گروه سیاسی صراط: اعلام موجودیت "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" کمتر از 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سال 96، که تشکلی اصولگراست هنوز با واکنش خاصی در فضای سیاسی کشور همراه نشده است.
به گزارش صراط، هنوز معلوم نیست این جبهه قرار است چه کارکردی میان اصولگرایان داشته باشد؛ آیا اهداف بزرگی مانند جمع کردن اصولگرایان زیر یک چتر جدید را در سر می پرورانند یا قرار است فقط کارکردی انتخاباتی و زودگذر داشته باشند؟ فعالیت آنها به شکل یک حزب و با تشکیلات مرسوم خواهد بود و یا به شکل سنتی و با روش ریش سفیدی اداره خواهد شد؟
آنچه مشخص است اینکه به نظر می رسد تلاش شده تا ترکیب اعضای هیئت مؤسس ده نفره این جبهه، به هریک از تشکل های اصولگرا – که احتمالا از نگاه این جبهه خودی تر به شمار می روند – سهمی اختصاص یابد. از طرفی، احتمالا مقبولیت افراد میان عامه مردم و نه صرفا سیاسیون مدنظر بوده است. شاید به همین دلیل باشد سهم جامعه زنان به وحید دستجردی رسیده؛ مرندی، نماینده قدیمی تر های اصولگراست که در سال های اخیر هیچگاه در پیشانی مبارزه های سیاسی نبوده اند؛ حاجی بابایی سهم جبهه یکتاست؛ آل اسحاق سهم اقتصادیون موتلفه؛ طالب زاده چهره تلویزیونی و فرهنگی جبهه و البته سهم جبهه پایداری در آن و محمدی سهم روزنامه خوانان اصولگرای منتقد برجام.
در این بین، نام یک فرد بیش از بقیه، غریبه و ناهمخوان به نظر می رسد که ممکن است به وجهه این جبهه جدید با وجود امیدواریها به آن، آسیب برساند. این موضوع مورد تاکید دلسوزان اصولگرا نیز هست و بسیاری از آنها معتقدند حضور افرادی که بیشتر به سکوت در مسائل اصلی معروفند تا موضع گیری صریح، کمکی به یک تشکل سیاسی فعال نمیکند.
مهدی چمران، فردی است که حتی قبل از شهردار شدن قالی باف، ریاست بر شورای شهر تهران را بر عهده داشته. با این وجود، در میان مردم عضوی بی اثر و خنثی شمرده می شود که با بیانی ساده، بود و نبودش تاثیری بر کلیت شورا و نیز تصمیم های اخذشده برای شهر ندارد. مردم نه حمایت های ریز و درشت او از قالی باف را متوجه شده اند؛ نه موضعی درباره تصمیم هایش برای غیرعلنی کردن جلسه های حساس در سال های گذشته دارند؛ نه حتی حساسیتی روی ریاست مجدد او در شورای چهارم داشتند و نه بسیاری از آنها از وجود و جایگاه شورای عالی استان ها تحت ریاست او خبر دارند.
گویی چمران صرفا برای عضویت در شورای شهر ساخته شده و کارکرد دیگری برای او متصور نیست. نکته قابل تامل این است که عملکرد خود چمران نیز بر این موضوعات دامن زده؛ چمران احتمالا فقط با دو ویژگی در کشور شناخته می شود؛ اول برادر شهید چمران بودن؛ دوم شورای شهر.
رییس شورای شهر تهران در این سال ها، اظهارنظر سیاسی خاصی که بتواند عیار او را روشن کند نداشته؛ هیچ گاه گزینه جدی و قابل توجهی برای هیچ پست دیگری به جز ریاست شورا نبوده و حتی عضویت او در تشکل های سیاسی شناخته شده هم به همان ائتلاف آبادگران محدود میشود. با این اوصاف حضور او در یک تشکل جدید اصولگرا با آن همه سروصدا، چه توجیهی دارد؟
به عبارت دیگر، چمران که نتوانسته در این مدت، یک "چهره سیاسی" از خود بسازد، اکنون قرار است در این جبهه جدید کدام تفکر را نمایندگی و از کدام تجربه سیاسی تشکیلاتی خود بهره برداری کند؟
معلوم نیست کدام ضرورت باعث شده تا این دسته از اصولگرایان تلاش کنند عضو قدیمی شورای شهر را از جای گرم و نرمش در بهشت فرابخوانند و از آن مهم تر، چمران چه توانایی خاص یا نیازی در خودش یافته که این دعوت را لبیک گفته است.
به گزارش صراط، هنوز معلوم نیست این جبهه قرار است چه کارکردی میان اصولگرایان داشته باشد؛ آیا اهداف بزرگی مانند جمع کردن اصولگرایان زیر یک چتر جدید را در سر می پرورانند یا قرار است فقط کارکردی انتخاباتی و زودگذر داشته باشند؟ فعالیت آنها به شکل یک حزب و با تشکیلات مرسوم خواهد بود و یا به شکل سنتی و با روش ریش سفیدی اداره خواهد شد؟
آنچه مشخص است اینکه به نظر می رسد تلاش شده تا ترکیب اعضای هیئت مؤسس ده نفره این جبهه، به هریک از تشکل های اصولگرا – که احتمالا از نگاه این جبهه خودی تر به شمار می روند – سهمی اختصاص یابد. از طرفی، احتمالا مقبولیت افراد میان عامه مردم و نه صرفا سیاسیون مدنظر بوده است. شاید به همین دلیل باشد سهم جامعه زنان به وحید دستجردی رسیده؛ مرندی، نماینده قدیمی تر های اصولگراست که در سال های اخیر هیچگاه در پیشانی مبارزه های سیاسی نبوده اند؛ حاجی بابایی سهم جبهه یکتاست؛ آل اسحاق سهم اقتصادیون موتلفه؛ طالب زاده چهره تلویزیونی و فرهنگی جبهه و البته سهم جبهه پایداری در آن و محمدی سهم روزنامه خوانان اصولگرای منتقد برجام.
مهدی چمران، فردی است که حتی قبل از شهردار شدن قالی باف، ریاست بر شورای شهر تهران را بر عهده داشته. با این وجود، در میان مردم عضوی بی اثر و خنثی شمرده می شود که با بیانی ساده، بود و نبودش تاثیری بر کلیت شورا و نیز تصمیم های اخذشده برای شهر ندارد. مردم نه حمایت های ریز و درشت او از قالی باف را متوجه شده اند؛ نه موضعی درباره تصمیم هایش برای غیرعلنی کردن جلسه های حساس در سال های گذشته دارند؛ نه حتی حساسیتی روی ریاست مجدد او در شورای چهارم داشتند و نه بسیاری از آنها از وجود و جایگاه شورای عالی استان ها تحت ریاست او خبر دارند.
گویی چمران صرفا برای عضویت در شورای شهر ساخته شده و کارکرد دیگری برای او متصور نیست. نکته قابل تامل این است که عملکرد خود چمران نیز بر این موضوعات دامن زده؛ چمران احتمالا فقط با دو ویژگی در کشور شناخته می شود؛ اول برادر شهید چمران بودن؛ دوم شورای شهر.
رییس شورای شهر تهران در این سال ها، اظهارنظر سیاسی خاصی که بتواند عیار او را روشن کند نداشته؛ هیچ گاه گزینه جدی و قابل توجهی برای هیچ پست دیگری به جز ریاست شورا نبوده و حتی عضویت او در تشکل های سیاسی شناخته شده هم به همان ائتلاف آبادگران محدود میشود. با این اوصاف حضور او در یک تشکل جدید اصولگرا با آن همه سروصدا، چه توجیهی دارد؟
به عبارت دیگر، چمران که نتوانسته در این مدت، یک "چهره سیاسی" از خود بسازد، اکنون قرار است در این جبهه جدید کدام تفکر را نمایندگی و از کدام تجربه سیاسی تشکیلاتی خود بهره برداری کند؟
معلوم نیست کدام ضرورت باعث شده تا این دسته از اصولگرایان تلاش کنند عضو قدیمی شورای شهر را از جای گرم و نرمش در بهشت فرابخوانند و از آن مهم تر، چمران چه توانایی خاص یا نیازی در خودش یافته که این دعوت را لبیک گفته است.
نمی تونید هماهنگی راستی ها رو ببینید.
تا مثل انتخاباتهای قبل دوباره گند نزنید ول کن نیستید.
خدا شرتونو از سر یاران سید و آقای بزرگیها گم کنه
کار تخریبت رو خیلی زود کلید زدی؟!!!!
آخه عزیز من یه کم صبر کن تا اول چهره های خارج نشین -نفوذی ها -منافقین- خودفروخته های اجانب اظهار نظر وتخریب کنن بعد شما وارد گود شو
عزت زیاد
بنده خدا اینقدر بی مطلب موندی که به چمران بدبخت گیر میدی. که چی ثابت بشه و چه مشکلی با این گفتارشما قراره حل بشه. سطح کار سایتتان را با مطالب اینگونه سبک نکنید. بدون تعارف بگم این سایت شما در سطح انقلاب اسلامی نیست.
بنده سال84 به قالیباف رای ندادم و 96 نیز در صورت آمدن وی به او رای نمیدهم الا.. اما خیلی بی انصافی میکنی.
تشخیص من اینه که در این سایت بیشتر دنبال بالابردن لاریجانی و پایین کشیدن قالیباف رو داری. البته به نظر من هردو از یک قماشند اما بی عدالتی شما نسبت به قالیباف یا برخی از چهره ها تنها دلیل سیاسی داره نه کمک به جبهه انقلاب.
بیتردید این مطلب بنده همچون مطلب قبلی که درباره برنامه خندوانه نسبت به بی اخلاقی شما چیزی یادداشت کرده بودم، منعکس نخواهد شد