به گزارش مهر، در حالی که بیش از ۹ ماه از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک ایران و ۱+۵ (برجام) میگذرد، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی قرار است بالاخره این هفته گزارش خود از روند شش ماهه اجرای توافق هستهای و دادهها و ستاندههای آن را در صحن مجلس قرائت کند.
۲۳ تیرماه سال گذشته هنگامی که توافق هستهای در وین به نتیجه رسید و طرفهای مذاکره کننده با هم عکس یادگاری گرفتند، برخی وکلای ملت در خانه ملت آن را فتحالفتوح میدانستند و دانسته و ندانسته در نطقهای آتشین از آن تجلیل میکردند و برخی دیگر نیز منصفانه و کارشناسی یا غیرمنصفانه و تند به آن انتقاد میکردند.
حالا در آستانه قرائت گزارش مجلس از آنچه در شش ماه اجرای توافق هستهای گذشته، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، به تشریح آنچه از این توافق پر سر و صدا بدست آمده، پرداخته است.
وی که پس از پایان کار «کمیسیون ویژه بررسی برجام» در مجلس نهم، همنوا با ۴ نماینده اصلاحطلب یا حامی دولت به صدور بیانیه علیه گزارش رسمی کمیسیون تخصصی مجلس اقدام کرد، هنوز هم بر نتایج مثبت و مفید برجام برای کشور تاکید دارد و به سیاق بسیاری از موافقان پر و پا قرص برجام،در پاسخ به انتقادات، می گوید «اگر به همین جا هم نمیرسیدیم، به کجا قرار بود برسیم؟»
متن این گفتگو به شرح زیر است؛
گزارش مجلس از روند شش ماهه اجرای برجام این هفته در صحن قرائت میشود؛ آنچه از این گزارش برداشت میشود چیست؟
من فکر میکنم همانگونه که بارها مقام معظم رهبری فرمودهاند، در این مقوله متخلف بزرگ آمریکاست که به رغم تعهداتش به وظایف خود عمل نکرده و عامل اصلی نبودن سرعت مناسب در اجرای برجام آنها هستند که همیشه سایه بیاعتمادی را به دلیل رفتار آنها در تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب شاهد بودهایم.
این خلف وعدههای جدید هم نشان داد که به چه میزان نظرات مقام معظم رهبری درباره اعتماد به آمریکا هوشمندانه بوده است.
ما باید حق خودمان را حتماً تا آخرین نقاط منافع خود در چارچوب توافق صورت گرفته از حلقوم آمریکاییها بیرون بکشیم.
آقای دکتر؛ ما در فرهنگ ایرانی ضربالمثلی داریم با عنوان اینکه «آزموده را آزمودن خطاست»؛ این بیاعتمادی هم که شما اشاره میکنید، رهبر انقلاب بارها در طول مذاکرات یادآور شدند، با توجه به اینکه بدعهدی آمریکا برای امروز و دیروز نبوده، به نظر شما آیا تضمینهای کافی از طرف مقابل مخصوصاً آمریکاییها در مقابل نقض عهدهای احتمالی گرفته شده بود؟
شما در اینکه آمریکا بدعهد، جنایتکار و غیرقابل اعتماد است که هیچ شکی ندارید، اما واقعیت این است که شما با دشمنی به اسم آمریکا مواجه هستید که شما را در شورای امنیت تحریم کرده و نفتتان را که پایه اساسی اقتصاد کشور بوده، به یک میلیون بشکه محدود کرده بود.
اینها همه تضییع حقوق ملت ایران بوده است و باید میتوانستیم از منافع خودمان دفاع کنیم؛ حداقل خاصیت توافق هستهای صورت گرفته این بوده است که ما توانستهایم از سطح تحریم نفت عبور کنیم و برسیم به میزان قبل از تحریم.
این عبارت «خسارت محض» که حضرت آقا در ابتدای عید نوروز امسال در حرم مطهر رضوی درباره برخی شرایط احتمالی پس از توافق هستهای مطرح کردند، فکر میکنید این یعنی چه و ناظر به چیست؟
یعنی اینکه اگر آمریکا به تعهدات خودش عمل نکند، ما عملاً دادهها را دادهایم و ستاندهها را نگرفتهایم.
به نظر شما آیا الان این وضعیت اتفاق افتاده است؟
اگر به طور مطلق این وضعیت اتفاق افتاده بود، همان تعبیر حضرت آقا میشد؛ در حالی که این وضعیت مطلق نیست. من مثال نفت را به خاطر همین گفتم، یعنی ما نفت را حداقل به خانه اول یعنی قبل از تحریم بازگرداندهایم و امروز به همان میزان سهممان در اوپک داریم صادر میکنیم و نفت هم پایه اصلی اقتصاد ماست.
سیستم بانکی دعوای جدی ما با آمریکاییهاست، چرا که بانکهای بزرگ باید به گونهای با ما تعامل میکردند تا بتوانیم قفل بانکها را باز کنیم؛ البته بانکهای کوچک دارند با ما کار میکنند. اما خیلی از فرصتها که تا پیش از این وجود نداشت و کشورها حاضر نبودند با ما همکاری کنند، به دست آمده است.
یکی از مشکلات ما این بود که وقتی نفت ما تحریم میشود، حتی دوستان ما هم حاضر نمیشدند با ما همکاری کنند، چون آنها هم تحریم میشدند، چون آنها هم دنبال منافع خودشان هستند؛ اما خیلی از این گرهها باز شده و البته گرههای دیگری نیز باقی مانده است.
مشکل اصلی که ما با آمریکاییها داریم که در سفر اخیر رئیسجمهور و وزیر امورخارجه به نیویورک نیز در نشستی با سران گروه ۶ به آن پرداخته شد و جلسه محاکمه آمریکا بود، چون آمریکا متخلف اجرای برجام است و باید پاسخگو باشد، اما چالش اصلی ما این است که به هر طریقی که میتوانیم حقوق مردم را استیفا کنیم و به آمریکاییها اجازه ندهیم که به این ظلم تاریخی خودشان ادامه دهند.
شما امیدوار هستید که این مشکل حل شود؟
راه دیگری جز این مبارزه وجود ندارد، چرا که ما ملتی نیستیم که تسلیم آمریکاییها شویم. آمریکاییها با استفاده از ابزارهای بینالمللی، حقوق ما را گرفته بودند و ما را تحریم کرده بودند و تحریم نیز آثار خاص خودش را دارد.
هر چند ما توانستیم تحریم را مدیریت کنیم و جمهوری اسلامی نیز این هنر را به خرج داد که در دوران تحریم، بیشترین موفقیتها را در عرصه نوآوریها و فناوریها رقم زد، اما به دلیل آنکه تحریم باعث محروم شدن ملت ایران از حقوقش میشد و این یک ظلم است و ظلمستیزی نیز یک آموزه اسلامی و دینی و روش انقلابی است، طبیعتاً باید در این چالش بتوانیم حقوق خودمان را استیفا کنیم و اجازه ندهیم آمریکاییها بتوانند با بهرهگیری از ساختار ظالمانه حاکم بر دنیا، به ظلم علیه ملت ما ادامه دهند.
آقای دکتر؛ یک ماه بعد از مذاکرات لوزان که منجر به یک بیانیه غیرالزامآور شد، جنابعالی تأکید کردید که پذیرش محدودیتهای ۱۰ ساله معنی ندارد، اما در برجام شاهد محدودیتهای ۱۰، ۱۵ و ۲۵ ساله هستیم؛ چرا با وجود اینکه تأکید میشد محدودیتهای ۱۰ ساله قابل پذیرش نیست، اما محدودیتهای بیش از آن را پذیرفتیم!؟
چون راه دیگر مسئله این بود که اگر به سمت توافق نمیرفتیم، در این محدودیتها باقی میماندیم؛ یعنی عملاً مجموعه فعالیتهای ما علیرغم اینکه عضو NPT هستیم و محدودیتهای این معاهده را که عدم ساخت بمب هستهای است، رعایت کردهایم، اما کار ما مانند کار قاچاق بود و مجموعه ساختار سیاسی حاکم بر دنیا این فعالیتهای ما را به رسمیت نشناخته بودند. اما اثر برجام این بود که رسمیت فعالیت ما را قبول کردند و این خیلی مهم است.
البته ما که کارمان را انجام میدادیم و معطل آمریکاییها که ما را به رسمیت بشناسند یا نشناسند، نمیماندیم، اما تفاوت آن موقع با الان در این است که ما برای به دست آوردن یک قطعه در شرایط تحریم باید از همه روشهای غیرمتداول استفاده میکردیم و دهها نفر از افراد ما را دستگیر میکردند که این اتفاق هم میافتاد که بهترین فرزندان ما را به دلیل اینکه در حال قطعههای مورد نیاز برای فعالیتهایمان بودند، سرویسهای جاسوسی دستگیر کرده بودند و به آمریکا منتقل کرده بودند.
اما در فضای به رسمیت شناختن فعالیتهای هستهای ما این مشکلات برطرف شده و تحریم نفت ما برداشته شده و شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه کشورمان لغو شده است؛ به نظرم قضاوت ما درباره برجام نباید سیاه و سفید باشد، بلکه باید منصفانه باشد.
ملاکی که آن زمان شما گفتید دوره محدودیت ۱۰ ساله قابل پذیرش نیست، چه بود؟ آیا این خط قرمز جابجا شد؟ چرا که ما به یاد داریم رهبر معظم انقلاب نیز ماه رمضان سال گذشته و هنگامی که هنوز برجام رسماً متولد نشده بود، در دیدار مسئولان نظام تأکید کردند که ما دورههای محدودیت ۱۰ و ۱۲ ساله و امثال آن را قبول نداریم!
استدلال مجموعه تیم فنی ما در سازمان انرژی اتمی این بوده است که به همین میزان، کار تحقیقاتی ما برای دستیابی به سانتریفیوژهای پیشرفته طول میکشد؛ اساساً میزان تحقیقات و بررسی برای رسیدن به این هدف رعایت شده و ما نیز این حق را در همین مدت گرفتهایم و محدودیت ما در این زمینه حتی یکساله هم نیست.
اگر الان سانتریفیوژهای IR۱ را به صورت فعال در سایتهایمان داریم، تحقیقات بر روی IR۲، IR۴ و IR۸ را که ظرفیت غنیسازی آنها چندین برابر است، در حال انجام است و مشمول محدودیت نیست، اما تولید انبوه آنها همین زمان طول میکشد؛ نظریه رسمی سازمان انرژی اتمی این است که برای رسیدن به یک تحقیقات پایدار که مطمئن باشید اصطلاحاً سانتریفیوژها کِرش نمیکنند و از بین نمیروند، به همین میزان زمانی که محدودیت را پذیرفتهایم، نیاز داریم، به همین دلیل توافق هوشمندانهای صورت گرفت که در آن فضای مخالفت و فشار طرفهای مقابل اتفاق افتاد؛ البته معنای پذیرش محدودیت این نیست که نتیجه مطلوب نیز همین است، اما در جنگ نظامی شما برخی چیزها را از دست میدهید، اما در عین حال اجازه نمیدهید یک وجب از خاک کشورتان کم شود. در این جنگ هم یک نبرد سیاسی و بینالمللی است، شما امتیازاتی را دادهاید و امتیازاتی را گرفتهاید.
در مجموع اینکه باید کمتر امتیاز میدادیم و بیشتر امتیاز میگرفتیم، فرضیه و تحلیلی است که همه به آن میپردازند؛ اما بهکارگیری همه ظرفیتها باعث شد به شرایطی برسیم که بدست آوردن این شرایط از به دست نیامدنش خیلی بهتر بوده است.