اردوی تیم ملی در امارات در حالی برپا شده که ابهامات زیادی درباره آن وجود دارد و میطلبد که فدراسیون فوتبال درباره آنها شفافسازی کند.
به گزارش تسنیم، سؤالها و ابهامها درباره اردوی تیم ملی فوتبال در دبی هر روز که میگذرد، بیشتر میشود و در این میان اتفاقاتی رخ داده که کمنظیر و شاید بینظیر بوده است. مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال روز چهارشنبه تلاش کرد شرایط را عادی جلوه دهد اما یک روز پس از اظهارات او اتفاقی رخ داد که بار دیگر بر ابهامات افزود.
رئیس فدراسیون فوتبال از اینکه فدراسیون تحت مدیریت او فدراسیونِ سکوت نامیده شده گلایه میکند و میگوید که این موضوع درست نیست اما با بررسی آنچه در گذشته رخ داده میتوان دریافت که رئیس فدراسیون فوتبال ترجیح میدهد در بسیاری از مواقع سکوت کند. با این حال در این مطلب قصد نداریم به گذشته برگردیم و تنها مواردی که در چند روز اخیر ابهاماتی را به وجود آورده، مطرح میکنیم.
تیم ملی در روزهایی که اختصاص به روزهای فیفا ندارد به امارات رفته و روز گذشته (پنجشنبه) در دیداری دوستانه - که از سوی فدراسیون و بخش رسانهای تیم ملی اطلاعرسانی نشد و تسنیم برای اولین بار خبر آن را منتشر کرد- برابر تیم «منتخب آفریقاییهای مقیم دبی» به میدان رفت. اینک چند سؤال و ابهام مطرح میشود.
1- دلیل برگزاری اردوی تیم ملی در امارات چه بود؟ دیگر همه میدانند امارات چه خصومتی با ایران دارد و در کنار عربستان علیه کشورمان نه تنها در مسائل سیاسی که در ورزش موضع گرفته است. امارات حتی حاضر نشد قبول کند دیدار دوستانه ایران و مراکش با حضور تماشاگران برگزار شود و به همین دلیل این دیدار لغو شد. (اگر چه رئیس فدراسیون فوتبال روز چهارشنبه گفت که هنوز این بازی لغو نشده است!). چه اصراری وجود دارد که تیم ملی با وجود نامه وزارت امور خارجه مبنی بر عدم سفر به امارات، این کشور را برای برگزاری اردو انتخاب کند؟ چرا هیچگونه اطلاعرسانی و شفافسازی در این مورد صورت نگرفته است؟ چرا فدراسیون در این باره تاکنون سکوت کرده است؟
2- تیم ملی به دلیل نبود حریف تدارکاتی مجبور میشود با تیم «منتخب آفریقاییهای مقیم دبی» بازی کند. دقت کنید؛ «منتخب آفریقاییهای مقیم دبی». آیا شأن فوتبال ایران و تیم ملی این است که برابر چنین تیمی حتی در بازی تمرینی به میدان برود؟ در حالی که بسیاری از تیمها آرزوی بازی برابر ایران را دارند چرا ما باید برابر چنین تیمی به میدان برویم؟ حتی اگر نتوانیم بازی دوستانهای انجام دهیم به مراتب بهتر از این است که مقابل «منتخب آفریقاییهای مقیم دبی» صفآرایی کنیم. آیا با این کارها شأن فوتبال ایران را پایین نمیآوریم؟
3- چرا درباره برگزاری اردوی دبی و همچنین برگزاری بازی دوستانه با منتخب آفریقاییهای مقیم این شهر اطلاعرسانی مناسبی صورت نگرفت؟ چرا فدراسیون هیچگاه اعلام نکرد تکلیف اردوی امارات و بازی دوستانه با ساحل عاج و مراکش چه میشود؟ هر چه بود، رسانههای کشورهای دیگر اطلاعرسانی میکردند و فدراسیون ایران تماشاگر محض بود. دلیل عدم اعلام برگزاری بازی با منتخب آفریقاییهای مقیم دبی چه بود و چرا پس از انجام بازی، این موضوع اعلام نشد و اگر «تسنیم» این خبر را منتشر نمیکرد، لاپوشانیها ادامه مییافت؟ فدراسیون و تیم ملی از چه چیزی در این ماجرا هراس داشتند؟
4- چرا فردی که مسئولیتی در تیم ملی ایران ندارد و فقط یک مدیربرنامه (یا همان ایجنت) است در کنار تیم ملی حضور دارد و حتی کنار زمین و کنار سرمربی تیم ملی میایستد و به راحتی به رختکن تیم ملی میرود؟ نقش این فرد چیست؟ آیا او نقشی فراتر از یک مدیر برنامه یا نهایتاً هماهنگ کننده بازیهای دوستانه دارد؟
5- چرا فدراسیون درباره اتفاقات اردوی دبی و اختلافات سرمربی تیم ملی با کادر ایرانیاش و همچنین بازگشت مدیر مالی فدراسیون به ایران اظهارنظری نمیکند؟ چرا کادر ایرانی تیم ملی طبق نوشته سایت فدراسیون در اولین تمرین با نظر کیروش در محل تمرین حاضر نبود و در ادامه کیروش خواست که آنها را به ایران بازگرداند؟ چرا مدیر مالی فدراسیون به ایران بازگشت؟ چرا در تصاویر منتشر شده از سوی سایت فدراسیون فوتبال خبری از حضور مربیان ایرانی در تمرین نیست؟
***
این موارد تنها بخشی از ابهامات و سؤالاتی است که وجود دارد و برخی از آنها تاکنون چند بار مطرح شده اما پاسخی از سوی فدراسیون داده نشده است. اگر فدراسیون فوتبال، واقعا فدراسیونِ سکوت نیست به این مسائل پاسخ منطقی - و نه از سر باز کنی- بدهد تا شاید حال فوتبال خراب ایران کمی بهتر شود.