صراط: مواضع دولتمردان انگلیسی علیه ایران در چند هفته گذشته، تکرار چندینباره موضعگیری سران این دولت خبیث طی دو سده اخیر است که برای مردم ایران که زخمهای عمیقی از خباثتها و کینهتوزیهای این نظام استعماری در سینه دارند، چندان دور از انتظار نبوده و نیست.
به گزارش تسنیم، با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، برخی معتقدند، اخراج سفیر این کشور از تهران یا حداقل کاهش سطح روابط باید هرچه زودتر در دستور کار قرار گیرد. نیکلاس هامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود:
1- ترزا می، نخستوزیر انگلیس در نشست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایتخت بحرین مدعی شد که امنیت این کشورها، امنیت انگلیس است. نخستوزیر انگلیس در ادامه ادعاهایش افزود: تمایل دارم به شما تأکید کنم که ما خطر ایران بر منطقه (خلیج فارس) و خاورمیانه را بزرگ میبینیم. او گفت: انگلیس به شراکت راهبردی خود با کشورهای منطقه (خلیج فارس) پایبند است و دوشادوش این کشورها به مقابله با خطری میپردازد که آنها را تهدید میکند. باید مانع اقدامات منفی ایران در سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای منطقه شد تا در این منطقه امنیت و ثبات محقق شود.
سخنان «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس نیز خبرساز شد. به گفته جانسون، در خاورمیانه رهبر قدرتمندی وجود ندارد تا اختلافهای مذهبی را حل و فصل کند و بههمیندلیل عربستان سعودی، ایران و همه کشورها به سیاست تشکیل گروههای دستنشانده و راهانداختن جنگهای نیابتی روی آوردهاند. این سخنان جانسون همزمان با شرکت «ترزا می» نخستوزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد.
3- سخنرانی نخستوزیر انگلستان در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در بحرین که در آن ایران را «تهدیدی» برای امنیت و ثبات منطقه خواند، گرچه موجی از خشم و نفرت را در میان هموطنان ما ایجاد کرد، لیکن اصلا دور از انتظار و بدیع نبود. به مصداق «از کوزه همان برون تراود که در اوست» یا «نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است»، باید گفت که اصولا از روباه پیر استعمار انتظاری جز این نمیرفت و نمیرود. اتخاذ چنین مواضعی از سوی مقامهای انگلیسی با سابقه سیاه استعماری و کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حامی جدی رژیم استبدادی پهلوی و کمککننده بزرگ رژیم بعثی صدام و تروریستهای تکفیری و منافقین و خصوصا سابقه در فتنه 88 برای ما ایرانیان امری عادی بهشمار میآید.
4- مواضع دولتمردان انگلیسی علیه ایران در هفته گذشته، تکرار چندینباره موضعگیری سران این دولت خبیث طی دو سده اخیر است که برای مردم ایران که زخمهای عمیقی از خباثتها و کینهتوزیهای این نظام استعماری در سینه دارند، چندان دور از انتظار نبوده و نیست و بههمیندلیل بود که در ادامه تحرکات این رژیم در حمایت از فتنهگران در فتنه 88، مجلس شورای اسلامی در سال 1390 با اکثریت قاطع رأی به کاهش روابط دو کشور در حد کاردار داد اما زمانی که دولت یازدهم با نادیده گرفتن این مصوبه مجلس روابط را در سطح سفیر گسترش داد، اینبار نیز مسؤولان انگلیسی پاسخ این اعتماد دولت آقای روحانی را با خباثتی دادند که در نوع خود کمنظیر است و نشان میدهد این رژیم هیچگاه از ماهیت استعماریاش فاصله نگرفته است.
5- درست در همان روزی که شرکت نفتی هلندی - بریتانیایی «رویال داچ شل» در تهران اقدام به امضای یک قرارداد همکاری بزرگ با شرکت ملی نفت ایران بر سر توسعه سه میدان نفتی و گازی ایران کرد، ترزا می نخستوزیر بریتانیا در آن سوی آبهای گرم خلیج فارس و در پایتخت جزیره بحرین به بیان این اراجیف و هتاکیها پرداخت.
6- با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، برخی معتقدند، اخراج سفیر این کشور از تهران یا حداقل کاهش سطح روابط باید هرچه زودتر در دستور کار قرار گیرد. نیکلاس هامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود. در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نیکلاس هاپتون سفیر این کشور در تهران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران به اظهارات نسنجیده نخستوزیر آن کشور، توسط معاون مدیرکل غرب اروپا به وی ابلاغ شد.
7- جمعی از نمایندگان با استناد به اصل 152 قانون اساسی، طرح کاهش روابط با انگلیس را تهیه و به هیأترئیسه تقدیم کردهاند. بر این اساس اظهارات غیرمسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقهافکنانه نخستوزیر انگلیس در نشست سران کشورهای همکاری خلیج فارس اقتضا میکند مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره اراده ملت در اداره امور کشور، موضعی مقتدرانه و عزتمندانه و مبتنی بر آموزههای دینی و در شأن ملت بزرگ ایران اتخاذ نماید. وزارت امور خارجه مکلف است در چارچوب حفظ اقتدار، عزت، منافع ملی و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران، ظرف مدت 2 هفته روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس به سطح کاردار تنزل دهد و روابط اقتصادی و بازرگانی را نیز به حداقل ممکن برساند.
8- ترزا (مری) می، از زمانی که وزارت کشور بریتانیا را بهعهده گرفت، سرسپردگی خود را به صهیونیزم و رژیم اسراییل به اثبات رساند. او آن اندازه این سرسپردگی را خوب نمایش داد که در هنگام مطرح شدن نامش برای ریاست حزب محافظهکار (توری) و نخستوزیری بریتانیا، رسانههای رژیم صهیونیستی تقریبا بالاتفاق با تیترهای تمجید و تحسینآمیز، خوشحالی خود را ابراز کردند.
9- خروج از اتحادیه اروپا قطعاً مشکلات اقتصادی و سیاسی را در پی خواهد داشت. انگلیس بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی، تلاش میکند تا جایگاه دیگری را برای خود تعریف کند. با توجه به اینکه آمریکا خواهان حضوری کمتر در خلیج فارس است، انگلستان میخواهد از این موضوع سوءاستفاده کند. نکته دیگر اینکه انگلستان با استفاده از تعدادی از کشورهای خلیجفارس که دارای درآمد بالایی هستند میتواند برای فروش تسلیحات خود استفاده کند. آنها از قدرت ایران اطلاع دارند و میدانند که خلیج فارس جایی برای عرض اندام و قدرتنمایی آنها نیست؛ چراکه این منطقه همانند یک بشکه باروت است و حضور انگلیس نه تنها امنیت را برقرار نخواهد کرد بلکه روزبهروز به ایجاد مشکلات و افزایش تنشها نیز دامن خواهد زد. سیاست بازی کردن بر اساس اختلافات و بهرهبرداری از شرایط ایجادشده مختص انگلستان است.
* ناپختگی و تازهکاری
اظهارات اخیر نخست وزیر انگلیس ناشی از ناپختگی و تازه کار بودن وی است. یک سیاستمدار خیلی اندیشمندتر و عاقلانه تر بحث میکند تا کسیکه به این صراحت و برهنگی بعضی مواضع را اعلام میکند. دوم بحث خلایی که انگلیسیها امروز احساس میکنند. بعد از انتخاباتی که در آمریکا برگزار شد و نگرانیهایی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به آینده خودشان دارند؛ احساس انگلیسیها آن است که میتوانند به منطقه برگردند و خلا موجود را پرکنند.
* طرح ایران هراسی برای فروش سلاح
به هر حال با طرح مسأله ایران هراسی بازار فروش تسلیحات را هم فراهم میکنند و بهطور طبیعی برای اینکه بازار اسلحه را هم ایجاد کنند، دست به بیاناتی میزنند که این بیانات ناسنجیده است و فکر میکنند آنهایی که در معرض این نوع اظهارات قرار میگیرند به سادگی ریشههای این اظهارات را میفهمند.
نکته سوم اینکه انگلستان فکر میکند در یک عصر و دوره جدیدی قرار گرفته که میتواند احیاگر همان بریتانیای قبل باشد و حضور خود را در جاهای مختلف دنیا عملی کند. در اینجا با زدن پایگاه در بحرین یا جاهای مختلف به عبارتی حضور نظامی خود را برای تأمین اهداف و منافع ملی خود نه منطقه عملیاتی میکند لذا ما این حرفها را بهحساب نمی آوریم.
* طرح مجلس برای کاهش روابط با انگلیس
متن کامل طرح کاهش روابط با انگلیس که توسط حسینعلی حاجی دلیگانی تهیه شده و به امضای تعدادی از نمایندگان رسیده است به شرح زیر است:
مقدمه (دلایل توجیهی) : به استناد اصل 152 قانون اساسی سیاست خارجی کشور جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور استوار میباشد.
اظهارات غیر مسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقه افکنانه نخست وزیر انگلیس در نشست سران کشورهای همکاری خلیج فارس اقتضا میکند مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره اراده ملت در اداره امور کشور موضعی مقتدرانه و عزتمندانه و مبتنی بر آموزههای دینی و در شان ملت بزرگ ایران اتخاذ نماید. بههمیندلیل طرح کاهش روابط با انگلیس و پاسخ به اهانت نخست وزیر آن کشور تقدیم نمایندگان ملت میگردد.
وزارت امور خارجه مکلف است در چارچوب حفظ اقتدار، عزت، منافع ملی و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران، ظرف مدت 2 هفته روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس به سطح کاردار تنزل دهد و روابط اقتصادی و بازرگانی را نیز به حداقل ممکن برساند.
تبصره 1- در صورتی که تغییری سیاستهای مداخلهجویانه و خصمانه کشور مذبور، وزارت امور خارجه میتواند سطح روابط را ارتقاء دهد.
وزارت امور خارجه موظف است در مورد سایر کشورهایی که رفتار مشابه انگلیس داشته باشند، گزارشی را جهت اخذ تصمیم مناسب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
* سفیر انگلیس به وزارت خارجه احضار شد
سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: سفیر انگلیس در تهران، در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نخستوزیر این کشور در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس امروز به وزارت خارجه احضار شد. بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با اعلام این خبر اظهار داشت: در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نخستوزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس، نیکلاسهاپتون سفیر این کشور در تهران امروز (شنبه) به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران به اظهارات نسنجیده نخست وزیر آن کشور، توسط معاون مدیرکل غرب اروپا به وی ابلاغ شد.
وی افزود: معاون مدیرکل غرب اروپا وزارت امور خارجه کشورمان در این دیدار به سفیر انگلیس متذکر شد که «اظهارات غیرمسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقهافکنانه خانم ترزا میدر اجلاس مذکور، غیرقابل قبول و مردود و قویا انتظار میرود دیگر شاهد چنین اظهارات غیرقابل قبولی نباشیم.» در این دیدار خطاب به سفیر انگلیس تأکید شد: «این اقدامات در تناقض با توسعه روابط اعلامی بوده و بیش از پیش موجب ایجاد خدشه در روابط دو کشور میشود.»
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین اظهار داشت: در این دیدار خطاب به سفیر انگلیس گفته شد «سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران بر برقراری صلح، ثبات و امنیت و با محوریت مبارزه با تروریسم شکلگرفته است، در حالی که سیاست برخی از کشورهای منطقه در حمایت از تروریسم روشن است، و این واقعیت از چشم مسؤولان بریتانیا و نخست وزیر شما نادیده گرفته شده و این امر جای تاسف و تعجب بسیار دارد.» «نیکلاسهاپتون» سفیر انگلیس در تهران هم در این دیدار با اشاره به اینکه سیاست کشورش مبتنی بر گسترش روابط با ایران است، تأکید کرد: پیام صریح و روشن ایران را سریعا به وزارت خارجه و دفتر نخست وزیری آن کشور منعکس خواهد کرد.
* اوج تعهدات ترزا میبه رژیم نامشروع صهیونیستی
اوج تعهد او به رژیم نامشروع اسراییل را میتوان در سخنرانیش در مراسم «جنبش جوانان صهیونیست» 1 Bnei Akiva در آپریل2015، به مناسبت شصت و هفتمین سال تشکیل غدّه سرطانی اسراییل، یک سخنرانی سراسر مجیزگویانه و پر از تحسین نثار آن کرد. ترزا می، بهعنوان وزیر متعهد شد که به یک صندوق مثلا خیریه صهیونیستی در بریتانیا، به نام «کامیونیتی سکوریتی تراست»، 4. 13 میلیون پاوند انگلیس کمک کند. گفتنی است که این صندوق، که مستقیما زیر نظر موساد فعالیت میکند، یکی از ذینفوذترین موسسات صهیونییستی در انگلستان است که وظیفه اصلی آن آزار و تحت فشار گذاشتن گروههای ضد صهیونیست در انگلستان، بهویژه یهودیان غیرصهیونیست است. میِ صهیونیست در یک سخنرانی خود در ژانویه 2015، بهصراحت مدعی شد: « بریتانیا بدون یهودیهای خود، بریتانیا نخواهد بود.»
از خدمات دیگر او به جامعه صهیونیستی بریتانیا، جلوگیری از ورود منتقدان اسراییل و حامیان آرمان فلسطین به خاک این کشور بود. برای مثال، در نوامبر 2015، «متیوهایمباخ»، 25 ساله، از رهبران دانشجویی در آمریکا، بهواسطه حمایت از مردم فلسطین و بایکوت رژیم صهیونیستی، با دستور شخص ترزا میدر وزارت کشور، اجازه ورود به کشور را پیدا نکرد. او سال گذشته به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و در سخنرانی خود از تلاشهای نتانیاهو و دولتش برای مبارزه با بردگی جنسی و قاچاق انسان تجلیل کرد! این در حالی است که رژیم صهیونیستی از قطبهای بردگی جنسی در دنیاست و اتباع این رژیم جزو دست اندرکاران اصلی قاچاق سازماندهی شده انسان در سرتاسر دنیا هستند. فقط در سال 2005، درآمد اسراییل از بردگی جنسی زنان سفیدپوست بیش از 1 میلیارد دلار بود!
از همین رو وقتی در ماه جولای سال جاری، او بهعنوان جایگزین دیوید کمرون مستعفی مطرح شد، هم سازمانهای صهیونیستی بریتانیا و هم مطبوعات اسراییلی بهشدت از او حمایت کردند. برای نمونه، «پاول دِکره» (یهودی صهیونیست)، سردبیر ارشد بزرگترین روزنامه زرد بریتانیا، «دیلی میل»، که در حزب محافظه کار بهدلیل نفوذش در تعیین نخست وزیر از این حزب، لقب «تاج بخش» دارد، ترزا میرا بهعنوان نخست وزیر بعدی انگلستان تأیید کرد. روزنامه اسراییلی جروزالم پست در 12 جولای تیتر زد: ترزا می، یک «دوست پایدار اسراییل»هاآرتز، دیگر روزنامه اسراییلی هم در 13 جولای تیتر مشابهی داشت: ترزا مییک نخست وزیر قوی و دوست اسراییل خواهد بود.» هاآرتز در همین مقاله مدعی شد که می بزرگترین دوست و طرفدار اسراییل و یهود در میان نخست وزیران بریتانیا در تمام تاریخ این کشور» خواند.
اما این خدمات و حمایتها، صرفا بهواسطه منافع مالی و سیاسی متقابل نبوده و نیست و دلیل دیگری دارد. در پی رشته حملات مسلحانه در پاریس در ژانویه 2015، که یکی از آنها به یک فروشگاه مواد غذایی یهودی بود، در مراسمی که به همین مناسبت برگزار شد، ترزا می، وزیر کشور وقت بریتانیا، پلاکارد «من هم یک یهودی هستم» در دست گرفت. و این صرفا یک ابراز همبستگی نمادین نبود.
نخست وزیر بریتانیا، دست کم از سوی مادر، خون یهودی در رگهای خود دارد. جد و جدّه مادری او، به نامهای «دیوید پاترسون» و «آمی مارگارت پاترسون» از خانوادههای یهودی اسکاتلند بودند. بنا به نظر نژادشناسان یهودی، نام خانوادگی «پاترسون» با چند واسطه از طایفه اصلی یهودی «کوهن» (در اصل کاهن) منشعب شده است. به علاوه، نام مادر ترزا می، نام عجیب «زیدی» Zaidee است: زیدی مری بارنز
حال به نظر میرسد که ترزا میاز اینکه پا جای پای سلف خود بگذارد و بهاصطلاح «بانوی آهنین» جلوه کند، بدش نمی آید. شاید همین باعث شده که علیرغم اعتراضات و انتقادات شدید و مداوم گروهها و سازمانهای حقوق بشری بریتانیا، درباره نقض فاحش حقوق انسانی در کشورهای عرب خلیج فارس، نه تنها حاضر به بازنگری در سیاست نزدیکی راهبردی با آنها نشده، بلکه بهصراحت از قصد خود برای تعمیق روابط لندن با رژیمهای جنایتکاری چون منامه و ریاض سخن میگوید.
* خفقان انگلیس از نقض حقوق بشر در بحرین
وقتی از نقض حقوق بشر توسط رژیم آل خلیفه در بحرین حرف میزنیم، تنها بحث «نقض» حقوق مطرح نیست، بلکه صحبت از «جنایت» است. رژیم منامه در زمینه شکنجه و آزار مخالفان سیاسی، یک رژیم صاحب سبک بهحسابآید. شکنجههای دستگاه امنیتی آل خلیفه علیه منتقدان حکومت، با کمک سعودیها و البته موساد و آژانسهای اطلاعاتی غرب، بعضا ابداعی و منحصر به فرد است. شاید نمونه این شکنجهها تنها در عراق دوران صدام و کامبوج تحت حکومت خِمِرهای سرخ پیدا میشد. برای نمونه، آزار جنسی و تجاوز زندانیان سیاسی شیعه (زن و مرد) نه تنها شامل حال خود زندانیان میشود، که برای تحت فشار قرار دادن آنها، اعضای خانواده آنها را هم تهدید می کند و ماموران امنیتی سفاک وبیشرافت آل خلیفه ابایی از انجام چنین جنایتهایی ندارد. دایره این سرکوب گری و سبعیت آنقدر گسترده است که حتی دامن پزشکان و پرسنل درمانی که به مجروحان تظاهرات اعتراضی علیه آل خلیفه هم میشود. پرسنل بیمارستانی که به مجروحان سرکوب یک تجمع اعتراضی شیعیان کمک کرده بودند، دستگیر و بهشدت شکنجه شدند که این مسأله توسط سازمانهای حقوق بشری در خود بریتانیا به تفصیل، ثبت و ضبط شده است.
در دوره نخست وزیری دیوید کمرون، از فوریه 2011تا سپتامبر 2015، 45 میلیون پاوند اسلحه به رژیم بحرین فروخته شد که شامل انواع مسلسل، تفنگهای تهاجمی و مهمات ضدزره میشد. این در حالی بود که تا قبل از شروع جنبشهای مردمی بیداری اسلامی در 2011، رقم معاملات تسلیحاتی لندن با منامه تنها 6میلیون پاوند بود.
* ضدیت انگلیس با حقوق بشر
دولت فخیمه! ملکه، که در کنار ایالات متحده خود را قیم و نگهبان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر میداند، در 5 سال گذشته به رژیم قرون وسطایی، درنده خو و ضددمکراسی عربستان سعودی که هنوز مجرمان خود را در ملاء عام با شمشیر گردن میزند، 6. 5 میلیارد دلار تسلیحات فروخته است. بخش عمده این تسلیحات شامل جنگندههای گران قیمت «یوروتایفون» میشود که نقشی مهم در ریختن بمب بر سر زنان و کودکان مظلوم یمنی دارد. عربستان سعودی یکی از بزرگترین مشتریان بزرگترین هلدینگ صنایع نظامی بریتانیا، یعنی BAE Systems است. در واقع دولت بریتانیا عملا نقش دلال (پا انداز) روابط دولت سعودی با BAE Systems را بازی میکند. در ماه آپریل، گزارشی از سوی کمیته منتخب امور خارجه پارلمان بریتانیا منتشر شد که بهشدت نقض حقوق بشر در بحرین را مورد انتقاد قرار داد. در این گزارش بهصراحت آمده بود که دولت بریتانیا عملا مسأله حقوق بشر را به حاشیه رانده تا بتواند روابط خود را با رژیم دیکتاتوری و سرکوب گر بحرین، که همین حالا هم روابط بسیار عمیقی با لندن دارد، بیش از پیش تقویت کند. در ماه نوامبر، چارلز، ولیعهد بریتانیا، به بحرین سفر کرد تا فاز اول پروژه جنجال برانگیز پایگاه دریایی «مینا سلمان» را، در میانه اعتراضات گسترده به کارنامه حقوق بشری رژیم بحرین و روابط آن با لندن، افتتاح کند. این پایگاه که عمدتا با پول آل خلیفه ساخته میشود، قرار است محل استقرار دایمی نیروی دریایی بریتانیا در خلیج فارس باشد.
* تکرار چندین باره موضعگیری سران دولت خبیث انگلیس
مواضع دولتمردان انگلیسی علیه ایران در هفته گذشته، تکرار چندین باره موضعگیری سران این دولت خبیث طی دو سده اخیر است که برای مردم ایران که زخمهای عمیقی از خباثتها و کینهتوزیهای این نظام استعماری در سینه دارند چندان دور از انتظار نبوده و نیست و بههمیندلیل بود که در ادامه تحرکات این رژیم در حمایت از فتنهگران در فتنه 88، مجلس شورای اسلامی در سال 1390 با اکثریت قاطع رأی به کاهش روابط دو کشور در حد کاردار داد. اما زمانی که دولت یازدهم با نادیده گرفتن این مصوبه مجلس روابط را در سطح سفیر گسترش داد، این بار نیز مسؤولان انگلیسی پاسخ این اعتماد دولت آقای روحانی را با خباثتی دادند که در نوع خود کمنظیر است و نشان میدهد این رژیم هیچگاه از ماهیت استعماریاش فاصله نگرفته است.
ترزا می، نخستوزیر انگلیس در سفر اخیر خود به بحرین در نشست شورای همکاری خلیج فارس با بهرهگیری از عنوان مجعول برای خلیج همیشه فارس به همکاری انگلیس با کشورهای شورای همکاری برای مقابله با آنچه خود «اقدامات تهاجمی» در منطقه خوانده تأکید کرده و با ادعای اینکه ایران برای این کشورها تهدید است، میگوید: «همانطور که با تهدیدات جدید امنیتی مواجه میشویم باید با کشورهایی که تأثیر آنها باعث تشدیدبیثباتی در منطقه میشود مقابله کنیم.» و آنگاه میافزاید: «بنابراین قصد دارم به شما اطمینان دهم که نسبت به تهدیدی که ایران برای خلیج فارس و خاورمیانه ایجاد میکند هوشیار هستم و بریتانیا به همکاری استراتژیکمان با کشورهای حوزه خلیج فارس و همکاری با شما برای مقابله با آن تهدید پایبند است.»
* درک چرایی مواضع خانم ترزا میو وزیر خارجه انگلیس
برخلاف پیچیدگیهایی که معمولاً سیاست خارجی کشور انگلیس از گذشته در رابطه با مسائل منطقه داشته است، درک چرایی این مواضع خانم ترزا می علیه ایران و بهدنبال او جانسون، وزیر خارجه انگلیس علیه ایران چندان دشوار نیست، اگرچه مواضع جانسون علیه عربستان در کنار حمله به بخشی از چرایی مواضع ترزامی علیه ایران را روشنکند. واقعیت صحنه آن است که آمریکا و انگلیس بعد از شکستهای سنگین در منطقه آسیای مرکزی و غربی که نتیجه دو راهبرد «دکترین اقدام پیشدستانه» و «طرح خاورمیانه بزرگ» آنها بود و هزینههای سنگینی را بهدلیل حمله به افغانستان و عراق متحمل شده و همراه با متحد استراتژیک یعنی رژیم صهیونیستی شکستهای جنگ 22روزه و 33 روزه را نیز از مقاومت لبنان و فلسطین پذیرا شدند و به اعتراف «ترامپ» رئیسجمهور منتخب آمریکا هزاران میلیارد دلار هزینه را نیز بر مردم کشورهایشان تحمیل کردند، استراتژی جنگهای نیابتی را با محوریت عربستان، ترکیه، قطر و. . . برای منطقه طراحی و این بار نیز امیدوار بودند با محوریت و هزینه این کشورها، شکستهای گذشته را جبران کنند که حمایت و تقویت از داعش و جنگهای خائنانه علیه مردم سوریه، عراق، و یمن محصول این استراتژی بود.
اما به رغم انتظار آنها، این استراتژی اگرچه هزینههای سنگین مادی و انسانی را بر مردم منطقه تحمیل کرد ولی محصول آن نه تنها تجربه شکستهایی دیگر، که قدرت یافتن سرپنجههای مقاومت در این کشورها و زمینههای تغییرات بنیادین در روند تحولات کشورهای اسلامی و آسیای غربی است، لذا ورود نخستوزیر انگلیس به منطقه و تلاش برای ایجاد همگرایی در این شیخنشینها را که در اثر شکستهای اخیر منفعل شدهاند نباید تنها یک سفر عادی تلقی کرد، چراکه میتواند زمینهساز دور جدیدی از فتنه در منطقه باشد که اینبار شاید خلیج فارس کانون آن باشد و از این منظر هوشیاری بیشتر نظام جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح را ضروری مینماید.
* بزرگترین رشوه تاریخ سیاسی انگلیس به آل سعود وهابی
اما به رغم آن تحرک اخیر انگلیس دلایل دیگر نیز میتواند داشته باشد، ازجمله اینکه، دولت انگلیس بعد از رفراندوم مردم این کشور مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا نیاز به متحدان جدید اقتصادی و بازارهایی برای محصولات این کشور داشت، که شاید منطقه خلیج فارس و درآمدهای بادآورده شیخنشینهای این منطقه بهعنوان مهمترین بازار برای انگلیس بعد از «برگزیت» باشد. نکته دوم اینکه مواضع ناشیانه، خلاف تدبیر ترزا می، همچون مواضعی است که برخی دیگر از کشورها علیه ایران بعد از دریافت رشوه از سعودیها اتخاذ کردهاند. یعنی به جرئت میتوان گفت که ترزا میبعد از این موضعگیری بزرگترین رشوه تاریخ سیاسی انگلیس را از دولت تروریستپرور عربستان دریافت کرده است و شاید از دولت بحرین هم، بهدلیل سکوت در برابر جنایات این رژیم در برابر مردمش که خواهان حقوق حداقلی شهروندی هستند، دریافت کرده باشد.
* دست انگلیس تا مرفق در خونبیگناهان یمنی
نکته سوم اینکه انگلیس نقشی اساسی در فروش تجهیزات نظامی به عربستان برای سرکوب یمن دارد، عمق این جنایت آنچنان است که این کشور در داخل با مخالفتهای جدی برای فروش تجهیزات به عربستان جهت کشتاررحمانه مردم یمن مواجه است و از آنجایی که فروش دهها میلیارد دلاری تجهیزات نوین انگلیسی و آمریکا به عربستان و بمبارانبیوقفه مردم مظلوم یمن تأثیری در شکست مقاومت آنها نداشته است، لذا این مواضع خانم ترزا می را میتوان فرار به جلو برای توجیه ادامه فروش تجهیزات و القای این دانست که هدف از این اقدام مقابله با تهدیدات ایران است. تهدیدی که به یکباره انگلیس را با هزاران کیلومتر فاصله متحد استراتژیک رژیمهای مرتجعی چون بحرین، امارات و عربستان میسازد.
* سابقه انگلیس در کودتای 28 مرداد و دلایل طرح ایران هراسی
گرچه اتخاذ چنین مواضعی از یک مقام انگلیسی با سابقه سیاه استعماری و کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حامی جدی رژیم استبدادی پهلوی و کمککننده بزرگ رژیم بعثی صدام و تروریستهای تکفیری و منافقین برای ما ایرانیان امری عادی به شمار میآید؛ اما کشف دلایل علنیسازی آن در مقطع فعلی را میتوان در موارد زیر دانست:
1 . ونقبخشی به بازار صادرات سلاح در شرایطی که اقتصاد انگلیس بهشدت به درآمد و تضمینهایی در روند نگرانکننده پس از برگزیت برای حفظ این درآمدها نیازمند است و هیچ بازاری مانند کشورهای نفتی حوزه خلیجفارس نمی تواند ضمانتبخش باشد. اخبار خرید 3/7 میلیارد دلاری تجهیزات نظامی از سوی این کشورها در روزهای اخیر گویای موفقیت دولتهای غربی، ازجمله در کاسبی تسلیحاتی با ابزاری، چون هراسافکنی در بین سران رژیمهای مستبد این دسته کشورها به شمار میآید.
2. مشروعیتبخشی به ایجاد پایگاه دائمی در بحرین و قانعسازی افکار عمومی منطقه برای این حضور مداخلهجویانه بدون پرداخت هزینههای لازم و آن هم به میزبانی رژیمی سرکوبگر و مستبد که در رفتار خویش هیچیک از معیارهای انسانی را مراعات نکرده و در برخورد با مردم کشورش خشنترین رفتار ضد انسانی و مغایر با حقوق بشر را بروزدهد.
3. ضمانتبخشی به همراهی با رژیمهای عربی منطقه در حمایت از تروریستهای تکفیری در شرایطی که روند مبارزه با تروریستها در حلب و موصل وارد مراحل سرنوشتساز شده و حامیان عربی و غیر عربی تروریستها را دستپاچه و نگران کرده است. این ادعای سلمانبنعبدالعزیز، پادشاه فرتوت عربستان که میگوید: «پیامدهای بحران سوریه به جایی رسیده است که نیازمند تلاش گسترده جامعه جهانی برای یافتن راهحل سیاسی بحران و حفظ وحدت و تمامیت ارضی این کشور است»، گویای این نگرانی و تلاش انگلیسیها برای دلگرمی دادن به آنان در کمک به حفظ و نجات تروریستهاست.
4. پیوند سیاست باکینگهام و کاخ سفید و متأثر بودن رفتار ترزا میاز انتخاب ترامپ در آمریکا که در ساحت نظامی به گماردن سگهای دیوانه و وحشی افتخار میکند، نخستوزیر انگلیس نیز جوگیر شده و سعی دارد از منطقه خلیجفارس این پیام را ارسال کند که او نیز در عرصه امنیتی و نظامی استعداد همراهی با ترامپ را دارد؛ اما گویا فراموش کرده است که اسلافش، چون تونی بلر بهدلیل اتخاذ مواضع جنجالی و جنگطلبانه علیه مردم مظلوم عراق، که به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی صورت گرفت و دروغ از آب درآمد، مجبور به عذرخواهی شدند.
* مغایرت کامل با آداب دیپلماتیک و همراهی با تروریسم تکفیری
بنابراین، مواضع خانم ترزا میکه مغایرت کامل با آداب دیپلماتیک قرار داشته و با ادبیاتی مربوط به قرون گذشته اعلام شد، میتوان نوعی رقص بدوی برای پول به شمار آورد که البته هزینهاش اعتبار دیپلماسی این خانم است که سابقه بازیگری و هنرپیشگیاش را پایه دیپلماسیاش قرار داده و تصورش این است که چنین ادبیاتی میتواند با تولید ایرانهراسی، وابستگی رژیمهای زبون برخی کشورهای منطقه را تشدید و امکان چپاول ثروتهای نفتی آنها را فراهم کند؛ اما سرنوشت صدام و قذافی برای این رژیمها عبرتآموز است که هم صدام روزی از کمکهایبیحساب دولت انگلیس بهرهمند بود و هم قذافی روی تعهد تونی بلر برای دفاع از خود حساب کرده بود؛ اما در حمله به هر دو، انگلیسیها حضور داشتند. انگلیسیها خوب میدانند که خاستگاه تفکر تروریسم تکفیری و تأمین لجستیک این گروههای خطرناک، دستگاههای ایدئولوژی ساز همین رژیمهایی است که با آمریکا و انگلیس شریک راهبردی بوده و حامی راهبردی این تروریستها به شمار میآیند. تروریستهایی که نه تنها از تسلیحات غربی در سوریه و یمن استفاده میکنند، بلکه در نفوذ به کشورهای عربی از پوشش دیپلماتیک و حمایت پنهان همین دولتها سودجویند. تروریستهایی که امروز حکم ارتش منطقهای وابسته به سرویسهای کشورهایی، چون عربستان سعودی، امارات و قطر را دارند، همانهایی که در گذشته میتوان ردّ پای شان را در حادثه تروریستی 11 سپتامبر و کشتن سفیر آمریکا در بنغازی لیبی هم پیدا کرد و امروز هم از موشکهای تاو آمریکایی در سوریه استفاده میکنند. گرچه آمریکایی ها برای حفظ منافع تاکتیکی و مصلحتهای دیپلماتیک فعلاً پنهانکاری و لاپوشانی را ترجیح میدهند، اما اصل مسأله هیچ تغییری نمیکند و روزگاری تاریخ در برابر این نوع بازیهای سیاسی کثیف قضاوت خواهد کرد. همانگونه که امروز هم آگاهان عرصه سیاست از این رفتار دوگانه و متکی بر حرص مادی دولتمردان غرب احساس نفرت و انزجار میکنند.
* اخراج سفیر انگلیس پاسخ گستاخی چندباره روباه پیر
به نظر میرسد با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، اخراج سفیر این کشور از تهران باید هرچه زودتر انجام شود. نیکلاسهامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود.
* مواضع «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس
روز چهارشنبه هفدهم آذرماه سخنان «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس در مورد مسؤولیت تهران و ریاض در ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه خبرساز شد. به گفته جانسون، در خاورمیانه رهبر قدرتمندی وجود ندارد تا اختلافهای مذهبی را حل و فصل کند و بههمیندلیل عربستان سعودی، ایران و همه کشورها به سیاست تشکیل گروههای دستنشانده و راهانداختن جنگهای نیابتی روی آوردهاند.
این سخنان جانسون همزمان با شرکت «ترزا می» نخست وزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد. در این زمینه، دفتر نخست وزیر انگلیس اعلام کرده که این گفتهها دیدگاه شخصی جانسون بوده و نظر رسمی لندن بهحساب نمیآید.
به باور برخی از ناظران، حضور میدر نشست شورای همکاری خلیج فارس و حتی اظهارات جانسون را باید تابعی از اوضاع و احوال کشورهای منطقه و نیز سیاستها تازه لندن دانست. از این منظر، نگرانی کشورهای حاشیه خلیج فارس از تنها ماندن در منطقه دلیل اصلی دعوت از نخست وزیر انگلیس بوده است، بهخصوص در برهه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مواضع «دونالد ترامپ» رییس جمهوری منتخب این کشور گویای دگرگونیهای احتمالی در اولویت بندیهای سیاست خارجی واشنگتن است که از اکنون نگرانیهای زیادی را در پایتختهای عربی حاشیه خلیج فارس برانگیخته است.
احتمال تغییر در وضعیت پوشش امنیتی منطقه از سوی آمریکا، برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که به دلایل داخلی، اختلافات منطقهای و پیگیری سیاستهای واگرایانه و تنش زا خود را نیازمند حمایت بازیگران فرامنطقهمی انگارند، فضای رعب آوری را پدید آورده است. به اعتقاد شماری از کارشناسان، مواضع اخیر نخست وزیر انگلیس و همسویی وی با سران کشورهای حاشیه خلیج فارس، در واقع پاسخی به همین نگرانیها است. به عبارت بهتر لندن بهنوعی درصدد اعلام حمایت از کشورهای عربی در فضای تازه است.
در چنین فضایی، ترس خودساخته کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران از مهمترین دلایل تمایل این دولتها به تقویت روابط با انگلیس به شمار میرود. پس از توافق هستهای ایران و 5+1 و پررنگ تر شدن نقش تهران در معادلات بینالمللی و منطقهای، برخی دولتهای حاشیه خلیج فارس در صدد القای بیش از پیشِ آنچه خطر ایرانِ هستهقدرتمند میخواندند برآمدند. ازاینرو مواضع ضد ایرانی میبه مذاق آنها خوش آمده است. این در حالی است که ایران در تاریخ معاصر خود سابقهای از تجاوز یا سوء نیتی نسبت به کشورهای منطقه ندارد و همواره بر تعمیق همکاری و برقراری امنیت از طریق همسازی بین کشورهای منطقه تأکید داشته است.
* آدرس غلط
نکته دیگری که در این میان لازم به بیان است اینکه متهم کردن ایران در بحرانها و مسائل منطقهای و اظهارات این چنینبیاساس از سوی سران لندن، بهنوعی ارایه آدرس غلط برای سرپوش گذاشتن روی سیاستهای توسعه طلبانه و مداخله جویانه بازیگران فرامنطقهای است. البته دستگاه دیپلماسی ایران نیز به سخنان میواکنش نشان داد و «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اظهارات نخست وزیر انگلیس در جمع سران شورای همکاری خلیج فارس گفت: کشورهایی که مداخله جوییهای غیر مسؤولانه آنها در سایر کشورها موجب گسترش ناامنی، جنگ، خشونت و تروریسم شده است در جایگاهی نیستند که دیگران را به مداخله در امور منطقه متهم نمایند. وی با اشاره به سیاستهای تفرقه افکنانه انگلیس افزود: این کشور در تلاش برای بازگشت به این منطقه، مجددا به سیاست های تفرقه افکنانه روی آورده است که از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران کاری عبث و غیرسازنده است.
* سیاست انگلیس در منطقه جواب نمیدهد
نخست وزیر انگلستان از جریانی در انگلستان روی کار آمده است که موافق خروج این کشور از اتحادیه اروپا معروف به برگزیت بوده است؛ خروج از اتحادیه اروپا قطعا مشکلات اقتصادی و سیاسی را در پی خواهد داشت. انگلیس بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی تلاش میکند تا جایگاه دیگری را با توجه به 2 نکته برای خود تعریف کند. با توجه به اینکه آمریکا خواهان حضوری کمتر در خلیج فارس است و انگلستان نیز میخواهد از این موضوع سواستفاده کند، نکته دیگر اینکه انگلستان با استفاده از تعدادی از کشورهای خلیجفارس که دارای درآمد بالایی هستند میتواند برای فروش تسلیحات خود استفاده کند. آنها از قدرت ایران اطلاع دارند و میدانند که خلیج فارس جایی برای عرض اندام و قدرتنمایی آنها نیست؛ چراکه این منطقه همانند یک بشکه باروت است و حضور انگلیس نه تنها امنیت را برقرار نخواهد کرد بلکه روز به روز به ایجاد مشکلات و افزایش تنشها نیز دامن خواهد زد. سیاست بازی کردن بر اساس اختلافات و بهرهبرداری از شرایط ایجاد شده مختص انگلستان است.
انگلیس میخواهد از بازار ایران و از درآمد گزاف کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای فروش تسلحات خود نهایت استفاده را ببرد. ایران با جدیت به این مسأله اعتراض و به انگلستان تذکر لازم داده شود که این منطقه جای بازی و افزایش تنش نیست و بهتر است که به صلح و همکاری منطقهای کمک کنند؛ نه بهبیثباتی و افزایش اختلاف. قطعا سیاستی که انگلستان در پیش گرفته است جواب نخواهد داد.
* تصمیمات شیطنت برانگیز
با توجه به اظهارات مداخلهجویانه نخستوزیر انگلیس در شورای همکاری خلیجفارس در مورد جمهوری اسلامی ایران، طرح کاهش روابط با انگلستان توسط نمایندگان تهیه و به هیأت رئیسه مجلس تقدیم شده است. چون معتقدیم باید در برابر حرفهای ناصحیح و غلطی که انگلیسیها میزنند ایستاد و نسبت به شیطنتها در منطقه خاورمیانه توسط آمریکا و کشورهای عربی و انگلیس عکسالعمل معقول داشت.
قطعاً اگر یک کشوری مواضعی علیه ایران داشته باشد باید با آن برخورد کرد اما وضعیت انگلیس به گونه دیگری است چون اساساً حرفها و اظهارنظرهایی که میکنند از روی انجام تصمیمات شیطنت برانگیز و برخلاف روابط با کشورهای دیگر است بههمیندلیل باید واکنش لازم داشت.
با توجه به اینکه معتقدیم باید عکس العمل معقولی نسبت به این اظهارات مداخلهجویانه نشان داد طرح کاهش روابط با انگلیس توسط جمعی از نمایندگان با استناد به اصل 152 قانون اساسی تهیه و به هیأت رئیسه تقدیم شده است.
* شکست تکفیریها در سوریه و عراق و همچنین ناتوانی عربستان در جنگهای نیابتی
انگلیسیها پس از پنجاه سال دوباره میخواهند به منطقه بازگردند؛ فرصتطلبی آنها در پر کردن حضور آمریکا در خلیجفارس و نیز شکست تکفیریها در سوریه و عراق و همچنین ناتوانی عربستان در جنگهای نیابتی، آنها را به شیطنت جدیدی وادار کرده است. این سخنان گزافه و زوزههای روباه پیر، نشانگرِ دخالت و سیاست جدید انگلیسی ها در خلیجفارس است و بیانگر یک ماجراجویی جدیدی است. دولتمردان ما چشمهای خود را باز کنند.
انتهای پیام/
به گزارش تسنیم، با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، برخی معتقدند، اخراج سفیر این کشور از تهران یا حداقل کاهش سطح روابط باید هرچه زودتر در دستور کار قرار گیرد. نیکلاس هامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود:
1- ترزا می، نخستوزیر انگلیس در نشست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایتخت بحرین مدعی شد که امنیت این کشورها، امنیت انگلیس است. نخستوزیر انگلیس در ادامه ادعاهایش افزود: تمایل دارم به شما تأکید کنم که ما خطر ایران بر منطقه (خلیج فارس) و خاورمیانه را بزرگ میبینیم. او گفت: انگلیس به شراکت راهبردی خود با کشورهای منطقه (خلیج فارس) پایبند است و دوشادوش این کشورها به مقابله با خطری میپردازد که آنها را تهدید میکند. باید مانع اقدامات منفی ایران در سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای منطقه شد تا در این منطقه امنیت و ثبات محقق شود.
سخنان «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس نیز خبرساز شد. به گفته جانسون، در خاورمیانه رهبر قدرتمندی وجود ندارد تا اختلافهای مذهبی را حل و فصل کند و بههمیندلیل عربستان سعودی، ایران و همه کشورها به سیاست تشکیل گروههای دستنشانده و راهانداختن جنگهای نیابتی روی آوردهاند. این سخنان جانسون همزمان با شرکت «ترزا می» نخستوزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد.
3- سخنرانی نخستوزیر انگلستان در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در بحرین که در آن ایران را «تهدیدی» برای امنیت و ثبات منطقه خواند، گرچه موجی از خشم و نفرت را در میان هموطنان ما ایجاد کرد، لیکن اصلا دور از انتظار و بدیع نبود. به مصداق «از کوزه همان برون تراود که در اوست» یا «نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است»، باید گفت که اصولا از روباه پیر استعمار انتظاری جز این نمیرفت و نمیرود. اتخاذ چنین مواضعی از سوی مقامهای انگلیسی با سابقه سیاه استعماری و کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حامی جدی رژیم استبدادی پهلوی و کمککننده بزرگ رژیم بعثی صدام و تروریستهای تکفیری و منافقین و خصوصا سابقه در فتنه 88 برای ما ایرانیان امری عادی بهشمار میآید.
4- مواضع دولتمردان انگلیسی علیه ایران در هفته گذشته، تکرار چندینباره موضعگیری سران این دولت خبیث طی دو سده اخیر است که برای مردم ایران که زخمهای عمیقی از خباثتها و کینهتوزیهای این نظام استعماری در سینه دارند، چندان دور از انتظار نبوده و نیست و بههمیندلیل بود که در ادامه تحرکات این رژیم در حمایت از فتنهگران در فتنه 88، مجلس شورای اسلامی در سال 1390 با اکثریت قاطع رأی به کاهش روابط دو کشور در حد کاردار داد اما زمانی که دولت یازدهم با نادیده گرفتن این مصوبه مجلس روابط را در سطح سفیر گسترش داد، اینبار نیز مسؤولان انگلیسی پاسخ این اعتماد دولت آقای روحانی را با خباثتی دادند که در نوع خود کمنظیر است و نشان میدهد این رژیم هیچگاه از ماهیت استعماریاش فاصله نگرفته است.
5- درست در همان روزی که شرکت نفتی هلندی - بریتانیایی «رویال داچ شل» در تهران اقدام به امضای یک قرارداد همکاری بزرگ با شرکت ملی نفت ایران بر سر توسعه سه میدان نفتی و گازی ایران کرد، ترزا می نخستوزیر بریتانیا در آن سوی آبهای گرم خلیج فارس و در پایتخت جزیره بحرین به بیان این اراجیف و هتاکیها پرداخت.
6- با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، برخی معتقدند، اخراج سفیر این کشور از تهران یا حداقل کاهش سطح روابط باید هرچه زودتر در دستور کار قرار گیرد. نیکلاس هامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود. در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نیکلاس هاپتون سفیر این کشور در تهران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران به اظهارات نسنجیده نخستوزیر آن کشور، توسط معاون مدیرکل غرب اروپا به وی ابلاغ شد.
7- جمعی از نمایندگان با استناد به اصل 152 قانون اساسی، طرح کاهش روابط با انگلیس را تهیه و به هیأترئیسه تقدیم کردهاند. بر این اساس اظهارات غیرمسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقهافکنانه نخستوزیر انگلیس در نشست سران کشورهای همکاری خلیج فارس اقتضا میکند مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره اراده ملت در اداره امور کشور، موضعی مقتدرانه و عزتمندانه و مبتنی بر آموزههای دینی و در شأن ملت بزرگ ایران اتخاذ نماید. وزارت امور خارجه مکلف است در چارچوب حفظ اقتدار، عزت، منافع ملی و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران، ظرف مدت 2 هفته روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس به سطح کاردار تنزل دهد و روابط اقتصادی و بازرگانی را نیز به حداقل ممکن برساند.
8- ترزا (مری) می، از زمانی که وزارت کشور بریتانیا را بهعهده گرفت، سرسپردگی خود را به صهیونیزم و رژیم اسراییل به اثبات رساند. او آن اندازه این سرسپردگی را خوب نمایش داد که در هنگام مطرح شدن نامش برای ریاست حزب محافظهکار (توری) و نخستوزیری بریتانیا، رسانههای رژیم صهیونیستی تقریبا بالاتفاق با تیترهای تمجید و تحسینآمیز، خوشحالی خود را ابراز کردند.
9- خروج از اتحادیه اروپا قطعاً مشکلات اقتصادی و سیاسی را در پی خواهد داشت. انگلیس بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی، تلاش میکند تا جایگاه دیگری را برای خود تعریف کند. با توجه به اینکه آمریکا خواهان حضوری کمتر در خلیج فارس است، انگلستان میخواهد از این موضوع سوءاستفاده کند. نکته دیگر اینکه انگلستان با استفاده از تعدادی از کشورهای خلیجفارس که دارای درآمد بالایی هستند میتواند برای فروش تسلیحات خود استفاده کند. آنها از قدرت ایران اطلاع دارند و میدانند که خلیج فارس جایی برای عرض اندام و قدرتنمایی آنها نیست؛ چراکه این منطقه همانند یک بشکه باروت است و حضور انگلیس نه تنها امنیت را برقرار نخواهد کرد بلکه روزبهروز به ایجاد مشکلات و افزایش تنشها نیز دامن خواهد زد. سیاست بازی کردن بر اساس اختلافات و بهرهبرداری از شرایط ایجادشده مختص انگلستان است.
* ناپختگی و تازهکاری
اظهارات اخیر نخست وزیر انگلیس ناشی از ناپختگی و تازه کار بودن وی است. یک سیاستمدار خیلی اندیشمندتر و عاقلانه تر بحث میکند تا کسیکه به این صراحت و برهنگی بعضی مواضع را اعلام میکند. دوم بحث خلایی که انگلیسیها امروز احساس میکنند. بعد از انتخاباتی که در آمریکا برگزار شد و نگرانیهایی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به آینده خودشان دارند؛ احساس انگلیسیها آن است که میتوانند به منطقه برگردند و خلا موجود را پرکنند.
* طرح ایران هراسی برای فروش سلاح
به هر حال با طرح مسأله ایران هراسی بازار فروش تسلیحات را هم فراهم میکنند و بهطور طبیعی برای اینکه بازار اسلحه را هم ایجاد کنند، دست به بیاناتی میزنند که این بیانات ناسنجیده است و فکر میکنند آنهایی که در معرض این نوع اظهارات قرار میگیرند به سادگی ریشههای این اظهارات را میفهمند.
نکته سوم اینکه انگلستان فکر میکند در یک عصر و دوره جدیدی قرار گرفته که میتواند احیاگر همان بریتانیای قبل باشد و حضور خود را در جاهای مختلف دنیا عملی کند. در اینجا با زدن پایگاه در بحرین یا جاهای مختلف به عبارتی حضور نظامی خود را برای تأمین اهداف و منافع ملی خود نه منطقه عملیاتی میکند لذا ما این حرفها را بهحساب نمی آوریم.
* طرح مجلس برای کاهش روابط با انگلیس
متن کامل طرح کاهش روابط با انگلیس که توسط حسینعلی حاجی دلیگانی تهیه شده و به امضای تعدادی از نمایندگان رسیده است به شرح زیر است:
مقدمه (دلایل توجیهی) : به استناد اصل 152 قانون اساسی سیاست خارجی کشور جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور استوار میباشد.
اظهارات غیر مسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقه افکنانه نخست وزیر انگلیس در نشست سران کشورهای همکاری خلیج فارس اقتضا میکند مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره اراده ملت در اداره امور کشور موضعی مقتدرانه و عزتمندانه و مبتنی بر آموزههای دینی و در شان ملت بزرگ ایران اتخاذ نماید. بههمیندلیل طرح کاهش روابط با انگلیس و پاسخ به اهانت نخست وزیر آن کشور تقدیم نمایندگان ملت میگردد.
وزارت امور خارجه مکلف است در چارچوب حفظ اقتدار، عزت، منافع ملی و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران، ظرف مدت 2 هفته روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس به سطح کاردار تنزل دهد و روابط اقتصادی و بازرگانی را نیز به حداقل ممکن برساند.
تبصره 1- در صورتی که تغییری سیاستهای مداخلهجویانه و خصمانه کشور مذبور، وزارت امور خارجه میتواند سطح روابط را ارتقاء دهد.
وزارت امور خارجه موظف است در مورد سایر کشورهایی که رفتار مشابه انگلیس داشته باشند، گزارشی را جهت اخذ تصمیم مناسب به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.
* سفیر انگلیس به وزارت خارجه احضار شد
سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: سفیر انگلیس در تهران، در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نخستوزیر این کشور در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس امروز به وزارت خارجه احضار شد. بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با اعلام این خبر اظهار داشت: در پی اظهارات مداخلهجویانه «ترزا می» نخستوزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس، نیکلاسهاپتون سفیر این کشور در تهران امروز (شنبه) به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران به اظهارات نسنجیده نخست وزیر آن کشور، توسط معاون مدیرکل غرب اروپا به وی ابلاغ شد.
وی افزود: معاون مدیرکل غرب اروپا وزارت امور خارجه کشورمان در این دیدار به سفیر انگلیس متذکر شد که «اظهارات غیرمسؤولانه، تحریکآمیز و تفرقهافکنانه خانم ترزا میدر اجلاس مذکور، غیرقابل قبول و مردود و قویا انتظار میرود دیگر شاهد چنین اظهارات غیرقابل قبولی نباشیم.» در این دیدار خطاب به سفیر انگلیس تأکید شد: «این اقدامات در تناقض با توسعه روابط اعلامی بوده و بیش از پیش موجب ایجاد خدشه در روابط دو کشور میشود.»
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین اظهار داشت: در این دیدار خطاب به سفیر انگلیس گفته شد «سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران بر برقراری صلح، ثبات و امنیت و با محوریت مبارزه با تروریسم شکلگرفته است، در حالی که سیاست برخی از کشورهای منطقه در حمایت از تروریسم روشن است، و این واقعیت از چشم مسؤولان بریتانیا و نخست وزیر شما نادیده گرفته شده و این امر جای تاسف و تعجب بسیار دارد.» «نیکلاسهاپتون» سفیر انگلیس در تهران هم در این دیدار با اشاره به اینکه سیاست کشورش مبتنی بر گسترش روابط با ایران است، تأکید کرد: پیام صریح و روشن ایران را سریعا به وزارت خارجه و دفتر نخست وزیری آن کشور منعکس خواهد کرد.
* اوج تعهدات ترزا میبه رژیم نامشروع صهیونیستی
اوج تعهد او به رژیم نامشروع اسراییل را میتوان در سخنرانیش در مراسم «جنبش جوانان صهیونیست» 1 Bnei Akiva در آپریل2015، به مناسبت شصت و هفتمین سال تشکیل غدّه سرطانی اسراییل، یک سخنرانی سراسر مجیزگویانه و پر از تحسین نثار آن کرد. ترزا می، بهعنوان وزیر متعهد شد که به یک صندوق مثلا خیریه صهیونیستی در بریتانیا، به نام «کامیونیتی سکوریتی تراست»، 4. 13 میلیون پاوند انگلیس کمک کند. گفتنی است که این صندوق، که مستقیما زیر نظر موساد فعالیت میکند، یکی از ذینفوذترین موسسات صهیونییستی در انگلستان است که وظیفه اصلی آن آزار و تحت فشار گذاشتن گروههای ضد صهیونیست در انگلستان، بهویژه یهودیان غیرصهیونیست است. میِ صهیونیست در یک سخنرانی خود در ژانویه 2015، بهصراحت مدعی شد: « بریتانیا بدون یهودیهای خود، بریتانیا نخواهد بود.»
از خدمات دیگر او به جامعه صهیونیستی بریتانیا، جلوگیری از ورود منتقدان اسراییل و حامیان آرمان فلسطین به خاک این کشور بود. برای مثال، در نوامبر 2015، «متیوهایمباخ»، 25 ساله، از رهبران دانشجویی در آمریکا، بهواسطه حمایت از مردم فلسطین و بایکوت رژیم صهیونیستی، با دستور شخص ترزا میدر وزارت کشور، اجازه ورود به کشور را پیدا نکرد. او سال گذشته به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و در سخنرانی خود از تلاشهای نتانیاهو و دولتش برای مبارزه با بردگی جنسی و قاچاق انسان تجلیل کرد! این در حالی است که رژیم صهیونیستی از قطبهای بردگی جنسی در دنیاست و اتباع این رژیم جزو دست اندرکاران اصلی قاچاق سازماندهی شده انسان در سرتاسر دنیا هستند. فقط در سال 2005، درآمد اسراییل از بردگی جنسی زنان سفیدپوست بیش از 1 میلیارد دلار بود!
از همین رو وقتی در ماه جولای سال جاری، او بهعنوان جایگزین دیوید کمرون مستعفی مطرح شد، هم سازمانهای صهیونیستی بریتانیا و هم مطبوعات اسراییلی بهشدت از او حمایت کردند. برای نمونه، «پاول دِکره» (یهودی صهیونیست)، سردبیر ارشد بزرگترین روزنامه زرد بریتانیا، «دیلی میل»، که در حزب محافظه کار بهدلیل نفوذش در تعیین نخست وزیر از این حزب، لقب «تاج بخش» دارد، ترزا میرا بهعنوان نخست وزیر بعدی انگلستان تأیید کرد. روزنامه اسراییلی جروزالم پست در 12 جولای تیتر زد: ترزا می، یک «دوست پایدار اسراییل»هاآرتز، دیگر روزنامه اسراییلی هم در 13 جولای تیتر مشابهی داشت: ترزا مییک نخست وزیر قوی و دوست اسراییل خواهد بود.» هاآرتز در همین مقاله مدعی شد که می بزرگترین دوست و طرفدار اسراییل و یهود در میان نخست وزیران بریتانیا در تمام تاریخ این کشور» خواند.
اما این خدمات و حمایتها، صرفا بهواسطه منافع مالی و سیاسی متقابل نبوده و نیست و دلیل دیگری دارد. در پی رشته حملات مسلحانه در پاریس در ژانویه 2015، که یکی از آنها به یک فروشگاه مواد غذایی یهودی بود، در مراسمی که به همین مناسبت برگزار شد، ترزا می، وزیر کشور وقت بریتانیا، پلاکارد «من هم یک یهودی هستم» در دست گرفت. و این صرفا یک ابراز همبستگی نمادین نبود.
نخست وزیر بریتانیا، دست کم از سوی مادر، خون یهودی در رگهای خود دارد. جد و جدّه مادری او، به نامهای «دیوید پاترسون» و «آمی مارگارت پاترسون» از خانوادههای یهودی اسکاتلند بودند. بنا به نظر نژادشناسان یهودی، نام خانوادگی «پاترسون» با چند واسطه از طایفه اصلی یهودی «کوهن» (در اصل کاهن) منشعب شده است. به علاوه، نام مادر ترزا می، نام عجیب «زیدی» Zaidee است: زیدی مری بارنز
حال به نظر میرسد که ترزا میاز اینکه پا جای پای سلف خود بگذارد و بهاصطلاح «بانوی آهنین» جلوه کند، بدش نمی آید. شاید همین باعث شده که علیرغم اعتراضات و انتقادات شدید و مداوم گروهها و سازمانهای حقوق بشری بریتانیا، درباره نقض فاحش حقوق انسانی در کشورهای عرب خلیج فارس، نه تنها حاضر به بازنگری در سیاست نزدیکی راهبردی با آنها نشده، بلکه بهصراحت از قصد خود برای تعمیق روابط لندن با رژیمهای جنایتکاری چون منامه و ریاض سخن میگوید.
* خفقان انگلیس از نقض حقوق بشر در بحرین
وقتی از نقض حقوق بشر توسط رژیم آل خلیفه در بحرین حرف میزنیم، تنها بحث «نقض» حقوق مطرح نیست، بلکه صحبت از «جنایت» است. رژیم منامه در زمینه شکنجه و آزار مخالفان سیاسی، یک رژیم صاحب سبک بهحسابآید. شکنجههای دستگاه امنیتی آل خلیفه علیه منتقدان حکومت، با کمک سعودیها و البته موساد و آژانسهای اطلاعاتی غرب، بعضا ابداعی و منحصر به فرد است. شاید نمونه این شکنجهها تنها در عراق دوران صدام و کامبوج تحت حکومت خِمِرهای سرخ پیدا میشد. برای نمونه، آزار جنسی و تجاوز زندانیان سیاسی شیعه (زن و مرد) نه تنها شامل حال خود زندانیان میشود، که برای تحت فشار قرار دادن آنها، اعضای خانواده آنها را هم تهدید می کند و ماموران امنیتی سفاک وبیشرافت آل خلیفه ابایی از انجام چنین جنایتهایی ندارد. دایره این سرکوب گری و سبعیت آنقدر گسترده است که حتی دامن پزشکان و پرسنل درمانی که به مجروحان تظاهرات اعتراضی علیه آل خلیفه هم میشود. پرسنل بیمارستانی که به مجروحان سرکوب یک تجمع اعتراضی شیعیان کمک کرده بودند، دستگیر و بهشدت شکنجه شدند که این مسأله توسط سازمانهای حقوق بشری در خود بریتانیا به تفصیل، ثبت و ضبط شده است.
در دوره نخست وزیری دیوید کمرون، از فوریه 2011تا سپتامبر 2015، 45 میلیون پاوند اسلحه به رژیم بحرین فروخته شد که شامل انواع مسلسل، تفنگهای تهاجمی و مهمات ضدزره میشد. این در حالی بود که تا قبل از شروع جنبشهای مردمی بیداری اسلامی در 2011، رقم معاملات تسلیحاتی لندن با منامه تنها 6میلیون پاوند بود.
* ضدیت انگلیس با حقوق بشر
دولت فخیمه! ملکه، که در کنار ایالات متحده خود را قیم و نگهبان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر میداند، در 5 سال گذشته به رژیم قرون وسطایی، درنده خو و ضددمکراسی عربستان سعودی که هنوز مجرمان خود را در ملاء عام با شمشیر گردن میزند، 6. 5 میلیارد دلار تسلیحات فروخته است. بخش عمده این تسلیحات شامل جنگندههای گران قیمت «یوروتایفون» میشود که نقشی مهم در ریختن بمب بر سر زنان و کودکان مظلوم یمنی دارد. عربستان سعودی یکی از بزرگترین مشتریان بزرگترین هلدینگ صنایع نظامی بریتانیا، یعنی BAE Systems است. در واقع دولت بریتانیا عملا نقش دلال (پا انداز) روابط دولت سعودی با BAE Systems را بازی میکند. در ماه آپریل، گزارشی از سوی کمیته منتخب امور خارجه پارلمان بریتانیا منتشر شد که بهشدت نقض حقوق بشر در بحرین را مورد انتقاد قرار داد. در این گزارش بهصراحت آمده بود که دولت بریتانیا عملا مسأله حقوق بشر را به حاشیه رانده تا بتواند روابط خود را با رژیم دیکتاتوری و سرکوب گر بحرین، که همین حالا هم روابط بسیار عمیقی با لندن دارد، بیش از پیش تقویت کند. در ماه نوامبر، چارلز، ولیعهد بریتانیا، به بحرین سفر کرد تا فاز اول پروژه جنجال برانگیز پایگاه دریایی «مینا سلمان» را، در میانه اعتراضات گسترده به کارنامه حقوق بشری رژیم بحرین و روابط آن با لندن، افتتاح کند. این پایگاه که عمدتا با پول آل خلیفه ساخته میشود، قرار است محل استقرار دایمی نیروی دریایی بریتانیا در خلیج فارس باشد.
* تکرار چندین باره موضعگیری سران دولت خبیث انگلیس
مواضع دولتمردان انگلیسی علیه ایران در هفته گذشته، تکرار چندین باره موضعگیری سران این دولت خبیث طی دو سده اخیر است که برای مردم ایران که زخمهای عمیقی از خباثتها و کینهتوزیهای این نظام استعماری در سینه دارند چندان دور از انتظار نبوده و نیست و بههمیندلیل بود که در ادامه تحرکات این رژیم در حمایت از فتنهگران در فتنه 88، مجلس شورای اسلامی در سال 1390 با اکثریت قاطع رأی به کاهش روابط دو کشور در حد کاردار داد. اما زمانی که دولت یازدهم با نادیده گرفتن این مصوبه مجلس روابط را در سطح سفیر گسترش داد، این بار نیز مسؤولان انگلیسی پاسخ این اعتماد دولت آقای روحانی را با خباثتی دادند که در نوع خود کمنظیر است و نشان میدهد این رژیم هیچگاه از ماهیت استعماریاش فاصله نگرفته است.
ترزا می، نخستوزیر انگلیس در سفر اخیر خود به بحرین در نشست شورای همکاری خلیج فارس با بهرهگیری از عنوان مجعول برای خلیج همیشه فارس به همکاری انگلیس با کشورهای شورای همکاری برای مقابله با آنچه خود «اقدامات تهاجمی» در منطقه خوانده تأکید کرده و با ادعای اینکه ایران برای این کشورها تهدید است، میگوید: «همانطور که با تهدیدات جدید امنیتی مواجه میشویم باید با کشورهایی که تأثیر آنها باعث تشدیدبیثباتی در منطقه میشود مقابله کنیم.» و آنگاه میافزاید: «بنابراین قصد دارم به شما اطمینان دهم که نسبت به تهدیدی که ایران برای خلیج فارس و خاورمیانه ایجاد میکند هوشیار هستم و بریتانیا به همکاری استراتژیکمان با کشورهای حوزه خلیج فارس و همکاری با شما برای مقابله با آن تهدید پایبند است.»
* درک چرایی مواضع خانم ترزا میو وزیر خارجه انگلیس
برخلاف پیچیدگیهایی که معمولاً سیاست خارجی کشور انگلیس از گذشته در رابطه با مسائل منطقه داشته است، درک چرایی این مواضع خانم ترزا می علیه ایران و بهدنبال او جانسون، وزیر خارجه انگلیس علیه ایران چندان دشوار نیست، اگرچه مواضع جانسون علیه عربستان در کنار حمله به بخشی از چرایی مواضع ترزامی علیه ایران را روشنکند. واقعیت صحنه آن است که آمریکا و انگلیس بعد از شکستهای سنگین در منطقه آسیای مرکزی و غربی که نتیجه دو راهبرد «دکترین اقدام پیشدستانه» و «طرح خاورمیانه بزرگ» آنها بود و هزینههای سنگینی را بهدلیل حمله به افغانستان و عراق متحمل شده و همراه با متحد استراتژیک یعنی رژیم صهیونیستی شکستهای جنگ 22روزه و 33 روزه را نیز از مقاومت لبنان و فلسطین پذیرا شدند و به اعتراف «ترامپ» رئیسجمهور منتخب آمریکا هزاران میلیارد دلار هزینه را نیز بر مردم کشورهایشان تحمیل کردند، استراتژی جنگهای نیابتی را با محوریت عربستان، ترکیه، قطر و. . . برای منطقه طراحی و این بار نیز امیدوار بودند با محوریت و هزینه این کشورها، شکستهای گذشته را جبران کنند که حمایت و تقویت از داعش و جنگهای خائنانه علیه مردم سوریه، عراق، و یمن محصول این استراتژی بود.
اما به رغم انتظار آنها، این استراتژی اگرچه هزینههای سنگین مادی و انسانی را بر مردم منطقه تحمیل کرد ولی محصول آن نه تنها تجربه شکستهایی دیگر، که قدرت یافتن سرپنجههای مقاومت در این کشورها و زمینههای تغییرات بنیادین در روند تحولات کشورهای اسلامی و آسیای غربی است، لذا ورود نخستوزیر انگلیس به منطقه و تلاش برای ایجاد همگرایی در این شیخنشینها را که در اثر شکستهای اخیر منفعل شدهاند نباید تنها یک سفر عادی تلقی کرد، چراکه میتواند زمینهساز دور جدیدی از فتنه در منطقه باشد که اینبار شاید خلیج فارس کانون آن باشد و از این منظر هوشیاری بیشتر نظام جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح را ضروری مینماید.
* بزرگترین رشوه تاریخ سیاسی انگلیس به آل سعود وهابی
اما به رغم آن تحرک اخیر انگلیس دلایل دیگر نیز میتواند داشته باشد، ازجمله اینکه، دولت انگلیس بعد از رفراندوم مردم این کشور مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا نیاز به متحدان جدید اقتصادی و بازارهایی برای محصولات این کشور داشت، که شاید منطقه خلیج فارس و درآمدهای بادآورده شیخنشینهای این منطقه بهعنوان مهمترین بازار برای انگلیس بعد از «برگزیت» باشد. نکته دوم اینکه مواضع ناشیانه، خلاف تدبیر ترزا می، همچون مواضعی است که برخی دیگر از کشورها علیه ایران بعد از دریافت رشوه از سعودیها اتخاذ کردهاند. یعنی به جرئت میتوان گفت که ترزا میبعد از این موضعگیری بزرگترین رشوه تاریخ سیاسی انگلیس را از دولت تروریستپرور عربستان دریافت کرده است و شاید از دولت بحرین هم، بهدلیل سکوت در برابر جنایات این رژیم در برابر مردمش که خواهان حقوق حداقلی شهروندی هستند، دریافت کرده باشد.
* دست انگلیس تا مرفق در خونبیگناهان یمنی
نکته سوم اینکه انگلیس نقشی اساسی در فروش تجهیزات نظامی به عربستان برای سرکوب یمن دارد، عمق این جنایت آنچنان است که این کشور در داخل با مخالفتهای جدی برای فروش تجهیزات به عربستان جهت کشتاررحمانه مردم یمن مواجه است و از آنجایی که فروش دهها میلیارد دلاری تجهیزات نوین انگلیسی و آمریکا به عربستان و بمبارانبیوقفه مردم مظلوم یمن تأثیری در شکست مقاومت آنها نداشته است، لذا این مواضع خانم ترزا می را میتوان فرار به جلو برای توجیه ادامه فروش تجهیزات و القای این دانست که هدف از این اقدام مقابله با تهدیدات ایران است. تهدیدی که به یکباره انگلیس را با هزاران کیلومتر فاصله متحد استراتژیک رژیمهای مرتجعی چون بحرین، امارات و عربستان میسازد.
* سابقه انگلیس در کودتای 28 مرداد و دلایل طرح ایران هراسی
گرچه اتخاذ چنین مواضعی از یک مقام انگلیسی با سابقه سیاه استعماری و کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332، حامی جدی رژیم استبدادی پهلوی و کمککننده بزرگ رژیم بعثی صدام و تروریستهای تکفیری و منافقین برای ما ایرانیان امری عادی به شمار میآید؛ اما کشف دلایل علنیسازی آن در مقطع فعلی را میتوان در موارد زیر دانست:
1 . ونقبخشی به بازار صادرات سلاح در شرایطی که اقتصاد انگلیس بهشدت به درآمد و تضمینهایی در روند نگرانکننده پس از برگزیت برای حفظ این درآمدها نیازمند است و هیچ بازاری مانند کشورهای نفتی حوزه خلیجفارس نمی تواند ضمانتبخش باشد. اخبار خرید 3/7 میلیارد دلاری تجهیزات نظامی از سوی این کشورها در روزهای اخیر گویای موفقیت دولتهای غربی، ازجمله در کاسبی تسلیحاتی با ابزاری، چون هراسافکنی در بین سران رژیمهای مستبد این دسته کشورها به شمار میآید.
2. مشروعیتبخشی به ایجاد پایگاه دائمی در بحرین و قانعسازی افکار عمومی منطقه برای این حضور مداخلهجویانه بدون پرداخت هزینههای لازم و آن هم به میزبانی رژیمی سرکوبگر و مستبد که در رفتار خویش هیچیک از معیارهای انسانی را مراعات نکرده و در برخورد با مردم کشورش خشنترین رفتار ضد انسانی و مغایر با حقوق بشر را بروزدهد.
3. ضمانتبخشی به همراهی با رژیمهای عربی منطقه در حمایت از تروریستهای تکفیری در شرایطی که روند مبارزه با تروریستها در حلب و موصل وارد مراحل سرنوشتساز شده و حامیان عربی و غیر عربی تروریستها را دستپاچه و نگران کرده است. این ادعای سلمانبنعبدالعزیز، پادشاه فرتوت عربستان که میگوید: «پیامدهای بحران سوریه به جایی رسیده است که نیازمند تلاش گسترده جامعه جهانی برای یافتن راهحل سیاسی بحران و حفظ وحدت و تمامیت ارضی این کشور است»، گویای این نگرانی و تلاش انگلیسیها برای دلگرمی دادن به آنان در کمک به حفظ و نجات تروریستهاست.
4. پیوند سیاست باکینگهام و کاخ سفید و متأثر بودن رفتار ترزا میاز انتخاب ترامپ در آمریکا که در ساحت نظامی به گماردن سگهای دیوانه و وحشی افتخار میکند، نخستوزیر انگلیس نیز جوگیر شده و سعی دارد از منطقه خلیجفارس این پیام را ارسال کند که او نیز در عرصه امنیتی و نظامی استعداد همراهی با ترامپ را دارد؛ اما گویا فراموش کرده است که اسلافش، چون تونی بلر بهدلیل اتخاذ مواضع جنجالی و جنگطلبانه علیه مردم مظلوم عراق، که به بهانه نابودی سلاحهای کشتار جمعی صورت گرفت و دروغ از آب درآمد، مجبور به عذرخواهی شدند.
* مغایرت کامل با آداب دیپلماتیک و همراهی با تروریسم تکفیری
بنابراین، مواضع خانم ترزا میکه مغایرت کامل با آداب دیپلماتیک قرار داشته و با ادبیاتی مربوط به قرون گذشته اعلام شد، میتوان نوعی رقص بدوی برای پول به شمار آورد که البته هزینهاش اعتبار دیپلماسی این خانم است که سابقه بازیگری و هنرپیشگیاش را پایه دیپلماسیاش قرار داده و تصورش این است که چنین ادبیاتی میتواند با تولید ایرانهراسی، وابستگی رژیمهای زبون برخی کشورهای منطقه را تشدید و امکان چپاول ثروتهای نفتی آنها را فراهم کند؛ اما سرنوشت صدام و قذافی برای این رژیمها عبرتآموز است که هم صدام روزی از کمکهایبیحساب دولت انگلیس بهرهمند بود و هم قذافی روی تعهد تونی بلر برای دفاع از خود حساب کرده بود؛ اما در حمله به هر دو، انگلیسیها حضور داشتند. انگلیسیها خوب میدانند که خاستگاه تفکر تروریسم تکفیری و تأمین لجستیک این گروههای خطرناک، دستگاههای ایدئولوژی ساز همین رژیمهایی است که با آمریکا و انگلیس شریک راهبردی بوده و حامی راهبردی این تروریستها به شمار میآیند. تروریستهایی که نه تنها از تسلیحات غربی در سوریه و یمن استفاده میکنند، بلکه در نفوذ به کشورهای عربی از پوشش دیپلماتیک و حمایت پنهان همین دولتها سودجویند. تروریستهایی که امروز حکم ارتش منطقهای وابسته به سرویسهای کشورهایی، چون عربستان سعودی، امارات و قطر را دارند، همانهایی که در گذشته میتوان ردّ پای شان را در حادثه تروریستی 11 سپتامبر و کشتن سفیر آمریکا در بنغازی لیبی هم پیدا کرد و امروز هم از موشکهای تاو آمریکایی در سوریه استفاده میکنند. گرچه آمریکایی ها برای حفظ منافع تاکتیکی و مصلحتهای دیپلماتیک فعلاً پنهانکاری و لاپوشانی را ترجیح میدهند، اما اصل مسأله هیچ تغییری نمیکند و روزگاری تاریخ در برابر این نوع بازیهای سیاسی کثیف قضاوت خواهد کرد. همانگونه که امروز هم آگاهان عرصه سیاست از این رفتار دوگانه و متکی بر حرص مادی دولتمردان غرب احساس نفرت و انزجار میکنند.
* اخراج سفیر انگلیس پاسخ گستاخی چندباره روباه پیر
به نظر میرسد با عنایت به تکرار گستاخیهای رژیم فرتوت و روباهصفت انگلیس، اخراج سفیر این کشور از تهران باید هرچه زودتر انجام شود. نیکلاسهامپتون سفیر انگلیس، از مقامات امنیتی انگلیس است که قبلاً در یمن سفیر بود.
* مواضع «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس
روز چهارشنبه هفدهم آذرماه سخنان «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس در مورد مسؤولیت تهران و ریاض در ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه خبرساز شد. به گفته جانسون، در خاورمیانه رهبر قدرتمندی وجود ندارد تا اختلافهای مذهبی را حل و فصل کند و بههمیندلیل عربستان سعودی، ایران و همه کشورها به سیاست تشکیل گروههای دستنشانده و راهانداختن جنگهای نیابتی روی آوردهاند.
این سخنان جانسون همزمان با شرکت «ترزا می» نخست وزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس منتشر شد. در این زمینه، دفتر نخست وزیر انگلیس اعلام کرده که این گفتهها دیدگاه شخصی جانسون بوده و نظر رسمی لندن بهحساب نمیآید.
به باور برخی از ناظران، حضور میدر نشست شورای همکاری خلیج فارس و حتی اظهارات جانسون را باید تابعی از اوضاع و احوال کشورهای منطقه و نیز سیاستها تازه لندن دانست. از این منظر، نگرانی کشورهای حاشیه خلیج فارس از تنها ماندن در منطقه دلیل اصلی دعوت از نخست وزیر انگلیس بوده است، بهخصوص در برهه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مواضع «دونالد ترامپ» رییس جمهوری منتخب این کشور گویای دگرگونیهای احتمالی در اولویت بندیهای سیاست خارجی واشنگتن است که از اکنون نگرانیهای زیادی را در پایتختهای عربی حاشیه خلیج فارس برانگیخته است.
احتمال تغییر در وضعیت پوشش امنیتی منطقه از سوی آمریکا، برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که به دلایل داخلی، اختلافات منطقهای و پیگیری سیاستهای واگرایانه و تنش زا خود را نیازمند حمایت بازیگران فرامنطقهمی انگارند، فضای رعب آوری را پدید آورده است. به اعتقاد شماری از کارشناسان، مواضع اخیر نخست وزیر انگلیس و همسویی وی با سران کشورهای حاشیه خلیج فارس، در واقع پاسخی به همین نگرانیها است. به عبارت بهتر لندن بهنوعی درصدد اعلام حمایت از کشورهای عربی در فضای تازه است.
در چنین فضایی، ترس خودساخته کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران از مهمترین دلایل تمایل این دولتها به تقویت روابط با انگلیس به شمار میرود. پس از توافق هستهای ایران و 5+1 و پررنگ تر شدن نقش تهران در معادلات بینالمللی و منطقهای، برخی دولتهای حاشیه خلیج فارس در صدد القای بیش از پیشِ آنچه خطر ایرانِ هستهقدرتمند میخواندند برآمدند. ازاینرو مواضع ضد ایرانی میبه مذاق آنها خوش آمده است. این در حالی است که ایران در تاریخ معاصر خود سابقهای از تجاوز یا سوء نیتی نسبت به کشورهای منطقه ندارد و همواره بر تعمیق همکاری و برقراری امنیت از طریق همسازی بین کشورهای منطقه تأکید داشته است.
* آدرس غلط
نکته دیگری که در این میان لازم به بیان است اینکه متهم کردن ایران در بحرانها و مسائل منطقهای و اظهارات این چنینبیاساس از سوی سران لندن، بهنوعی ارایه آدرس غلط برای سرپوش گذاشتن روی سیاستهای توسعه طلبانه و مداخله جویانه بازیگران فرامنطقهای است. البته دستگاه دیپلماسی ایران نیز به سخنان میواکنش نشان داد و «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اظهارات نخست وزیر انگلیس در جمع سران شورای همکاری خلیج فارس گفت: کشورهایی که مداخله جوییهای غیر مسؤولانه آنها در سایر کشورها موجب گسترش ناامنی، جنگ، خشونت و تروریسم شده است در جایگاهی نیستند که دیگران را به مداخله در امور منطقه متهم نمایند. وی با اشاره به سیاستهای تفرقه افکنانه انگلیس افزود: این کشور در تلاش برای بازگشت به این منطقه، مجددا به سیاست های تفرقه افکنانه روی آورده است که از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران کاری عبث و غیرسازنده است.
* سیاست انگلیس در منطقه جواب نمیدهد
نخست وزیر انگلستان از جریانی در انگلستان روی کار آمده است که موافق خروج این کشور از اتحادیه اروپا معروف به برگزیت بوده است؛ خروج از اتحادیه اروپا قطعا مشکلات اقتصادی و سیاسی را در پی خواهد داشت. انگلیس بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی تلاش میکند تا جایگاه دیگری را با توجه به 2 نکته برای خود تعریف کند. با توجه به اینکه آمریکا خواهان حضوری کمتر در خلیج فارس است و انگلستان نیز میخواهد از این موضوع سواستفاده کند، نکته دیگر اینکه انگلستان با استفاده از تعدادی از کشورهای خلیجفارس که دارای درآمد بالایی هستند میتواند برای فروش تسلیحات خود استفاده کند. آنها از قدرت ایران اطلاع دارند و میدانند که خلیج فارس جایی برای عرض اندام و قدرتنمایی آنها نیست؛ چراکه این منطقه همانند یک بشکه باروت است و حضور انگلیس نه تنها امنیت را برقرار نخواهد کرد بلکه روز به روز به ایجاد مشکلات و افزایش تنشها نیز دامن خواهد زد. سیاست بازی کردن بر اساس اختلافات و بهرهبرداری از شرایط ایجاد شده مختص انگلستان است.
انگلیس میخواهد از بازار ایران و از درآمد گزاف کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای فروش تسلحات خود نهایت استفاده را ببرد. ایران با جدیت به این مسأله اعتراض و به انگلستان تذکر لازم داده شود که این منطقه جای بازی و افزایش تنش نیست و بهتر است که به صلح و همکاری منطقهای کمک کنند؛ نه بهبیثباتی و افزایش اختلاف. قطعا سیاستی که انگلستان در پیش گرفته است جواب نخواهد داد.
* تصمیمات شیطنت برانگیز
با توجه به اظهارات مداخلهجویانه نخستوزیر انگلیس در شورای همکاری خلیجفارس در مورد جمهوری اسلامی ایران، طرح کاهش روابط با انگلستان توسط نمایندگان تهیه و به هیأت رئیسه مجلس تقدیم شده است. چون معتقدیم باید در برابر حرفهای ناصحیح و غلطی که انگلیسیها میزنند ایستاد و نسبت به شیطنتها در منطقه خاورمیانه توسط آمریکا و کشورهای عربی و انگلیس عکسالعمل معقول داشت.
قطعاً اگر یک کشوری مواضعی علیه ایران داشته باشد باید با آن برخورد کرد اما وضعیت انگلیس به گونه دیگری است چون اساساً حرفها و اظهارنظرهایی که میکنند از روی انجام تصمیمات شیطنت برانگیز و برخلاف روابط با کشورهای دیگر است بههمیندلیل باید واکنش لازم داشت.
با توجه به اینکه معتقدیم باید عکس العمل معقولی نسبت به این اظهارات مداخلهجویانه نشان داد طرح کاهش روابط با انگلیس توسط جمعی از نمایندگان با استناد به اصل 152 قانون اساسی تهیه و به هیأت رئیسه تقدیم شده است.
* شکست تکفیریها در سوریه و عراق و همچنین ناتوانی عربستان در جنگهای نیابتی
انگلیسیها پس از پنجاه سال دوباره میخواهند به منطقه بازگردند؛ فرصتطلبی آنها در پر کردن حضور آمریکا در خلیجفارس و نیز شکست تکفیریها در سوریه و عراق و همچنین ناتوانی عربستان در جنگهای نیابتی، آنها را به شیطنت جدیدی وادار کرده است. این سخنان گزافه و زوزههای روباه پیر، نشانگرِ دخالت و سیاست جدید انگلیسی ها در خلیجفارس است و بیانگر یک ماجراجویی جدیدی است. دولتمردان ما چشمهای خود را باز کنند.
انتهای پیام/