صراط: فیلم «زیر سایه» (Under the Shadow) ساخته بابک انواری که امسال بهعنوان نماینده انگلستان برای بخش فیلم خارجی به اسکار معرفی شده، یک نمونه جدید و به ظاهر هنرمندانه از اسلام هراسی و ایران هراسی است.
به گزارش صبح نو، فیلم «زیر سایه» (Under the Shadow) ساخته بابک انواری که امسال بهعنوان نماینده انگلستان1برای بخش فیلم خارجی به اسکار معرفی شده، یک نمونه جدید و به ظاهر هنرمندانه از اسلام هراسی و ایران هراسی است. اما به واقع فیلم در امتداد فیلمهای سخیفی مانند «بدون دخترم هرگز» است و دقیقاً با همان مضمون: مادری در سرزمین وحشت و بدویت بهدنبال نجات دختر بچهاش از دست وحشیها. فیلم البته اغلاط تاریخی فاحش و دیالوگهای مضحکی دارد که از یک فیلم به اصطلاح هنری ساخته شده توسط یک ایرانی بعید است؛ اما سازندگان «ایرانی» این فیلم هم، مانند آن خبرنگار «ایرانی» که کتاب خاطراتش مبنای فیلم ضدایرانی «گلاب» (Rosewater) بود، در واقع خودشان را از معدود نمونههای متمدن و مترقی میدانند که اسیر در میان هموطنان مرتجع و بدوی هستند. کاراکترهای این آثار - مانند کاراکتر اصلی زن در فیلم «زیر سایه»- هیچ نسبتی با جامعه و فرهنگ خود ندارند و یکسره با محصولات فرهنگی غربی خود را در زندان یک قوم وحشی تسلی میدهند. البته بازی افتضاح بازیگر زن نقش اصلی فیلم «زیر سایه» واقعاً هرگونه همذاتپنداری با شخصیت را منتفی میکند.
جالب است این زن -که فعال چپ و قربانی انقلاب فرهنگی است- از کینه و نفرت وضع موجود جامعه، حتی با شوهر و دخترش هم رفتار سادیستی دارد. تنها عامل آرامش او ویدئوهای ورزش و نرمش جین فوندا با موسیقی غربی است که آن هم توسط یک «روح چادری» (!) دزدیده و نابود میشود. در طول فیلم صدای نوحه و روضه و اذان و نریشن شهید آوینی، به عنوان صدای مزاحم و آزاردهنده پخش میشود. چند سکانس درجه سه ترسناک، آن هم با دوپینگ جلوههای ویژه، نهایت هنر کارگردان است.
فیلم به دوره موشکباران میپردازد اما عامل اصلی وحشت شخصیت اصلی نه موشکهای عراقی، بلکه همان «روح چادری» است که میخواهد قهرمان زن داستان را خفه کرده و بچهاش را از او جدا کند. در واقع کارگردان وحشت و بدبختی جامعه ایران را در نماد حجاب تصویر میکند. همانطور که مخملباف در «سفر قندهار» حجاب را معادل اسارت و بدبختی ملت افغانستان تحت سلطه طالبان نشان میداد و توجیهکننده حمله نظامی آمریکا به افغانستان بود.
فیلم «زیر سایه» هم توجیهکننده حملات فیزیکی و تعرض به زنان با حجاب در کشورهای غربی است و چه تأسفانگیز که یک فیلمساز مهاجر، از شدت نفرت از جامعه خودش و شیفتگی غرب، خود به عامل تشویق نژادپرستی و مهاجرستیزی تبدیل شود. فیلم بهای آزادی (Price of Freedom) هم که در آمریکا و با حضور بازیگران ایرانی مانند مری آپیک ساخته شده و به وقایع انقلاب اسلامی میپردازد، دیگر فیلم اسلام هراس و ایران ستیزی است که امسال تولید شده و به زودی اکران میشود. اخیراً تلویزیون صدای آمریکا گزارشی از این فیلم و تیزر آن را پخش کرد. این دو فیلم را باید هدیه اپوزیسیون ایران به دونالد ترامپ در آستانه سال نو میلادی دانست. هنگامی که درباره حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای جهانی ایدهآلپردازی میکنیم، بهتر است این تصویرسازیهای رقیب را هم مدنظر داشته باشیم.
پاورقی: 1. فیلمهایی که به زبان انگلیسی هستند در بخش فیلم خارجی اسکار پذیرفته نمیشوند و مانند دیگر فیلمهای آمریکایی در بخشهای اصلی رقابت میکنند. لذا فیلم «زیر سایه» نه بهعنوان بهترین فیلم انگلیسی بلکه بهعنوان یک فیلم انگلیسی با زبان غیر انگلیسی از طرف این کشور معرفی شده است.
به گزارش صبح نو، فیلم «زیر سایه» (Under the Shadow) ساخته بابک انواری که امسال بهعنوان نماینده انگلستان1برای بخش فیلم خارجی به اسکار معرفی شده، یک نمونه جدید و به ظاهر هنرمندانه از اسلام هراسی و ایران هراسی است. اما به واقع فیلم در امتداد فیلمهای سخیفی مانند «بدون دخترم هرگز» است و دقیقاً با همان مضمون: مادری در سرزمین وحشت و بدویت بهدنبال نجات دختر بچهاش از دست وحشیها. فیلم البته اغلاط تاریخی فاحش و دیالوگهای مضحکی دارد که از یک فیلم به اصطلاح هنری ساخته شده توسط یک ایرانی بعید است؛ اما سازندگان «ایرانی» این فیلم هم، مانند آن خبرنگار «ایرانی» که کتاب خاطراتش مبنای فیلم ضدایرانی «گلاب» (Rosewater) بود، در واقع خودشان را از معدود نمونههای متمدن و مترقی میدانند که اسیر در میان هموطنان مرتجع و بدوی هستند. کاراکترهای این آثار - مانند کاراکتر اصلی زن در فیلم «زیر سایه»- هیچ نسبتی با جامعه و فرهنگ خود ندارند و یکسره با محصولات فرهنگی غربی خود را در زندان یک قوم وحشی تسلی میدهند. البته بازی افتضاح بازیگر زن نقش اصلی فیلم «زیر سایه» واقعاً هرگونه همذاتپنداری با شخصیت را منتفی میکند.
جالب است این زن -که فعال چپ و قربانی انقلاب فرهنگی است- از کینه و نفرت وضع موجود جامعه، حتی با شوهر و دخترش هم رفتار سادیستی دارد. تنها عامل آرامش او ویدئوهای ورزش و نرمش جین فوندا با موسیقی غربی است که آن هم توسط یک «روح چادری» (!) دزدیده و نابود میشود. در طول فیلم صدای نوحه و روضه و اذان و نریشن شهید آوینی، به عنوان صدای مزاحم و آزاردهنده پخش میشود. چند سکانس درجه سه ترسناک، آن هم با دوپینگ جلوههای ویژه، نهایت هنر کارگردان است.
فیلم به دوره موشکباران میپردازد اما عامل اصلی وحشت شخصیت اصلی نه موشکهای عراقی، بلکه همان «روح چادری» است که میخواهد قهرمان زن داستان را خفه کرده و بچهاش را از او جدا کند. در واقع کارگردان وحشت و بدبختی جامعه ایران را در نماد حجاب تصویر میکند. همانطور که مخملباف در «سفر قندهار» حجاب را معادل اسارت و بدبختی ملت افغانستان تحت سلطه طالبان نشان میداد و توجیهکننده حمله نظامی آمریکا به افغانستان بود.
فیلم «زیر سایه» هم توجیهکننده حملات فیزیکی و تعرض به زنان با حجاب در کشورهای غربی است و چه تأسفانگیز که یک فیلمساز مهاجر، از شدت نفرت از جامعه خودش و شیفتگی غرب، خود به عامل تشویق نژادپرستی و مهاجرستیزی تبدیل شود. فیلم بهای آزادی (Price of Freedom) هم که در آمریکا و با حضور بازیگران ایرانی مانند مری آپیک ساخته شده و به وقایع انقلاب اسلامی میپردازد، دیگر فیلم اسلام هراس و ایران ستیزی است که امسال تولید شده و به زودی اکران میشود. اخیراً تلویزیون صدای آمریکا گزارشی از این فیلم و تیزر آن را پخش کرد. این دو فیلم را باید هدیه اپوزیسیون ایران به دونالد ترامپ در آستانه سال نو میلادی دانست. هنگامی که درباره حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای جهانی ایدهآلپردازی میکنیم، بهتر است این تصویرسازیهای رقیب را هم مدنظر داشته باشیم.
پاورقی: 1. فیلمهایی که به زبان انگلیسی هستند در بخش فیلم خارجی اسکار پذیرفته نمیشوند و مانند دیگر فیلمهای آمریکایی در بخشهای اصلی رقابت میکنند. لذا فیلم «زیر سایه» نه بهعنوان بهترین فیلم انگلیسی بلکه بهعنوان یک فیلم انگلیسی با زبان غیر انگلیسی از طرف این کشور معرفی شده است.