به گزارش جام جم، شهرام عبدلی که بینندگان این روزها او را بهواسطه حضورش در سریال معمای شاه از قاب تلویزیون میبینند، از دوران نوجوانی فعالیت در تئاتر را شروع کرده و عموما در سریالها و کارهای نمایشی ایفای نقش میکند. او تا به امروز در سریالهایی مانند خط قرمز، مختارنامه، آدمخوار، فاصلهها، رستگاران، سالهای مشروطه، تبریز در مه و... ایفای نقش کرده است. عبدلی در کنار فعالیتهای هنریاش مانند بسیاری از بازیگران، شبکههای اجتماعی را بهعنوان راهی برای ارتباط بامخاطبان خود انتخاب کرده است. با او درباره این ارتباط به گفتوگو نشستیم.
وضعیت شبکههای اجتماعی را چگونه میبینید؟
این شبکهها مانند مجلهای هستند که عکس بازیگران را چاپ میکنند. شبکههای اجتماعی در کنار معایب و مزایایی که دارند، حضور جدی در جامعه دارند و باید با آنها کنار بیاییم. نکته مهم چگونگی استفاده ما از این شبکههاست. متاسفانه در ایران از شبکههای اجتماعی بخوبی استفاده نمیشود. اصولا در هرکاری افراط و تفریط داریم؛ تندروی بسیاری از همکاران در اینستاگرام باعث بدرفتاری طرفدارانشان میشود. این شبکهها بد نیستند. من هم عضو آنها هستم ولی برایم چندان جدی نیستند.
تعداد دنبالکنندهها، داستان و چالش خود را دارد. بین هنرمندان چشم و هم چشمی ایجاد شده است. متاسفانه برخی تهیهکنندهها بر اساس تعداد دنبالکنندهها، بازیگران را انتخاب و ارزشگذاری میکنند.
یعنی تعداد دنبال کنندهها را بهعنوان ارزش در نظر میگیرند و به مهارت فرد توجه نمیکنند؟
بله. نکته جالب توجه این است که اکثر تعداد دنبال کنندهها کاذب است؛ بهعنوان مثال، این که کسی که دو میلیون نفر دنبالکننده دارد و 10 هزار نفر مطلبش را میپسندند، نشان میدهد تعداد دنبالکنندههایش کاذب است.
استفاده از فضای مجازی در حدی که بخواهم عکسی یا خبری قرار دهم، خوب است ولی اسیر این فضا نمیشوم و زندگیام را برایش نمیگذارم. این فضا برای من بیشتر برای اطلاعرسانی و معرفی کارهایم است.
همانطور که گفتید عموما از فعالیتهای خود مطالبی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید؛ در صورتی که بسیاری از بازیگران در کنار این موضوعات، بخشهایی از زندگی خصوصیشان را نیز به نمایش میگذارند. دلیل شما برای جدا کردن این دو فضا چیست؟
زندگی خصوصی برایم مهم است. حریم خانوادهام، مربوط به خود آنهاست؛ میخواهند راحت زندگی کنند. به نظرم گرفتن عکس در آتلیه و انتشار آن درست نیست. فردی در شهرستانی دورافتاده من را فقط بهعنوان شهرام عبدلی بازیگر میبیند و میخواهد بداند در حال حاضر مشغول چه کاری هستم. کسانی که وارد این حاشیه میشوند، دنبالکنندههای زیادی دارند اما برای من اینگونه نیست.
از این 40 هزار مخاطب شاید کلا دو بار توهین شنیده باشم، زیرا دنبالکنندههایم مرا میشناسند و به نظرم خودشان نیز اهل حاشیه نیستند. افراد زیادی به صفحه من میآیند و بعد از مدتی میروند زیرا آنهایی که دنبال حاشیه هستند، میدانند از طرف من چیزی دستگیرشان نمیشود.
با افراد توهین کننده چه برخوردی دارید؟
در طول مدت فعالیتم یک یا دو نفر توهین کردند که با آنها قطع ارتباط کردم. در هر حال ما برای مردم ساخته شدهایم و هویت کاریمان، فعالیت برای مخاطب است. برخی، بازیگران را الگو قرار میدهند؛ باید در رفتارهایمان به این نکات توجه کنیم، به همین دلیل گاهی در صفحه اجتماعیام کتابی را معرفی میکنم. در تلگرام نیز از کتابهای صوتی استفاده میکنم و اهل چت و گروه بازی نیستم.
اشاره کردید که مخاطب برای شما مهم است و مخاطبهایتان واقعی هستند؛ چقدر تعامل دو طرفه دارید؟
خیلیها در مورد برنامهها، اجراهای تئاتر و پخش فیلمها سوال میکنند. سعی میکنم جوابشان را بدهم و تا جایی که بتوانم این کار را انجام میدهم، زیرا برایم خیلی مهم است. همچنین صفحه آنها را میبینم و مطالب جالب مانند تصویر فرزند یا والدین مخاطبان را لایک میکنم که جنبه تشویقی داشته باشد.
پیش آمده مخاطبان، شما را در شبکههای اجتماعی نقد کنند؟
بله؛ مثلا از معمای شاه عکس گذاشته بودم، نقد کرده بودند. من هم پاسخی منطقی دادم. بالاخره هر سریالی یکسری موافق و یکسری مخالف دارد و این امری منطقی است. سلیقهها مختلف است. مردم با توجه به سن، میزان مطالعه، تجربه و محیطی که در آن بزرگ شدهاند، سلیقههای مختلفی پیدا میکنند.
بعضی از بازیگران دنبال کردن مخاطبها را به نوعی کسر شأن میدانند، نظر شما چست؟
نکته جالبتر این است که بسیاری از بازیگران حتی همکاران خود را دنبال نمیکنند. دوستی از من خواهش کرد در اینستاگرام دنبالش کنم؛ زمانی که اینکار را کردم، او مرا کنسل کرد و نپذیرفت.
برخی میگویند ما هیچکس را دنبال نمیکنیم و این تعداد برایشان خیلی مهم است.
حضور در این شبکهها چقدر باعث افزایش مخاطبـــان کارهایتان شده است؟
تاثیرش حدود 10 درصد است. شما فکر کنید مثلا از کسی با دو میلیون دنبالکننده، انتظار میرود تئاترش در یک سالن 200 نفری هر شب پر شود اما اینطور نیست و شاید در این سالن 100 نفر هم حضور نداشته باشند.
روند به این شکل نیست که اگر الان تعداد دنبالکننده فردی زیاد باشد و او اثری را اجرا کند، سالن مملو از تماشاچی شود. مخاطب باهوش است و اثری را میبیند که از آن لذت ببرد.
در مورد تئاتر به طور ویژه، تبلیغات همچنان دهان به دهان است و تماشاچیان نمایشهای خوب را به یکدیگر معرفی میکنند.
به نظرتان فعالیتهایی مانند معرفی کتاب یا نمایش در فضای مجازی چقدر بر فرهنگ ما اثرگذار است؟
فرض میکنم یک روزنامه با تیراژ 10 هزار چاپ میشود. من اگر 50 هزار دنبالکننده داشته باشم، یک خبر از آن روزنامه را در صفحهام میگذارم و 50 هزار نفر این خبر را میبینند حتی اگر آن را نپسندند. زمانی که کتابی را در اینستاگرام به اشتراک میگذارم نیز شاید 50 هزار نفر فقط آن را ببینند، برای من در این حد کافی است زیرا حداقل با آن آشنا میشوند. اینکه چشم مخاطب به موضوع خوبی برخورد میکند، امری مثبت است.
در حال حاضر تیراژ کتاب برای جمعیت 80 میلیونی 500 نسخه است. اگر 500 نفر از این 50 هزار نفر آن را بخرند، برای کتاب و نویسندهاش مفید است.