صراط: حسین شمسیان در روزنامه کیهان نوشت: دو هفته از روزی که سنای آمریکا، تحریمهای موسوم به (iran sanctions act (ISA را تصویب کرده میگذرد. در این مدت در دو جبهه مختلف دو اتفاق افتاد.
در جبهه دشمن، مقامات ارشد و تراز اول آمریکا این اقدام سنا را کاری کاملا درست و قانونی دانسته و بر آن پای فشردند. برخلاف حرف آن روزهای افرادی مثل آقایان ظریف و عراقچی که معتقد بودند« آمریکا به خاطر حفظ حیثیت و پرستیژ خودش هم که شده، تحریم دیگری علیه ایران تصویب نخواهد کرد» بدون خجالت و شرمندگی، تحریم ده ساله علیه ما تصویب کردند و هیچ خجالتی هم نکشیدند! آنها نشان دادند که اساسا در دیپلماسی آنها، چیزی به عنوان شرم و خجالت و اخلاق و ... معنایی ندارد و دلخوش کردن به این واژهها، خوشخیالی و خاماندیشی است.
اما در جبهه خودی و در داخل کشور، برخورد قاطع و متناسب با خیانت و عهدشکنی آمریکاییها مورد انتظار مردم بود و هست. ذکر این نکته ضروری است که رهبر معظم انقلاب پیش از همه درباره تصویب تحریمهای جدید علیه کشورمان هشدار داده و بر ضرورت واکنش کشورمان تاکید فرموده بودند.
اما سرانجام انتظار مردم و واکنش دستاندرکاران چه شد؟ این موضوع را در چند بخش بخوانید:
1- بعد از چند سخنرانی و مصاحبه تند و پرحرارت، کمکم برخی مسئولان دولتی، شروع به تقلیل ماجرا کردند و کوشیدند با بیان اینکه « برجام یک معاهده چندجانبه است و نقض عهد یک طرف، نقض برجام نیست» از موضع نقض برجام از سوی آمریکا عقب بنشینند! این سخن در حالی بیان میشد که آمریکا روزگاری کدخدای معرفی شده بود و اروپاییها پیرو آمریکا! و تجربه همین مدت اجرای برجام هم نشان داده بود بانکهای اروپایی از ترس وزارت خزانهداری آمریکا، هیچ معاملهای با ایران نمیکنند! و حالا دلخوش بودن به بقای برجام به واسطه وجود شرکای اروپایی، عجیب و غیرمنطقی مینماید.
2- جلسه هیئت نظارت بر اجرای برجام، مهمترین جایی بود که از آن انتظار واکنش عملی به رفتار آمریکاییها میرفت. اما اعلام مصوبه آن جلسه، چنگ چندانی به دل نزد و آنچه به طور منطقی انتظار میرفت را برآورده نکرد! با اینکه از مدتها قبل، کاملا پیشبینی میشد که کنگره و سنای آمریکا، این مصوبه ضد ایرانی را تصویب خواهند کرد،هیچ برنامه عملیاتی و واکنش متناسبی طراحی نشده بود و پس از آنکه دشمن،چنگ و دندان خود را نشان داد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «با تصویب تحریمهای تازه به ریش ما خندید» این هیئت نشستی تشکیل و بیانیهای منتشر کرد که مهمترین فراز آن این بخش بود: «اعضای جلسه با توجه به رفتار غیرقابل توجیه آمریکا در رابطه با تعهدات این کشور در برجام، اجرایی شدن این قانون را نقض فاحش برجام دانستند و پیشنهادهای مطرح شده در واکنش به اقدامات، آمریکا را مورد بررسی و تصویب قرار دادند و با توجه به سناریوهای محتمل در آینده، برای هرگونه اقدام، تصمیمات لازم را اتخاذ کردند. بر اساس این تصمیمات، اقدام دولت آمریکا به طور دقیق رصد خواهد شد و براساس تدابیر متخذه، متناسب با اقدام طرف مقابل، واکنش لازم طبق مصوبات اجرایی خواهد شد. هیئت نظارت، برای پیگیری موضوع، هفته آینده نیز تشکیل جلسه خواهد داد»! تکرار این لفظ که «اقدام آمریکا نقض برجام است»موضوع مورد انتظار از آن هیئت نبود. اما رصد دقیق (!) اقدامات آمریکا با وجود اقدام آشکار و عهدشکنانه دشمن هم در نوع خود جالب و قابل توجه است!یعنی آمریکا چه کار دیگری ممکن است بکند و ما باید همچنان فقط رصدگر باشیم!؟
3- سرانجام انتشار نامه رئیس جمهور محترم به آقایان ظریف و صالحی را باید عملیترین و در عین حال کمترین واکنش مورد انتظار به نقض عهد آمریکاییها دانست!
فارغ از بکار بردن واژههای «تعلل و اهمال» برای رفتار آمریکاییها، آنچه به وزیر خارجه دستور داده شده، کلیاتی غیرقابل ارزیابی است که نمیتوان برای آن ارزش عملیاتی و محاسباتی قائل بود.
اما نامه به رئیس سازمان انرژی اتمی، به مراتب کماثرتر از نامه پیشین است و با عرض معذرت،بوی دور زدن موضوع و نمایشی بودن میدهد تا دستور قاطع به اقدام عملی! چرا که؛
الف: در متن نامه به دکتر صالحی دستور انجام دو اقدام به عنوان واکنش صادر شده است:
اول «برنامهریزی برای طراحی و ساخت پیشران هستهای جهت بهرهگیری در حوزه حملونقل دریایی»
دوم: «مطالعه و طراحی تولید سوخت مصرفی پیشران هستهای»
آیا واقعا این اقدامات واکنشی به رفتار آمریکاییها است!؟ فارغ از ارزش و اهمیت ساخت پیشرانههای اتمی و تامین سوخت مورد نظر آن و ضرورت تلاش هرچه بیشتر و بهتر برای دستیابی به این توان ارزشمند فنی و مهندسی،باید به این نکته اشاره کرد که آنچه اکنون مورد اشاره و دستور رئیس جمهور محترم قرار گرفته، نه تنها واکنش متناسب با رفتار آمریکاییها نیست، بلکه تکلیفی است که مدتهاست در اجرای آن تعلل و کوتاهی شده و اکنون امر به اجرای آن را نباید به عنوان واکنش قلمداد کرد!
توضیح اینکه مجلس شورای اسلامی در مهرماه سال 94 مصوبهای در 9 ماده و دو تبصره به تصویب رساند که در آن برخی تکالیف دولت در موضوع هستهای معین شده بود. از جمله در ماده 7 این مصوبه آمده: «دولت و قوای مسلح کشور موظفند به منظور حراست از امنیت و منافع ملی کشور و حمایت از متحدین در مقابله با تروریسم، تدابیر لازم را نسبت به تقویت توانمندیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای آفندی و پدافندی از جمله هوایی، دریایی، زمینی، موشکی و ایجاد پدافند در مقابل حملات هستهای و «ساخت پیشرانها»، باطریهای هستهای،... با قوت و جدیت برنامهریزی و اقدام کنند.» میبینید که ساخت پیشران، تکلیفی بوده که از 14 ماه قبل قرار بوده «با قوت و جدیت» انجام پذیرد و اینکه عمل به آن تکلیف قانونی را به عنوان واکنش به آمریکا تلقی کنیم، کار مناسبی نیست.
ب: در متن نامه بر «برنامهریزی» برای طراحی و ساخت تاکید شده نه اقدام به طراحی و ساخت پیشرانه! و همچنین به «مطالعه و طراحی» سوخت و نه ساخت و تولید سوخت هستهای! در حالیکه ما در زمینه سوخت با غنای 56 درصد - سوخت متعارف و متناسب با پیشرانههای اتمی- تجربیات بسیار موفقی داریم .
ج: برای دو اقدام مطالعاتی و غیرضروری فوق، سه ماه وقت تعیین شده است. یعنی سه ماه بعد سازمان انرژی اتمی باید گزارش تحقیق خود درباره ساخت پیشرانه و تولید سوخت را ارائه کند! آن ایام، واپسین روزهای سال است و حدود دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری. ظاهرا این دستور قرار است ما را از روزهای پر مطالبه امروز، به روزهای شلوغ و پرهیجان در آینده منتقل کند تا... همه چیز مشمول مرور زمان شده و به دست فراموشی سپرده شود!
4- اما اگر واقعا قصدی برای اقدام متقابل علیه آمریکا وجود داشته باشد، آیا راه حل عملیاتی و دقیقی وجود ندارد و نمیتوان برای آن فکری کرد!؟ پاسخ به این سوال کاملا روشن است و ماده 3 « قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب مهر ماه سال 1394 به روشنی به این پرسش جواب داده و هرگونه تخطی و کوتاهی در اجرای آن، قانونشکنی و نادیده گرفتن حقوق ملت است.
در این ماده آمده است: «دولت موظف است هرگونه «عدمپایبندی» طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده و یا «وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر» را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. » آیا این مصوبه واضح نیست!؟ و آیا اگر ارادهای برای اجرای آن وجود داشته باشد، نیازی به مکاتبات کلی و بیاثر است؟
واضح است که به این مصوبه از روز اول عمل نشده و اکنون نیزعمل نمیشود! چرا که آمریکا به اذعان صریح تقریبا همه مقامات دولتی از لغو تحریمها تا این زمان - بخصوص تحریمهای بانکی و مالی- طفره رفته و بر اساس بخش نخست این ماده باید به آن واکنش نشان داده میشد و نشد! و اکنون هم به جز آن نقض عهد پیشین، تحریم تازهای علیه ایران تصویب شده که بازهم بر اساس این ماده، باید بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان داده شود.
اما چه واکنشی؟! نخست توقف همکاریهای داوطلبانه و سپس توسعه سریع برنامه هستهای برای رسیدن به ظرفیت 190 هزار سو. میبینید که در این مصوبه کمترین ابهامی وجود ندارد و لازم بود رئیس جمهور محترم- که برای لغو یک سخنرانی نامه مینویسد و آن را مایه شرمساری میداند- خود را مطیع قانون دانسته و نسبت به اجرای آن اقدام کند.
آنچه از رفتار امروز دولتمردان آمریکا دریافت میشود، گستاخی و وقاحت بهدلیل کوتاهی و عقبنشینی پی در پی دولتمردان ماست و اگر نسبت به این ظلم آشکار آنها واکنش دقیق و محکم نشان داده نشود، قطعا در آینده با کینهورزیهای بیشتری مواجه میشویم و شاید راه جبران آن سختتر باشد. برای حفظ حقوق مردم، به ارادهای راسخ و اطاعت از قانون نیاز دارد.
در جبهه دشمن، مقامات ارشد و تراز اول آمریکا این اقدام سنا را کاری کاملا درست و قانونی دانسته و بر آن پای فشردند. برخلاف حرف آن روزهای افرادی مثل آقایان ظریف و عراقچی که معتقد بودند« آمریکا به خاطر حفظ حیثیت و پرستیژ خودش هم که شده، تحریم دیگری علیه ایران تصویب نخواهد کرد» بدون خجالت و شرمندگی، تحریم ده ساله علیه ما تصویب کردند و هیچ خجالتی هم نکشیدند! آنها نشان دادند که اساسا در دیپلماسی آنها، چیزی به عنوان شرم و خجالت و اخلاق و ... معنایی ندارد و دلخوش کردن به این واژهها، خوشخیالی و خاماندیشی است.
اما در جبهه خودی و در داخل کشور، برخورد قاطع و متناسب با خیانت و عهدشکنی آمریکاییها مورد انتظار مردم بود و هست. ذکر این نکته ضروری است که رهبر معظم انقلاب پیش از همه درباره تصویب تحریمهای جدید علیه کشورمان هشدار داده و بر ضرورت واکنش کشورمان تاکید فرموده بودند.
اما سرانجام انتظار مردم و واکنش دستاندرکاران چه شد؟ این موضوع را در چند بخش بخوانید:
1- بعد از چند سخنرانی و مصاحبه تند و پرحرارت، کمکم برخی مسئولان دولتی، شروع به تقلیل ماجرا کردند و کوشیدند با بیان اینکه « برجام یک معاهده چندجانبه است و نقض عهد یک طرف، نقض برجام نیست» از موضع نقض برجام از سوی آمریکا عقب بنشینند! این سخن در حالی بیان میشد که آمریکا روزگاری کدخدای معرفی شده بود و اروپاییها پیرو آمریکا! و تجربه همین مدت اجرای برجام هم نشان داده بود بانکهای اروپایی از ترس وزارت خزانهداری آمریکا، هیچ معاملهای با ایران نمیکنند! و حالا دلخوش بودن به بقای برجام به واسطه وجود شرکای اروپایی، عجیب و غیرمنطقی مینماید.
2- جلسه هیئت نظارت بر اجرای برجام، مهمترین جایی بود که از آن انتظار واکنش عملی به رفتار آمریکاییها میرفت. اما اعلام مصوبه آن جلسه، چنگ چندانی به دل نزد و آنچه به طور منطقی انتظار میرفت را برآورده نکرد! با اینکه از مدتها قبل، کاملا پیشبینی میشد که کنگره و سنای آمریکا، این مصوبه ضد ایرانی را تصویب خواهند کرد،هیچ برنامه عملیاتی و واکنش متناسبی طراحی نشده بود و پس از آنکه دشمن،چنگ و دندان خود را نشان داد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «با تصویب تحریمهای تازه به ریش ما خندید» این هیئت نشستی تشکیل و بیانیهای منتشر کرد که مهمترین فراز آن این بخش بود: «اعضای جلسه با توجه به رفتار غیرقابل توجیه آمریکا در رابطه با تعهدات این کشور در برجام، اجرایی شدن این قانون را نقض فاحش برجام دانستند و پیشنهادهای مطرح شده در واکنش به اقدامات، آمریکا را مورد بررسی و تصویب قرار دادند و با توجه به سناریوهای محتمل در آینده، برای هرگونه اقدام، تصمیمات لازم را اتخاذ کردند. بر اساس این تصمیمات، اقدام دولت آمریکا به طور دقیق رصد خواهد شد و براساس تدابیر متخذه، متناسب با اقدام طرف مقابل، واکنش لازم طبق مصوبات اجرایی خواهد شد. هیئت نظارت، برای پیگیری موضوع، هفته آینده نیز تشکیل جلسه خواهد داد»! تکرار این لفظ که «اقدام آمریکا نقض برجام است»موضوع مورد انتظار از آن هیئت نبود. اما رصد دقیق (!) اقدامات آمریکا با وجود اقدام آشکار و عهدشکنانه دشمن هم در نوع خود جالب و قابل توجه است!یعنی آمریکا چه کار دیگری ممکن است بکند و ما باید همچنان فقط رصدگر باشیم!؟
3- سرانجام انتشار نامه رئیس جمهور محترم به آقایان ظریف و صالحی را باید عملیترین و در عین حال کمترین واکنش مورد انتظار به نقض عهد آمریکاییها دانست!
فارغ از بکار بردن واژههای «تعلل و اهمال» برای رفتار آمریکاییها، آنچه به وزیر خارجه دستور داده شده، کلیاتی غیرقابل ارزیابی است که نمیتوان برای آن ارزش عملیاتی و محاسباتی قائل بود.
اما نامه به رئیس سازمان انرژی اتمی، به مراتب کماثرتر از نامه پیشین است و با عرض معذرت،بوی دور زدن موضوع و نمایشی بودن میدهد تا دستور قاطع به اقدام عملی! چرا که؛
الف: در متن نامه به دکتر صالحی دستور انجام دو اقدام به عنوان واکنش صادر شده است:
اول «برنامهریزی برای طراحی و ساخت پیشران هستهای جهت بهرهگیری در حوزه حملونقل دریایی»
دوم: «مطالعه و طراحی تولید سوخت مصرفی پیشران هستهای»
آیا واقعا این اقدامات واکنشی به رفتار آمریکاییها است!؟ فارغ از ارزش و اهمیت ساخت پیشرانههای اتمی و تامین سوخت مورد نظر آن و ضرورت تلاش هرچه بیشتر و بهتر برای دستیابی به این توان ارزشمند فنی و مهندسی،باید به این نکته اشاره کرد که آنچه اکنون مورد اشاره و دستور رئیس جمهور محترم قرار گرفته، نه تنها واکنش متناسب با رفتار آمریکاییها نیست، بلکه تکلیفی است که مدتهاست در اجرای آن تعلل و کوتاهی شده و اکنون امر به اجرای آن را نباید به عنوان واکنش قلمداد کرد!
توضیح اینکه مجلس شورای اسلامی در مهرماه سال 94 مصوبهای در 9 ماده و دو تبصره به تصویب رساند که در آن برخی تکالیف دولت در موضوع هستهای معین شده بود. از جمله در ماده 7 این مصوبه آمده: «دولت و قوای مسلح کشور موظفند به منظور حراست از امنیت و منافع ملی کشور و حمایت از متحدین در مقابله با تروریسم، تدابیر لازم را نسبت به تقویت توانمندیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای آفندی و پدافندی از جمله هوایی، دریایی، زمینی، موشکی و ایجاد پدافند در مقابل حملات هستهای و «ساخت پیشرانها»، باطریهای هستهای،... با قوت و جدیت برنامهریزی و اقدام کنند.» میبینید که ساخت پیشران، تکلیفی بوده که از 14 ماه قبل قرار بوده «با قوت و جدیت» انجام پذیرد و اینکه عمل به آن تکلیف قانونی را به عنوان واکنش به آمریکا تلقی کنیم، کار مناسبی نیست.
ب: در متن نامه بر «برنامهریزی» برای طراحی و ساخت تاکید شده نه اقدام به طراحی و ساخت پیشرانه! و همچنین به «مطالعه و طراحی» سوخت و نه ساخت و تولید سوخت هستهای! در حالیکه ما در زمینه سوخت با غنای 56 درصد - سوخت متعارف و متناسب با پیشرانههای اتمی- تجربیات بسیار موفقی داریم .
ج: برای دو اقدام مطالعاتی و غیرضروری فوق، سه ماه وقت تعیین شده است. یعنی سه ماه بعد سازمان انرژی اتمی باید گزارش تحقیق خود درباره ساخت پیشرانه و تولید سوخت را ارائه کند! آن ایام، واپسین روزهای سال است و حدود دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری. ظاهرا این دستور قرار است ما را از روزهای پر مطالبه امروز، به روزهای شلوغ و پرهیجان در آینده منتقل کند تا... همه چیز مشمول مرور زمان شده و به دست فراموشی سپرده شود!
4- اما اگر واقعا قصدی برای اقدام متقابل علیه آمریکا وجود داشته باشد، آیا راه حل عملیاتی و دقیقی وجود ندارد و نمیتوان برای آن فکری کرد!؟ پاسخ به این سوال کاملا روشن است و ماده 3 « قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب مهر ماه سال 1394 به روشنی به این پرسش جواب داده و هرگونه تخطی و کوتاهی در اجرای آن، قانونشکنی و نادیده گرفتن حقوق ملت است.
در این ماده آمده است: «دولت موظف است هرگونه «عدمپایبندی» طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده و یا «وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر» را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد. » آیا این مصوبه واضح نیست!؟ و آیا اگر ارادهای برای اجرای آن وجود داشته باشد، نیازی به مکاتبات کلی و بیاثر است؟
واضح است که به این مصوبه از روز اول عمل نشده و اکنون نیزعمل نمیشود! چرا که آمریکا به اذعان صریح تقریبا همه مقامات دولتی از لغو تحریمها تا این زمان - بخصوص تحریمهای بانکی و مالی- طفره رفته و بر اساس بخش نخست این ماده باید به آن واکنش نشان داده میشد و نشد! و اکنون هم به جز آن نقض عهد پیشین، تحریم تازهای علیه ایران تصویب شده که بازهم بر اساس این ماده، باید بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان داده شود.
اما چه واکنشی؟! نخست توقف همکاریهای داوطلبانه و سپس توسعه سریع برنامه هستهای برای رسیدن به ظرفیت 190 هزار سو. میبینید که در این مصوبه کمترین ابهامی وجود ندارد و لازم بود رئیس جمهور محترم- که برای لغو یک سخنرانی نامه مینویسد و آن را مایه شرمساری میداند- خود را مطیع قانون دانسته و نسبت به اجرای آن اقدام کند.
آنچه از رفتار امروز دولتمردان آمریکا دریافت میشود، گستاخی و وقاحت بهدلیل کوتاهی و عقبنشینی پی در پی دولتمردان ماست و اگر نسبت به این ظلم آشکار آنها واکنش دقیق و محکم نشان داده نشود، قطعا در آینده با کینهورزیهای بیشتری مواجه میشویم و شاید راه جبران آن سختتر باشد. برای حفظ حقوق مردم، به ارادهای راسخ و اطاعت از قانون نیاز دارد.