً یک هم‌اندیشی و هم‌گرایی بین نیروهای ارزشی جامعه وجود داشته باشد و یکسری طرح و برنامه هم داریم؛ یعنی پیشنهاد‌هایی که به دست بیاید.

رقبا دقیقاً همان شیوه و ترفندی را که در سال 92 به کار گرفتند و تفرقه‌افکنی کردند و نگذاشتند که برخی از کاندیداها کنار بروند و به نتیجه رسیدند، در انتخابات مجلس هم تا حدودی به کار گرفتند. در بعضی از شهرستان‌ها از همین شگرد استفاده کردند؛ یعنی یک اصلاح‌طلب کاندیدا بود و در مقابلش سه نفر اصولگرا. خوب با این طراحی با وجود اینکه اکثریت و پایگاه مردمی گسترده‌ای در جامعه نداشتند، توانستند تعدادی از گزینه‌های خودشان را وارد مجلس کنند.

البته می‌دانید که این دوره مجلس شورای اسلامی، تنها دوره‌ای بعد از انقلاب است که دولت حاضر و مستقر در اولین دوره فعالیت خودش، نتوانست یک مجلسی که اکثریتش حامی آن دولت باشند، در کنار خود داشته باشد.

مجلس دهم یک مجلس بینابینی است و این نشان می‌دهد که در همین ابتدا آن شور و حرارتی که برخی در حمایت از دولت داشتند، کاهش پیدا کرده است.

در سال 86 مجلسی که روی کارآمد در دوره اول آقای احمدی‌نژاد، مجلسی بود که با دولت هماهنگ بود؛ یعنی اکثریت حامی دولت بودند. یا در سال 76 هم که انتخابات ریاست جمهوری شد بعد در 78 مجلسی که شکل گرفت، مجلس ششم، حتی از دولت هم در حمایت از تفکر توسعه سیاسی افراطی‌تر و تندتر بودند. در دوره آقای هاشمی هم به همین صورت. در سال 70 باز آن حالت وجود داشت و مجلس چهارم کاملاً حامی رئیس‌جمهور وقت بود.

ولی این اولین بار بود که مردم چنین همراهی با دولت نکردند. این نشان می‌دهد آن امیدهایی که ایجاد شده بود، به ناامیدی و یأس از کارایی دولت منجر شده است.

از بین خود اعضای جبهه یکتا چه؟ آیا از بین خودتان کسی برای کاندیداتوری مطرح است؟ با کسی صحبت کرده‌اید دراین‌باره؟

** حسینی: این دوستان همه مدیران ارشد اجرایی کشور بودند و فکر می‌کنیم از کسانی که در گذشته رئیس‌جمهور شدند، چیزی کم ندارند. مثلاً آقای روحانی درست است که دبیر شورای عالی امنیت ملی، یا نماینده و نائب رئیس مجلس بود، اما در یک کار اجرایی سنگینی مثل اداره یک وزارت ایشان تجربه نداشت. یا حتی آقای احمدی‌نژاد؛ بله ایشان استاندار و شهردار بود، اما سابقه حضور در دولت را نداشت.

ما الآن نیروهایی را داریم که هم در دولت و هم در مجلس بوده‌اند؛ یعنی کاملاً مسائل کشور را می‌شناسند؛ یعنی دیگر بعد از انتخاب نیازی نیست که تا مدت‌ها ذهنشان مشغول به این‌گونه مسائل باشد و یا حتی نسبت به گزینش افراد. گاهی اوقات کسانی آمدند که تازه بعد از انتخاب شدن به این فکر افتادند که تیم‌شان چه کسانی و چه افرادی باشند؟! 

فرد یا افراد مشخصی هم در این موضوع مدنظرتان بوده‌اند؟

** حسینی: بله هستند؛ یعنی چندین نفر از این جمع هم می‌توانند مطرح باشند ولی چون ما بنا نداریم که به تنهایی تصمیم بگیریم، مطرح نکردیم.

با خود این افراد هم موضوع مطرح نشده است؟

** حسینی: در جلسات مطرح می‌شود. بعضی افراد هم آمادگی دارند. چون این یک مسئولیت سنگینی است که در وهله اول خود فرد باید این باور را داشته باشد که می‌تواند اداره اجرایی کشور را به عهده بگیرد.

اسم نمی‌توانید ببرید؟

** حسینی: نه چون هنوز واقعاً به نتیجه‌ای قابل بیان نرسیده‌ایم. افرادی هستند نه اینکه شیفته قدرت باشند، بلکه اگر ضرورت ایجاب کند حاضرند در این میدان پرسنگلاخ وارد شوند و از حیثیت و آبروی خود برای خدمت به مردم مایه بگذارند.

متوجهم.

** حسینی: بله اگر تکلیف باشد که این افراد وارد میدان انتخابات شوند، این آمادگی و توانمندی را دارند. برخی افراد که در دولت‌های نهم و دهم در مدیریت‌های ارشد کشور بودند، هم آمادگی و شناخت دارند، هم واقعیت‌های کشور را می‌دانند و می‌شناسند و هم می‌توانند خدمتگزار خوبی برای مردم باشند و نه تنها نگذارند وضع معیشتی مردم روزبه‌روز بدتر شود بلکه گام‌های بلندی در جهت پایان دادن به رکود بی سابقه در کشور بردارند.

درباره آقای احمدی‌نژاد چه؟

** حسینی: آقای احمدی‌نژاد می‌گویند اگر ما مسافرتی هم انجام می‌دهیم، برنامه‌ای هم اگر داریم، این‌ها برای تبیین گفتمان امام (ره) و رهبری است.

واقعاً هم احساس خطر می‌شود، چون اندیشه امام (ره) در معرض تحریف است و هجمه‌هایی می‌شود. شما ببینید همین داستان انتشار نوار صوتی هجمه به امام بود و آدم تأسف هم می‌خورد که بعضی از کسانی که همه اعتبار و حیثیتشان از امام است و در این قضایا سهیم بودند و در آن زمان خودشان مسئولیت داشتند، آن‌گونه که بایدوشاید و انتظار می‌رفت، این‌ها وارد نشدند و دفاع نکردند از امام.

اگر آقای احمدی‌نژاد و دوستان دیگر ابعاد فکری و مکتب امام را تبیین کنند کار بسیار ارزشمندی است. خود ما هم در جبهه یکتا بخشی از کارمان همین است. می‌خواهیم جهت‌گیری‌ها را با معیارهای امام و رهبری بسنجیم نه اینکه مرعوب فضای جهانی شویم. بحث حقوق بشر و دموکراسی که مطرح می‌کنند و می‌دانیم که واقعاً تطابقی با حقیقت و واقعیت ندارد.

بر فرض اگر دو یا سه کاندیدای اصولگرا در میدان رقابت باشند و در نهایت مثل دفعات قبل حاضر به ... .

** حسینی: ما باید ببینیم که رقیب کیست؟ آقای روحانی که به احتمال بالای 90 درصد برای دور دوم هم کاندیدا می‌شود. آن‌طرف تکلیفشان معلوم است و قطعاً تعدد و تکثر نخواهند داشت، چون آن‌ها بیشتر در این زمینه‌ها دقت می‌کنند و منافع حزبی‌شان را ترجیح می‌دهند برای اینکه تشتتی بینشان ایجاد نشود. ولو اینکه اختلافات عمیقی در گذشته داشتند نسبت به خود آقای هاشمی و اقدامات کارگزاران و اصلاح‌طلب‌ها که در وهله‌ای کم نبود، اما چون یک منافع مشترکی دارند، در مواقع حساس یکی می‌شوند.

ولی دوستان ما مدعی‌اند بر اساس تکلیف عمل می‌کنند و آن تبعیت جمعی را ندارند و خود این هم آسیب وارد می‌کند. تکلیف طرف مقابل تا حد زیادی معلوم است. ما اما باید ببینیم که کاندیداهای اصولگرا، نیروهای ارزشی و ولایی چه کسانی هستند. الآن در خلأ نمی‌شود بررسی کرد و نظری داد که ترجیح ما کیست. بهتر است صبر کنیم آرایش سیاسی کشور روشن‌تر و شفاف‌تر شود بعد بر مبنای واقعیت‌ها تصمیم بگیریم.

ما که نمی‌توانیم همه تخم‌مرغ‌هایمان را در یک سبد قرار دهیم و همه اهتمام خود را بر یک فرد بگذاریم و بعد در نهایت آن فرد کاندیدا نشود و وارد میدان نشود، یا به هر دلیلی کنار برود. این‌ها مهم است؛ یعنی نمی‌شود در بحث انتخابات ریاست جمهوری سریع تصمیم گرفت. باید محورها و معیارها معلوم باشد و افرادی که می‌خواهند کمک کنند تا حدودی معلوم باشند که واقعاً آدم ببیند با چه طیفی می‌خواهد کار کند. این‌ها مهم است که در تصمیم‌گیری اعمال شود.

جمع‌بندی که تاکنون به صورت قطعی به آن رسیده‌ایم این است که قطعاً از آقای روحانی حمایت نخواهیم کرد.

در یکتا؟

** حسینی: بله در یکتا. به‌هیچ‌وجه از آقای روحانی حمایت نخواهیم کرد.

بخشی از اصولگرایان زمزمه‌هایی مبنی بر حمایت از آقای روحانی داشته‌اند، شما چنین بحثی نداشته‌اید؟

** حسینی: خوب حالا این خودش محل بحث است که واقعاً آن‌ها چه منطقی دارند و اصلاً برخی از این افرادی که چنین سخنانی می‌گویند با چه شرایطی دارند این حرف را می‌گویند؟

منظورتان این است که چه جایگاهی در جریان اصولگرایی دارند؟

** حسینی: بعضی‌ها چهره‌های اصولگرای جدی هستند که سال‌های سال مطرح هستند. در مورد مواضع آن‌ها بحث نمی‌کنیم، اما یکسری آدم‌ها هستند که از اصولگرایی فاصله گرفته‌اند. مدت‌ها است کار خودشان را می‌کنند و در آن حواشی هستند و بعد می‌آیند به اسم اصولگرا صحبت می‌کنند یا برخی که آن‌ها را اصولگرا می‌نامیدند مثل آقای مطهری که تا مدت‌ها نان اصولگرایی را می‌خورد و به کام اصلاح‌طلبان سخن می‌گفت و حالا دیگر قطعی راه خود را جدا کرده است. افراد دیگری هم داریم که هنوز تحت این لوا کار می‌کنند و به‌هیچ‌وجه سنخیتی با مرام و مسلک اصولگرایی ندارند. یک وقتی یک شخصیتی مثل آقای باهنر صحبت می‌کند حسابش جداست و روی حرف چنین چهره‌هایی حساب می‌کنیم. این‌ها کسانی هستند که از قدیم بوده‌اند؛ اما یک افرادی هستند که این‌ها فقط اسم اصولگرایی را یدک می‌کشند و خیلی هم جدی نبودند و تابع هم نبودند. همیشه کار خودشان را می‌کردند. ولی خوب با شگردهایی که رسانه‌های اصلاح‌طلب دارند، می‌روند سراغ این افراد و آن‌ها می‌آیند شروع می‌کنند به موضع گرفتن!

ما مسائل کشور را رصد می‌کنیم و بر این اساس معتقدیم ادامه وضع موجود و مدیریت فعلی برای کشور خسارت‌بار است، یعنی قطعاً هر چه زمان بگذرد آثار منفی چنین مدیریتی روشن‌تر می‌شود. شما وقتی که از یک فردی مثل آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت استفاده می‌کنید که در سابقه ایشان قرارداد کرسنت هست که تا امروز گفته می‌شود لطمه‌ای 18 میلیارد دلاری به کشور وارد کرده و حالا هم یک قراردادهای جدیدی با تعهدات 30 تا 40 ساله را طراحی می‌کند که ایرادات جدی دارد و خوب این باعث نگرانی است.

از موضوع سؤال فاصله گرفتیم.

** حسینی: به هرحال چون تیم فعلی آقای روحانی این است و چنین وضعیتی دارد که حتی فریاد حامیانش را بلند کرده است، ما آقای روحانی را قطعاً به عنوان گزینه خودمان نخواهیم داشت. ما به این جمع‌بندی رسیدیم که از هر فرد دیگری حمایت بشود قطعاً برای کشور مفیدتر خواهد بود. این برای ما یک مسئله مسلم است.

درصورتی‌که یک نفر از جریان اصولگرایی و به طور مشخص از دولتمردان دولت نهم و دهم باشد، به‌هرحال یک تمرکز حداقل از طرف جناح رقیب روی عملکرد دولت‌های نهم و دهم قرار می‌گیرد. آن موقع شما چه موضعی خواهید داشت؟ چطور در برابر انتقادها پاسخگو خواهید بود؟

** حسینی: اقداماتی که در آن دوره در حوزه مسئولیت هر کدام از ما انجام شده توضیح خواهیم داد و ما خودمان جوابگوی سؤالات و شبهات هستیم. این‌طور نیست که آن‌ها هر مسئله‌ای را مطرح کنند، درست یا غلط ما بی‌توجه باشیم. قطعاً ما بحث خودمان را خواهیم داشت.

هر شخصیتی که گزینه ما بود، سوابق، برنامه‌ها و ویژگی‌های مثبت او را بیان می‌کنیم. ولی فکر می‌کنم که ما الآن درباره این مسئله بیشتر کنکاش نکنیم بهتر باشد چون ما هنوز در آغاز راه هستیم. بعد هم خوشبختانه مردم از یک ارزیابی بهتری برخوردار هستند. تا حدودی نسبت به طیف‌های سیاسی و گروه‌ها شناخت دارند، برای اینکه بتوانند به موقع تصمیم بگیرند.

شما عملکرد خودتان، وزارتخانه متبوع‌تان، حوزه فرهنگی دولت دهم در وهله اول و بعد عملکرد کلی دولت نهم و دهم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

** حسینی: همان‌طور که اشاره کردم دولت‌های نهم و دهم دولت کار، تلاش و اقدام بودند و در همه زمینه‌ها ما این تلاش را می‌بینیم؛ هم اقدامات سخت‌افزاری و هم نرم‌افزاری. مثلاً بنده در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت نهم 4 سال معاون و بعد قائم‌مقام وزیر علوم و نیز رئیس دانشگاه پیام نور کشور بودم. کاملاً در آن 4 سال معلوم است که ما چه اقداماتی انجام دادیم. چه تعداد دانشکده، دانشگاه، کتابخانه، سالن، خوابگاه، مراکز ورزشی و ... ایجاد شده است. این آمار اصلاً قابل مقایسه با دوره سه‌ساله اخیر نیست. یا از جهت برنامه‌ها و تحولاتی که بوده و تأثیراتی که در رشد علمی و فناوری کشور داشته است یا در وزارت فرهنگ، معلوم است ما چه تعداد مجتمع فرهنگی، سالن سینما و کارهای سخت‌افزاری داشته‌ایم در کل کشور. یا چقدر حمایت‌هایی که از اهالی فرهنگ و هنر کردیم.

نه اینکه صرفاً چهره‌های شناخته شده، بلکه در هر شهرستان و استانی که رفتیم تا آنجایی که میسر بوده کمک‌هایی انجام دادیم. چقدر برنامه‌های متنوع، تجلیل و تکریم از شخصیت‌ها، مشاهیر و مفاخر برپا کردیم. برگزاری جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها و مؤسساتی که ما دایر کردیم. مثلاً مؤسسه هنرمندان پیشکسوت که در این دوره پایه‌گذاری شده و الآن دارد کارش را انجام می‌دهد. یا مثلاً جشنواره امام رضا (ع) که دبیرخانه‌ای زیر مجموعه اداره کل ارشاد خراسان رضوی داشت، ما این را تبدیل کردیم به یک بنیاد بین‌المللی فرهنگی و هنری امام رضا (ع) که اساسنامه‌اش تصویب شده و هیئت‌امنایی برای آن تشکیل شده که وزیر خودش رئیس آن هیئت‌امنا است.

همین‌طور معاونت قرآنی شکل گرفت و در بخش‌های مختلف تحولات صورت گرفت. یا تشکیل سازمان سینمایی و شورای عالی سینما که این‌ها همه اقداماتی بود که انجام شد و کاملاً معلوم است. تنها ذکر فهرست اقدامات فرصت زیادی می‌طلبد که فعلاً بحث اصلی ما نیست.

اعتقاد غالب این است که دولت دهم با دولت نهم تفاوت زیادی دارد. بخشی از انتقاداتی که در بخش‌های عمومی مطرح می‌شود به دولت دهم که تغییر کرده در بحث دیدگاه‌ها و عملکرد و رویکرد فرهنگی دولت است. چقدر این نظر را قرین به صحت می‌دانید؟ واقعاً عملکرد کلی دولت که چقدر تغییر پیدا کرده بود؟

** حسینی: در برابر عملکرد کل دولت که الآن اینجا نباید من سخنگو باشم و جواب بدهم. مثلاً در میراث فرهنگی چه تصمیماتی گرفته می‌شده، یا مثلاً آقای مشایی ممکن است در مسائل فرهنگی یک اظهارنظرهایی کرده است، طبیعتاً پاسخگوی همه آن‌ها نباید بنده باشم.

دولت دهم و نهم تفاوت اساسی داشتند؟

** حسینی: برخی تفاوت‌ها وجود داشت ولی در حوزه فرهنگ جهت‌گیری‌ها تفاوت چشمگیری نداشت. در وزارت فرهنگ مواضع ارزشی وجود داشت و دیدگاه‌های رهبری را نصب‌العین خودمان قرار می‌دادیم.

بله ممکن است یک حاشیه‌ای در یک گوشه‌ای از سوی فردی ایجاد شده باشد، این به رویکرد کلی در وزارت فرهنگ مربوط نمی‌شود.

بله ممکن است مثلاً یک اظهارنظرهایی آقای رئیس‌جمهور یا برخی اطرافیان ایشان راجع به مکتب ایرانی داشتند که این‌ها بحث‌انگیز می‌شد در جامعه ولی این ارتباطی به وزارت فرهنگ ندارد. ما در وزارت فرهنگ هم باور و اعتقاد داشتیم و هم در عمل نشان دادیم که دیدگاه‌های رهبری را مبنا قرار می‌دهیم.

آقای مشایی مشخصاً به انجام کارهای فرهنگی علاقه بیشتری نشان می‌داد. چقدر کارهایشان دخالت در حوزه شما بود؟ چقدر تحت تأثیر رویکردها و نگاه ایشان کار می‌کردید؟

** حسینی: در مورد ایشان کلاً یک مقدار بزرگنمایی در کشور شد که می‌گفتند هر تصمیمی گرفته می‌شد در دولت تحت تأثیر و نظر ایشان بود. واقع قضیه این نبود. مخصوصاً در مسائل فرهنگی. ایشان در حوزه وزارت فرهنگ کاری چندانی نداشت. اگر هم می‌خواست کاری انجام دهد، از ارتباطات شخصی خود استفاده می‌کرد. ایشان به‌هرحال عنصر فرهنگی بود. هم در صداوسیما، هم در سازمان فرهنگی شهرداری و بعد هم در میراث فرهنگی، لذا نیازی نبود که مثلاً از ابزار و یا از نیروهای ما در وزارت فرهنگ بهره بگیرد. خودشان ارتباط داشتند. مثلاً در ماه مبارک رمضان هر سال یک تعداد از هنرمندان را دعوت می‌کردند با رئیس‌جمهور نشستی داشتند. این مسئله‌ای نبود که مثلاً مشکل حادی به وجود بیاورد. یا مثلاً در اظهارنظرهایی که می‌کرد، گاه حاشیه‌سازی‌هایی می‌شد ولی اقدامات ما را تحت‌الشعاع قرار نمی‌داد.

ما همه توانمان را بکار می‌گرفتیم که به دور از حاشیه‌ها به متن و اصل وظایف بپردازیم، چون ما در دوران سختی بودیم. آغاز کار ما با فتنه 88 مصادف بود و آن فاصله‌ای که برخی از هنرمندان تحت تأثیر عواطف و احساسات و نیز جریانات آن فضای غبارآلود قرار گرفته بودند. بنای ما این بود که آن‌ها را جذب کنیم. نمی‌خواستیم که این‌ها جدا باشند. لذا یک دوران سختی داشتیم و کار و برنامه هم زیاد داشتیم.

فرصت و مجالی نداشتیم که بخواهیم به مسائل جانبی بپردازیم و گاهی که فرصت می‌کردیم برخی از افرادی را که در دولت دنبال چنین مسائلی بودند، بر حذر می‌داشتیم؛ بنابراین این‌طور نبود که بعضی‌ها فکر می‌کنند که ما آنجا نشسته بودیم و منتظر بودیم دیگران طراحی کنند و ما مجری باشیم. نه ما به‌اندازه کافی طرح و برنامه داشتیم و کارها را پیش می‌بردیم. 

شما چقدر دیدگاه‌های ایشان را قبول داشتید. مثلاً در موضوع موسیقی و مباحثی که ایشان داشت؟

** حسینی: به‌هرحال دیدگاه‌ها در همه حوزه‌ها یکی نبود و به طور طبیعی اختلاف‌نظر وجود داشت.

این باعث بروز مشکل در حوزه کاری شما نمی‌شد؟

** حسینی: نه. به‌هرحال وزیر اختیاراتی دارد و کار خودش را انجام می‌دهد. سعی ما هم این بود که به دور از تنش به کارهای اساسی در تهران و سراسر کشور بپردازیم.

تنش نه ولی هیچ‌وقت بحث و اختلافی پیش نمی‌آمد؟

** حسینی: بین خود آقای احمدی‌نژاد و وزرا و معاونین هم گاهی اوقات اصطکاک پیش می‌آمد. مثلاً در یک موردی ما وظیفه نظارتی خودمان را انجام می‌دادیم، بعد ایشان نمی‌پسندیدند و حتی در مصاحبه رسمی‌شان اعلام می‌کردند. مثل اینکه الآن هم آقای روحانی بعضی از کارهای وزرا را برنمی‌تابد و موضع دیگری می‌گیرد.

بنای ما بر این بود که پاره‌ای اختلاف‌نظرهای کارشناسی تبدیل به مشکل و مسئله‌ای در کشور نشود و به خوبی توانستیم آن اهدافی که مدنظر بود پیش ببریم. بعضی‌ها هم در ابتدای دوره به ما می‌گفتند که شما بیشتر از سه ماه نمی‌توانید کار را پیش ببرید. در مسائل فرهنگی و فکری می‌گفتند اختلاف وجود دارد، زاویه ایجاد شده و این‌ها مسئله آفرین خواهد شد ولی ما کارمان را انجام دادیم.

درباره آقای مشایی هم بالاخره یک شناخت قبلی از هم داشتیم. از زمانی که در صداوسیما بودیم. بنده معاون سازمان بودم و ایشان یکی از مدیران رادیو بود. ایشان اقداماتی که می‌خواست انجام دهد از طریق میراث فرهنگی پیش می‌برد. مثلاً درایام نوروز، می‌خواستند در کشورهای همسایه برنامه برگزار کنند، از همان میراث افرادشان را می‌بردند و کار را انجام می‌دادند. آقای بقایی هم که در میراث بود آن‌ها با هم سازگارتر بودند تا اینکه بخواهند با ما در وزارت فرهنگ کار کنند. به‌هرحال ما بر اساس دیدگاه‌های رهبری و ضوابطی که داشتیم، کار می‌کردیم.

نکته دیگر اینکه دولت‌های دهم و نهم بسیار پرکار و مردمی بودند. آقای احمدی‌نژاد ارجاعاتی به ما می‌داد که عمدتاً نامه‌های مردمی در هر استان بود. معنایش این نبود که ایشان انتظار داشته باشند که 100 در صد موبه‌مو اجرا شود. بالاخره ما درخواست‌ها را با مقررات تطبیق می‌دادیم. بر اساس بنیه و توانی که داشتیم و مقدورات و ضوابطی که داشتیم، تصمیم می‌گرفتیم و اقدام می‌کردیم. البته بنا را بر گره‌گشایی و کمک گذاشته بودیم.

اینکه در مورد پیشبرد برنامه‌های آقای مشایی با بهره گرفتن از توان سازمان میراث فرهنگی گفتید، خوب ایشان در دولت دهم در دفتر رئیس‌جمهور این موضوع را دنبال می‌کردند. هیچ‌وقت شد موضوعی را که محل اختلاف بوده باشد، با آقای مشایی در میان بگذارید و با او صحبت کنید؟

** حسینی: الآن مورد خاصی در نظر ندارم. بر اساس سازوکاری که وجود داشت پیگیر نامه‌های وزارت به رئیس‌جمهور بودیم که به نتیجه برسد.

در دولت دهم که شما بودید ایشان رئیس دفتر بودند، درست است آقای بقایی در میراث بودند، اما بالاخره ایشان رئیس دفتر بودند. آقای بقایی هم بالاخره بیشتر به عنوان مجری بودند چون این آقای مشایی بود که آدم اهل فکر و برنامه بود و آقای بقایی این خصوصیت را نداشت. ایده‌ها و طرز تفکر و نگاه آقای مشایی هیچ‌وقت باعث تزاحم و تداخل در کار شما نشد؟

** حسینی: برنامه‌هایی که داشتند، مثلاً می‌خواستند از گروهی یا فردی حمایت کنند، خودشان اقدام می‌کردند و نیازی نبود ما کاری انجام دهیم.

خود این‌ها دخالت در کار شما نبود؟

** حسینی: نه. بالاخره یک اختیاراتی داشتند و می‌توانستند کارهایی انجام دهند و ما هم این‌طور نبود که بخواهیم حساسیت بیش‌ازحدی نشان دهیم. به‌هرحال اختیارات رئیس‌جمهور و رئیس دفتر مشخص است و بر همان مبنا و نقطه نظراتی که داشتند عمل می‌کردند.

نگران این نبودید که وقفه‌ای در کار شما ایجاد شود؟

** حسینی: نه این‌قدر در ارشاد کار داشتیم که فرصت پرداختن به حوزه‌های دیگر را نداشتیم. مثلاً در همین بحث اعطای نشان، آقای احمدی‌نژاد به آقای مشایی نشان فرهنگی داد و به وزیر نداد. این مسئله شاید برای افراد حساس مسئله انگیز باشد ولی از نظر بنده این تقدیرها اهمیت چندانی نداشت. امید که خداوند شاکر علیم، راضی باشد.

این که شما در مقابل آقای مشایی نایستادید، ناشی از این نبود که آقای احمدی‌نژاد نشان داد که سر این موضوع با کسی تعارف و رودربایستی ندارد؟

** حسینی: تأکید بزرگان نظام بر این بود که وظیفه‌مان را انجام دهیم و مسائل را به گونه‌ای دامن نزنیم که ادامه همکاری مشکل باشد.

در دفتر رئیس‌جمهور این مقداری که با آقای مهندس ثمره هاشمی در ارتباط بودیم، با آقای مشایی کمتر کار داشتیم. چون آقای ثمره همیشه همراه آقای رئیس‌جمهور بودند، در سفرها و جاهای مختلف و ارجاعاتی که داشتند، درخواست‌ها و کمک‌هایی که می‌خواست بشود به واسطه ایشان بود.

بله در موضوعاتی مثل مکتب ایرانی و مباحث ایران باستان ایشان اظهارنظر می‌کرد، ولی بنده در این قضایا چون اعتقاد نداشتیم ورود پیدا نمی‌کردم. حتی گاهی تذکر می‌دادیم که این بحث موجب عکس‌العمل‌هایی خواهد شد. آقای احمدی‌نژاد توضیح می‌داد که منظور ما از مکتب ایرانی همان مکتب اسلام ناب است، مکتب علوی، فاطمی و حسینی است و هیچ فرقی نمی‌کند. ولی خوب نظر من این بود که اگر یک ایده جدیدی در جامعه مطرح می‌کنیم باید بتوانیم افراد را متقاعد کنیم تا این تصور ایجاد نشود که این مکتب در برابر اسلام است.

این‌ها را صراحتاً مطرح می‌کردید؟

** حسینی: بله. گاهی در دولت مطرح می‌شد. در موضوعات دیگر هم نظرات متفاوت و نقد بیان می‌شد. در حاشیه دولت و یا در سفرها دوستانه نظرات و دیدگاه‌های مختلف گفته می‌شد. این‌طور نبود که دیدگاه‌ها مطرح نشود.

در جلسات دولت هم نظر خودمان را می‌گفتیم اگر در نهایت تصمیمی گرفته می‌شد که مخالف نظرمان بود به مصلحت کشور نمی‌دانستیم که جنجال‌آفرینی کنیم.

هیچ‌وقت موردی از اختلاف جدی پیش نیامد؟ چون واقعاً برخی دیدگاه‌ها با دیدگاه‌های شما کاملاً فرق داشت؟

** حسینی: همان‌طور که گفتم اختلاف‌نظر در امور کاملاً طبیعی است، مخصوصاً تصمیمات مربوط به وزارت فرهنگ که یک وزارت معمولی نیست. دستگاه‌هایی داریم مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. این‌طور نیست که رئیسش را مستقیماً وزیر فرهنگ نصب کند، باید یک روالی را طی کند. خوب اینجا نظرات رئیس‌جمهور و مقامات عالی نظام مطرح است، یا مثلاً در سازمان حج و زیارت و سازمان اوقاف اختلاف دیدگاه وجود داشت. ولی تمام تلاش ما بر این بود که بدون اینکه تنشی ایجاد شود، بدون اینکه دامنه این مباحث به جامعه کشیده شود، بعضی اختلافات و تفاوت دیدگاه‌ها حل‌وفصل شود.

معمولاً کارها با تدبیر انجام می‌گرفت، هماهنگی انجام می‌شد و کمترین تنش را داشتیم؛ یعنی در آن دوره با وجود اختلاف‌نظرها کارها پیش می‌رفت و وقفه‌ای ایجاد نمی‌شد.

مثلاً فردی می‌خواهد منصوب شود و دولت به تنهایی تصمیم‌گیری نیست. فرض کنید رئیس سازمان اوقاف که می‌خواهد منصوب شود، باید وزیر فرهنگ پیشنهاد دهد و مقام معظم رهبری هم تأیید کنند. چون آن فرد هم رئیس سازمان و هم نماینده محترم ولی‌فقیه است. یا مثلاً تعیین رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا سازمان حج و زیارت سازوکار خود را دارد که با کمترین مشکل انجام می‌شد. بله ممکن است در موردی شخص آقای رئیس‌جمهور مسئولیتی را به عهده می‌گرفت و کاری را انجام می‌داد، دیگر ما آنجا جوابگو نبودیم. ما در حیطه اختیارات مسائل را پیش می‌بردیم و در برابر رهبر فرزانه انقلاب، دولت، مجلس، دستگاه‌های نظارتی، علما و اهالی فرهنگ و هنر و رسانه‌ها جوابگو بودیم.

از مسائلی که گفتید خود آقای رئیس‌جمهور مسئولیتش را به عهده می‌گرفت مثلاً چه موردی بود؟

** حسینی: مثلاً در بحث خبرگزاری جمهوری اسلامی. چون آنجا وزیر فرهنگ یکی از سه نفری است که باید تصمیم بگیرند و دو نفر دیگر منصوب رئیس‌جمهور هستند و وزیر به تنهایی تصمیم گیر نیست که رأساً اقدام کند. می‌خواهم بگویم که یک جاهایی نظرات متفاوتی داشتیم، ولی خوب بالاخره قانون روالی مشخص کرده و گفته این سه نفر بنشینند، تصمیم بگیرند. وقتی دو نفر یک طرف شدند آن یک نفر دیگر نمی‌تواند بگوید که نه نظر من باید حتماً اجرایی شود. سازوکار وجود دارد در مسائل و این‌طور نیست که ما فکر کنیم که مثلاً لاینحل بماند قضایا.

در قضیه انحلال خانه سینما موضوع اختلاف‌نظر بین شما و رئیس‌جمهور چه بود؟

** حسینی: اولین بار یک بحثی در شورای فرهنگ عمومی کشور شد که دست‌اندرکاران خانه سینما بدون رعایت ضوابط در اساسنامه خودشان تغییراتی داده‌اند. چون اساسنامه اولیه را شورای فرهنگ عمومی کشور تصویب کرده بود و در آنجا قید کرده بود که اگر می‌خواهید تغییراتی بدهید در اساسنامه، باید این‌ها به ثبت برسد. مثل اینکه یک حزب سیاسی بیاید اساسنامه‌اش را در وزارت کشور به تصویب برساند و بعد برود به دلخواه آن را تغییر دهد! این درست نیست. هر تغییری باید دوباره در مرجعی که سند اولیه را تأیید کرده، تأیید و ثبت شود.

شما با بازگشایی خانه سینما موافق نبودید؟

** حسینی: بحث این بود که هر مرکز و اقدامی باید وجاهت قانونی داشته باشد. لذا پرونده رفت مراحلش را طی کرد. کمیته رسیدگی موضوع را بررسی کرد. ما با فعالیت‌های صنفی مخالف نبودیم. اصلاً تشویق هم می‌کردیم. بحث این بود که شما بیایید روال قانونی را طی کنید.

گفتند ما 29 صنف داریم. گفتیم خوب هر صنفی بیاید و در وزارت ارشاد ثبت شود و معلوم باشد که چه کسانی هستند. اساسنامه‌شان تصویب شود و بعد هم هر صنف انتخاباتی داشته باشند و وضعیت و فعالیتشان معلوم باشد. معلوم باشد انتخابات صنف چه زمانی است، انتخابات خانه سینما کی است؟ نمی‌شود توقع داشت که ما صرفاً حمایت مالی بکنیم، اما آن وظیفه نظارتی را انجام ندهیم.

صورت مسئله و راهکار روشن و ساده بود ولی منافع عده‌ای در این بود که سیاسی شود به جای اینکه منطقی این مسائل دنبال شود. در بازی‌های سیاسی هم هرکسی یک موضعی گرفت.

دوستان ما می‌گفتند این‌ها بیایند روالش را طی کنند؛ یعنی تک‌تک صنف‌های زیرمجموعه خانه سینما به ثبت برسند و قانونی بشوند. به‌هرحال در دوره جدید بدون طی روال قانونی فعالیت‌ها را شروع کردند که نمی‌دانم چه دستاوردی داشته‌اند و چه مقدار از مشکلات سینماگران را حل کرده‌اند. البته بهره‌برداری سیاسی فراوانی انجام دادند و این موضوع بارها در نطق رئیس‌جمهور ابراز شد ولی اینکه آیا اقدام جدی برای صنوف انجام شد را نمی‌دانم.

بعد هم موضوع را دنبال نکردم ولی گفتند این‌ها رفتند در وزارت کار پرونده‌شان را ثبت کنند، یعنی هنرمندان را به منزله کارگران قرار دهند!

در آن بحث خانه‌نشینی موضع شما چه بود؟ شما هم پیش آقای احمدی‌نژاد رفتید؟

** حسینی: بله ما رفتیم و صحبت کردیم. حالا این صحبت‌ها نمی‌دانم ضبط شده یا نه؟ خیلی صریح و روشن گفتیم که باید هر چه سریع‌تر این مسئله پایان پیدا کند.

حتی من قبلش شنیده بودم ولی با ایشان نتوانستم در سفر کردستان صحبت کنم. برنامه‌ها خیلی فشرده و جلسات عمومی بود و امکان صحبت خصوصی وجود نداشت، ولی بلافاصله از سفر که برگشتیم با دوستانی که مجاور ایشان و نزدیک بودند، صحبت کردم که تبعات زیان‌بار این تصمیم را در نظر داشته باشند.

یعنی آقای احمدی‌نژاد تصمیمش را از همان‌جا در سفر کردستان گرفته بود؟

** حسینی: بر اساس خبرهایی که داشتیم این‌طور به نظر می‌رسید که مسئله جدی است. البته ایشان می‌گفت با این وضعیتی که الآن در کشور هست ادامه کار دشوار است، نه اینکه ایشان اظهار دارد که تصمیمش به خاطر بحث وزارت اطلاعات است.

ایشان یک مجموعه‌ای از مسائل و مشکلات با دیگر قوا، نهادها و دستگاه‌ها را بیان می‌کرد و می‌گفت که ادامه این روند مشکل است. مخصوصاً در شرایط تحریم که بحث‌های داخلی و اختلافات هم حاد شده بود. ایشان بحثش این بود که اگر این مسائل وجود دارد، من کنار می‌روم و این تلقی را که در مقابل حکم حکومتی موضع دارد، به‌هیچ‌وجه نمی‌پذیرفت. علی‌رغم همه این توجیهات بحث ما این بود که شما بعدازظهر امروز سه شنبه اگر در جلسه شورای انقلاب فرهنگی شرکت کنید، بهتر است تا فردا بخواهید در جلسه دولت شرکت کنید؛ یعنی الآن هر ساعتش حیاتی است. به‌هرحال ایشان بعد از چند روز سرکار برگشت.

بالاخره چه شد که ایشان بازگشت؟

** حسینی: دیگر من جزئیات را نمی‌دانم. ما در همان یک هفته هم این‌طور نبود که کار را تعطیل بکنیم. در همان یک هفته هم برنامه داشتیم. کرمان و یزد رفتیم و شنبه در بندرعباس بودیم که پیگیری کردیم برای جشنواره خلیج‌فارس و ایشان پیام داد برای آن جشنواره و فردایش هم در دولت حاضر شد و کار ادامه پیدا کرد.

حالا می‌گویم در آینده هم در جایی می‌توانیم با طیب خاطر کار کنیم که نگران این‌گونه مسائل نباشیم؛ و لذا برای همه دوستان ما در یکتا این یک مسئله اساسی است که فردی رئیس‌جمهور شود که در ولایتمداری‌اش تردید نداشته باشیم.

الآن هم اگر دولت را نقد می‌کنیم چون می‌بینیم انحرافاتی از مسیر دیدگاه‌های امام و رهبری صورت می‌گیرد. حالا این‌ها آن موقع تبلیغات می‌کردند و می‌گفتند گروه انحرافی و افراد خاصی را نام می‌بردند. واقعاً انحرافاتی که در دولت یازدهم از دیدگاه‌های نظام و رهبری صورت گرفته به مراتب بیشتر است و نگرانی‌های جدی برای آینده کشور به وجود آورده است.

در همین مذاکرات شما ببینید در موارد متعدد از خطوط قرمز نظام عبور کردند و دیدگاه‌های رهبری را نادیده گرفتند و دقیقاً آسیب‌ها و خسارت‌ها به همین موارد مربوط می‌شود، یا در مسائل فرهنگی، این همه ایشان در مورد بحث نفوذ و رخنه فرهنگی تذکر دادند بعد فرمودند که یک ولنگاری فرهنگی در کشور وجود دارد و باز در هفته دولت فرمودند در عملیات پدافندی و آفندی در حوزه فرهنگ مشکل و ضعف وجود دارد.

در دوره قبل چنین دغدغه‌هایی وجود نداشت. ما در 4 نمایشگاه کتاب که برگزار کردیم در هر 4 دوره رهبری حضور داشتند. دیدگاه‌هایشان را مطرح می‌کردند و ما با تمام وجود استقبال می‌کردیم. الآن در حرف سمعاً و طاعتا گفته می‌شود اما در عمل راه دیگری طی می‌شود.

به تجربه ثابت شده که برای مسئولان در اداره بهتر کشور و تمشیت امور به نحو مطلوب، راه دیگری جز ولایت‌پذیری وجود ندارد. هم از نظر شرعی و هم قانونی و هم اینکه در عمل ثابت شده که دیدگاه‌های رهبری در نزد هر کارشناس و منصفی که صاحب‌نظر است، دیدگاه اصلح و احسن و مفیدتر است که باید تحقق یابد؛ یعنی ما اصلاً جایگاه ولایت و رهبری را بخواهیم کنار بگذاریم صرفاً به عنوان صاحب‌نظر ایشان را مطرح کنیم در مسائل فرهنگی مثل شعر، کتاب، مطبوعات، رسانه‌ها، هنرهای تجسمی، موسیقی، سینما و تئاتر در همه این امور دیدگاه‌های رهبری صائب و به روز و دقیق و به نفع کشور است.

متأسفانه بعضی‌ها بی‌جهت لجاجت و بر نظرات نادرست خود پافشاری می‌کنند که این روحیه به کشور آسیب می‌زند و به جای تعالی و پیشرفت، جامعه را به واپس‌گرایی و انحطاط می‌کشاند.