صراط: «آقای ظریف را دوست دارم چون آدم بزرگی است که خیلی به مملکت خدمت کرده است. برجام دستاورد خوبی بود. آقای روحانی را دوست دارم همان طور که یکی از روسای جمهور گذشته را هم دوست دارم. من مسئله سیاسی خاصی ندارم. کسانی که به دلم بنشینند، دوستشان دارم.»
ماهنامه دیار نوشت: «مصاحبه با شهریار فوتبال ایران و جهان از هر دری که باشد، خواندنی است؛ به ویژه این که این روزها متقاعد کردن دایی برای حرف زدن کار سختی است. فوتبالیها اعتقاد دارند دایی اخلاقش تغییر کرده و مدتی است که سعی میکند حرفهای دلش را رسانهای نکند و در فضایی آرام به کارش ادامه دهد؛ هر چند که برخی مشکلات در باشگاه نفت او را دلآزرده کرده است. سخت بود دایی را با انبوهی از مشغلههای مختلف پای گفتوگو بنشانیم ولی روی قولش با ما ماند و رأس ساعتی که وعده کرده بود، به دفتر ماهنامه آمد و به تمام پرسشها با متانت و صبورانه پاسخ داد. در این مصاحبه یا بهتر است بگوییم گپ دوستانه حرفهایی زد که شاید تاکنون در هیچ مصاحبهای بر زبان نیاورده بود. برای عکاسی از آقای گل جهان از او درخواست کردیم که با حضور در مدرسه مجاور دفتر نشریه با بچهها عکس بگیرد که با اشتیاق پذیرفت. دایی یک بار دیگر نیز در تمرین تیم نفت تهران جلوی دوربین عکاس نشریه قرار گرفت.
بخشهایی از این گفتوگو را میخوانیم:
- کار کردن در فوتبال ایران همیشه با ریسک همراه است. فرق نمیکند کجا باشد!
- متأسفانه در فوتبال ما به غیر از چند تیم دولتی که دولت از آنها به نوعی حمایت مستقیم یا غیر مستقیم میکند، بقیه تیمها دچار مشکل مالی هستند.
- سال قبل بازیکنان تیم صبا بعد از نیمفصل دیگر یک ریال هم پول نگرفتند و بیشتر اعضای تیم از این باشگاه طلب دارند. حال آن که معیشت و تأمین هزینه زندگی خانواده بسیاری از بازیکنان باشگاهها بستگی به محقق شدن قراردادشان دارد و بر اساس آن برنامهریزی کردهاند.
- نمیدانم این باشگاهها در شرایطیکه هنوز حق و حقوق بازیکنان را پرداخت نکردهاند، چطور به کارشان ادامه میدهند. البته این ماجراها در فوتبال ما کم اتفاق نمیافتد.
- متاسفانه کشمکشهای بین وزارت نفت و شرکت «بهنام پیشرو کیش» سبب بروز برخی مشکلات شده و تمرکز تیمی ما را بر هم زده است.
- پرسپولیس مربیای که میخواست را گرفته و تیم ملی هم که مربی بزرگی مثل آقای کیروش دارد. اگر به دلیل برخی مسائل نبود، به هیچ عنوان در فوتبال کار نمیکردم. اتفاقاتی که میافتد، حقهایی که ناحق میشود، خیلی روی من تأثیر میگذارد.
- متأسفانه یا خوشبختانه به فوتبال علاقه دارم و اگر این دلبستگی و عشق نبود، شاید هزار سال دیگر هم سراغی از آن نمیگرفتم.
- تیم ملی، کادر فنی و تمام دستاندرکارانش تا الان عالی کار کردهاند و به آن چیزی که مردم میخواستند، رسیدهایم.
- ما آماتور بودیم که شرایط را قبول کردیم. اگر تجربه الان را داشتم، به هیچ عنوان با آن شرایط سرمربیگری تیم ملی را قبول نمیکردم. برای این که تیم ملی نتیجه بگیرد و موفق باشد باید تمام شرایط مهیا باشد.
- همه ما منتظریم تیم ملی به جام جهانی برود. کیروش برای تیم ملی دل میسوزاند و کارش را میکند. کوچکترین کار، حمایت از تیم ملی است. تیم ملی برای مردم است و همیشه ما باید طوری رفتار کنیم که حاشیهای درست نشود.
- چرا حریفان تیم ملی در آسیا ضعیف شدهاند؟ اتفاقا آنها برنامهریزی منسجمتری دارند و هزینه به مراتب بیشتری میکنند. در همین تیم کره جنوبی چند بازیکن در سطح لیگ برتر اروپا بازی میکنند. چرا میگوییم تیمهای مقابل ضعیف شدهاند؟ تیم ملی ما الان آن قدر خوب کار میکند که کره جنوبی مقابل ما موقعیت گل پیدا نمیکند. ازبکستان و قطر موقعیت گل چندانی در رویارویی با ما نداشتند. این نشان میدهد روی این تیم کار شده و به انسجام تیمی رسیده است. هم در کار دفاعی، هم در کار حمله، خوب کار میکنند. تاکتیک کیروش هوشمندانه است و از همه مهمتر نتیجه داده است. تیم ملی در هر پستی بازیکنان خوبی دارد که میتواند در هر بازی جایگزین کند. کیروش کار خوبی میکند که دستش را برای تیمهای حریف رو نمیکند. فکر و ایدهای پشت تیم ملی است که ما باید به این فکر احترام بگذاریم و این تیم را حمایت کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. رقبا را ضعیف شمردن، نظر معقولی نیست. اگر این طور است چرا تیم ملی نتیجه میگیرد اما باشگاههای ما نتیجه نمیگیرند؟ اینها را باید در کنار هم بگذاریم بعد ببینیم به چه میرسیم.
- در پستی که من بازی میکردم در حال حاضر ترافیک سنگینی هست و بازیکنان خیلی خوبی داریم. تمام بچههایی که در این پست بازی میکنند، خوب هستند و باید به آنها زمان داد تا بهتر از این شوند. خواسته خود آدم هم خیلی شرط است. نمیدانم این بچهها چقدر علاقه دارند که پیشرفت کنند و بهتر شوند اما آن چه میبینم، همه آنها پتانسیل بازی در باشگاههای اروپا را دارند.
- سردار میتواند خیلی بهتر از من باشد. باید حال را ببینیم. ما بازی کردیم و دورانمان تمام شد. باید به امثال سردار کمک کنیم که بهتر شوند.
- زمان من، فوتبال یک مدل دیگری بود و الان فرق کرده است. الان تیم ملی ما کاملا تاکتیکی بازی میکند و در مقابل تمام تیمها بر اساس تاکتیک مربیاش کار میکند.
- فوتبال ایران برای حضور در مجامع بینالمللی یک ظریف میخواهد.
- سیاسی نیستم و نمیخواهم وارد سیاست شوم، به همین دلیل در فضای داخلی نمیتوانم مدیریت کنم. من با مردم حال میکنم. با آنها زندگی میکنم. این همه سال در زمین فوتبال بودهام، دوست ندارم با تصمیمی اشتباه همه چیز را عوض کنم. دوست دارم در زمین سبز کار کنم. بیرون، زندگی شخصی خود را دارم و زندگیام را با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
- فوتبال هیچ وقت در من تمام نمیشود. زمانی بوده که بعد از تیم ملی نمیخواستم به هیچ عنوان دنبال فوتبال بروم. خانوادهام کاملا مخالف بودند که در فوتبال فعالیت کنم اما این عشق و علاقه است که باعث شد دوباره ادامه دهم.
- آقای کفاشیان میگفت ما در فدراسیون جلسه گذاشتیم و رأی به برکناری علی دایی دادیم اما بعدش همه فهمیدند حرفی که من زدم درست بود. قسمت این بود که در آن مقطع زمانی از تیم ملی جدا شوم.
- این را بدانید که به کسی در زندگی باج ندادهام و از کسی هم درخواستی نکردهام. حتی یک نفر هم نمیتواند بگوید که به علی دایی یک متر زمین یا یک ریال وام دادهام. خودم به همه چیز رسیدم و زمانی که کمتر داشتهام با شرایط کنار آمدهام. من همین هستم. از اول هم همین بودم و دوست ندارم خیلی مسائل را باز کنم، چون تأثیری ندارد.
- کسی را دوست داشته باشم، سرم را هم برای او میدهم.
- لبخندی که دخترم به من میزند میتواند تأثیری بیش از جمع کردن صدها نفر داشته باشد.
- من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال ۹۳ مقدماتی جام جهانی آمریکا میشود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پولهایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازهای در منیریه خریداری کردیم. از سال ۹۳ تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به این که پدرم کار فرش میکرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم، پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم نداشتم چه میکردم؟ من از همان روزها به اینجا رسیدم.
- مشاور آن چنانی ندارم بلکه دوستان خوبی دارم. بر عکس آن چیزی که فکر میکنید من از دوستانم ایدههایشان را میگیرم. اگر جایی کارم ایراد دارد، درست میکنم و پیشنهاد خوبی بدهند، قطعا بررسی میکنم.
- در مدتی کوتاه حداقل ۲۰ پیشنهاد برای حضور در تبلیغات داشتهام. این پیشنهادها برای من جدید نیست. کمپانی کوکاکولا در زمانی که در تیم ملی بازی میکردم، پیشنهاد ۲۴۰ میلیون تومانی به من داده بود اما به دلیل منع قانونی نتوانستم بپذیرم. خوشبختانه این قانون دستخوش تغییر شده است. در تمام دنیا، ورزشکاران و هنرمندان از تبلیغات بیشتر از حرفهشان درآمدزایی میکنند. البته قبل از این که روی بیلبورد الماس کریمخان بروم، به دعوت خیریه روشنایی امید با جمعی از دوستان در تبلیغات آنها شرکت کردیم.
- باید همیشه مردم را سورپرایز کرد. البته باید از تبلیغات چهرهها حمایت کرد. بسیاری از این افراد در دوران بازنشستگی با مشکلات مالی مواجه میشوند.
- در زمینه ورزشی نمایندگی آدیداس و نایک را دارم. تولیدات خودمان (برند دایی) نیز کمافیالسابق فعال هستند. در مجتمع اداری الماس نیز فعال هستیم. در زمینه صنایع غذایی نیز با مشارکت یکی از دوستانم که از فرانسه آمده است، همکاری میکنیم. همسرم نیز کار جواهرات انجام میدهد و بعضا از من درآمدش بیشتر است. اخیرا با دو نفر از دوستانم شروع به فعالیتهایی در حوزه تبلیغات کردهایم.
- خیلی فرصت نمیکنم به همه آنها سر بزنم. به طور مثال دو ماه است که به مغازه منیریه نرفتهام. برادران و دوستانم هم همیشه در کنارم هستند. همسرم نیز در گالری جواهرات مشغول است. او خیلی به من کمک کرده و بهتر است این گونه بگویم که او بهترین مشاورم بوده است.
- بازی در تیمهای اروپایی به لحاظ مالی زندگی من را متحول کرد. اگر به خارج از کشور نمیرفتم، زندگیام به این شکل متحول نمیشد. همین مسئله باعث شد که بتوانم از درآمدی که از فوتبال کسب کردم در بهترین راه استفاده کنم. تمام سرمایهام را به ایران آورده و با آن کار کردم.
- این که مردم من را به عنوان یک سرمایهدار نگاه میکنند، ذهنیتی غلط است؛ چرا که در این حد نیستم. هر چه دارم همین است که میبینید و باور کنید در بین دوستانم از نظر مالی نفر سوم و چهارم هستم. این که من را سرمایهدار میدانند، برایم خندهدار است. بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم. چطور میتوانم یک سرمایهدار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی مینویسند، خندهام میگیرد. من نه در پنتهاوس زندگی میکنم و نه...
- در زندگی به کسی محتاج نیستم و اگر بتوانم دستگیری هم میکنم. شاید باور نکنید اما یک بار نامههای ارسالی یک هفته مردم را بررسی کردم که اگر تمام زندگیام را هم میفروختم، بازهم توانایی تأمین خواستههای مردم را نداشتم.
- قلبا حسین رضازاده را خیلی دوست دارم. هیچ موقع یادم نمیرود زمانی که اولین مدال طلا را گرفت سوار پرواز «گلف ایر» بودم و تیم ملی با قطر بازی دوستانه داشت. وقتی دیدم «یاابوالفضل» بر سینهاش نقش بسته و قهرمان المپیک شد، گریهام گرفت. شاید باور نکنید آن حس را هیچگاه تجربه نکردم. حسین برای من آدم خیلی بزرگی است. امثال حسین رضازاده در مملکت ما خیلی کم هستند. حالا دیدگاه مردم را من نمیتوانم تغییر بدهم. همیشه خودم را یک اردبیلی میدانم و هر وقت توانستم به آنجا رفتم اما این که مردم شهرم به من لطف دارند، مسئله دیگری است.
- هر کسی برای خودش دیدگاهی دارد و با دیدگاههایش زندگی میکند. به طور حتم دوستان این توانایی را داشتهاند که وارد این مسائل (سیاست) شدهاند و برخی از آنها موفق هم هستند اما همانطور که میگویید مثلا اگر مردم، من را در منطقه خودم قبول دارند به خاطر این بوده که وارد سیاست نشدهام.
- احتیاجی ندارم که وزارت ورزش من را دعوت کند. دعوت از سوی وزارت ورزش اهمیتی نداشت. حتما وزیر ورزش دوست نداشته من آنجا باشم یا شاید هم ما جزو جامعه ورزش نیستیم. من کاری به آنها ندارم ولی به نظرشان احترام میگذارم. شاید حضور من به ضرر آنها بوده است.
- من آقای ظریف را دوست دارم چون آدم بزرگی است که خیلی به مملکت خدمت کرده است. آقای روحانی را هم دوست دارم.
- برجام دستاورد خوبی بود. مسائلی که به مملکت کمک میکند، باید قدرش را بدانیم. آقای روحانی را دوست دارم همان طور که یکی از روسای جمهور گذشته را دوست دارم. من مسئله سیاسی خاصی ندارم. کسانی که به دلم بنشینند، دوستشان دارم.
- در طول عمرم از کسی حمایت نکرده و نمیکنم؛ چرا که آن قدر شناخت سیاسی از کاندیداها ندارم که بخواهم از شخص خاصی حمایت کنم. شاید مردم به خاطر من بیایند به کاندیدای خاصی رأی بدهند و فردا آن چیزی که انتظار دارند، برآورده نشود. در آن صورت هیچ وقت خودم را نمیبخشم. دنبال این مسائل نیستم که بخواهم از فرد خاصی حمایت کنم.
- زیاد اهل فضای مجازی نیستم. یک اکانت اینستاگرام دارم که همسرم مدیریت میکند. نه بلدم و نه یک مطلب تا الان در فضای مجازی کار کردم. به این مسائل علاقهای ندارم و نگاه هم نمیکنم.
- متأسفانه فرهنگ استفاده از فضای مجازی در کشور ما بسیار پایین است و به فضایی برای تخلیه عقدهها تبدیل شده است. به جای این که از فضای مجازی لذت ببریم، فقط ناسزا میگوییم و توهین میکنیم. در جهان از دنیای مجازی به شکل دیگری استفاده میشود و از آن بهرهبرداری مثبت میکنند.
- سالی که بیلهفلد رفته بودم در آستانه ماه محرم دائم خواب میدیدم که در اردبیل هستم و سینه میزنم. حال و هوای محرم اردبیل را داشتم. پنج بازی مانده بود تا پایان فصل و مسئولان بیلهفلد به هیچ عنوان اجازه نمیدادند به ایران بیایم. باور کنید ۵ شب پشت سر هم این خواب را میدیدم. در همین زمان یک بازی داشتیم که زمین به دلیل بارندگی کمی خیس بود. پایم سُر خورد و مدافع حریف با زانو آمد روی صورتم که متاسفانه گونهام شکست. دقیقا قبل از جامجهانی ۹۸ بود. دکتر گفت نمیتوانی تا یک ماه بازی کنی و باید استراحت مطلق داشته باشی. باشگاه نیز گفت اگر دوست داری میتوانی به کشورت برگردی. من هم با خوشحالی راهی اردبیل شدم. در واقع با رفتن به همان مسجد و حضور در مراسم سوگواری امام حسین (ع) به نوعی خوابم تعبیر شد.
- اگر بتوانم دست یکی را بگیرم، هم برای این دنیا و هم آن دنیایم کافی است.
- چند دوست خوب هنری دارم. البته وقتی که قرار شد در یک تیزر تبلیغاتی شرکت کنم، متوجه شدم که بازیگران چه کار سختی دارند. برای یک تیزر یک دقیقهای ۳ روز وقت گذاشتم البته دوستان میگفتند استعداد بازیگری هم دارم. (خنده)
- زیاد فیلم نگاه میکنم. اکبر عبدی، امیر جعفری و پوریا پورسرخ را دوست دارم. البته هستند کسانی که فیلمهایشان را وقت نمیکنم ببینم و بازیگران خیلی خوبی هستند.
- فیلم فروشنده را دیدم. این فیلم جزو افتخارات هنر ماست. این که شهاب حسینی جایزه کن را میگیرد و اصغر فرهادی علاوه بر اسکار، در کن هم افتخارآفرینی میکند بسیار باارزش است.
- از کسی کینه به دل نمیگیرم. آقای مایلیکهن بزرگ من است و هیچ وقت جسارت نکردهام. در برخی موارد حساس هستم و اگر کسی وارد حریم زندگیام شود، محکم میایستم و پاسخ میدهم. هیچ موقع شروع کننده دعوا و جدلی نبودهام. من به خاطر اثبات حقانیتم حرف زدم. همیشه میگویند خیلی جاها سکوت کنی بهتر است اما بعضی مواقع سکوت به ضررت تمام میشود و مجبور میشوی شفافسازی کنی.
- همیشه برای آقای علی کریمی احترام قائلم. همیشه او را دوست داشتم و او برای من قابلاحترام است و مسئله خاصی هم بین ما نبوده است.
- (باند علی دایی در تیم ملی) این مسائل زیاد مطرح شده است. به جرأت میتوانم بگویم تنها کسی که در این مدت چه در تیم باشگاهی و چه در تیم ملی دنبال این مسائل نبوده، خودم بودم. من اصلا در زندگی دنبال این مسائل نبوده و نیستم و تا آخر عمرم نخواهم بود.
- ما برای چه موفق نیستیم؟ چون به جای این که فکر کنیم چطور موفق باشیم، میخواهیم رفیق و همکارمان از ما جلو نزند.
- من به توانایی همکارانم کار دارم نه رنگها. غلامپور جزو بهترین دروازهبانهای ایران بوده است و از لحاظ شخصیتی نمونهاش را ندیدم.
- تا به امروز یک استقلالی را هم ندیدم که به من توهین یا بیاحترامی کند.
- (در مورد شباهت عکس یک شهید با علی دایی) روحش شاد. عکس او را در فضای مجازی برای من فرستادند و دقیقا چهرهاش شبیه زمانی است که خودم سرباز بودم.
- بسیاری از مواقع به دلیل گرفتن سلفی، دیر به قرارهای کاری و تمرین میرسم. پلیس راهنمایی و رانندگی هم اول با من سلفی میگیرد و بعد جریمهام میکند!
- آنهایی که خشن به نظر میرسند، بیشتر از همه گریه میکنند. شما جوری میگویید خشن که انگار روزی ۱۰ نفر را کتک میزنم. جدی بودن در کار با خشن بودن تفاوت دارد.
- (شیرینترین و بهترین خاطره دوران ورزشی) بازی با استرالیا و بازی با آمریکا در جام جهانی.
- جوّ ورشگاه ملبورن را هرگز بار دیگر تجربه نکردم.
ماهنامه دیار نوشت: «مصاحبه با شهریار فوتبال ایران و جهان از هر دری که باشد، خواندنی است؛ به ویژه این که این روزها متقاعد کردن دایی برای حرف زدن کار سختی است. فوتبالیها اعتقاد دارند دایی اخلاقش تغییر کرده و مدتی است که سعی میکند حرفهای دلش را رسانهای نکند و در فضایی آرام به کارش ادامه دهد؛ هر چند که برخی مشکلات در باشگاه نفت او را دلآزرده کرده است. سخت بود دایی را با انبوهی از مشغلههای مختلف پای گفتوگو بنشانیم ولی روی قولش با ما ماند و رأس ساعتی که وعده کرده بود، به دفتر ماهنامه آمد و به تمام پرسشها با متانت و صبورانه پاسخ داد. در این مصاحبه یا بهتر است بگوییم گپ دوستانه حرفهایی زد که شاید تاکنون در هیچ مصاحبهای بر زبان نیاورده بود. برای عکاسی از آقای گل جهان از او درخواست کردیم که با حضور در مدرسه مجاور دفتر نشریه با بچهها عکس بگیرد که با اشتیاق پذیرفت. دایی یک بار دیگر نیز در تمرین تیم نفت تهران جلوی دوربین عکاس نشریه قرار گرفت.
بخشهایی از این گفتوگو را میخوانیم:
- کار کردن در فوتبال ایران همیشه با ریسک همراه است. فرق نمیکند کجا باشد!
- متأسفانه در فوتبال ما به غیر از چند تیم دولتی که دولت از آنها به نوعی حمایت مستقیم یا غیر مستقیم میکند، بقیه تیمها دچار مشکل مالی هستند.
- سال قبل بازیکنان تیم صبا بعد از نیمفصل دیگر یک ریال هم پول نگرفتند و بیشتر اعضای تیم از این باشگاه طلب دارند. حال آن که معیشت و تأمین هزینه زندگی خانواده بسیاری از بازیکنان باشگاهها بستگی به محقق شدن قراردادشان دارد و بر اساس آن برنامهریزی کردهاند.
- نمیدانم این باشگاهها در شرایطیکه هنوز حق و حقوق بازیکنان را پرداخت نکردهاند، چطور به کارشان ادامه میدهند. البته این ماجراها در فوتبال ما کم اتفاق نمیافتد.
- متاسفانه کشمکشهای بین وزارت نفت و شرکت «بهنام پیشرو کیش» سبب بروز برخی مشکلات شده و تمرکز تیمی ما را بر هم زده است.
- پرسپولیس مربیای که میخواست را گرفته و تیم ملی هم که مربی بزرگی مثل آقای کیروش دارد. اگر به دلیل برخی مسائل نبود، به هیچ عنوان در فوتبال کار نمیکردم. اتفاقاتی که میافتد، حقهایی که ناحق میشود، خیلی روی من تأثیر میگذارد.
- متأسفانه یا خوشبختانه به فوتبال علاقه دارم و اگر این دلبستگی و عشق نبود، شاید هزار سال دیگر هم سراغی از آن نمیگرفتم.
- تیم ملی، کادر فنی و تمام دستاندرکارانش تا الان عالی کار کردهاند و به آن چیزی که مردم میخواستند، رسیدهایم.
- ما آماتور بودیم که شرایط را قبول کردیم. اگر تجربه الان را داشتم، به هیچ عنوان با آن شرایط سرمربیگری تیم ملی را قبول نمیکردم. برای این که تیم ملی نتیجه بگیرد و موفق باشد باید تمام شرایط مهیا باشد.
- همه ما منتظریم تیم ملی به جام جهانی برود. کیروش برای تیم ملی دل میسوزاند و کارش را میکند. کوچکترین کار، حمایت از تیم ملی است. تیم ملی برای مردم است و همیشه ما باید طوری رفتار کنیم که حاشیهای درست نشود.
- چرا حریفان تیم ملی در آسیا ضعیف شدهاند؟ اتفاقا آنها برنامهریزی منسجمتری دارند و هزینه به مراتب بیشتری میکنند. در همین تیم کره جنوبی چند بازیکن در سطح لیگ برتر اروپا بازی میکنند. چرا میگوییم تیمهای مقابل ضعیف شدهاند؟ تیم ملی ما الان آن قدر خوب کار میکند که کره جنوبی مقابل ما موقعیت گل پیدا نمیکند. ازبکستان و قطر موقعیت گل چندانی در رویارویی با ما نداشتند. این نشان میدهد روی این تیم کار شده و به انسجام تیمی رسیده است. هم در کار دفاعی، هم در کار حمله، خوب کار میکنند. تاکتیک کیروش هوشمندانه است و از همه مهمتر نتیجه داده است. تیم ملی در هر پستی بازیکنان خوبی دارد که میتواند در هر بازی جایگزین کند. کیروش کار خوبی میکند که دستش را برای تیمهای حریف رو نمیکند. فکر و ایدهای پشت تیم ملی است که ما باید به این فکر احترام بگذاریم و این تیم را حمایت کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم. رقبا را ضعیف شمردن، نظر معقولی نیست. اگر این طور است چرا تیم ملی نتیجه میگیرد اما باشگاههای ما نتیجه نمیگیرند؟ اینها را باید در کنار هم بگذاریم بعد ببینیم به چه میرسیم.
- در پستی که من بازی میکردم در حال حاضر ترافیک سنگینی هست و بازیکنان خیلی خوبی داریم. تمام بچههایی که در این پست بازی میکنند، خوب هستند و باید به آنها زمان داد تا بهتر از این شوند. خواسته خود آدم هم خیلی شرط است. نمیدانم این بچهها چقدر علاقه دارند که پیشرفت کنند و بهتر شوند اما آن چه میبینم، همه آنها پتانسیل بازی در باشگاههای اروپا را دارند.
- سردار میتواند خیلی بهتر از من باشد. باید حال را ببینیم. ما بازی کردیم و دورانمان تمام شد. باید به امثال سردار کمک کنیم که بهتر شوند.
- زمان من، فوتبال یک مدل دیگری بود و الان فرق کرده است. الان تیم ملی ما کاملا تاکتیکی بازی میکند و در مقابل تمام تیمها بر اساس تاکتیک مربیاش کار میکند.
- فوتبال ایران برای حضور در مجامع بینالمللی یک ظریف میخواهد.
- سیاسی نیستم و نمیخواهم وارد سیاست شوم، به همین دلیل در فضای داخلی نمیتوانم مدیریت کنم. من با مردم حال میکنم. با آنها زندگی میکنم. این همه سال در زمین فوتبال بودهام، دوست ندارم با تصمیمی اشتباه همه چیز را عوض کنم. دوست دارم در زمین سبز کار کنم. بیرون، زندگی شخصی خود را دارم و زندگیام را با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
- فوتبال هیچ وقت در من تمام نمیشود. زمانی بوده که بعد از تیم ملی نمیخواستم به هیچ عنوان دنبال فوتبال بروم. خانوادهام کاملا مخالف بودند که در فوتبال فعالیت کنم اما این عشق و علاقه است که باعث شد دوباره ادامه دهم.
- آقای کفاشیان میگفت ما در فدراسیون جلسه گذاشتیم و رأی به برکناری علی دایی دادیم اما بعدش همه فهمیدند حرفی که من زدم درست بود. قسمت این بود که در آن مقطع زمانی از تیم ملی جدا شوم.
- این را بدانید که به کسی در زندگی باج ندادهام و از کسی هم درخواستی نکردهام. حتی یک نفر هم نمیتواند بگوید که به علی دایی یک متر زمین یا یک ریال وام دادهام. خودم به همه چیز رسیدم و زمانی که کمتر داشتهام با شرایط کنار آمدهام. من همین هستم. از اول هم همین بودم و دوست ندارم خیلی مسائل را باز کنم، چون تأثیری ندارد.
- کسی را دوست داشته باشم، سرم را هم برای او میدهم.
- لبخندی که دخترم به من میزند میتواند تأثیری بیش از جمع کردن صدها نفر داشته باشد.
- من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال ۹۳ مقدماتی جام جهانی آمریکا میشود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پولهایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازهای در منیریه خریداری کردیم. از سال ۹۳ تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به این که پدرم کار فرش میکرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم، پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم نداشتم چه میکردم؟ من از همان روزها به اینجا رسیدم.
- مشاور آن چنانی ندارم بلکه دوستان خوبی دارم. بر عکس آن چیزی که فکر میکنید من از دوستانم ایدههایشان را میگیرم. اگر جایی کارم ایراد دارد، درست میکنم و پیشنهاد خوبی بدهند، قطعا بررسی میکنم.
- در مدتی کوتاه حداقل ۲۰ پیشنهاد برای حضور در تبلیغات داشتهام. این پیشنهادها برای من جدید نیست. کمپانی کوکاکولا در زمانی که در تیم ملی بازی میکردم، پیشنهاد ۲۴۰ میلیون تومانی به من داده بود اما به دلیل منع قانونی نتوانستم بپذیرم. خوشبختانه این قانون دستخوش تغییر شده است. در تمام دنیا، ورزشکاران و هنرمندان از تبلیغات بیشتر از حرفهشان درآمدزایی میکنند. البته قبل از این که روی بیلبورد الماس کریمخان بروم، به دعوت خیریه روشنایی امید با جمعی از دوستان در تبلیغات آنها شرکت کردیم.
- باید همیشه مردم را سورپرایز کرد. البته باید از تبلیغات چهرهها حمایت کرد. بسیاری از این افراد در دوران بازنشستگی با مشکلات مالی مواجه میشوند.
- در زمینه ورزشی نمایندگی آدیداس و نایک را دارم. تولیدات خودمان (برند دایی) نیز کمافیالسابق فعال هستند. در مجتمع اداری الماس نیز فعال هستیم. در زمینه صنایع غذایی نیز با مشارکت یکی از دوستانم که از فرانسه آمده است، همکاری میکنیم. همسرم نیز کار جواهرات انجام میدهد و بعضا از من درآمدش بیشتر است. اخیرا با دو نفر از دوستانم شروع به فعالیتهایی در حوزه تبلیغات کردهایم.
- خیلی فرصت نمیکنم به همه آنها سر بزنم. به طور مثال دو ماه است که به مغازه منیریه نرفتهام. برادران و دوستانم هم همیشه در کنارم هستند. همسرم نیز در گالری جواهرات مشغول است. او خیلی به من کمک کرده و بهتر است این گونه بگویم که او بهترین مشاورم بوده است.
- بازی در تیمهای اروپایی به لحاظ مالی زندگی من را متحول کرد. اگر به خارج از کشور نمیرفتم، زندگیام به این شکل متحول نمیشد. همین مسئله باعث شد که بتوانم از درآمدی که از فوتبال کسب کردم در بهترین راه استفاده کنم. تمام سرمایهام را به ایران آورده و با آن کار کردم.
- این که مردم من را به عنوان یک سرمایهدار نگاه میکنند، ذهنیتی غلط است؛ چرا که در این حد نیستم. هر چه دارم همین است که میبینید و باور کنید در بین دوستانم از نظر مالی نفر سوم و چهارم هستم. این که من را سرمایهدار میدانند، برایم خندهدار است. بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم. چطور میتوانم یک سرمایهدار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی مینویسند، خندهام میگیرد. من نه در پنتهاوس زندگی میکنم و نه...
- در زندگی به کسی محتاج نیستم و اگر بتوانم دستگیری هم میکنم. شاید باور نکنید اما یک بار نامههای ارسالی یک هفته مردم را بررسی کردم که اگر تمام زندگیام را هم میفروختم، بازهم توانایی تأمین خواستههای مردم را نداشتم.
- قلبا حسین رضازاده را خیلی دوست دارم. هیچ موقع یادم نمیرود زمانی که اولین مدال طلا را گرفت سوار پرواز «گلف ایر» بودم و تیم ملی با قطر بازی دوستانه داشت. وقتی دیدم «یاابوالفضل» بر سینهاش نقش بسته و قهرمان المپیک شد، گریهام گرفت. شاید باور نکنید آن حس را هیچگاه تجربه نکردم. حسین برای من آدم خیلی بزرگی است. امثال حسین رضازاده در مملکت ما خیلی کم هستند. حالا دیدگاه مردم را من نمیتوانم تغییر بدهم. همیشه خودم را یک اردبیلی میدانم و هر وقت توانستم به آنجا رفتم اما این که مردم شهرم به من لطف دارند، مسئله دیگری است.
- هر کسی برای خودش دیدگاهی دارد و با دیدگاههایش زندگی میکند. به طور حتم دوستان این توانایی را داشتهاند که وارد این مسائل (سیاست) شدهاند و برخی از آنها موفق هم هستند اما همانطور که میگویید مثلا اگر مردم، من را در منطقه خودم قبول دارند به خاطر این بوده که وارد سیاست نشدهام.
- احتیاجی ندارم که وزارت ورزش من را دعوت کند. دعوت از سوی وزارت ورزش اهمیتی نداشت. حتما وزیر ورزش دوست نداشته من آنجا باشم یا شاید هم ما جزو جامعه ورزش نیستیم. من کاری به آنها ندارم ولی به نظرشان احترام میگذارم. شاید حضور من به ضرر آنها بوده است.
- من آقای ظریف را دوست دارم چون آدم بزرگی است که خیلی به مملکت خدمت کرده است. آقای روحانی را هم دوست دارم.
- برجام دستاورد خوبی بود. مسائلی که به مملکت کمک میکند، باید قدرش را بدانیم. آقای روحانی را دوست دارم همان طور که یکی از روسای جمهور گذشته را دوست دارم. من مسئله سیاسی خاصی ندارم. کسانی که به دلم بنشینند، دوستشان دارم.
- در طول عمرم از کسی حمایت نکرده و نمیکنم؛ چرا که آن قدر شناخت سیاسی از کاندیداها ندارم که بخواهم از شخص خاصی حمایت کنم. شاید مردم به خاطر من بیایند به کاندیدای خاصی رأی بدهند و فردا آن چیزی که انتظار دارند، برآورده نشود. در آن صورت هیچ وقت خودم را نمیبخشم. دنبال این مسائل نیستم که بخواهم از فرد خاصی حمایت کنم.
- زیاد اهل فضای مجازی نیستم. یک اکانت اینستاگرام دارم که همسرم مدیریت میکند. نه بلدم و نه یک مطلب تا الان در فضای مجازی کار کردم. به این مسائل علاقهای ندارم و نگاه هم نمیکنم.
- متأسفانه فرهنگ استفاده از فضای مجازی در کشور ما بسیار پایین است و به فضایی برای تخلیه عقدهها تبدیل شده است. به جای این که از فضای مجازی لذت ببریم، فقط ناسزا میگوییم و توهین میکنیم. در جهان از دنیای مجازی به شکل دیگری استفاده میشود و از آن بهرهبرداری مثبت میکنند.
- سالی که بیلهفلد رفته بودم در آستانه ماه محرم دائم خواب میدیدم که در اردبیل هستم و سینه میزنم. حال و هوای محرم اردبیل را داشتم. پنج بازی مانده بود تا پایان فصل و مسئولان بیلهفلد به هیچ عنوان اجازه نمیدادند به ایران بیایم. باور کنید ۵ شب پشت سر هم این خواب را میدیدم. در همین زمان یک بازی داشتیم که زمین به دلیل بارندگی کمی خیس بود. پایم سُر خورد و مدافع حریف با زانو آمد روی صورتم که متاسفانه گونهام شکست. دقیقا قبل از جامجهانی ۹۸ بود. دکتر گفت نمیتوانی تا یک ماه بازی کنی و باید استراحت مطلق داشته باشی. باشگاه نیز گفت اگر دوست داری میتوانی به کشورت برگردی. من هم با خوشحالی راهی اردبیل شدم. در واقع با رفتن به همان مسجد و حضور در مراسم سوگواری امام حسین (ع) به نوعی خوابم تعبیر شد.
- اگر بتوانم دست یکی را بگیرم، هم برای این دنیا و هم آن دنیایم کافی است.
- چند دوست خوب هنری دارم. البته وقتی که قرار شد در یک تیزر تبلیغاتی شرکت کنم، متوجه شدم که بازیگران چه کار سختی دارند. برای یک تیزر یک دقیقهای ۳ روز وقت گذاشتم البته دوستان میگفتند استعداد بازیگری هم دارم. (خنده)
- زیاد فیلم نگاه میکنم. اکبر عبدی، امیر جعفری و پوریا پورسرخ را دوست دارم. البته هستند کسانی که فیلمهایشان را وقت نمیکنم ببینم و بازیگران خیلی خوبی هستند.
- فیلم فروشنده را دیدم. این فیلم جزو افتخارات هنر ماست. این که شهاب حسینی جایزه کن را میگیرد و اصغر فرهادی علاوه بر اسکار، در کن هم افتخارآفرینی میکند بسیار باارزش است.
- از کسی کینه به دل نمیگیرم. آقای مایلیکهن بزرگ من است و هیچ وقت جسارت نکردهام. در برخی موارد حساس هستم و اگر کسی وارد حریم زندگیام شود، محکم میایستم و پاسخ میدهم. هیچ موقع شروع کننده دعوا و جدلی نبودهام. من به خاطر اثبات حقانیتم حرف زدم. همیشه میگویند خیلی جاها سکوت کنی بهتر است اما بعضی مواقع سکوت به ضررت تمام میشود و مجبور میشوی شفافسازی کنی.
- همیشه برای آقای علی کریمی احترام قائلم. همیشه او را دوست داشتم و او برای من قابلاحترام است و مسئله خاصی هم بین ما نبوده است.
- (باند علی دایی در تیم ملی) این مسائل زیاد مطرح شده است. به جرأت میتوانم بگویم تنها کسی که در این مدت چه در تیم باشگاهی و چه در تیم ملی دنبال این مسائل نبوده، خودم بودم. من اصلا در زندگی دنبال این مسائل نبوده و نیستم و تا آخر عمرم نخواهم بود.
- ما برای چه موفق نیستیم؟ چون به جای این که فکر کنیم چطور موفق باشیم، میخواهیم رفیق و همکارمان از ما جلو نزند.
- من به توانایی همکارانم کار دارم نه رنگها. غلامپور جزو بهترین دروازهبانهای ایران بوده است و از لحاظ شخصیتی نمونهاش را ندیدم.
- تا به امروز یک استقلالی را هم ندیدم که به من توهین یا بیاحترامی کند.
- (در مورد شباهت عکس یک شهید با علی دایی) روحش شاد. عکس او را در فضای مجازی برای من فرستادند و دقیقا چهرهاش شبیه زمانی است که خودم سرباز بودم.
- بسیاری از مواقع به دلیل گرفتن سلفی، دیر به قرارهای کاری و تمرین میرسم. پلیس راهنمایی و رانندگی هم اول با من سلفی میگیرد و بعد جریمهام میکند!
- آنهایی که خشن به نظر میرسند، بیشتر از همه گریه میکنند. شما جوری میگویید خشن که انگار روزی ۱۰ نفر را کتک میزنم. جدی بودن در کار با خشن بودن تفاوت دارد.
- (شیرینترین و بهترین خاطره دوران ورزشی) بازی با استرالیا و بازی با آمریکا در جام جهانی.
- جوّ ورشگاه ملبورن را هرگز بار دیگر تجربه نکردم.