صراط: حضرت زرتشت تولد مسیح را بشارت داده بود. در پی پیشگویی آن پیامبر پارسی، سه نفر از نیاکان ما ایرانیان از حرکت ستارگان دریافته بودند که در شبی سرد، مسیح زاده میشود و مانند خورشیدی گرم، جهان و جان سرد مردمان را روشن میکند. نوری، تاریکی را میزداید. دلها را شادان و پر مهر میدارد. با تولد او ستمدیدگان دلگرم میشوند و با ستمگران میستیزند. آنان از راهی دور از میهن و سرزمین ما، از پارس به فلسطین سفر کردند، میخواستند این کودک را بنگرند.
به گزارش روزنامه شرق، «و عیسی چون در بیتاللحم زاییده شد، ناگاه مجوسی چند از ناحیه مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: کجاست آن مولود؟ زانکه ما ستاره او را در طرف مشرق دیدهایم (انجیل متی). ما را با مسیح پیامبر مهر پیوندی دیرینه و دیرپاست. در درازنای تاریک تاریخ، از پس سد ستبر زمان، سیمای مقدس مریم را مینگریم؛ چهرهای به پاکی شبنم و به بلندای آسمان، تنها و غمگین، کنار تنه درخت نخل خشکیدهای ایستاده است. درد زایمان بر جانش میپیچد، نگران و خسته، ندایی آسمانی میشنود. در قرآن مجید سخن خداوند خطاب به مریم به هنگام تولد مسیح چنین آمده است: «غمگین مباش، زیرا پروردگار پایین پایت چشمه آبی گوارا جاری ساخته، به بالا دیده دوز و بنگر که چگونه ساقه خشکیده جان گرفته و جوان شده! بنگر که میوههای خرما درخت را پوشاندهاند! درخت را تکانی ده تا خرمای تازه بر تو فروریزد! بهره از این غذای لذیذ برگیر و از این آب گوارا جرعهای بنوش و دیده به دیده پر مهر نوزادت روشن دار!»اگر انسانها را دیدی به اشارهای بگو: من به فرمان بخششگر مهربان، روزه سکوت نذر کردهام. سخن نخواهم گفت. نوزادم مسیح سخن خواهد گفت و به پاکی من و خود گواهی خواهد داد. در کتاب آسمانی ما، قرآن، سورهای است به نام مریم و بارها نام این بانوی پاک و چهره آسمانیاش در این کتاب پاک نقش بسته شده است.
حضرت زرتشت تولد مسیح را بشارت داده بود. در پی پیشگویی آن پیامبر پارسی، سه نفر از نیاکان ما ایرانیان از حرکت ستارگان دریافته بودند که در شبی سرد، مسیح زاده میشود و مانند خورشیدی گرم، جهان و جان سرد مردمان را روشن میکند. نوری تاریکی را میزداید. دلها را شادان و پر مهر میدارد. با تولد او، ستمدیدگان دلگرم میشوند و با ستمگران میستیزند. آنان از راهی دور، از میهن و سرزمین ما، از پارس به فلسطین سفر کردند، میخواستند این کودک را بنگرند و آن شب، آن چنان که در انجیل آمده: «ناگاه ستارهای که در ناحیه مشرق دیده بودند، در پیشرویشان میرفت تا آن که آمده بر جایی که طفل بود ایستاده شد. چون ستاره را دیده بودند در انتهای غایت خرسند گشته و داخل در خانه شده، طفل را با مادر وی مریم یافتند. پس مخازن خود را گشوده از طلا و کندر و مربا پیشکش گذرانیدند.»
قرنهاست که نقش آن سه ایرانی پاکنهاد در تالار مرکزی زادگاه مسیح، کلیسای بیتاللحم و کلیسای «آپولینر» در راوونای ایتالیا، دل و دیده از زائران و بینندگان میرباید. خسرو دوم که فلسطین را تسخیر و تمامی یادگاران کهن را نابود کرد، از انهدام این اثر تاریخی ایرانی چشم پوشید. آن سه ایرانی که حاکم فلسطین «هرود» فرمان قتلشان را صادر کرده بود، هدایای خویش را تقدیم مریم و نوزادش مسیح کردند و شبانه به سوی ایران گریخته و بازگشتند. به افتخار این سه ایرانی، در ایام میلاد مسیح - ششم ژانویه - در ارمنستان، یونان و اسپانیا قرنهاست که جشن بزرگی برپا میشود. این جشن «اپی فنی» نام دارد که در زبان کهن یونان، آشکار شدن معنا میدهد و مقصود آن تولد مسیح است. در این روز، هدایایی از سوی شاه پارسی و نه بابانوئل به کودکان و دوستان داده میشود. کلوچه شاهی در فرانسه نوعی شیرینی است که در ایام زادروز مسیح از قرن پانزدهم همراه با یک تاج مقوایی طلایی در شیرینیفروشیهای فرانسه به وفور به فروش میرسد. این شیرینی به افتخار سه ایرانی است که از سوی نمایندگان شاه ایران، قرنها پیش برای دیدار مسیح و مریم، در روز تولد مسیح از ایران به فلسطین سفر کردند. از این کلوچهها، بخشی «قسمت مریم مقدس» نام دارد که سهمی است برای بینوایان... .
این سه ایرانی از «شیز»، زادگاه زرتشت، شهری میان مراغه و زنجان، سفر آغاز کردند. سفر آنان به هنگام حکومت هرمزد، شاه ایران، بود و این سفر به فرمان وی انجام شد. بنا به تحقیق دانشور ایرانشناس فرزانه، استاد فرانکو اومتو، در ساوه درگذشتند. مزار آنان را مارکوپولو به سال ١٢٧١ زیارت کرد و به نوشته وی هنوز موی سر و سیمای آنان برجا بود. تا سال ١٢٨٨و دیدار نماینده پاپ «جوانی مونته کورینو» این بنای چهارگوش برپا بود. اکنون گویا آن بنا در زیر تودهای خاک پنهان شده و باستانشناسان ما میتوانند از این گنجینه کهن رمز و راز بگشایند.
باور دیگری نیز میان مسیحیان رواج دارد؛ بر پایه این باور مزار این سه مغ ایرانی در یکی از کهنترین کلیساهای جهان، کلیسای «نهنه مریم» در ارومیه قرار دارد. ما را با مسیح و مسیحیان مهری دیرینه است؛ پیوندی پاک و پایدار. سالهای بسیاری است که زادگاه و زاده شدن مسیح به هنرمندی و چیرهدستی در همه خانهها، روستاها و شهرهای ایتالیا به نمایش درآمده و ساخته میشود. ماکتی که ایتالیاییها آن را «پرهسپیو» مینامند. در زادروز آن پیامبر مهر و مدارا، زندگی دو هزار سال پیش در زادگاهش، «بیتاللحم»، آن چنان به زیبایی شکل میگیرد که بیش از هر سروده، داستان و نقش و نغمهای دل میلرزد و دیده از شوق و عشق میگرید. در این بازآفرینیها، مردان پارسی، دستاری زیبا و رنگین بر سر دارند و هدیههایی بر دست. کمتر کسی درمییابد که این مردان با هاله و هیبتی شرقی پدران ایرانی ما هستند که به پیشواز تولد مسیح این راه دراز را با شتر پیمودهاند. در آن بازآفرینیها تصویر و تندیس شتری هم به چشم میخورد، به نشانه شرق و نماد سفرهای دور و دراز. دریغا که در برخی بازآفرینیها پس از قرن پانزدهم میلادی یکی از این سه نفر را سیاهپوست یا زردپوست مینمایانند. مسیح پیامآور آزادی، صلح، شادی و امید است. قرنها پیش پدران ما به شوق دیدار مسیح راه درازی را پیمودند و اکنون ما ایرانیان، فرزندان آنان که بسیاریمان مسلمانیم، برادرانه در کنار مسیحیان هممیهنمان قرنها به آرامی و مهربانی زیستهایم و همچنان خواهیم زیست.»
به گزارش روزنامه شرق، «و عیسی چون در بیتاللحم زاییده شد، ناگاه مجوسی چند از ناحیه مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: کجاست آن مولود؟ زانکه ما ستاره او را در طرف مشرق دیدهایم (انجیل متی). ما را با مسیح پیامبر مهر پیوندی دیرینه و دیرپاست. در درازنای تاریک تاریخ، از پس سد ستبر زمان، سیمای مقدس مریم را مینگریم؛ چهرهای به پاکی شبنم و به بلندای آسمان، تنها و غمگین، کنار تنه درخت نخل خشکیدهای ایستاده است. درد زایمان بر جانش میپیچد، نگران و خسته، ندایی آسمانی میشنود. در قرآن مجید سخن خداوند خطاب به مریم به هنگام تولد مسیح چنین آمده است: «غمگین مباش، زیرا پروردگار پایین پایت چشمه آبی گوارا جاری ساخته، به بالا دیده دوز و بنگر که چگونه ساقه خشکیده جان گرفته و جوان شده! بنگر که میوههای خرما درخت را پوشاندهاند! درخت را تکانی ده تا خرمای تازه بر تو فروریزد! بهره از این غذای لذیذ برگیر و از این آب گوارا جرعهای بنوش و دیده به دیده پر مهر نوزادت روشن دار!»اگر انسانها را دیدی به اشارهای بگو: من به فرمان بخششگر مهربان، روزه سکوت نذر کردهام. سخن نخواهم گفت. نوزادم مسیح سخن خواهد گفت و به پاکی من و خود گواهی خواهد داد. در کتاب آسمانی ما، قرآن، سورهای است به نام مریم و بارها نام این بانوی پاک و چهره آسمانیاش در این کتاب پاک نقش بسته شده است.
حضرت زرتشت تولد مسیح را بشارت داده بود. در پی پیشگویی آن پیامبر پارسی، سه نفر از نیاکان ما ایرانیان از حرکت ستارگان دریافته بودند که در شبی سرد، مسیح زاده میشود و مانند خورشیدی گرم، جهان و جان سرد مردمان را روشن میکند. نوری تاریکی را میزداید. دلها را شادان و پر مهر میدارد. با تولد او، ستمدیدگان دلگرم میشوند و با ستمگران میستیزند. آنان از راهی دور، از میهن و سرزمین ما، از پارس به فلسطین سفر کردند، میخواستند این کودک را بنگرند و آن شب، آن چنان که در انجیل آمده: «ناگاه ستارهای که در ناحیه مشرق دیده بودند، در پیشرویشان میرفت تا آن که آمده بر جایی که طفل بود ایستاده شد. چون ستاره را دیده بودند در انتهای غایت خرسند گشته و داخل در خانه شده، طفل را با مادر وی مریم یافتند. پس مخازن خود را گشوده از طلا و کندر و مربا پیشکش گذرانیدند.»
قرنهاست که نقش آن سه ایرانی پاکنهاد در تالار مرکزی زادگاه مسیح، کلیسای بیتاللحم و کلیسای «آپولینر» در راوونای ایتالیا، دل و دیده از زائران و بینندگان میرباید. خسرو دوم که فلسطین را تسخیر و تمامی یادگاران کهن را نابود کرد، از انهدام این اثر تاریخی ایرانی چشم پوشید. آن سه ایرانی که حاکم فلسطین «هرود» فرمان قتلشان را صادر کرده بود، هدایای خویش را تقدیم مریم و نوزادش مسیح کردند و شبانه به سوی ایران گریخته و بازگشتند. به افتخار این سه ایرانی، در ایام میلاد مسیح - ششم ژانویه - در ارمنستان، یونان و اسپانیا قرنهاست که جشن بزرگی برپا میشود. این جشن «اپی فنی» نام دارد که در زبان کهن یونان، آشکار شدن معنا میدهد و مقصود آن تولد مسیح است. در این روز، هدایایی از سوی شاه پارسی و نه بابانوئل به کودکان و دوستان داده میشود. کلوچه شاهی در فرانسه نوعی شیرینی است که در ایام زادروز مسیح از قرن پانزدهم همراه با یک تاج مقوایی طلایی در شیرینیفروشیهای فرانسه به وفور به فروش میرسد. این شیرینی به افتخار سه ایرانی است که از سوی نمایندگان شاه ایران، قرنها پیش برای دیدار مسیح و مریم، در روز تولد مسیح از ایران به فلسطین سفر کردند. از این کلوچهها، بخشی «قسمت مریم مقدس» نام دارد که سهمی است برای بینوایان... .
این سه ایرانی از «شیز»، زادگاه زرتشت، شهری میان مراغه و زنجان، سفر آغاز کردند. سفر آنان به هنگام حکومت هرمزد، شاه ایران، بود و این سفر به فرمان وی انجام شد. بنا به تحقیق دانشور ایرانشناس فرزانه، استاد فرانکو اومتو، در ساوه درگذشتند. مزار آنان را مارکوپولو به سال ١٢٧١ زیارت کرد و به نوشته وی هنوز موی سر و سیمای آنان برجا بود. تا سال ١٢٨٨و دیدار نماینده پاپ «جوانی مونته کورینو» این بنای چهارگوش برپا بود. اکنون گویا آن بنا در زیر تودهای خاک پنهان شده و باستانشناسان ما میتوانند از این گنجینه کهن رمز و راز بگشایند.
باور دیگری نیز میان مسیحیان رواج دارد؛ بر پایه این باور مزار این سه مغ ایرانی در یکی از کهنترین کلیساهای جهان، کلیسای «نهنه مریم» در ارومیه قرار دارد. ما را با مسیح و مسیحیان مهری دیرینه است؛ پیوندی پاک و پایدار. سالهای بسیاری است که زادگاه و زاده شدن مسیح به هنرمندی و چیرهدستی در همه خانهها، روستاها و شهرهای ایتالیا به نمایش درآمده و ساخته میشود. ماکتی که ایتالیاییها آن را «پرهسپیو» مینامند. در زادروز آن پیامبر مهر و مدارا، زندگی دو هزار سال پیش در زادگاهش، «بیتاللحم»، آن چنان به زیبایی شکل میگیرد که بیش از هر سروده، داستان و نقش و نغمهای دل میلرزد و دیده از شوق و عشق میگرید. در این بازآفرینیها، مردان پارسی، دستاری زیبا و رنگین بر سر دارند و هدیههایی بر دست. کمتر کسی درمییابد که این مردان با هاله و هیبتی شرقی پدران ایرانی ما هستند که به پیشواز تولد مسیح این راه دراز را با شتر پیمودهاند. در آن بازآفرینیها تصویر و تندیس شتری هم به چشم میخورد، به نشانه شرق و نماد سفرهای دور و دراز. دریغا که در برخی بازآفرینیها پس از قرن پانزدهم میلادی یکی از این سه نفر را سیاهپوست یا زردپوست مینمایانند. مسیح پیامآور آزادی، صلح، شادی و امید است. قرنها پیش پدران ما به شوق دیدار مسیح راه درازی را پیمودند و اکنون ما ایرانیان، فرزندان آنان که بسیاریمان مسلمانیم، برادرانه در کنار مسیحیان هممیهنمان قرنها به آرامی و مهربانی زیستهایم و همچنان خواهیم زیست.»