به گزارش صراط نیوز به نقل از جوان اين روزها درهركوي و برزن و در ميان شهروندان صحبت از زلزله احتمالي در پايتخت است و دوباره مباحث پيرامون اين موضوع نقل محافل و رسانهها شده است. انگار باز هم خبرهايي است، خبرهايي كه از حتمي بودن زلزله در پايتخت حكايت دارد.
زماني كه در تاكسي، اتوبوس و حتي در بين اعضاي خانواده، از زلزله صحبت ميشود، ناخودآگاه تنمان ميلرزد و با خود ميگوييم كه خدا نكند زلزله بيايد و ترس ناشي ازحادثهاي عظيم همه وجودمان را فرا ميگيرد.
اما دراين بين هستند افرادي كه آينده را ميبينند و تصاوير بعد از زلزله را با خود تجسم ميكنند. هستند كساني كه از ما بيشتر نگرانند، نگران از روزي كه خداي نكرده زلزلهاي با قدرت بيش از ۷ ريشتر تهران را زير و رو كند و مجال نفس كشيدن را به جنبندهاي ندهد. اين روزها مهمترين نگراني و دغدغه كارشناسان درحوزه زمين شناسي و زلزله شناسي مقاوم نبودن ساختمانهايي است كه بعد از زلزله كاربرد حياتي دارند و چنانچه در زلزله احتمالي پايتخت ويران شوند، بايد آمار جانباختگان زلزله احتمالي را بيش از پيشبينيها دانست. چراكه مجروحان حادثه هم به جمع جان باختگان ميپيوندند!
درحال حاضر، وضعيت فيزيكي بسياري از بيمارستانهاي تهران در شرايطي است كه با كوچكترين تكان و زمينلرزه تخريب ميشود. همين بيمارستانها در شرايط ويژه بايد علاوه بر خدمات رساني پناهگاهي ايمن براي مصدومان باشند.
از سوي ديگر، با توجه به عبورگسل فعال شمال تهران از مناطق مسكوني و ساخت و سازهاي واقع درشمال شرق تا شمال غرب شهر، چنين برآورد شده كه حدود دو ميليون نفر از جمعيت ۵/۸ ميليون نفري شهر تهران درست روي نقاط پهنه گسلهاي فعال شهر تهران زندگي ميكنند.
زلزله پايتخت را بايد جدي گرفت، خانه و محل سكونتمان هم كه در برابر زلزله مقاوم نيست، آن هم از وضعيت بيمارستانهايمان! به راستي چه كار بايد كرد، چه كسي مسئول و پاسخگوي اين وضعيت است؟!
جالب اينجاست كه مديران سازمانها و دستگاههاي مسئول در اين موضوع، در برنامههاي خود به حاشيه رفتهاند و به جاي مقاومسازي بيمارستانهاي فرسوده، جايگزيني اين بيمارستانها را در دستوركارخود قراردادهاند و به طورميانگين هرماه كلنگ ساخت يك بيمارستان در كشور و به ويژه در پايتخت به زمين زده ميشود. بيمارستانهايي كه ساخت آنها با توجه به بهترين شرايط و تامين منابع مالي يك مركز درماني، حداقل ۳ تا ۴ سال به طول ميانجامد. البته چنانچه در وضعيت بودجهاي وزارت بهداشت نگاهي داشته باشيم، نميتوانيم اميدوار باشيم كه اين وزارتخانه بتواند در كمترين زمان ممكن نسبت به جايگزيني بيمارستانهاي فرسوده تهران از طريق ساخت بيمارستانهاي جديد اقدام كند.
به هررو، بايد منتظر ماند و ديد كارشناسان حوزه بهداشت و متوليان اين امر چه تدبيري را براي اين چالش اصلي حوزه بهداشت ميانديشند و چه برنامهاي براي رفع دغدغه كارشناسان در دستور كار قرار ميگيرد.
فعلاً بايد نشست و به درگاه خداوند دعا كرد تا زماني كه وضعيت بيمارستانها مشخص نشده، زلزلهاي پايتخت را تهديد نكند و با خود اين بيت را زمزمه كرد: «زلزله نيا، فرسوده است مريضخانه ها!»
زماني كه در تاكسي، اتوبوس و حتي در بين اعضاي خانواده، از زلزله صحبت ميشود، ناخودآگاه تنمان ميلرزد و با خود ميگوييم كه خدا نكند زلزله بيايد و ترس ناشي ازحادثهاي عظيم همه وجودمان را فرا ميگيرد.
اما دراين بين هستند افرادي كه آينده را ميبينند و تصاوير بعد از زلزله را با خود تجسم ميكنند. هستند كساني كه از ما بيشتر نگرانند، نگران از روزي كه خداي نكرده زلزلهاي با قدرت بيش از ۷ ريشتر تهران را زير و رو كند و مجال نفس كشيدن را به جنبندهاي ندهد. اين روزها مهمترين نگراني و دغدغه كارشناسان درحوزه زمين شناسي و زلزله شناسي مقاوم نبودن ساختمانهايي است كه بعد از زلزله كاربرد حياتي دارند و چنانچه در زلزله احتمالي پايتخت ويران شوند، بايد آمار جانباختگان زلزله احتمالي را بيش از پيشبينيها دانست. چراكه مجروحان حادثه هم به جمع جان باختگان ميپيوندند!
درحال حاضر، وضعيت فيزيكي بسياري از بيمارستانهاي تهران در شرايطي است كه با كوچكترين تكان و زمينلرزه تخريب ميشود. همين بيمارستانها در شرايط ويژه بايد علاوه بر خدمات رساني پناهگاهي ايمن براي مصدومان باشند.
از سوي ديگر، با توجه به عبورگسل فعال شمال تهران از مناطق مسكوني و ساخت و سازهاي واقع درشمال شرق تا شمال غرب شهر، چنين برآورد شده كه حدود دو ميليون نفر از جمعيت ۵/۸ ميليون نفري شهر تهران درست روي نقاط پهنه گسلهاي فعال شهر تهران زندگي ميكنند.
زلزله پايتخت را بايد جدي گرفت، خانه و محل سكونتمان هم كه در برابر زلزله مقاوم نيست، آن هم از وضعيت بيمارستانهايمان! به راستي چه كار بايد كرد، چه كسي مسئول و پاسخگوي اين وضعيت است؟!
جالب اينجاست كه مديران سازمانها و دستگاههاي مسئول در اين موضوع، در برنامههاي خود به حاشيه رفتهاند و به جاي مقاومسازي بيمارستانهاي فرسوده، جايگزيني اين بيمارستانها را در دستوركارخود قراردادهاند و به طورميانگين هرماه كلنگ ساخت يك بيمارستان در كشور و به ويژه در پايتخت به زمين زده ميشود. بيمارستانهايي كه ساخت آنها با توجه به بهترين شرايط و تامين منابع مالي يك مركز درماني، حداقل ۳ تا ۴ سال به طول ميانجامد. البته چنانچه در وضعيت بودجهاي وزارت بهداشت نگاهي داشته باشيم، نميتوانيم اميدوار باشيم كه اين وزارتخانه بتواند در كمترين زمان ممكن نسبت به جايگزيني بيمارستانهاي فرسوده تهران از طريق ساخت بيمارستانهاي جديد اقدام كند.
به هررو، بايد منتظر ماند و ديد كارشناسان حوزه بهداشت و متوليان اين امر چه تدبيري را براي اين چالش اصلي حوزه بهداشت ميانديشند و چه برنامهاي براي رفع دغدغه كارشناسان در دستور كار قرار ميگيرد.
فعلاً بايد نشست و به درگاه خداوند دعا كرد تا زماني كه وضعيت بيمارستانها مشخص نشده، زلزلهاي پايتخت را تهديد نكند و با خود اين بيت را زمزمه كرد: «زلزله نيا، فرسوده است مريضخانه ها!»