صراط: مریم دختری 26 ساله که با 50 سانتیمتر قد با اراده ای قوی، همتی بلند و دستانی توانمند در روستای "دزدک" سادات محمودی از توابع شهرستان دنا زندگی میکند از آرزوهایش میگوید.
به گزارش ایسنا، حالا که میخواهی همه واژههایت را در کنار هم بچینی و به نوک زبانت بیاوری، تا چند خطی برایشان بنویسی، آنقدر ناتوان از گفتن ناگفتهها میشوی که یادت میرود چقدر همانهایی که سالهاست و یا از همان ابتدا عنوان «معلول» را همانند نام و نام خانوادگیشان، در کنار خود دارند، مملو از تواناییهای عجیب و غریب هستند.
توجه و نگاه به معلولین را تنها مربوط به یک روز از سال ندانیم و سعی کنیم همه سال را روز معلول بدانیم، چون او نیز شهروند این جامعه است، به فکرش باشیم.
معلولین جسمی و حرکتی قشری از جامعه هستند که اکثراً ذهن سالم و پویایی دارند بهخصوص اینکه ضایعات جسمی نیز در آنان بهعنوان انگیزه عمل میکند و موتور شتابان ذهنی آنان را خوب آب دیده میکند، بنابراین قدرت استدلال، استنباط فکری و تفکر صوری این عزیزان بالاست که اکثراً هم به مراحل عالی پیشرفت تحصیلی دست پیدا میکنند و اگر هم ناکامی باشد مطمئناً موانع محیطی بوده است که نگذاشته استعداد آنها شکوفا شود.
«مریم غفارینیا»، دختر 26 ساله از روستای «دزدک» سادات محمودی از توابع شهرستان دنا در فاصله 75 کیلومتری یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد است که تنها 50 سانتیمتر قد دارد و در بافتن گلیم، سفره آریایی، کار با کاغذ توانایی دارد و هنر نمایی میکند.
وی که پدر و مادرش دختر خاله و پسر خاله هستند به خبرنگار ایسنا کهگیلویه و بویراحمد گفت: چهار برادر و یک خواهر دارم و یکی از برادرانم که اصغر نام دارد نیز همانند خودم کوتاه قد است. اصغر اکنون با 36 سال سن حدود 50 سانتیمتر دارد.
غفارینیا افزود: تا کلاس چهارم ابتدایی درس خواندهام، اما چونکه مدرسه در روستای دیگری و راه مدرسه تا خانه ما خیلی دور و شرایط جسمی من نیز نامناسب بود، نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.
وی خاطرنشان کرد: رفتن به مدرسه بهترین خاطره من است و بدترین چیزی که آزارم میدهد، این است که نمیتوانم جایی بروم و کارهایم را خودم انجام دهم. به کاشت گلهای طبیعی علاقه بسیار زیادی دارم اما بهعلت نداشتن امکانات نمیتوانم به آرزویم برسم.
این دختر که 50 سانتیمتر قد دارد، خاطرنشان کرد: گاهی اوقات گلیم میبافم که بهعلت ضعیف بودن دستهایم خیلی قادر به انجام این کار نیستم و انجام این کار برایم سخت تمام میشود.
غفارینیا تصریح کرد: رفتار مردم روستا با من خیلی خوب است، همه به من احترام میگذارند، تحقیرم نمیکنند و هیچکس من را به چشم کوتولگی نمیبیند.
وی ادامه داد: نداشتن امکانات خانگی مناسب و وضعیت منزل من را خیلی اذیت میکند، بهترین آرزویم این است که خانهای مناسب شرایطم داشته باشم.
این دختر 26 ساله یادآور شد: از مسئولان انتظار دارم که تا جایی که میتوانند به منزلی که در آن زندگی میکنم، رسیدگی کنند.
غفارینیا یادآور شد: پدرم قبلاً کارهای کشاورزی انجام میداد اما اکنون بهعلت داشتن دیسک کمر و ناراحتی قلبی قادر به کار کردن نیست. جمعیت هلالاحمر استان برای من یک ویلچر هدیه آورده که اگرچه خودم نمیتوانم آن را به حرکت در بیاورم اما کار مادرم را راحتتر کرده است و از این بابت خوشحال هستم.
به گزارش ایسنا، حالا که میخواهی همه واژههایت را در کنار هم بچینی و به نوک زبانت بیاوری، تا چند خطی برایشان بنویسی، آنقدر ناتوان از گفتن ناگفتهها میشوی که یادت میرود چقدر همانهایی که سالهاست و یا از همان ابتدا عنوان «معلول» را همانند نام و نام خانوادگیشان، در کنار خود دارند، مملو از تواناییهای عجیب و غریب هستند.
توجه و نگاه به معلولین را تنها مربوط به یک روز از سال ندانیم و سعی کنیم همه سال را روز معلول بدانیم، چون او نیز شهروند این جامعه است، به فکرش باشیم.
معلولین جسمی و حرکتی قشری از جامعه هستند که اکثراً ذهن سالم و پویایی دارند بهخصوص اینکه ضایعات جسمی نیز در آنان بهعنوان انگیزه عمل میکند و موتور شتابان ذهنی آنان را خوب آب دیده میکند، بنابراین قدرت استدلال، استنباط فکری و تفکر صوری این عزیزان بالاست که اکثراً هم به مراحل عالی پیشرفت تحصیلی دست پیدا میکنند و اگر هم ناکامی باشد مطمئناً موانع محیطی بوده است که نگذاشته استعداد آنها شکوفا شود.
«مریم غفارینیا»، دختر 26 ساله از روستای «دزدک» سادات محمودی از توابع شهرستان دنا در فاصله 75 کیلومتری یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد است که تنها 50 سانتیمتر قد دارد و در بافتن گلیم، سفره آریایی، کار با کاغذ توانایی دارد و هنر نمایی میکند.
وی که پدر و مادرش دختر خاله و پسر خاله هستند به خبرنگار ایسنا کهگیلویه و بویراحمد گفت: چهار برادر و یک خواهر دارم و یکی از برادرانم که اصغر نام دارد نیز همانند خودم کوتاه قد است. اصغر اکنون با 36 سال سن حدود 50 سانتیمتر دارد.
غفارینیا افزود: تا کلاس چهارم ابتدایی درس خواندهام، اما چونکه مدرسه در روستای دیگری و راه مدرسه تا خانه ما خیلی دور و شرایط جسمی من نیز نامناسب بود، نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.
وی خاطرنشان کرد: رفتن به مدرسه بهترین خاطره من است و بدترین چیزی که آزارم میدهد، این است که نمیتوانم جایی بروم و کارهایم را خودم انجام دهم. به کاشت گلهای طبیعی علاقه بسیار زیادی دارم اما بهعلت نداشتن امکانات نمیتوانم به آرزویم برسم.
این دختر که 50 سانتیمتر قد دارد، خاطرنشان کرد: گاهی اوقات گلیم میبافم که بهعلت ضعیف بودن دستهایم خیلی قادر به انجام این کار نیستم و انجام این کار برایم سخت تمام میشود.
غفارینیا تصریح کرد: رفتار مردم روستا با من خیلی خوب است، همه به من احترام میگذارند، تحقیرم نمیکنند و هیچکس من را به چشم کوتولگی نمیبیند.
وی ادامه داد: نداشتن امکانات خانگی مناسب و وضعیت منزل من را خیلی اذیت میکند، بهترین آرزویم این است که خانهای مناسب شرایطم داشته باشم.
این دختر 26 ساله یادآور شد: از مسئولان انتظار دارم که تا جایی که میتوانند به منزلی که در آن زندگی میکنم، رسیدگی کنند.
غفارینیا یادآور شد: پدرم قبلاً کارهای کشاورزی انجام میداد اما اکنون بهعلت داشتن دیسک کمر و ناراحتی قلبی قادر به کار کردن نیست. جمعیت هلالاحمر استان برای من یک ویلچر هدیه آورده که اگرچه خودم نمیتوانم آن را به حرکت در بیاورم اما کار مادرم را راحتتر کرده است و از این بابت خوشحال هستم.