صراط: امید حاجیلی نیمهشب گذشته در بزرگراه اشرفی اصفهانی تصادف کرد.
به گزارش ایران آنلاین، «حدود دو بامداد یکشنبه در حالی که یک مرسدس بنز پشت چراغ قرمز ایستاده بود، ناگهان یک خودرو هیوندا که رانندهاش گویا توجهی به جلو و چراغ قرمز نداشت با سرعتی سرسام آور به آن برخورد شدیدی کرد. خبرنگار ما به قصد کمک از ماشین خود پیاده شد که با راننده بنز، امید حاجیلی خواننده مطرح و دوستش که از ناحیه گردن کمی احساس درد میکرد روبهرو شد. اما متاسفانه اتفاق ناراحت کننده در خودروی هیوندا رخ داده بود. راننده که مردی تقریبا ۳۵ ساله بود به همراه همسرش و فرزند نوزادشان در این ماشین حضور داشتند. در آن لحظه همه به فکر سلامتی نوزاد بودند.
امید حاجیلی با این که شوکه شده بود نوزاد را که کمی خون سر مادرش به او پاشیده بود، بغل کرد تا از سلامتیاش مطمئن شود و پدر نوزاد با صدای بلند برای همسرش درخواست آمبولانس میکرد. حال نامساعد مادر متاسفانه مانع از این شد که خبرنگار کافه سینما بتواند با ماشین شخصی او را به بیمارستان برساند. پس از دقایق نسبتا طولانی و ناراحت کننده، این سوال در ذهن تداعی میشد که در این ساعت تهران که در خیابان پرنده پر نمیزند چرا این همه انتظار برای یک آمبولانس؟ امید حاجیلی و دوستش بدون آن که تقصیری در سانحه داشته باشند و آن طور که میتوان پیشبینی کرد صدمه مالی شدیدی به آنها خورده بود، از لحظه تصادف فقط و فقط نگران نوزاد و سرنشینان خودرو هیوندا بودند و با آمدن آمبولانس نوزاد را به پرستاران سپردند.»
به گزارش ایران آنلاین، «حدود دو بامداد یکشنبه در حالی که یک مرسدس بنز پشت چراغ قرمز ایستاده بود، ناگهان یک خودرو هیوندا که رانندهاش گویا توجهی به جلو و چراغ قرمز نداشت با سرعتی سرسام آور به آن برخورد شدیدی کرد. خبرنگار ما به قصد کمک از ماشین خود پیاده شد که با راننده بنز، امید حاجیلی خواننده مطرح و دوستش که از ناحیه گردن کمی احساس درد میکرد روبهرو شد. اما متاسفانه اتفاق ناراحت کننده در خودروی هیوندا رخ داده بود. راننده که مردی تقریبا ۳۵ ساله بود به همراه همسرش و فرزند نوزادشان در این ماشین حضور داشتند. در آن لحظه همه به فکر سلامتی نوزاد بودند.
امید حاجیلی با این که شوکه شده بود نوزاد را که کمی خون سر مادرش به او پاشیده بود، بغل کرد تا از سلامتیاش مطمئن شود و پدر نوزاد با صدای بلند برای همسرش درخواست آمبولانس میکرد. حال نامساعد مادر متاسفانه مانع از این شد که خبرنگار کافه سینما بتواند با ماشین شخصی او را به بیمارستان برساند. پس از دقایق نسبتا طولانی و ناراحت کننده، این سوال در ذهن تداعی میشد که در این ساعت تهران که در خیابان پرنده پر نمیزند چرا این همه انتظار برای یک آمبولانس؟ امید حاجیلی و دوستش بدون آن که تقصیری در سانحه داشته باشند و آن طور که میتوان پیشبینی کرد صدمه مالی شدیدی به آنها خورده بود، از لحظه تصادف فقط و فقط نگران نوزاد و سرنشینان خودرو هیوندا بودند و با آمدن آمبولانس نوزاد را به پرستاران سپردند.»