به گزارش فارس، «خانه سینما» با انتشار بیانیهای بیموقع و اشتباه، باردیگر گرهای را که میشد با دست باز کرد، با موضعگیری سادهانگارانه خود، آنقدر کور کرد که شاید دیگر با دندان و چاقو هم نتوان آن را گشود.
اولین اشتباه بیانیهنویسان - یا بیانیه نویس!- خانه سینما آنجا رخ داد که نوشت «قبل از هرچیز باید از اصل قانونی بودن جرم و مجازات یاد و پرسش کرد. آیا به راستی قانونی مبنی بر ممنوعیت فروش آثار سینمایی به شبکههای تلویزیونی خارجی وجود دارد؟»
ربط دادن فروش فیلم به بی.بی.سی به بیقانونی در این زمینه و بعد مطرح ساختن این که «آیا فروش فیلم درنص قانون برای دولت مجاز و برای بخش خصوصی ممنوع اعلام شده است؟» و این که «هیچ سازمان دولتی برای خرید فیلمها پیشقدم نمیشود.پخش و فروش این فیلمها در شبکه نمایش خانگی نیز عملا ممکن نیست. به این ترتیب باید پرسید سینماگری که هیچ امکانی برای پخش و نمایش و فروش آثار ساخته شدهاش وجود ندارد چگونه باید گذران زندگی و معیشت کند؟» بیشتر به نوعی پاک کردن صورت مسئله میماند. قطعا «خانه سینما» یا نمیداند روند و پروسه خرید و پخش فیلم از بی.بی.سی چیست یا قرار بوده (!) چهره بی.بی.سی را موجه جلوه دهد، ضمن آن که در ادامه تسویه حسابهای خود با «معاونت سینمایی»، با مطرح ساختن ضعف «معاونت سینمایی» در شبکه نمایش خانگی و معیشت مستندسازان و ... توپ را به زمین معاونت سینمایی بیاندازد!
با این دیدگاه اصولا مطرح ساختن این که «سالهاست مستندسازان ایرانی به ویژه آنهایی که در حوزه مستند اجتماعی فعالیت میکنند با انواع بی مهریها و تنگناها روبرویند.آنها غالبا ناچارند بدون دریافت کمکهای دولتی هزینه تولید و ساخت فیلمهای خود را شخصاً تأمین کنند و...» هیچ ربطی به همکاری با شبکه بی.بی.سی ندارد چرا که در مقطع زمانی فعلی هر آدم عاقلی (اعم از نویسنده و خبرنگار تا فیلمساز و ...) با توجه به همه آنچه در یکی دو سال اخیر رخ داده میداند همکاری با این شبکه، در محافل قضایی و سیاسی، حکم و مهر جاسوسی و خیانت به همراه دارد و اگر قرار است معیشتی هم صورت بگیرد شبکههای ماهوارهای الیماشالله در دنیا وجود دارند. چرا مستندساز ایرانی باید با بی.بی.سی امرار معاش کند و مهر جاسوسی بخورد؟
«خانه سینما» نوشته است: «هنرمندان و سینماگران ایرانی از دولت محترم انتظار کمک ندارند اما دست کم توقع دارند که فروش فیلم به شبکههای تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهامهای سنگین امنیتی روبرو نشود. آن هم اتهاماتی که پیش از اثبات در دادگاههای صالح از تربیونهای رسمی کشور اعلان و پخش شود و سوگمندانه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به جای حمایت از هنرمندان همانند اتهامات اثبات نشده را تکرار میکند.»
معنای این پاراگراف بیانیهنویس خانه سینما این است که «فروش فیلم به شبکههای تلویزیونی کشورهای خارجی» با «فروش فیلم به بی.بی.سی» در یک ردیف قرار دارد که کودکان خردسال هم میدانند در این اوضاع و احوال ، چنین نیست!
معنای جمله «هنرمندان دست کم توقع دارند که بابت فروش فیلم به شبکههای تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهامهای سنگین امنیتی روبرو نشوند» این است که «همکاری با بی.بی.سی» ، اتهام سنگین «جاسوسی» نیست که بارها و بارها مراجع امنیتی و قضایی اعلام کردهاند «هست».
سهلانگارانهترین قسمت پاراگراف این است که بیانیهنویس «خانه سینما» وزیر ارشاد را زیر سئوال برده که چرا بهجای «حمایت از هنرمندان» ، «اتهامات اثبات نشده!» را تکرار میکند. (و احتمالا فردا هم میگوید که منتقدان بیانیه خانه سینما هم اتهامات اثباتنشده را تکرار میکنند و ...)
از بیانیهنویس «خانه سینما» که این بار هم به جاده خاکی زده میخواهیم که چشمان خود را باز کند و ببیند با مواضع نابخردانه خود ، چگونه آب را گلآلود کرده است؛
اول این که اعلام اسامی مستندسازان دستگیر شده توسط رسانههایی همسو با مواضع «خانه سینما» خبری شد که این اقدام هم در آن مقطع مشکوک مینمود.
دوم این که وقتی خبر را رسانههای همسو منتشر کردهاند، با منطق دوستان خانه سینمایی، در واقع خود این رسانهها اتهام «جاسوسی» را به مستندسازان نسبت دادهاند و اگر بنا بر زیر سئوال بردن است، خود این رسانهها را باید زیر سئوال برد.
نکته سوم این که بیانیهنویس خانه سینما که نگران است «حیثیت بینالمللی نظام جمهوری اسلامی ایران بابت این سوءتفاهمات و بیتدبیریها متحمل هزینههای گزاف تازه نشود» چگونه با بیتدبیری کامل، در بیانیه خود به جای ریختن آب بر آتش و آرام کردن فضا (بر خلاف آنچه سینماگران را به آن دعوت کرده) نفت بر آتش میریزد؟ چگونه است که بیانیهنویس «خانه سینما» که در چندین و چند جا از دولت و معاونت سینمایی (برای عدم ایجاد فرصت نمایش فیلم مستند در شبکه نمایش خانگی و...) انتقاد میکند، با یکطرفه به قاضی رفتن، یک خط نیز از اقدام بی.بی.سی (ولو در حد یک جمله ظاهری!) انتقاد نمیکند؟
آن هم در شرایطی که وزارت اطلاعات چندی پیش با بازداشت گروهی از عوامل مخفی وابسته به شبکه دولتی انگلیس (bbc)، اعلام کرد این افراد از طریق فعالیتهای زیرزمینی و غیرقانونی در قبال دریافت وجوه کلان از مجاری پنهان و با روشهای پیچیده پولشویی، مأموریتهای ضدملی محوله از طرف ستاد ارتباطات پوششی و مرکز عملیات روانی سرویس اطلاعاتی انگلیس را دنبال میکردند و دیگر اعضای این گروه جاسوس، تحت تعقیب قرار دارند؟
نکته آخر ؛ باز هم گلی به گوشه جمال «خانه سینما» که خود را برای دفاع از مستندسازان (با هر اشتباه و سهلانگاری و خرابکاری هم که شده) وارد این ماجرا کرد که البته کاش اندکی به منافع ملی نگاه میکرد و بیانیهای مدبرانه مینوشت؛ اما از آن سو «معاونت سینمایی» و مدیرانش که بدون این که هیچ موضعی در این مورد بگیرند، سکوت اختیار کردهاند و اصولا فکر میکنند سکوت مقابل هر اتفاقی بهترین و روشنفکرانهترین ژست ممکن است یا شیفته آن سخناند که «تا مرد سخن نگفته باشد...» !!